این نوشتار به جای خیره شدن به تک تک داستان های کتابِ بختک، به این کتاب به سان یک کل و به مثابه یک امر فرهنگی در بستر اجتماعی میپردازد و تلاش میکند تا ضرورت انتشار و پخش چنین کتابی را رصد کند.
۱ ـ مطالعه ژانر
کتاب بختک (پنجاه و هفت داستان ترس) از آغاز با محوریت و تاکید بر موضوع ترس به عنوانِ گونهای ادبی و با ادعای پیشبرد ژانرِ وحشت در ایران تبلور یافته است و در واقع مرزِ جدایی اشِ میانِ این کتاب به مثابه یک کل با تک داستانهایی که پیش از این با محوریت ترس چاپ- پخش شدهاند، همین تاکید بر گونهای خاص از نوشتار ادبی است.
بنابراین، گرچه داستان های ترس* و ژانرِ وحشت در ایران نوپا نیست، اما رویکرد جمعآوری داستان هایی با ویژگی برجسته و مشترک “ترس” (یک ژانر مشخص) کتاب را به مثابه یک عملِ اجتماعی متمایز مطرح کرده و راه را بیش از آنکه بر ژانر وحشت بگشاید، بر ژانرهای دیگر و مطالعات ژانر به طور کلی در بستری تاریخی ـ فرهنگی و با توجه به تئوریهای موجود ـ که از زبانشناسانی مانند هالیدی تا اندیشمندانی مانند دریدا را در بر میگیرد ـ هموار میکند.
بر این اساس رونمایی از کتابی با داشتن وصلهی “ژانر”، پیشنهادی تازه و ایجادِ حقِ انتخاب برای مخاطب، تولیدِ محصولی آلترناتیو، کوشش بسوی دموکراسی، تجربهای از آزادی و به راستی عملیست سیاسی.
۲ ـ روند تولید ادبی
پروسهی تولید ادبی، گرچه واژهی تولید و مناسبات آن به خودی خود اندیشههای مارکس و مباحث مرتبط با روند تولیدِ آثارِ هنری در اندیشههای متفکران مکتب فرانکفورت (برای نمونه والتر بنیامین در “اثر هنری در عصر باز تولید تکنولوژیک”) را به ذهن متبادر میکند، در نهاد خود رویکردی انتقادی به هنر و روند تولید آن در کانتکست غرب دارد و به طور کلی با روند تولید ادبی در فضای ایران متفاوت است و به کارگیری و خوراندن چنین رویکردی بر فضای هنر ایران رهیافتی دگرگونه و مختص به فضای محلی ما را میطلبد؛ بر مبنای همین ادعا مقصود این نوشتار از روند تولیدِ ادبی در ایران با دیدگاه مکتبِ فرانکفورت فاصلهای قابل ملاحظه دارد.
آنچه کتابِ بختک و چاپ ـ پخش آن را ارزشمند میکند، انتشار آن بیرون از هفت خانِ وزارت فرهنگ و ارشاد و پس از آن (و البته همسنگ آن) بیرون از فضای توتالیتری ادبی حاکم حتا در فضای مجازی است؛ بیرون آمدن کتاب از یک جنبشِ گروهی و در اختیار گذاشتن آن به صورتِ مجانی خارج از حوزه تحتِ سلطهی ناشران قدرتمند و ژورنالیست های سلبریتی تهراننشین، دستِ کم پیشنهادی است بر متعادل کردن ساختار قدرت در فضای ادبی ایران.
روی هم رفته انتشار کتابهایی از این دست و به این گونه، بررسی تولید و بازتولید ادبیات را که گاه به فراموشی سپرده میشود، دگر بار خاطرنشان میکند؛ چه ادبیات دیگر امری صرفن زیبایشناسیک، والا و ناب نیست و روند تولید و بازتولید آن چنان با ساختار فرهنگی ـ اجتماعی در هم تنیده که نیاز مبرم به ساختارشکنی و رمزگشایی هر روزه از ادبیات به مثابه دانش و رابطهی آن با وضعیت موجود مستقر از چشماندازی مستقل احساس میشود.
