رژیم جمهوری اسلامی دیواری کوتاه تر از دیوار روزنامه نگاران نمی شناسد، هر وقت به دلایلی دچار دردسر می شود و می خواهد از ملت زهر چشم بگیرد، روزنامه نگاران اولین قربانیان خواهند بود، حالا هم از ترس نقش و حضور پر رنگ و انکار ناکردنی روزنامه نگاران به هنگام انتخابات ریاست جمهوری در راه، چنان دچار ترس و تردید از به خیر ختم کردن نمایش انتخابات است که می خواهد گربه را دمِ حجله بکُشَد، غافل از آن که مردم ایران و حتی جهانیان به درستی می دانند که، درد دمکراسی ستیزی جمهوری اسلامی با این حرکت های نادرست درمان نمی شود، دستگیری ۱۴ روزنامه نگار* بی گناه چاره ی مشکلات عدیده دیکتاتور منشانه و متقلبانه حکومت در انتخابات نیست!
بر اساس گزارش “سازمان گزارشگران بدون مرز” که چهارشنبه ۳۰ ژانویه۲۰۱۳(۱۱ بهمن ۱۳۹۱) منتشر شده، ایران از جمله ۱۰ کشوری ست که کمترین احترام را برای آزادی رسانه ای قائل است و از فهرست ۱۷۹ کشوری که این سازمان در پیوند با آزادی مطبوعات لیست کرده، ایران در مقام ۱۷۴امین قرار دارد و تنها پنج کشور سومالی، سوریه، ترکمنستان، کره شمالی و اریتره در زمینه آزادی مطبوعات موقعیت بدتری نسبت به ایران دارند.
وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی مدعی است که دستگیری این روزنامه نگاران امنیتی ست و طی اطلاعیه ای که روز چهارشنبه ۱۱ بهمن (۳۰ ژانویه) منتشر کرده، آمده است: “این شبکه توسط سازمان عملیات روانی دولت انگلیس (موسوم به بیبیسی) با بهره برداری از تجارب مقطع فتنه ۸۸ احداث و با همکاری چند دولت غربی اداره می شد”.
جمهوری اسلامی عادت دارد که هر گونه اعتراض به نارسایی ها، بی لیاقتی ها، و کمبودهای رژیمش را به بیگانگان و خارجی ها نسبت بدهد و مردم و حرکت های اعتراضی شان را در هر نسبت و با هر شیوه ای باشد برای بی اعتبار کردنش به تصور خام خود به بیگانگان وصل کند، تا خیال خود را از جوابگویی به اعتراضات و خواسته های به حق مردم راحت کند.
بنا به گفته ی آقای رضا معینی روزنامه نگار و از اعضای سازمان گزارشگران بی مرز “سن متوسط این روزنامه نگاران ۲۵ سال است. بر فرض محال اگر قبول کنیم که این افراد در ارتباط با ضد انقلاب بوده اند که چنین نیست و فقط فرض محال را می گیریم، این چگونه نظامی ست که مدام ضد انقلاب تربیت می کند؟ آنها در جمهوری اسلامی متولد و بزرگ شده و به مدرسه رفته اند، کار پیدا کرده اند، چگونه است که ضد انقلاب شده اند و وابسته به غرب؟ و… این چگونه جامعه ای ست که طی ۳۳ سال نه تنها روزنامه نگارانش، که نخست وزیر پیشین اش ضد انقلاب می شود، رئیس جمهورش ضد انقلاب می شود، نماینده مجلس اش ضد انقلاب می شود و…”
به راستی پیش از آن که این ظلم و اجحافی که در تمام زمینه ها بر مردم ایران روا می شود که این حکومت “عدل الهی و ولایت فقهیی” آقایان همچنان سرپا بماند باید کاری کرد.
ما به عنوان همکارانِ روزنامه نگاران در بند هم صدا با همه ی اهالی این حرفه و همدل با روزنامه نگارانی که در ایران به حمایت از همکارانشان برخاسته اند، خواهان آزادی بدون قید و شرط آنان هستیم و یقین داریم مشکل رژیم را این گونه کارهای ایذایی و انحرافی حل نخواهد کرد!
*میلاد فدایی اصل، سلیمان محمدی، ساسان آقایی، نسرین تخیری، جواد دلیری، امیلی امرایی، نرگس جودکی، صبا آذرپیک، پوریا عالمی، پژمان موسوی، اکبر منتجبی، کیوان مهرگان، حسین یاغچی و علی دهقان از جمله روزنامه نگارانی هستند که در حال حاضر در بازداشت به سر میبرند. مطهره شفیعی نیز از بازداشت شدگان بود که بعدا آزاد شد.
***
کاتلین وین:
جامعه ایرانی به عدالت و حقوق بشر باوردارد
نخستین نخست وزیر زن انتاریو برگزیده شد. کاتلین وین از زنان مبارز است، آنان که او را از همان هنگام که در شورای آموزش و پرورش بود، می شناسند می دانند که برای او عدالت و انصاف اصل است. سحرسیما زرهی در مقدمه ی گفت وگو با کاتلین وین برای شهروند(۱۴۱۳) نوشته بود:
“من از زنان قدرتمند خوشم میآید. همانهایی که مستقیم به چشم آدم نگاه میکنند، آنهایی که تنها با بالا انداختن ابرویشان آدم را میلرزانند. زنانی که پوست تنشان انگار زرهی آبدیده است، که تجربههایشان انگار روی چروک دستهایشان و حلقههایی که دور چشمهایشان افتاده، حک شده است. اینها زنانی هستند که من ازشان الهام میگیرم.
