afkham

مرضیه افخم، سخنگوی وزارت خارجه ایران، قطعنامه اخیر مجمع عمومی سازمان ملل را، که در آن نقض حقوق بشر در ایران بازهم محکوم شده، مردود دانست و گفت: “در قبال وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران اغراق می شود و سیاه ‌نمایی صورت می‌گیرد.”

چون خبرنگاران دیگر گوشش شان از این توضیحات پر بود، خانم افخم به ناچار  دلیل این سیاه نمائی را برای خبرنگار ما که همیشه آماده شنیدن حرف حساب است توضیح دادند و فرمودند شاید هم خارجی های مادرمرده حق داشته باشند؟ آنها وقتی هزاران زن را با چادر مشکی در خیابان می بینند، همه چیز به نظرشان سیاه می آید و شروع می کنند به سیاه نمائی. که البته این خیلی عادی است. مولوی هم هزار سال پیش در یک بیت گویا گفته است:

پیش چشمت بود یک چادرسیاه

زانجهت عالم کبودت می نمود!

یک زن سوئدی یا انگلیسی سفید پوست وقتی من را با این چادر سیاه می بیند، تصور می کند خودم هم سیاه هستم ولی به کی قسم بخورم که من سیاه نیستم تا باورش بشود؟ اصلا سوئدی ها یا انگلیسی ها قسم حالی شان می شود که من قسم بخورم؟

بدیهی است درک این مسئله برای خارجی ها که شعور درست و حسابی  ندارند، کارساده ای نیست و به همین جهت چپ و راست هی قطعنامه صادرمی کنند.

از آدم هائی که هنوز دست چپ و راست شان را نمی شناسند، انتظارهم نمی توان داشت چیزی از حقوق بشر سر در بیاورند؟ کسانی که بعد از این همه سال به دست راست می گویند “دست رایت”  و به دست چپ می گویند “دست لفت”، چه سرشان می شود که حقوق بشر چیست؟ و چگونه می توانند بفهمند خانمی که چادرمشکی سرکرده است ممکن است ازیک سوئدی هم سفید پوست تر باشد ؟ حتی به ذهن شان نمی رسد که دربین میوه جات و سبزی جات هم ازاین نمونه ها بسیار است و لابد فکرمی کنند بادنجانی که پوستش سیاه است  و خودش سفید، مشغول سیاه نمائی است  یا هندوانه ای که پوستش سبز است و خودش قرمز طرفدار جنبش سبزاست!

خانم افخم درحالی که با تأسف سرش را تکان می داد گفت، خارجی هستند دیگر، کو تا این چیزها را بفهمند!

کودک، یاور پدر و مادر

kid

به گزارش ایلنا، قائم مقام دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر اطلاع داده است که  کودکان ۵ تا ۷ ساله ای که والدین معتاد دارند درچرخه توزیع مواد مخدر نقش دارند.

جای خوشبختی است که افراد معتاد که همه خیال می کنند آدم هائی لاابالی و بی خیال هستند، این قدر به مسئولیت سنگینی که اجتماع به گردن آنها گذاشته، توجه دارند!

روانشناسان بارها گفته اند که پدر و مادر باید فرزندان خود را از خردسالی با مسئولیت های زندگی آشنا کنند و در امور زندگی مشارکت دهند، اما کو گوش شنوا؟

همه خدا خدا می کنند که بچه زودتر شش سالش بشود وبفرستندش مدرسه تا لااقل نصف روز را نفس راحتی بکشند .

کم نیستند کسانی که خیال می کنند کسی که معتاد می شود عقل درست و حسابی ندارد و نمی تواند تصمیم صحیحی در زندگی بگیرد اما وقتی انسان خبر بالا را می خواند ، می بیند که نه بابا ، آنطورها که فکر می کرده نیست و والدین معتاد به هیچ وجه بچه ها را دست کم نمی گیرند! .

یکی ازاین معتادان می گفت بهترین سن آموزش برای توزیع مواد مخدر سه سالگی است اما من برای اینکه برایم حرف درنیاورند و نگویند بچه شیرخواره اش را بکار گرفته ، تا پنج سالگی اش صبر کردم.

او که شروع کار وآموزش دخترخرد سالش را برای خبرنگارما شرح می داد و گفت  این کار را روز تولدش شروع کردم که کادوی تولدش هم به حساب بیاید و برایش خاطره انگیز باشد .

با مزه این بود که دخترم به وافور میگفت آرپی جی ! نمی دانم نیم وجبی از کی شنیده بود که آرپی جی هم مثل وافور، یکه تکه چوب یا آهن دراز است که کله اش یک چیز قلنبه نصب کرده اند ؟.

مشکل افزایش جمعیت با یک توپ حل می شود !

هربار که آقای خامنه ای یا احمدی نژاد گفتند که جمعیت مملکت باید به ۱۵۰ میلیون نفر برسد ، عده ای پریدند وسط که شما شکم همین ۷۵ میلیون نفررا سیر کنید، ۱۵۰ میلیون نفر پیش کش تان.

این تیپ آدم ها نقش توپ فوتبال را درزندگی بچه ها ندیده می گیرند . کافیست  یک توپ فوتبال پلاستیکی ارزان قیمت بخری وبیاندازی جلوی بچه تا شام و ناهار ومدرسه و کفش و لباس را فراموش کند و برود برای جام قهرمانی. قبول ندارید ، امتحان کنید !

آی به چشم !

ازروزی که تابناک خبر زیر را منتشرکرده ، عده زیادی تلفن کرده اند به خبرنگارما که : تروخدا دفعه دیگه ازاین معامله ها بود ، ما را هم  خبرکنید. و خبرنگار ما که می داند مردم ایران دل شان به وعده های سرخرمن شاد می شود ومی روند پی کارشان ، به همه آنها گفته است آی به چشم، جائی نرو خبرت می کنم !

متن خبربدون تعبیر وتفسیر:

تابناک : در برسی اسناد هشتاد هزار برگی تأمین اجتماعی، نقاط جالب توجه بسیاری به چشم می‌خورد و یکی از این مضامین جالب که در بررسی برخی ‌قرارداد‌ها با آن برخورد شده، نحوه درآمد‌زایی این سازمان از خرید‌و‌فروش شرکت‌های دولتی است که بنا بر اسناد موجود، سود میلیاردی عاید این سازمان کرده است.

بنا بر این سند ، در معامله‌ای که بنا بر اصل ۴۴ قانون اساسی و خصوصی‌سازی دولتی انجام شده، سازمان تأمین اجتماعی ۵۳.۳۴  درصد از سهام نیروگاه تبریز را از دولت خریداری کرده ‌و تنها بعد از ۲۵ روز کل سهام خریداری شده را به بابک زنجانی واگذار کرده ‌و سودی حدود ۱۵۰ میلیارد تومان از وی دریافت داشته است.

خودمانیم ، بد معامله ای هم نیست ها ؟!

* میرزاتقی خان یکی از روزنامه نگاران و طنزنویسان پیشکسوت ایران و از همکاران تحریریه ی شهروند است.