yalda_old

در بررسی پیشینه شب یلدا یا شب چله در متون تاریخی، با انجام کنکاش و تحقیق در مدارک، اسناد و کتب معتبر تاریخی، دانسته های ارزشمند زیر که حاکی از سوابق این جشن کهن ایرانی دارد، به دست می آید:

۱ـ بنا به روایت دانشمند بزرگ ایرانی ابوریحان بیرونی، مبدأ سال شماری تقویم کهن سیستانی یعنی آغاز سال نو از اول زمستان بوده است و جالب این که نام نخستین ماه آنان نیز “کریست” می باشد. بنابراین می توان این باور را هم داشت که شب یلدا یا شب چله شب آغاز سال نو در زمان های بسیار کهن بوده است. همچنین نام گذاری نخستین ماه زمستان و سال نو به نام “دی” به معنای روز اول زمستان در نزد خرم دینان که پیرو مزدک، قهرمان بزرگ ملی ایران بوده اند، سخت مورد توجه بوده و از آن به نام “خرم روز” یاد می کردند و آئین های ویژه ای داشتند، به طوری که این مراسم و نیز سال شماری آغاز زمستان به عنوان آغاز سال جدید هنوز در میان بعضی از اقوام دیده می شود که نمونه آن تقویم محلی پامیر و بدخشان واقع در شمال افغانستان و جنوب تاجیکستان است.

۲ـ استاد ابوریحان بیرونی همچنین در کتاب “آثارالباقیه” در رابطه با شب یلدا می نویسد:

“و نام این روز میلاد اکبر است و مقصود از آن انقلاب شتوی (زمستانی) است. گویند در این روز نور از حد نقصان به حد زیادت خارج می شود و آدمیان به نشو و نما آغاز می کنند و پری ها (دیوها) به ذبول و فنا روی می آورند.”

“دی ماه، که آن را خور ماه نیز می گویند، نخستین روز آن خرم روز (خُره روز) است و این روز و این ماه هر دو به نام خدای بزرگ است.”

“این جشن را، یعنی روز اول دی ماه را (نود روز) نیز می گویند. چون میان آن تا نوروز درست نود روز فاصله است.”

۳ـ محمد حسین خلف تبریزی در “برهان قاطع” در ذیل واژه یلدا چنین آورده است:

“یلدا شب اول زمستان و شب آخر پائیز است که اول جَدی و آخر قوس می باشد و آن درازترین شب هاست در تمام سال و در آن شب و یا نزدیک به آن شب آفتاب به برج جَدی تحویل می کند و می گویند آن شب به غایت شوم و نامبارک می باشد و بعضی گفته اند شب یلدا یازدهم جَدی است.”

“اما این رسم بنا بر مدارک رومی، در ایران باستان چنین برگزار می شده که پیران و پاکان به تپه ای رفته، با لباس نو و مراسمی ویژه از آسمان می خواستند که آن “رهبر بزرگ” را برای رستگاری آدمیان بفرستد و باور داشتند که نشانه های زایش آن ناجی، ستاره ای است که بالای کوهی به نام فیروزی که دارای درخت بسیار زیبایی بوده است (سرو یا کاج) پدیدار خواهد شد و موبد بزرگ برای همین نیایش می خوانده که قسمتی از آن در “بهمن یشت” مانده است:

“آن شب که سرورم ظهور کند، نشانه ای از ملک آید، ستاره ای از آسمان ببارد، همان گونه که رهبرم از راه برسد و ستاره اش نشان نماید.”

ستاره کنار درخت کاج (یا سرو) که در کریسمس تزئین می شود همین ستاره است که از ایرانیان باستان همراه آئین مهر به اروپا و جهان رفته و نشان آمدن ناجی و سوشیانت اعتقادی در باورهای دین زرتشت است. در کنده کاری های باقی مانده از آئین مهر، درخت سرو و یا کاج در کنار مهر و آناهیتا دیده می شود که در زمان های بعد در نقوش تزئینی ایرانی به شکل بته جقه درآمده است.

