از حوادث خونین، دهشت بار و دور از معیارهای انسانی در شهر جنگزده و ویران شده کابل که توسط افراد جنون زده ی انتحاری طالبان صورت داده شد

 


 
شهروند ۱۲۷۰ ـ پنجشنبه ۲۵ فوریه ۲۰۱۰


 

شما خواننده های عزیز، از حوادث خونین، دهشت بار و دور از معیارهای انسانی در شهر جنگزده و ویران شده کابل که توسط افراد جنون زده ی انتحاری طالبان صورت داده شد، شنیدید. من نمی خواهم پیرامون چگونه گی این حادثه ی دهشتبار تفصیل بیشتر ارائه کنم، چونکه مطبوعات افغانستان و جهان قبلاً به حد کافی در این زمینه نوشتند و گفتند،  ولی هرگز نمی توانم در مورد نیت و ماهیت عاملان این کشتارهای غیر انسانی سکوت اختیار نمایم.

قبل از همه می خواهم این نکته را به عرض برسانم که سال ۱۹۹۶ میلادی بود که جنرال نصیرالله بابر عضو حزب مردم پاکستان، وزیر داخله آن کشور در زمان بی نظیر بوتو و یکی از سرسخت ترین دشمنان ملت افغانستان، کنفرانس مطبوعاتی یی را در اسلام آباد دایر کرد که ضمن آن، دارو دسته ی طالبان را یک گروه اسلامی، برحق، عدالت خواه و تأمین کننده ی امنیت و غیره خواند. در جریان کنفرانس مطبوعاتی یکی از خبرنگاران پاکستانی از نصیرالله بابر پرسید که اگر گروه طالبان دارای اینقدر صفات و مزیت ها هستند، شما چرا نمی خواهید در پاکستان نیز نظام طالبی برقرار شود؟ بابر در جواب خبرنگار بیشرمانه گفته بود:"ما طالبان را برای افغانستان ساخته ایم و می خواهیم میدان جنگ و آزمایش افکار و عقاید آنها در افغانستان باشد نه در پاکستان، وجود آنها در پاکستان زهر مهلک است."

 

این موضوع را به خاطری یکبار دیگر به عرض رساندم، تا باز هم تأکید کرده باشم که داره (دهاره)ی طالبان از همان اوایل کار، توسط رژیم های برتانیه(انگلستان)، آمریکا و عربستان سعودی، با میزبانی، خوشخدمتی، دستیاری و رهگشایی چاکرمنشانه ی مقامات پاکستانی و با استفاده از  خاک پاکستان ساخته شدند، پرورش یافتند و در خدمت استعمار غرب و خود پاکستان قرار گرفتند و این سرسپردگی طالبان، بخصوص به مقامات پاکستان تا امروز به قوت خود باقی بوده و همه نوع عملیات خونین و بیرحمانه ی آنها در خدمت سازمان جاسوسی نظامی پاکستان بوده، هست و خواهد بود.

وقتی اینقدر از سازمان جاسوسی ارتش پاکستان که به مخفف (آی . اس. آی) یاد می شود، حرف می زنیم، شاید چراهایی را در ذهن خواننده های محترم خلق نماید. باید بیفزایم که این تکرارها به این معنا هستند که این شبکه ی جاسوسی در دهه هشتاد قرن گذشته و حتا پیش از آن از طرف سازمان عریض و طویل جاسوسی زمان شاه ایران (ساواک)، موساد اسرائیل، انتلجنت سرویس بریتانیا، سی آی آی امریکا و دستگاه اطلاعات عربستان سعودی و به خاطر مقابله با شوروی دیروز، از نظر مالی، تکنیکی و تاکتیکی آنقدر تقویت شد که امروز قوی ترین، شریرترین و مجهز ترین سازمان جاسوسی در منطقه به حساب می رود. به همین دلیل است که این سازمان خطرناک ظرف سالهای اخیر مانند سازمان جهانی و جهنمی (کی جی بی) روسیه در تاروپود تشکلات جهادی و از آن طریق در عمق سرنوشت ملت افغانستان رخنه کرده است.

