این صفحه به بهائیان اختصاص داردbahaee logo

 

یکی از بهائیان هوشمند امریکا چنین نوشته است:

اراده الهی بر این تعلق گرفت که پیامی بزرگ به نوع بشر ابلاغ شود اما بشری نبود که گوش شنوا داشته باشد، از این روی خداوند بی‌مانند حضرت عبدالبهاء را به عالم عطا فرمود و او بود که به نیابت از جانب تمام نوع انسان پیام حضرت بهاءالله را دریافت کرد. او بود که ندای الهی را شنید. او بود که روحش به الهامات غیبی ملهم گردید. او بود که از معنای این پیام نوین آگاهی یافت و ضامن نوع انسان برای اجابت ندای یزدان شد.

هیچ کسی جز عبدالبهاء نبود که پیام بهاءالله را قبول کند و به خدا تعهد دهد که بشر را به خیمه وحدت عالم انسانی درخواهد آورد و چنان نوع بشری بیافریند که حامل تعالیم و احکام خدا باشد.

حضرت عبدالبهاء رسالت خویش را در زندان دستگاه دولتی ظالم و جاهل آغاز کرد و با همه آن مشکلات یکّه و تنها از بهائیان ایران جامعه‌ا‌ی ساخت که به ترقیات اجتماعی درخشانی نائل گشتند. در شرق امر الهی را بگسترد و در غرب جوامعی از مؤمنان فداکار خلق فرمود و به طرح نقشه‌ای برای توسعه امر بهائی در سراسر عالم پرداخت. احترام و تمجید اصحاب فکر و اندیشه را که با او مرتبط بودند به خود جلب کرد و به پیروان حضرت بهاءالله در سراسر دنیا هدایت‌ها و تبیناتی بی شمار و قاطع و مستند در باره احکام و تعالیم بهائی عطا فرمود.

حیات حضرت عبدالبهاء پیش آشنا و بیگانه در هر جلوه‌ای از مظاهر حیات انسانی سرمشق و مثالی جاودانی بود و همان خصائلی را دارا بود که عرفا و فلاسفه و شعرا در همه اعصار به عنوان نهایت کمال انسان ستوده و آرزویش را می‌کردند.

بالاخره حضرت عبدالبهاء برای تضمین ایجاد نظم الهی حضرت بهاءالله که هدفش حصول اتحاد نوع بشر و ترویج عدالت در حیات جمعی انسانی است وسائل و ابزاری را تعبیه فرمود که اجراء مقاصد و تعالیم مؤسس آئین بهائی را تضمین نماید. برای ایجاد وحدت و یگانگی حتی در ساده‌ترین سطح و مقام دو شرط اساسی لازم است. یکی آن که طالبان اتحاد نخست باید در باره ماهیت حقیقت متفق باشند چه که این حقیقت در روابطشان با یکدیگر و با جهان خارج مؤثر است. دوم آن که بر مرجعی مستند و شناخته شده توافق نمایند و از آن تمکین کنند، مرجعی که قادر باشد در باره روابطی که در آنان مؤثر است تصمیم بگیرد و اهداف و مقاصد عمومی و جمعی آنان را تعیین نماید.

در ۱۹۱۱ پس از تحمل بیش از چهل سال سجن و آزار، حضرت عبدالبهاء به غرب سفر کردند و با بساطتی بی‌نظیر تعالیم زندگی بخش حضرت بهاءالله را برای احیاء اخلاقی و روحانی اجتماع به گوش جهانیان رساندند. به فرموده‌ی حضرت عبدالبها “ندای الهی بلند شد… در هیکل انسان حیاتی جدید پدید آمد و در عالم امکان، روحی بدیع دمیده شد. این است که امروز، جهان هیجان یافته و جان و وجدان نفوس، به جنبش آمده است و چیزی نمی‌گذرد که آثار این حیات جدید پدیدار شود و خفتگان را بیدار نماید.”

حضرت عبدالبهاء را در شرق و غرب عالم به عناوین سفیر صلح، قهرمان عدالت، رهبر و نماینده یک آیین جدید می شناختند. حضرت عبدالبهاء در سفرهای تاریخ ساز خود به شمال امریکا و اروپا، تعالیم اساسی پدر بزرگوارشان را در گفتار و کردار با قدرت و قاطعیت اعلان فرمودند. حضرت عبدالبهاء تعلیم فرمودند که “محبت بزرگترین قانون در عالم وجود است” و اوست که “سبب تمدن امم” می شود. می‌فرمایند:”اساس حیات و وجود تعاون و تعاضد است” و در عمل با هر نفسی که از سر راهشان می گذشت، از امیر و اسیر، یکسان برخورد فرمودند.

مقام یکتای حضرت عبدالبهاء در تاریخ ادیان را نمی‌توان فقط از راه شخصیت پرجاذبه‌اش یا بصیرت نافذش در عمق روابط و شرائط انسانی دریافت. حضرت بهاءالله فرزند ارجمندش را در آثار خویش به القابی مخاطب ساخته که از آنها عظمت مقامش معلوم می‌گردد، از این قبیل: امانت الهی، پناهگاه جهانیان، فضل اعظم، سرّ خداوند قدیم و توانا…

