هیچ دکترین امنیتی یا نظریه سیاسی نمیتواند این واقعیت که هر نوع استفاده از سلاح اتمی، سرانجاماش فاجعه است و رویداد مصیبتبار، را پنهان کند. پیامد چنین استفادهای هلاکت میلیونها انسان نظامی و غیرنظامی، نابودی ساختارهای زیست محیطی، سلامت انسان و اقتصاد جهانی است.
این روزها گفت وگوی ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در جریان است و امیدوارم که خردورزی لازم در طرفین وجود داشته باشد تا از فاجعهای بزرگ جلوگیری شود. این خردورزی البته نباید در مورد کشوری معین و با هدفهای معینتری انجام شود تا اگر به نتیجهای هم برسد، نقض حقوق بشر در داخل ایران به فراموشی سپرده شود. یکی از اهرمهای فشار، هم به جامعهی جهانی و هم به آمریکا، چنان که پنهان هم نیست، اسراییل است. البته هم کشورهای غربی و هم نهادهای بینالمللی، در برابر سیاستهای تولید منابع هستهای آن، ـ صلحآمیز یا خصمانه ـ سکوت کردهاند. این سکوت است که هر روز بر هاری نخستوزیر این کشور میافزاید. خبر حمله به سوریه از جمله کنشهای غیرقانونی و غیرانسانی این کشور است. این که سوریه رژیم دیکتاتوری دارد و از سوی کسانی اداره میشود که انسانیت را نمیشناسند، مجوزی برای اسراییل نیست که خود را ژاندارم منطقه بداند و به هر کشوری که خواست، حمله کند.
«خبرگزاری آسوشیتدپرس و شبکه سیانان به نقل از مقامهای آمریکایی گزارش دادهاند که اسرائیل یک پایگاه نظامی در خاک سوریه را هدف قرار داده است. بر اساس همین گزارش، یک مقام دولت اوباما تایید کرده است که شامگاه پنجشنبه جنگندههای اسرائیلی این حمله را انجام دادهاند. این مقام آمریکایی که نامی از وی برده نشده، با این حال جزییات بیشتری در مورد حمله هوایی به خاک سوریه ارائه نداد. این خبرگزاری به نقل از یکی دیگر از مقامهای امنیتی آمریکا میافزاید که هواپیماهای اسرائیلی موشکهای اس ای-۱۲۵ روسی را در بندر لاذقیه هدف قرار دادهاند.
این برای نخستین بار نیست که گزارش میشود اسرائیل به اهدافی در خاک سوریه حمله کرده است. پیش از این گزارش شده بود که اسرائیل محمولههای موشکی یا اماکن نظامی در خاک سوریه را هدف قرار داده است.
شبکه سیانان هم این خبر را به نقل از مقامهای آمریکایی منتشر کرده است. سیانان میگوید: رسانههای خاورمیانه از انفجار در انبار موشکی سوریه خبر داده بودند اما دولت اسرائیل از تایید این گزارشها خودداری کرده بود. سیانان میافزاید به گفته ی یک مقام آمریکایی اسرائیل موشکها و تجهیزات مرتبط به آن را هدف قرار داده چرا که بیم آن داشته این موشکها به دست حزبالله بیفتد.» (رادیو فردا)
این که دولت سوریه جنایت میکند و نیروهای مخالف آن هم، چون آفتاب بر همه روشن است. اما این که اسرائیل یا هر دولت دیگری حق دارد به کشوری دیگر حمله کند، پرسشی است که هرگز به زبان نیامده.
تمام مردم جهان در برابر تصویرهایی که از کاربرد سلاح شیمیایی در سوریه به نمایش گذاشته شد، واکنش خود که برآمد شوکشان بود را با خشم، نشان دادند. پلشتی و زشتی کشتار زن، مرد و کودکان بی گناه، نشان داد که در اختیار داشتن سلاح کشتار جمعی، از هر نوع آن، خطرناک است. تا زمانی که به هر دلیلی، سلاحهای کشتار جمعی نابود نشوند، هماره این خطر وجود دارد که روزی به عمد و یا بر حسب تصادف، از آن استفاده شود. این خطر، شامل سلاح شیمیایی هم میشود. داشتن منابع اتمی، با تمام نشانههای گاه مثبت آن، در مقایسه با هزینههایی که به رسمیت شناختن این نوع سلاح نابود کننده، دارد، میتواند فاجعهبار باشد.