ما همیشه گفته ایم و باز هم می گوییم که ارتش پاکستان، بخصوص، سازمان جاسوسی آن از وجود گروه طالبان مکرراً علیه هند و افغانستان استفاده کرده و می کند. همانطور که تروریست های دست پرورده ی شان را تا کشمیر و تا عمق خاک هند می فرستند تا انفجارات و  انسان کُشی و ویرانگری به راه بیندازند، آنان را به خاک افغانستان نیز گسیل می کنند تا با به راه اندازی عملیات انتحاری دهشت انگیز، ولایات افغانستان، بخصوص شهر کابل را همیشه در چنبره ی ترس و تهلکه و تزلزل  نگهداشته باشند. منظور عمده ی این سازمان جهنمی از اقدامات ضد بشری در افغانستان اینست که از یکطرف نگذارد افغانستان دوباره آباد، آزاد، قوی و سر پا گردد و از جانبی، در نظر دارد برای کشورهای عضو ناتو به گونه غیرمستقیم بفهماند که پاکستان در قضایای افغانستان دست دراز داشته و تا زمانی که گروه طالبان که همان دست نشانده های خودشان می باشند، مجدداً درکشور حاکم ساخته نشوند، به هیچ صورت صلح و آرامش در آنجا به وجود نخواهد آمد. یعنی پاکستانی ها می خواهند به وسیله ی طالبان، بار دیگر از جامعه ی جهانی امتیازات عظیم مالی و سیاسی به دست آورند.  چنانکه در این سیاست شیطنت آمیزشان تاکنون موفق هم بوده اند.

ما مطمئن هستیم که حوادث دهشت بار روز دوشنبه نیز از خاک پاکستان رهبری و رهنمایی شده و این سلسله، تا زمانی که مقامات پاکستانی بخواهند ادامه خواهد داشت. بنابرآن، ما تحرکات و تلاشهای مبنی بر مذاکره و معامله با گروه طالبان و برگردانیدن آنها به حاکمیت سیاسی افغانستان را نه تنها محکوم می کنیم، بلکه آن را در حکم خیانت بزرگ ملی هم می دانیم.

گزارش ها در این اواخر بیان می کنند که گویا کرزی یک بسته بندی مخفی و سری به نام "طرح مذاکره با طالبان" را آماده ساخته تا آن را در کنفرانس لندن، به تاریخ بیست و هشتم همین ماه ارائه نماید. این طرح کرزی آنقدر مخفی و پوشیده نگهداشته شده است که ملت افغانستان از آن هیچ اطلاعی نداشته حتا وکلای پارلمان رژیم کرزی هم از آن چیزی نمی دانند. در حالیکه باید هر موضوعی که به سرنوشت حال و آینده ی ملت افغانستان مربوط می شود، حتماً به سمع ملت رسانیده شود. این انتظار از دولت کرزی در حالی صورت می گیرد که از هشت سال بدینسو، طنین لاف و گزاف دموکراسی خواهی و ادعاهای مثلاً رفتن به سوی ملت شدن و حرکت به طرف  فضای باز سیاسی  و آزادی های افکار و بیان و حقوق مدنی مردم و غیره و غیره گوشها را کر کرده است. در غیر آن، هیچ رژیم و هیچ حاکمی نه تنها تا امروز چنین حق و احترام به ملت بزرگ افغانستان قایل نشده است، بلکه حکومت های استبدادی، قومی و خانوادگی، ملت ما را دایماً  "رعیت" دانسته و ازآن اطاعت محض طلبیده اند و بس و هرگاه "رعیت" از اطاعت صددرصد سرباز زده، جایش یا تبعید گاه یا گوشه ی زندان ها و یا پای چوبه ی دار بوده است.

آنچه جالب تر به نظر می آید اینست که کرزی گفته است علاوه از آنکه برای "هر بخشی از گروه طالبان" (از بالاترین تا پایین ترین آن)، عفو و مصونیت و کار و پول و امتیاز مهیا خواهد نمود، بلکه صندوقی را تأسیس خواهد کرد تا تمام کشورهای جهان در آن دالر و دینار واریز کنند و با استفاده  از آن، برای طالبانِ به اصطلاح "نادم" پول پرداخته شود.