موضوع جانشینی در جمیع ادیان همواره مسئله‌ای بسیار مهم و حساس بوده است و عدم اتفاق بر سر جانشین لاجرم سبب انشقاق و تفرقه در کلیه ادیان شده است. برای مثال، هاله ابهامی که جانشینان واقعی حضرت عیسی و حضرت محمد را در بر گرفت، در نهایت به تفاسیر متفاوت و متضاد از متون مقدسه آن ادیان انجامید و هم در مسیحیت و هم در اسلام به اختلافات عمیقی منجر شد. در این خصوص حضرت بهاءالله مانع هر اشتقاقی شدند و با تمهیداتی که در وصیتنامه خویش با عنوان “کتاب عهدی” اندیشیدند، بنیان متینی برای آیین خویش بنیاد نمودند. ایشان فرمودند:” حضرت عبدالبهاء مرکز عهد و میثاق حضرت بهاءالله تضمین کننده اتحاد جامعه بهایی و حافظ انسجام تعالیم امر بهایی بودند. حضرت عبدالبهاء به عنوان مبین منصوص حضرت بهاءالله، بدل به “لسان گویای کتاب الله و مفسر کلام الهی” شدند. قدرت عظیم خلاقه موجود در ظهور حضرت بهاءالله بدون حضرت عبدالبهاء به بشر انتقال نمی یافت و اهمیت این قدرت درک نمی‌شد.

حضرت عبدالبهاء تعالیم پدرشان را تشریح فرمودند، اعتقادات اساسی ایشان را بسط دادند و خصوصیات اصلی مؤسسات اداریش را ترسیم نمودند. ایشان راهنمای مصون از خطا و طراح و معمار جامعه دائم الاتساع بهایی بودند. علاوه بر این حضرت بهاءالله “فضائل و کمالاتی در شخصیت فردی حضرت عبدالبهاء به ودیعه گذارده تا جامعه انسانی همواره بتواند به این قدوه پاینده تأسی و از این مثال تابنده تبعیت نماید.” حضرت عبدالبهاء به عنوان مثل اعلای تعالیم حضرت بهاءالله و مرکز میثاق، “مرجعی مصون از خطا است که کلام الهی را با اتخاذ وسائل و لوازم عملی برای بنای تمدن و فرهنگی بدیع به موقع اجرا می‌گذارد.”

اگر خوب بنگریم معلوم می‌شود که حضرت بهاءالله حضرت عبدالبهاء را به دقت برای جانشینی خود آماده فرموده بودند. حضرت عبدالبهاء در ۲۳ می ۱۸۴۴، همان شبی متولد شدند که حضرت باب آغاز دوره جدیدی را در تاریخ بشر اعلام فرمودند. ایشان از همان دوران کودکی شریک در سختی‌هایی بودند که پدرشان همگام با بابیان تحمل می‌فرمودند.

حضرت عبدالبهاء بارها و بارها تأکید فرمودند که جز “مبشر صلح و آشتی و منادی وحدت عالم انسانی و رهبر بشر به سوی ملکوت ابهی” فرد دیگری نیستند. با وجود تجلیل و تحسینی که مردم از حضرت عبدالبهاء می‌کردند، در نامه‌ای به یکی از پیروان خویش در امریکا چنین نوشتند:” نام من عبدالبهاء‌ست صفت من عبدالبهاء‌ست. حقیقت من عبدالبهاء‌ست نعت من عبدالبهاءست. رقَیَت من به جمال قدم اکلیل جلیل من و تاج وهّاج من است و خدمت به نوع انسان آئین قدیم من… نه اسمی دارد نه لقبی نه ذکری خواهد نه نعتی جز عبدالبهاء. این است آرزوی من. این است اعظم آمال من. این است حیات ابدی من. این است عزّت سرمدی من.”

در ۲۹ نوامبر ۱۹۲۱، جمعیتی مرکب از ۱۰۰۰۰ نفر، از یهودی و مسیحی و مسلمان و از فرق و مذاهب گوناگون در کوه کرمل واقع در ارض اقدس جمع شدند تا برای درگذشت شخصی که به عنوان جوهر “حکمت و تقوی و علم و عطاء” ستایشش می‌کردند، سوگواری کنند. در آن هنگام، حضرت عبدالبهاء فرزند و جانشین حضرت بهاءالله، به خطاب رهبر یهودی به عنوان “مثال زنده فداکاری”، از زبان ناطقی مسیحی به عنوان کسی که بشر را به “طریق راستی” هدایت فرمود و توسط یک رهبر برجسته مسلمان به عنوان “رکن صلح” و تجسم “جلال و عظمت” توصیف گردیدند. مراسم تشییع ایشان، به گفته یکی از ناظران غربی، جماعت کثیری را گرد هم آورد که “همه از درگذشتش غمناک بودند.

از حضرت عبدالبهاء آثار، الواح و کتاب‌های متعددی به جا مانده، منجلمه کتاب رساله مدینه که مختصری از آن قبلاً در یکی از نشریات شهروند به چاپ رسیده است.

معانی لغات مشکل:

نعت:صفت

رقیّت: حافظ و نگهدار

اکلیل: تاج

وهاج: درخشنده

تبیان:ظاهر نمودن

عهد و میثاق: پیمان با خدا

انسجام: نظم

مبیّن: توضیح دهنده

منصوص: نوشته شده

مصون از خطا: حفظ شده از خطا

جمال قدم: حضرت بهاءالله

عبدالبهاء: بنده بها

خوانندگان عزیز، در صورتیکه مایل به دریافت نسخه ای از مقاله فوق از طریق ایمیل هستید و یا راجع به تعالیم بهائی سؤالی دارید لطفا با ما تماس بگیرید: پیامگیر :     ۷۴۰۰-۸۸۲-۹۰۵         ،   ایمیل: anyquestionsplease@gmail.com

وب سایت برای برخی از کتابهای فارسی بهائی :      www.reference.bahai.org/fa