حکم اعدام یک جوان ایرانی به نام آقای احسان فتاحیان در سحرگاه بیستم آبان ماه در زندان سنندج به اجرا درآمد. اتهام این جوان "محاربه با خدا" و …
شهروند ۱۲۵۶ پنجشنبه ۱۹ نوامبر ۲۰۰۹
آیا مجازات اعدام به اتهام "جنگ با خدا" طبق احکام اسلام است؟
حکم اعدام یک جوان ایرانی به نام آقای احسان فتاحیان در سحرگاه بیستم آبان ماه در زندان سنندج به اجرا درآمد. اتهام این جوان "محاربه با خدا" و یا "دشمنی و جنگ با خدا" اعلام شده است. به این معنی که این حکم، حکم دادگاه جنایی نبوده و حکم یک دادگاه مذهبی بوده است. علیرغم تلاشهای بسیار بیش از یکصد سازمان فعال حقوق بشر در سرتاسر دنیا و درخواست های مستقیم این فعالان از مقامات بالای جمهوری اسلامی (از جمله آقایان: علی خامنه ای، صادق لاریجانی، علی لاریجانی، محمود احمدی نژاد و غیره) برای توقف حکم اعدام، این حکم در نهایت و بلافاصله به اجرا گذاشته شد. آیا در بین این فعالان و سازمانهای حقوق بشر هیچیک از سازمانهای فعال ایرانی در کانادا نیز شرکت داشتند و از خود واکنشی نشان دادند؟ ما در شهر تورنتو از نعمت وجود چندین موسسه مذهبی اسلامی برخوردار هستیم از قبیل: مرکز اسلامی ولیعصر، مرکز اسلامی و فرهنگی حضرت زهرا، مرکز ایرانی اسلامی امام علی و مرکز اسلامی امام مهدی. به دلیل اینکه این حکم یک حکم مذهبی می باشد، این سئوال از این مراکز اسلامی پیش می آید که: آیا از نظر این مراکز اسلامی اعدام این جوان (که قرار بوده است به مدت ده سال در زندان باشد) به جرم دشمنی با خدا جایز و لازم بوده و موافق با اصول اسلام است یا خیر؟ آیا وجود یک جوان در زندان دورافتاده ای در ایران برای خدای بزرگ و توانا خطرناک بوده است و این جوان می توانسته از درون زندان به جنگ خود با "خدای کبیر" ادامه دهد و به او صدمه بزند؟ آیا امکان این وجود نداشت که این جوان بعد از ده سال که از زندان بیرون می آمد، برداشت دیگری از زندگی داشته باشد؟ جواب این سئوال از طرف این مراکز می تواند بسیار ساده و شفاف و قابل درک و فهم برای عموم مردم باشد. سئوال اینست که آیا حکم اعدام انسانها به دلیل "دشمنی با خدا" و یا به هر دلیل دیگر مورد تایید و تصویب این مراکز اسلامی است و یا اینکه این مراکز حکم اعدام را تایید و تصویب نمی کنند. البته سکوت این سازمانهای اسلامی تاکنون می تواند به معنای تایید حکم اعدام از طرف این مراکز تلقی شود (سکوت در این مورد به معنی رضایت کامل است). مگر اینکه مدیران و حتی اعضاء این سازمانهای اسلامی به طور شفاف و واضح مخالفت خود و اسلام را با حکم اعدام، اعلام کنند. مسئله اعدام یک جوان و یک انسان در جمهوری اسلامی مسئله ای عمومی است نه موردی شخصی، به همین دلیل این سئوال را در یک نشریه در دسترس عموم مطرح می کنم تا به اطلاع عموم برسانم. در حال حاضر ده ها جوان دیگر در زندانهای ایران منتظر اجرای حکم اعدام هستند. به راستی این سازمانهای نام برده اسلامی چه جوابی به این سئوال دارند؟
چه خوب بود که به جای سکوت، مدیران و مسئولان این مراکز اسلامی نظر خودشان را نسبت به این اعدامها مطرح می کردند.
سکوت هر انسان خیانت است به انسان!