اگرچه قبلاً هم شنیده شده بود که آمریکایی ها، آلمانی ها، ایتالیایی ها و شاید دیگران هم در افغانستان، به اشکال و انواع گونه گون برای طالبان "حق" می دهند، اما وقتی کرزی، علاوه از کرنش و کرشمه های دایمی اش در قبال طالبان، آرزوی ایجاد چنین صندوق و پرداخت چنین وجوه و امتیاز به داره ی طالبان را وعده می دهد، مردم افغانستان حق دارند با ناراحتی از وی بپرسند که:

-آقای کرزی! چرا تا کنون در مورد شهروندان صالح، قانونی، زحمت کش، فقیر و ناتوان داخل افغانستان چنین فکر و تصوری نداشتی  و نداری؟ چرا اینهمه هم و غم ترا معامله و امتیازدهی و قدردانی از این گروه خونریز و سنگدل و مردم کش تشکیل میدهد؟

– آیا می دانی که با چنین وعده های کلان و امتیازدهی های غیر اصولی ات، در خدمت طالبان پاکستانی هم قرار می گیری؟ زیرا هزاران طالب پاکستانی هم درآن صورت از خاک پاکستان به سادگی به سوی افغانستان سرازیر خواهند شد تا ازآن همه امتیازات نقدی و سیاسی مستفیض شوند و تو هرگز موفق نخواهی شد که این طالب را ازآن طالب تشخیص دهی!

 



 

– شما وکابینه ی معجون مرکب شما چرا بالای امریکا و انگلستان و سایر کشورهای اروپایی فشار وارد نمی کنید تا مقامات پاکستانی را به جای امتیاز دادن های مالی و سیاسی،  به خاطر طالب سازی، طالب پروری و تروریسم فزایی شان مجازات کنند؟ این چه اسراری است که آتش در افغانستان می سوزد، ولی کیسه ی گشاد مقامات پاکستانی همیشه از سیم و زر جهان پر می شود و بازهم آن را کافی و وافی نمی دانند؟

– آیا عملیات انتحاری و مسلحانه ی اخیر طالبان در قلب شهر کابل و در  بناگوش خودت، هنوز هم ترا از خواب غفلت و یا جنون طالب دوستی و زبونی سیاسی نرهانیده؟  آیا هنوز هم  باور داری که این سربُران تاریخ در برابر کرنش ها و عجز و لابه های زبونانه ی تو، سر خَم خواهند کرد؟  آیا ملت افغانستان را هم مانند خودت زبون و بی اراده و وابسته به اجنبی می دانی؟ آیا هنوز هم نمی دانی که این ملت سر می دهد، ولی غرور خودش را در پای خوکان فدا نمی کند؟

– آقای کرزی! قوم پرستی، کم جوهری و بی غروری را تا بدانجا رسانیدی که حتا دیگر مطبوعات افغانستان، داره ی جانی طالبان را حتا "دشمنان مردم"یا " دشمنان افغانستان"خطاب نمی کنند و پیوسته در تلاش هستی تا نام های ننگین آنها از لیست سیاه بین المللی حذف گردد. آیا هیچ زمانی این خاک و این مردم چنین خوار و علیل و مظلوم و بی کس و بی پناه شده بودند که در دوران زعامت تو شده اند؟

و بالاخره، آیا از همتاهای خود در منطقه و بخصوص همتاهای پاکستانی ات نیاموختی که همه گونه گناه و جفا و خیانت را درحق ما و مردم جهان مرتکب می شوند، ولی بازهم با جرأت به نیروهای خارجی می گویند که پای تان را در خاک ما مگذارید و ما را متهم به تروریست پروری هم نکنید، دموکراسی ما را هم باید نجات دهید و تقویت کنید، کیسه های گشاد ما را از دالر پر نمایید و آنگاه، تازه منت دار ما هم باشید؟

پس چرا چنین خوار و زبون شدی که به قول خودت حتا تا شش ماه هم نمیدانی که هلیکوپترهای مشکوک که نیرو های تروریستی را از جنوب به شمال کشور انتقال می دهند؛ از کی  می باشند و ازکجا می آیند؟ 

آیا، باری با خودت هم تصفیه حساب کرده ای که تو هرگز سزاوار چنین مقام و چنین وظیفه ی خطیر نیستی!

ملت عزیز و با شهامت ما به رهبرانی نیاز دارد که وجدان بیدار، غیرت افغانی، امانت داری ملی، صلابت مثبت سیاسی و منطقی و صداقت لازم داشته با دشمنان خاک و دشمنان صلح و آزادی سر سازش و معامله ی ننگین نداشته باشد.