سلاح اتمی برای نابودی شهرها ساخته شده. این نوع اسلحه، بی هیچ قید و شرطی نابودی حیات و ممات را در ذات خود دارد. نه میشود بر تأثیر مخرب این نوع سلاح کنترل دقیقی داشت و نه برای آن محدودیتی قایل شد. با استفاده از بخش اندکی از ذخیرههای اتمی جهان، ـ بیش از هفده هزار کلاهک هستهای ـ وضعیت آب و هوا، بی تردید، تغییر خواهد کرد، تولید مواد اولیه غذایی به خطر خواهد افتاد، و گمانه زنی میشود که تا دو میلیارد انسان در برابر گرسنگی و قحطی قرار خواهند گرفت.
کارشناسان کمیتهی هیروشیما که نتایج حملهی شیمیایی آمریکا به هیروشیما را بررسی کردند، در نتایج خود آورده و تأکید کردهاند که به دنبال یک حمله با سلاح هستهای، امکان دفاع از غیرنظامیان وجود ندارد. حال این حمله میتواند آگاهانه باشد یا بر اثر حادثه رُخ داده باشد. تنها راه دفاع از جان غیرنظامیان، جلوگیری از به کارگیری چنین اسلحهای است. برای جلوگیری از به کارگیری چنین اسلحهای هم راهی مگر بازداشتن دولتها و کارخانههای تولید کننده مواد شیمیایی و اتمی، وجود ندارد.
همین پژوهش، نشان میدهد که جلوگیری از خسارت انسانی و مادی ناممکن است و حتا نجات جان زخمیهای ناشی از حمله شیمیایی یا اتمی ممکن نیست. محدود کردن خسارت در مواجهه با اسلحهای که میتواند حرارتی برابر با نیروی درونی خورشید تولید کند، امکان ندارد.
تولیدکنندگان و صاحبان مواد اتمی و سلاح شیمیایی، به یقین از میزان خطرهای آنچه مالک آن هستند، ناآگاه نیستند. آنها هم چنین غافل از نقش ریاکاری و یک بام و دو هوای دولتها و قدرتهای دارندهی سلاح اتمی که قابل مقایسه است با سایر سلاحهای کشتار جمعی، نیستند. یعنی که تولید میکنند تا مصرف شود و بعد اشک تمساح بریزند که استفاده از این نوع سلاح، مرگبار است و باید مانع آن شد. حقیقت این است که در چند دههی گذشته، سلاح هستهای موقعیت افسانهای یا گاه رمزآمیز برای خود کسب کرده است: گاه گفته میشود که این نوع سلاح «حافظ صلح است» یا «سلاحی است پلشت، اما ناگزیر». سرانجام و از همه مهمتر هم این است که داشتن سلاح اتمی، نماد قدرت است و اعتبار برای نخبگان سیاسی و نظامی در کشورهای دارندهی اتم.
با تمرکز و اصرار بر عواقب انسانی سلاح اتمی، در واقع، ما این مورد را به رسمیت شناختهایم که سلاح اتمی، سلاح است و نه ابزار سیاسی. هیچ دکترین امنیتی یا نظریه سیاسی نمیتواند این واقعیت که هر نوع استفاده از سلاح اتمی، سرانجاماش فاجعه است و رویداد مصیبتبار، را پنهان کند. پیامد چنین استفادهای هلاکت میلیونها انسان نظامی و غیرنظامی، نابودی ساختارهای زیستمحیطی، سلامت انسان و اقتصاد جهانی است.
خلع سلاح هستهای، موضوعی نیست که تنها مربوط باشد به کشورهای صاحب سلاح هستهای. سلاح هستهای تهدیدی است علیه بشریت در سراسر دنیا. به همین سبب هم وظیفهی نابودی و جلوگیری از تولید آن، نزد کشورهایی که این سلاح خطرناک را دارا نمیباشند، سنگینتر است تا صاحبان آن که آگاهانه به تولید و گاه مصرف آن مبادرت میورزند.
تصویرهای حمله شیمیایی در سوریه، بار دیگر به یادمان آورد که برای این گونه سلاح، به قوانین بینالمللی و استانداردهای جهانی نیازمند هستیم. سلاحی که نتواند تمایزی قایل شود بین اهداف نظامی و غیرنظامی، بین کودک بی گناه و افراد تا بن دندان مسلح، با آرزوها و آمال بشردوستانه و ارزشهای انسانی همخوانی ندارد. البته، سلاحهای شیمیایی و بیولوژیکی بر اساس پیماننامههای بینالمللی، ممنوع اعلام شدهاند. بنابراین، سلاح اتمی در بین سلاحهای کشتار جمعی، ناهنجار، بی قاعده و غیرعادی مینماید. این همان موضوعی است که قابل قبول برای خرد انسانی نیست. به همین خاطر هم باید تلاش جمعی جهانیان این باشد که پیمان معینی برای ممنوع بودن تولید و به کارگیری سلاح اتمی، به تصویب نهادهای اجرایی سازمان ملل برسد. تا زمانی که درگیری و جنگهای مسلحانه ادامه دارد، طرفین دعوا باید قوانین و پیماننامههای بینالمللی را محترم بشمارند. پیمانهایی که خسارت جانی را محکوم میکند و خواستار احترام به کرامت انسانی است و حفظ جان انسانها. اگر چنین نیست، فشار و تلاش جهان باید برای حرکت به سوی این هدف معین، سازماندهی شود. تا این ناممکن، ممکن گردد.
