در چند سال اخیر کمبود آب در ایران به معضل بزرگی تبدیل شده و توجهی اصولی به بهبود وضع آن و یافتن راهکارهایی برای روبرو شدن با کمبود آب شدیدا مورد توجه قرار گرفته است.
آمارهای تهیه شده از وضع آبهای موجود تماما حاکی از بحران در این زمینه است که مصرف روزافزون آن از یکطرف و عدم مدیریت و سازماندهی از سوی دیگر در به وجود آوردن این بحران نقش دارند.
دراین نوشتار با اشاره به وضع اقلیمی هوا و آب در ایران، نگاهی به راهکارهایی برای حل بحران آب خواهیم داشت.
ایران که تحت تأثیر اقلیم خشک خاورمیانه قرار دارد دارای میانگین بارش سالانه ۲۵۰ میلیمتر است که در شرایط جوی موجود ایران ـ که میانگین تبخیر سالانه حدود ۲۰۰۰ میلیمتر می باشد ـ ۱۷۹ میلیمتر از میزان بارش سالانه یعنی ۷۱% آن تبخیر می شود.
منابع اصلی آب در ایران باران و برف است. ۷۰% از این آب را باران و ۳۰% آن را برف تشکیل می دهد. مقدار آب حاصله از بارش حدودا ۴۱۷ میلیارد متر مکعب برآورد شده که بهدلیل وضع جغرافیای اقلیمی ایران ۷۲% آن یعنی ۲۹۹ میلیارد متر مکعب آن تبخیر و ۱۱۸ میلیارد متر مکعب در سطح زمین جاری می گردد.
درعین حال بیشترین میزان بارندگی در ایران به سطح محدودی از کشور اختصاص دارد، به طوری که۷۰% از بارندگی سالانه به ۲۵% از سطح کشور و ۳۰% میزان بارندگیها به ۷۵% باقیمانده از سطح کشور تعلق می گیرد.
همچنین از لحاظ پراکندگی زمانی نیز ۲۵% از میزان بارندگیهای کشور مربوط به فصولی است که نیاز به آبیاری محصولات کشاورزی دارند در صورتی که ۷۵% بارندگیها مربوط به فصولی هستند که نیاز به آبیاری ندارند.
از آمار فوق چنین برمیآید که محدودیت و کمبود منابع آب در ایران بسیار حاد و جدی است و منطق حکم میکند که الگوی بهره برداری از منابع آب بایستی بسیار محافظه کارانه و متناسب با شرایط اقلیمی و پتانسیل منابع آبی و در نتیجه بیشتر به سمت تولید محصولات کشاورزی با نیاز آبی پائین و ارزش بازدهی اقتصادی بالا باشد.
کشاورزی، یکی از مهمترین منابع اقتصادی کشور میباشد و کمبود آب، توسعه کشاورزی را محدود میکند. در ایران ۱۶ میلیون هکتار زمین زیر کشت وجود دارد که ۱۲% آنها شامل (باغات، تاکستانها و زمین های قابل کشت) مورد استفاده قرار می گیرند.
با اینکه زمین های قابل کشت فراوانی درکشور برای زراعت دیمی وجود دارد ولی تنها ۸% زیر کشت محصولات دیمی می رود و۹۲% از محصولات کشاورزی با استفاده از آبیاری تولید می گردد.
آبهای زیرزمینی که براثر نفوذ بارشها در زمین نفوذ و به سفره آبهای زیرزمینی می پیوندد از طریق چشمه سارها و یا قنوات در سطح زمین ظاهر و مورد استفاده قرار می گیرند. مقداری از آبهای زیرزمینی نیز از طریق حفر چاه های دستی، عمیق و نیمه عمیق برای شرب و زراعت استفاده می شوند.
در حال حاضر۵۰% از آبی که در بخش کشاورزی مورد استفاده قرار میگیرد از آبهای سطحی و ۵۰% دیگر از آبهای زیر زمینی تأمین میگردد.
راه های استفاده بهتر از منابع آب
با توجه به آمارهای ذکر شده در بالا و برآوردهای جدید از وضع طبیعی و تغییرات جوی جهان در سالهای آینده و تصور اینکه میزان آب قابل استفاده در کشور از میزان برآورد شده فعلی فراتر نخواهد رفت از یکطرف و رشد سریع جمعیت در ایران که احتیاج به مصرف آب بیشتر در کشاورزی و صنعت و مصارف شهری خواهند داشت به نظر می رسد تنها راه جلوگیری از کمبود آب و خطرات جانبی آن:
ـ صرفه جوئی در مصرف آب است که بایستی در تمام زمینه ها مورد توجه کامل قرار گیرد.