۳ ـ آنتولوژی/چیدک
انتخاب فرم آنتولوژی/چیدک* برای کتاب و فراخوان جمعی برای گردآوری کتاب، از نام تا طرحِ روی جلد، به راستی تشکیل یک انجمن داستانی/هنری و جنبشی اجتماعی در ابعادی کوچک است، عملی اجتماعی و غیرِ وابسته که به شدت به آن نیازمندیم. فراخوانی که میکوشد، فضای رمانتیک و انحصاری ادبیات را خدشهدار، مخاطب را بدون در نظر گرفتن طبقه اجتماعیاش در آن سهیم و همگام با به رسمیت شناختن فرهنگ به مثابه امری ایدئولوژیک و سیاسی نسبت به رابطهی میان متن ادبی با کانتکست اجتماعی هشیارمان کند و از دیگر سو راه را برای مطالعات اجتماعی برای تحلیل وضعیت مستقر موجود هموار کند.
بختک تجربهای ست که اگر به رسمیت نشناسیماش، بختکِ وضعیت مستقرِ موجود چنان به جانمان خواهد افتاد که ساختار پیچیده قدرت، کابوس این موجود خیالی را به واقعیتی روزمره بدل خواهد کرد .
* چیدک/چیذک، در اینجا چیدن وبرگزیدن معنا می دهد، که از زبان پهلوی گرفته ام و جایگزین مناسبی برای آنتولوژی می دانم. (ن.ح)
نوید حمزوی منتقد ادبی است.
درباره ی کتاب بختک
داستان ترسناک، داستانیست که خوانندهاش را میترساند؛ این داستانها ریشه در حکایتهای قدیمی عامه دارند. این تعریف سرراست و ساده ی دایرهالمعارف بریتانیکا است. و اینکه در دوران رمانتیک، نویسنده ی آلمانی ای.تی.ای هافمن و نویسنده ی امریکایی، ادگار آلنپو با آمیختن فضاهای وهمناک به واقعیات روزمره و با گره زدن اشباح، همزادها و خانههای متروکه به نمادهای روانشناختی داستانهای ترسناک را به سطح بسیار بالاتری از سرگرمی صرف ارتقا دادند. و به این ترتیب داستانهای ترسناک به شکل گونه ی ادبی جدیدی پا به عرصه گذاشت و امروزه از پرطرفدارترین ژانرها محسوب میشود، اما اگر لیست زیرگونههای ادبی داستانهای ترسناک را در همین ویکیپدیای خودمان بالا و پایین کنید، میبینید که در بسیاری از این زیرگونهها حتا یک کتاب به زبان فارسی نوشته نشده است.
ایده ی اولیه پروژه ی انتشار مجموعه داستان ترسناک بختک این بود که نوشتن و خواندن ترسهای پیدا و پنهانمان میتواند گونه ی ادبی نوپای هراس را در ایران کمی پیش ببرد. داستان انتشار کتاب بختک به خاطر این ویژگیها شاید اولین نمونه در نوع خود باشد:
* پروژه با انتشار فراخوانی عمومی در فیس¬بوک تحت عنوان «دعوت به نوشتن داستانهای ترسناک به زبان فارسی» کلید خورد.
* تا حد امکان همه ی داستانهای دریافت¬شده در مجموعه گنجانده شوند. در واقع، رعایت حداقل شرایط برای اینکه متنی داستان تلقی شود، برای دستاندکاران پروژه کافی بود.
* کتاب دور از هرگونه اعمال نظارت معطوف به سانسور جمعآوری شد.
* موضوع همه ی داستانها درباره ی ترس است؛ کتاب پانارومایی از انواع ترسهایی ست که با تجربیات زندگی در جغرافیای زیستی و فرهنگی ایران آمیخته است.
* نویسندگان داستانها، از الف تا یاء، نه فقط در جریان تک¬تک مراحل قرار بگیرند، بلکه خود در هر یک از آنها مشارکت کنند؛ از پیشنهاد نام مجموعه گرفته تا انتخاب طرح جلد.
* محصول کار در نهایت مجموعه ی داستانی حاوی ۵۷ داستان کوتاه از ۵۵ نویسنده ی ایرانی ساکن ایران و کشورهای مختلف مثل مالزی، انگلستان، کانادا، نروژ و آلمان در این طرح مشارکت کردند.
* علیرغم مشارکت داوطلبانه و رایگان همه ی دستاندرکاران پروژه، این کتاب محصول فرایند انتشار حرفهای، بدون غلط، ویراسته شده و طراحی شده ی کتاب الکترونیک است.
* مطابق قرار اولیه، کتاب باید به رایگان و در فضای اینترنت منتشر میشد.
و در نهایت کتاب آماده شد و جهت دانلود در این سایت قرار داده شد.
http://www.mehdiganjavi.com
در سایت دانلود کتاب بخشی نیز به داستانهای صوتی اختصاص داده شد و از نویسندگان خواسته شد داستانشان را با صدای خودشان ضبط کرده و در این بخش قرار دهند.