۴ـ همچنین ابوریحان بیرونی در کتاب “قانون مسعودی” ذکر کرده است:

“اولین روز از دی ماه را خرم روز یا خُره روز می نامند.” خور روز یعنی روز خورشید، روز تولد خورشید که شکست ناپذیر است. این روز منتسب به اهورامزدا است و یکی از روزهای چهارگانه جشن های دیگان (هم نام شدن روز و ماه) است. تأثیر خورشید (مهر) در سرتاسر زندگی مردم و حتی نهادهای حکومتی در طول تاریخ مشهود بوده است. این اهمیت در نقوش بازمانده ی عهد ساسانی به روشنی نمایان است. در نقش رستم “ناهید” تاج پادشاهی را به شاه عطا می کند و در طاق بستان “میترا” شاهد اعطای “فر ایزدی” از طرف اهورامزدا به اردشیر اول است. بنا بر یک سنت دیرین آئین مهر، شاهان ایرانی در روز اول دی ماه تاج و تخت شاهی را بر زمین می گذاشتند و با جامه ای سپید به صحرا می رفتند و بر فرشی سپید می نشستند. دربان ها و نگهبانان کاخ شاهی و همه خدمت کاران در سطح شهر آزاد شده و به سان دیگری زندگی می کردند. رئیس و مرئوس، پادشاه و آحاد مردم در این ایام همگی یکسان بودند.

۵ـ علامه محمد قزوینی در “یادداشت های خود بر برهان قاطع” چنین نوشته است:

“یلدا لغت سریانی است و در آن لسان همان کلمه میلاد عربی است که عبارت از زمان ولادت عیسی (مهر) است.”

۶ـ محمد علی تربیت، در کتاب “تذکرۀ دانشمندان آذربایجان” آورده است:

“یلدا کلمه ای سریانی است به معنی میلاد عربی، چون شب یلدا با میلاد مسیح تطبیق می کرده اند، از این رو بدین نام نامیدند.”

۷ـ دکتر محمد معین در “فرهنگ فارسی، در زیر کلمه یلدا آورده است:

“درازترین شب سال، شب اول برج جدی، شب چله بزرگ زمستان، این کلمه در سریانی به معنی میلاد است. چون شب یلدا را با میلاد مسیح تطبیق می کرده اند، از این رو بدین نام نامیدند.”

۸ـ همچنین دکتر محمد معین در “حواشی برهان قاطع” آورده است:

“در قاموس سریانی به انگلیسی، پان اسمیت زوجۀ مرحوم مرگلیوت، عیناً یلدا را به معنی ولادت و میلاد تفسیر کرده.”

۹ـ استاد ابراهیم پورداود، در کتاب “یشت ها” نوشته است:

“باید دانست که جشن میلاد مسیح (نوئل) که در ۲۵ دسامبر تثبیت شده، طبق تحقیقات محققان همزمان با جشن ظهور میترا (مهر ـ خورشید) بوده است که عیسویان در قرن چهارم میلادی آن را با تولد عیسی مسیح تطبیق کردند.”

۱۰ـ محقق ارزشمند متون باستانی، هاشم رضی در کتاب “گاهشماری و جشن های ایران باستان” در رابطه با شب یلدا آورده است:

“این شب را با شب میلاد مسیح تطبیق کرده اند. باید توجه داشت که جشن میلاد مسیح (نوئل) که در بیست و پنجم دسامبر تثبیت شده برابر با تحقیق، همزمان با جشن ظهور میترا (مهر) بوده که مسیحیان در سدۀ چهارم میلادی آن را روز تولد عیسی قرار داده اند. در برخی منابع آمده است که در پی گسترش آئین مهرپرستی (میترائیسم) از ایران به روم و کشورهای اروپایی، روز ۲۱ دسامبر به عنوان تولد میترا جشن گرفته می شد که پس از قرن چهارم میلادی در پی اشتباه محاسباتی (جابجایی) به ۲۵ دسامبر انتقال یافت و سیصد سال پس از میلاد عیسی مسیح، کلیسا همزمان جشن تولد مهر و زادروز عیسی مسیح را به عنوان روز کریسمس پذیرفت و به عنوان آغاز سال نو جشن گرفته شد و حتی درخت سرو و ستاره بالای آن یادگاری از کیش مهر است.”