ـ با ایجاد امکاناتی بهتر برای استفاده بهینه از آبهای موجود در زمینه کشاورزی، صنعت، مصارف شهری و غیره بایستی از هدر رفتن آبها نیز جلوگیری گردد.
ـ محصولاتی کشت گردد که احتیاج به آب زیاد نداشته باشد.
ـ کشت محصولات دیمی بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
ـ کشت و کار سنتی به تدریج جای خود را به سیستمهای جدید کشاورزی در جهان مدرن بدهد.
یکی از عوامل هدر رفتن آب در کشاورزی سیستم سنتی آبیاری در کشور است. کشاورزی در سیستم خرده مالکی و حقآبه بردن از رودخانهها وسیله نهرهای خاکی که موجب هرز رفتن و نفوذ مقداری از آبها در زمین و تبخیر آنها می گردد بایستی جای خود را به سیستم مدرن کشاورزی در ایجاد شرکت های بزرگ زراعی ـ که قبل از انقلاب پایه های آن به وجود آمده و می توانست بهترین روش برای استفاده از آبهای موجود باشد ـ بدهد چرا که شرکت ها با در دست داشتن اعتبار و قدرت مالی بیشتر و گرفتن کمک بلاعوض از دولتها و اعتبارهای مالی طویل المدت از بانکها قادر خواهند بود با ایجاد روش های جدید آبیاری از جمله آبیاری قطره ای، ارسال آب از نقطهای به نقطه دیگر وسیله لوله و یا کانال های سیمانی و غیرقابل نفوذ که در جهان امروز برای صرفه جویی در مصرف آب عمل می گردند و مدرنیزه کردن وسایل کشاورزی که کاربرد سریع و بهتری دارند، بهره گیرند، در صورتی که در سیستم سنتی و خرده مالکی که نیروهای کاری و سرمایهها پراکنده هستند این امکان بههیچوجه وجود نخواهد داشت.
در زیر به نمونهای از استفاده بهتر از آبهای زیرزمینی اشاره می شود:
بین سالهای ۱۳۴۵ تا۱۳۵۰که به عنوان کارشناس آبهای زیرزمینی مأمور خدمت در استان فارس بودم وضع آب های زیرزمینی جهرم را که برای آبیاری باغهای مرکبات خود از آبهای زیرزمینی استفاده می کردند، بررسی کردیم. در فصل تابستان که سطح آب های زیرزمینی در چاه ها پائین می رفت اغلب شکایت داشتند که با پائین رفتن آب و خشک شدن چاه ها، آب کافی برای آبیاری نهال های مرکبات خود ندارند و لاجرم تعدادی از درختان آنها در خطر خشک شدن و نابودی قرار می گیرند.
برای جلوگیری از این امر مجبور بودند هر سال عمق چاه ها را قدری پائین تر ببرند تا قادر باشند از آبهای زیرزمینی بیشتر استفاده کنند. برای این کار ناچار بودند به اداره آبیاری فارس در شیراز مراجعه کرده برای عمیقتر کردن عمق چاه خود پروانه (کف شکنی) اخذ نمایند.
نظر به اینکه ذخایر آب های زیرزمینی جهرم به دلیل کمبود بارندگی در منطقه تحت کنترل و استفاده از آن محدود گردیده بود، لذا با چند نفر از کارشناسان اداره برای یافتن راهی به منظور استفاده بهینه از آبهای زیرزمینی منطقه به جهرم رفتیم.
در اولین بازدید متوجه شدیم که آب خارج شده از چاه پس از جمع شدن در یک حوضچه سیمانی، توسط جوی های منشعب از آن ـ که در زمین های خاکی ایجاد شده بودند ـ برای رسیدن به گودال های موجود در اطراف درختان بایستی مسیری طولانی را بپیمایند که لاجرم مقداری از آب های خارج شده از چاه به دلیل تبخیر و یا فرو رفتن در زمین تلف می شدند. برای جلوگیری از هدر رفتن آب از مالک باغ خواهش کردیم در صورت امکان کف جویها را با یک لایه نازک سیمان بپوشاند. مالک باغ که این عمل را بیفایده می دانست ابتدا توجهی به آن ننمود ولی چون این روش را با چند مالک دیگر در میان نهادیم و آنها بلافاصله اقدام به اجرای آن کردند، مشاهده شد که بدون کفشکنی چاه که عمدتا هزینه زیادی برای آنها داشت با پوشاندن کف جویبارها با لایه نازکی از سیمان توانستند با همان مقدار آب موجود در چاه ها ضمن آبیاری درختان قبلی تعداد نهالها را نیز افزایش دهند.