با شناسایی و اعلام رسمی عواقب فاجعهبار استفاده از سلاح اتمی و شیمیایی، در واقع گامی به سوی هدف برداشته و تولید این نوع سلاح محکوم شده. در این معنا، ما به طور رسمی اعلام میکنیم که تولید و استفاده از سلاح اتمی، توسط کسانی که آن را در اختیار دارند، با اصول انسانی مغایر است و اینهمانی ندارد. اگر چنین شود و این امر از حرف تبدیل به پیمانی رسمی و جهانی شود، گام اول برای جلوگیری از تولید و در نتیجه استفاده از سلاح اتمی برداشته شده است.
یادمان باشد که در مبارزه جهانیان برای جلوگیری از تولید هر نوع سلاح کشتار جمعی و از جمله اتمی آن، نباید استثنایی قایل شد. اگر قرار است کشوری را از تولید منع کرد، این محدودیت باید جهانشمول باشد و سیاست یک بام و دو هوا را برنتابد. این روزها شاهد این هستیم که مسئولین سیاسی و حتا دینی کشور اسرائیل، کشورهای غربی طرف ایران در مذاکرات هستهای را تحت فشار قرار دادهاند تا از هر نوع پیمان فراگیر، جلوگیری کنند. به دنبال این سیاست اسرائیل است که رئیس جمهور فرانسه، چهار شرط برای پذیرش قرارداد بین ایران و کشورهای غربی که موسوم هستند به پنج به علاوهی یک، پیش روی ایران و سایر کشورهای غربی گذاشته که به احتمال سدی خواهد شد برای پیشرفت مذاکرات هستهای. پیامد شکست این مذاکرات هم در ذات خود فشارهای بیشتر اقتصادی بر دولت ایران خواهد بود که دود آن بیش از همه به چشم مردم میرود.
خوب معلوم است که این حرفها در معنای خواهان ادامهی سیاستهای غیرانسانی جمهوری اسلامی نیست. میلیونها ایرانی، خواهان تغییر رژیم ایران هستند و برقراری آزادی و دموکراسی. اما با شرایطی که اکنون شاهد آن هستیم، شکست مذاکرات هستهای، تبلیغهای راست و دروغ حاکمان نابخرد ایران را در پی خواهد داشت که ما خواستیم اما غربیها با فشار اسرائیل، مانع موفقیت مذاکرات شدند. بنابراین، مردم بیشتر متوجه دولت آقای روحانی خواهند شد و چرخهی بلاهت را طولانیتر میکند.
* عباس شکری دارای دکترا در رشته ی “ارتباطات و روزنامه نگاری”، پژوهشگر خبرگزاری نروژ، نویسنده و مترجم آزاد و از همکاران تحریریه شهروند در اروپا است.
Abbasshokri @gmail.com
سلام بر دوست دوران سربازی
من و شما در قسمت اداری ژاندارمری ونک کار میکردیم، یادش بخیر در آن دفتر ۴ نفر کار میکردند
۱ – سرهنگ حقییقی
۲ – ستوان عرفانیان
۳ – عباس شکری
۴ – (جمال الدین عبهر( جمشید
یادته چقدر اشتباها” بعضی از نامه ها را باز کردیم ولی ختم بخیر شد. بگذریم یک نظر داشتم
متاسفانه دنیای غرب در طول تاریخ از سیاست یک بام و دو هوا استفاده کرده است و انتخاب مبحث انرژی هسته ای ، این آلترناتیو قوی را دراختیارشان میگذارد که هر جور که دلشان بخواهد با ایران و امثالش بازی کنند و در نهایت هم باج بگیرند و هم با یک آب نبات دلربائی کنند . عدم دفاع از حقوق بشر و عدم پیگیری منسجم غرب از لگد مال و منکوب شدن کلیه امثالش بازی کنند و در نهایت هم باج بگیرند و هم با یک آب نبات کسانی که در ایران لگد مال سم ستوران شده اند بر هیچکس پنهان نیست اما غرب به صورت کاملا” استراتژیک هر از گاهی به قصد تذکر اینکه اگر سهممان راندهی بر طبل و دهل خواهیم کوبید از سهم سیری ناپذیر خود دست بر نمی دارند اج بگیرند و هم با یک آب نبات