علت اصلی این تطابق آن بوده است که پس از گسترش مسیحیت در اروپا، این آئین جدید به مخالفت و ضدیت با آئین میترائیسم که از سالیان قبل از ایران به آنجا رفته و توسعه یافته بود، برخاست. چون طی مدت متجاوز از سیصد سال مبارزه نتوانست بسیاری از اصول و آئین های میترائیسم را عوض کند، بنابراین بنا به یک چرخش تاریخی تطابقی، گاهشماری و بزرگداشت های مسیحیت از جمله زادروز عیسی مسیح را با آئین دین میترایی و بویژه تولد میترا (که همان اولین روز پس از شب یلدا است) یکی و برابر دانست و از این ترفند در جهت تثبیت دین مسیحیت استفاده به عمل آورد.

۱۱ـ در متون تاریخی آمده است: ایرانیان روز پس از شب یلدا (یکم دی ماه) را خور روز و دیگان می نامیدند و به استراحت می پرداختند و تعطیل عمومی بود. در این روز عمدتاً به این لحاظ از کار دست می کشیدند که نمی خواستند مرتکب کار بدی شوند که در مرام میترائیسم ارتکاب هر کار بد ولو کوچک در روز تولد خورشید، گناهی بسیار بزرگ به حساب می آمد.

“هرمان هریت” زبان شناس بزرگ آلمانی که گرامر تطبیقی زبان های آریایی را نوشته است که زبان پارسی از جملۀ این زبان ها می باشد، نظر داده که دی (به معنی روز) به این دلیل بر آین ماه ایرانی نهاده شده که ماه تولد دوبارۀ خورشید است. باید دانست که انگلیسی یک شاخۀ زبانی از خانواده بزرگتر زبان های آریایی است. هرمان هیرت که خود در آستانه دی گان به دنیا آمده، به زادروز خود که مصادف با تولد دوباره خورشید بود، مباهات بسیار می کرد.

۱۲ـ استاد توس، فردوسی بزرگ به استناد منابعی که در اختیار داشته، آئین مهر و یلدا و خور روز را به هوشنگ از شاهان پیشدادی نسبت داده و در این زمینه گفته است:

که ما را ز دین بهی ننگ نیست

به گیتی، به از دین هوشنگ نیست

همه راه داد است و آئین مهر

نظرکردن اندر شمار سپهر

۱۳ـ نگارنده را عقیده بر این است که شب یلدا و بزرگداشت این جشن فلسفه و اهدافی فراتر از آن چه تاکنون شنیده و خوانده ایم دارد که متاسفانه در طول سالیان اخیر ما بیشتر به نحوۀ برگزاری این جشن پرداخته ایم و از فلسفه آن دور مانده ایم. به طور اجمال باید گفت که شب یلدا پیامی بزرگ برای همه ما ایرانیان دارد. این پیام آن است که برای مبارزه و پیروزی در سیاهی شب بلند که همچون نشانه ای از تاریکی ممتد و ظلم و ستمگری و دیکتاتوری است باید بدون هراس از ظلمت و سیاهی همه با هم و در کنار یکدیگر بیدار و مقاوم و پایدار باشیم و با اهریمن سیاهی و تباهی مبارزه کنیم تا آن که سپیده فرا رسد و خورشید پیروزی طلوع کند.

آن چه که قابل توجه و تعمق است این است که تاریکی ظلمت تنها تاریکی حاصل از غروب آفتاب نیست. این تاریکی می تواند تاریکی نگرش و اندیشه باشد که اگر تار و پود زندگی و جامعه را در برگیرد، همه چیز را محو و نابود می کند. پس آن چه که یلدا به ما می آموزد این است که همه با هم باید امیدوارانه به روشنایی و پیروزی بیندیشیم و هیچ گاه ناامید نشویم و بدانیم و باور داشته باشیم که در جدال بی پایان همیشگی نور و ظلمت، پیروزی بر اهریمن سیاهی، تباهی و جهل و بی خردی از آن باورمندان است.