پیشنهاد فوق سبب شد تا در سال های بعد اغلب باغداران جویبارهای انشعابی را با سیمان پوشاندند و بعضی از آنها که آینده نگر بودند با به کار بردن لولههای سیمانی از هدر رفتن آب چاهها جلوگیری کردند و با ازدیاد نهالهای بیشتر و تولید بیشتر مرکبات بر سرمایه خود افزودند.
در طول بیست سال کار در زمینه آب و دیدن اغلب نقاط ایران و نوع کشت و کار زارعین و مشاهده نوع آبیاری زمینها و بیتوجهی به نحوه نقل و انتقال آب های سطحی و زیرزمینی به زارعین هشدار و راهکارهای مفیدی برای استفاده بهینه از آبها می دادیم ولی آنها توجهی نمی کردند و دولت وقت را مسئول ساختن نهرهای بهتر برای آبیاری خود می دانستند. این برخوردها نشان از بی توجهی و عدم مسئولیت زارعین نسبت به ارزش مقدار آبی بود که در اختیار داشتند و همچنین عدم توانائی مالی آنها برای ایجاد کانال های بتونی و پوشش دار برای جلوگیری از هدر رفتن آبها، داشت.
میلیونها هکتار در مناطق کوهستانی آماده کشت و زرع به طریق دیم می باشد. مطالعه مناطق از نظر میزان بارندگی و نوع تولیداتی که می توان در زمین های فوق به عمل آورد کمک زیادی به ازدیاد محصول سالانه منطقه می نماید.
در زیر به نمونهای از کشت خربزه دیم اشاره می کنم.
در سال ۱۳۶۶ فرصتی یافتم تا از شهرهای حاشیه خلیج فارس ـ از بندر لنگه تا بندرگواتر ـ دیداری داشته باشم. در یکی از روستاها مشاهده کردم که اهالی برای شرب از آب چاههای کم عمق منازل خود که دارای آبی شور بود استفاده می کردند. اغلب اظهار می داشتند که تنها در هنگام بارندگیهای تند زمستان و بهار که البته مدت زمان آن بسیار کوتاه می باشد میتوانند برای یکی دو ماه دارای آبی نسبتا شیرین و قابل شرب باشند.
در مناطق فوق بجز درختهای خرما محصولات کشاورزی آنها محدود بود به کشت خربزه و به ندرت هندوانه به این ترتیب که زمینهای خود را بهصورت کرتهای شیب دار آماده کرده منتظر بارش باران میشدند. وقتی دلیل این امر را از آنها سئوال کردم جواب دادند: “بارانهای بهاره اینجا بیخبر می آیند، زمینها را آماده می کنیم تا هنگام بارشها که شدید و کوتاه مدت هستند در زمانی کوتاه کرتها از آب پر شوند. بهمجرد پر شدن کرتها در آنها تخم خربزه می کاریم”.
وقتی از آنها سئوال کردم:”آیا این امکان وجود دارد که با یک باران تخم خربزه ها رشد کنند؟” جواب دادند: “چون جنس زمین کرتها از خاک رس می باشد، آب های جمع شده در زمین به زودی فرو نمی روند و با همان یک باران چند روز درکرتها می مانند و تخم خربزه ها در همان مدت کوتاه ریشه کرده و ایجاد ساقه و برگ می کنند و در کوتاه مدت جوانه خربزه ها خود را نشان می دهند. ناگفته نماند که رطوبت شبانه دریا نیز در زنده نگهداشتن ساقه و برگها بی تأثیر نبودند. وقتی از آنها سئوال کردم آیا خربزههای به دست آمده از این طریق شیرین هم هستند؟ جواب دادند: “خربزه های این مناطق از شیرینی در ناحیه مثال زدنی می باشند”.
لزوم استفاده از عکس های ماهوارهای
در سال های قبل با حفر چاه های عمیق در تشکیلات آهکی و استفاده از آبهای تحت فشار در آنها مطالعاتی انجام گرفته و در آینده نیز می توان با استفاده از عکس های ماهوارهای مطالعات را ادامه و با یافتن منابع جدید آب تا حدی از بحران کمبود آن جلوگیری کرد.
بین سال های ۱۳۵۰ تا ۵۵ که مأمور خدمت در استان خراسان بودم یکی از کارشناسان اسرائیلی چند عکس ماهوارهای در دست داشت که لایههای مختلف زمین را تا عمق زیاد نشان می داد. نظر به اینکه در یکی از مناطق استان (احتمالا منطقه فریمان) درمورد ناهمگونی سطح آبهای زیرزمینی به مشکل برخورده بودم در نقشه فوق دقیق شده دلیل آن را یافتم و معلوم شد که یک گسل نسبتا بزرگ منطقه را قطع و سبب ناهمگونی سطح آب زیرزمینی در بالا و پائین دشت گردیده است.