خصلت بیتعارفشان، مصمم بودنشان، سرسخت بودنشان و باور استوارشان به مشروعیتِ آرمان شان را دوست دارم. میدانم که این زنان تیزهوشند و میتوانند طاقتفرسا، بیتخفیف و سازشناپذیر باشند. هر چه باشد آنها از نسلی میآیند که میبایست با چنگ و دندان میجنگید تا به موفقیت دست بیابد. آنها در هنر و سیاست و آکادمی و رسانهها ثابتقدمی کرده و راهی را باز کردند که زنانِ جوان تر مثل من بدیهی تلقی میکنیم.”
و به راستی کاتلین وین یکی از همین زنان قدرت مند است، از زنانی که می دانند قدرت برای خدمت به مردم است، برای بهبود زندگی آنان است، برای اثبات آن است که دولت ها خدمتگذار مردم باشند، و خانم وین در همه ی این سال ها که در عرصه های عمومی کوشا بوده این مهم را مراعات کرده است.
رابطه ی او با اقوام مختلف و رسانه های قومی یکی دیگر از نشانه های مردمی بودن اوست، در همین پیوند در گفت وگو با شهروند می گوید:
“آنچه رسانه های قومی میتوانند از من انتظار داشته باشند ادامه ی در دسترس بودن است. اگر من افتخار رهبری حزب را داشته باشم بسیار علاقمند به ساختن رابطه ی حزب و دولت با رسانه های قومی هستم. چرا که به نظر من رسانه های قومی در ارتباط دادن جوامع قومی با یکدیگر و با فرهنگ وسیع تر انتاریو از اهمیت بسیاری برخوردارند. از لحاظ تنوع حزب به نظرم باید همچنان نامزدهای فوق العاده ای مثل رضا مریدی پیدا کنیم. به نظرم باید کارمندان حزبی را از گستره ای از چشم اندازها انتخاب کنیم چرا که اینگونه است که تصمیمات خوب میگیریم.”
همانطور که اشاره می کند هم به حضور رسانه های قومی و اهمیتشان در انتاریو واقف است، هم از حضور نمایندگان اقوام در مجلس با عنوان “نامزدهای فوق العاده ” یاد می کند و بویژه از دکتر مریدی با همین عنوان نام می برد.
خانم وین که همیشه به جامعه ایرانی-کانادایی لطف داشته و در بیشتر گردهمایی های ایرانیان حضور داشته است، در پاسخ سحر زرهی در همین ارتباط می گوید:
“من زمان زیادی را در جامعه ی ایرانی با مردم از تمام بخشهای شهر و استان گذرانده ام و کاملا متقاعد هستم که بیشتر کسانی که از کشورهای دیگر به اینجا می آیند به عدالت اجتماعی باور دارند، به حقوق بشر باور دارند. در مورد جوامع مهاجر جدید، به نظرم آنها سرسختترین مدافعان حقوق بشر هستند و در نتیجه من اعتماد بسیاری به قابلیت آن ها برای برخورد با تفاوتها دارم.”
یکی از مشکلات دولت قبلی رابطه با معلم ها و کارگران بود، خانم وین در این باره به شهروند گفته است: “هدف، بازسازی رابطه با معلم ها و کارگران در رابطه با تنظیم بودجه است. به نظر من بازسازی رابطه با معلم ها به ابراز احترام برمیگردد، به روند کار بر میگردد. به نظر من مسئله سازش بر سر افزایش دستمزدها نیست. پیغام ما این نیست، چرا که از پس هزینه این کار بر نمیآییم. باید بر سر طرح مالی مان بمانیم؛ این کار یعنی برخورد با دستمزدهای بخش دولتی. اما به نظرم کارهای بیشتری هست که می توانیم در این رابطه، روندهای رسمی مذاکرات و شکل مشخص آنها در آینده انجام دهیم و این موضوع صحبت من با معلم ها خواهد بود.”
همین امروز رسانه ها خبر دادند که خانم وین قرار دیدار و گفت وگو با معلم ها گذاشته است. خانم وین از دست آوردهای همسایه جنوبی کانادا هم غافل نیست و می گوید: ” من از پیروزی اوباما بسیار خوشحال شدم و از تمام آن موفقیت هایی که شما نام بردید، مثل شمار زنان و سناتور علنا هم جنسگرا. آنچه من از این میفهمم این است که نباید تضعیف روحیه شد. ماهایی که مترقی هستیم نباید با آن گفتمانی که میگوید کشور دارد به سمت محافظه کاری می رود و راست پیروز میشود، مأیوس شویم. باید سر جایمان بایستیم و واقعا پرچم مان را محکم روی زمین بکوبیم و بگوییم جای ما این جا است و اعتقاداتمان این است و نظام ارزشی که به آن نیاز داریم هم این است. باید قدرتمند باشیم و از گرفتن مواضع مترقی نترسیم؛ باید از نظام ارزشی مان عقب نکشیم. برای من این به معنای سرمایهگذاری در آموزش و پرورش و خدمات درمانی قوی و کنار نگذاشتن استراتژی کاهش فقر است. ما ضمن تنظیم بودجه آن مسائل را در مرکز توجه قرار می دهیم. بله، باید بودجه را تنظیم کنیم اما برای من، چنان که در سخنرانی نامزدی ام گفتم، تنظیم بودجه وسیله ای است برای دست یابی به هدف و آن هدف، ارائه ی خدمات و داشتن نهاد عمومی قدرتمند است.”
پیروزی خانم وین برای جامعه ایرانی که انصافن از او پشتیبانی ستودنی کردند، خبر خوشی است، بویژه در این پیوند باید از حضور و حمایت دکتر مریدی از کاتلین وین یاد کرد.