در سال های بعد اغلب سعی داشتم تا با دسترسی به عکسهایی از این دست اطلاعات خود را در مناطق دیگر ایران تکمیل کنم که متأسفانه به دلایلی چند این امر برایم میسر نگردید ولی تصور می کنم استفاده از چنین عکسهایی بتواند راهنمای مفیدی برای شناسایی منابع آبها در اعماق زمین باشد.
در خاتمه لازم است تا اشارهای نیز به عدم مدیریت کارهای انجام شده وکمبودهای موجود گردد.
کمبود دانش زراعی روستائیان از نحوه آبیاری مدرن سبب هرز رفتن و تلف شدن مقدار زیادی ازآبهای موجود میشود، لازم است کوشش بیشتری در زمینه بالا بردن آگاهی زارعین در زمینه تولید محصولاتی که احتیاج به آب کمتری دارند، انجام گیرد.
حفر چاه های عمیق برای استفاده بیش از حد از منابع آبهای زیرزمینی نیز سبب پائین رفتن سطح آبهای زیرزمینی و خشک شدن قنوات گردیدهاند که این امر نیز صدمات جبران ناپذیری به تولیدات کشاورزی وارد ساخته است.
از آمارهای موجود در وزارت نیرو چنین بر می آید که در چند ساله اخیر بر اثر عدم کنترل بهره برداری از ذخایر آبهای زیرزمینی تهران حدود ۱۳۶۰ حلقه چاه عمیق غیر مجاز در جنوب تهران حفر شده که بهرهبرداری از آنها بیش از حد لزوم بوده و در آینده استفاده از ذخایر آب های زیرزمینی تهران را با مشکل جدی روبرو خواهد ساخت.
قبل از انقلاب چهار سد در ایران ساخته شده بود. طبق آمارهای وزارت نیرو بعد از انقلاب تعداد سدهای کشور ده برابر بیشتر شده است. در عین حال که جمع آوری سیلاب ها توسط سدها و استفاده از آبهای ذخیره شده پشت سدها سبب کشت بیشتر زمین های زراعی گردیده ولی در بعضی نقاط ساختن سدها بدون توجه به وضع منطقه بوده و زیان های جانبی آن سبب خشک شدن و نابودی دریاچه ها و تالاب های زیر دست آنها شده است که دریاچههای اورمیه در آذربایجان غربی، مهارلو و بختگان و دریاچه پریشان (در دشت ارژن) در استان فارس، تالاب انزلی در شمال ایران، نمونههای بارزی از آنها می باشند.
دریاچه اورمیه بزرگترین و شورترین آبگیر دائمی آسیای غربی و مرز طبیعی بین آذربایجان غربی و شرقی محسوب می گردد. آب این دریاچه عمدتا از رودخانه های زرینه رود، سیمینه رود، باراندوز، شهرچای، نازلو و زولا تغذیه می شود. در سالهای اخیر ساختن سدهایی بر روی رودخانه های مذکور راه ورودی آبهای تغذیه کننده به این دریاچه را بسته و موجودیت آن را تهدید می کند. طبق نظر کارشناسان وزارت نیرو ساختن بزرگراه شهید کلانتری نیز که در سال های گذشته برای نزدیک کردن راه رفت و آمد از آذربایجان شرقی به غربی بوده نیز سبب برهم خوردن اکوسیستم دریاچه در دو طرف جاده و خشک شدن قسمت شمالی آن گشته است.
دریاچههای اورمیه، مهارلو، بختگان و پریشان که روزگاری محل زندگی انواع پرندگان مهاجر و جلب توریستها بوده در حال حاضر کمتر پرندهای را به خود جلب می کند.
رودخانه زاینده رود که در روزگاران گذشته باعث شهرت اصفهان نصف جهان بوده در اثر بی توجهی مسئولان کشوری خشک گردیده و دیگر از مادیهای پر آب آن که جلوه زیبایی به شهر اصفهان میداد اثری دیده نمی شود.
در منطقه نیمه خشک ایران، آب مائدهای ارزشمند است که بایستی در نگهداری و مصرف آن دقت و صرفهجویی گردد. از اتلاف آن بپرهیزیم و در حفظ آن بکوشیم تا دچار خشکسالی وکمبود آب نگردیم.
سپتامبر ۲۰۱۴
* محمد سطوت، کارشناس منابع آب وزارت نیرو است.
منابع مورد استفاده:
ویکی پدیا، دانشنامه آزاد
سازمانهای آب منطقهای وزارت نیرو