جدیدترین شماره مجله «شارلی ابدو» در شرایطی روز چهارشنبه چهاردهم ژانویه ۲۰۱۵ منتشر شد که از سحرگاهان جمع بی‌شماری از مردم در برابر دکه‌های روزنامه فروشی‌ها به‌صف ایستاده بودند تا این مجله که یادمان کاریکاتوریست‌های کشته شده است را خریداری کنند. ظرف چند دقیقه نخستین چاپ به پایان می‌رسد و از قرار تا پایان هفته بیش از پنج میلیون جلد چاپ و منتشر خواهد شد. اعلام شده که این شماره مجله «شارلی ابدو» به شانزده زبان به‌صورت آنلاین و دو زبان انگلیسی و ترکی به‌صورت چاپی ترجمه و منتشر شده است.

در شرایط فوق‌العاده، کارکنان زنده مانده مجله «شارلی ابدو» شماره جدید و دیدنی را آماده و منتشر کردند که باید در مورد آن‌ها گفت: شجاع، مبارز، سازش‌ناپذیر، طنزگونه و سرانجام گاهی تلخ و شیرین که درام نیز چاشنی آن است. انگار هیچ‌یک از کاریکاتوریست‌های کشته شده دفتر مجله را ترک نکرده‌اند charlie-victoms

و شکل و شمایل مجله چنان است که آن‌ها هم دوست داشته‌اند؛ یعنی هیچ هدف تمسخرآمیزی در کار نیست که تنها نظرهای دیگران را در بوته‌ی نقد به آزمایش گذاشتن است.

روی جلد

لوز، یکی از کاریکاتوریست‌ها بار دیگر کاریکاتوری از محمد را با هدف طنز و نه تمسخر بر روی جلد نشانده که بهانه اول تروریست‌ها برای کشتار هفته پیش بوده است، اما پیامبری که او بر پیشانی مجله «شارلی ابدو» نشانده، نه‌تنها خشن نیست که مهربان و دلسوز نیز می‌باشد. در کاریکاتور یاد شده، چشمان

روی جلد شارلی ابدو پس از حمله تروریستی

روی جلد شارلی ابدو پس از حمله تروریستی

پیامبر اشک‌آلود است، شعار نوشته “من شارلی هستم” که هفته پیش به‌ عنوان نماد دفاع از آزادی بیان در سراسر دنیا پخش شد، در دستان او است. بالای سر او هم پارچه‌نویس بزرگی نصب است که بر آن نوشته‌شده: “همه چیز بخشودنی است”.

روز سه‌شنبه، لوز در گفتگویی با خبرنگاران گفت: “این روی جلدی نبود که جهان از ما می‌خواست، روی جلدی نبود که تروریست‌ها از ما می‌خواستند، اما روی جلد ما است. باز هم کاریکاتور محمد را کشیدیم. برای همین هم متأسفم، اما محمدی که ما به تصویر کشیدیم، والاتر از همه‌ی پیروانش است و در حال گریه.” او هم‌چنین گفت که ژیرارد بیارد سردبیر مجله افزوده که محمد مجله‌ی شارلی خیلی مهربان‌تر از شخصیتی است که تروریست‌ها؛ آن‌هایی که کارکنان این مجله را کشتند، به تصویر می‌کشند.

هرکس بخشی از بازی است

به‌طور معمول کسی از کارتون‌های طنز مجله «شارلی ابدو» در امان نبوده است. کارتون‌ها ضمن نشاندن لبخند بر لب‌های بیننده، با طنز تلخی که در خود دارند، بی‌هیچ رحمی و طنزگونه وجه تمایز خود را با دیگر مجله‌های مشابه، نشان می‌دهد.

کاریکاتوری که توسط «تیگنو» یکی از کاریکاتوریست‌های کشته شده در چهارشنبه هفته پیش رسم شده است، روحانی مسلمانی را به تصویر کشیده که به جمعی از پیروان خود می‌گوید: “با کارکنان شارلی نباید کاری داشت که اگر کشته شوند، به‌عنوان شهید وارد بهشت می‌شوند و دختران باکره‌ی ما را از آن خود می‌کنند”.

یکی دیگر از کاریکاتورهای او زنی را نشان می‌دهد که نقاب از چهره برداشته تا حجاب را به سخره گیرد و افشاگر همه‌ی آن چیزی باشد که پوشانده بوده است؛ جوراب‌شلواری با نخ‌های بدن‌نما و … و بی‌شمار روحانی‌هایی که درون زن را بدون حجاب به تماشا ایستاده‌اند.

اما مسیحیان هم از شوخی‌های کنایه‌دار شارلی در امان نیستند. یک کارتون که توسط «کابو» یکی از کاریکاتوریست‌های کشته شده ترسیم شده، پاپ فرانسیس را نشان می‌دهد به هنگام عشاء ربانی در جمع زنان مطلقه. جمله‌ی “خدایا این مکندگان مردانگی را ببخش”، چون حباب در ذهن پاپ موج می‌زند.

کارتون دیگری نشان از دغدغه های شارلی دارد که همواره در کنار منافع کارگران قرار داشته. در بنگلادش، کارگر لباس‌دوزی در حال دوخت تی شرتی با شعار نوشته «من هم شارلی هستم» با خود می‌خواند: «با تمام وجود در کنار شما هستیم.»

در بخش دیگری هم تروریست‌ها از کنایه شارلی سهم خود را می‌گیرند. در پشت جلد مجله آمده است که «همه چیز بخشودنی است» و مردان مسلحی که دفتر سردبیری مجله را به جوی خون تبدیل کردند و مردان مسلح به کاغذ و قلم را به قتل رساندند به تصویر کشیده شده‌اند. در این کاریکاتورها یکی نوشته‌ای را می‌خواند: “کاریکاتوریست‌های مجله «شارلی ابدو» بیست‌وپنج سال کار و تروریست‌ها بیست‌وپنج ثانیه کار می‌کنند. تروریسم، تجارتی برای آزاردهندگان و راحت‌طلب‌ها.”

کاریکاتور دیگری با عنوان «پس از خواندن روزنامه، در چاپخانه مرد» برادران کواچی را در حوضی از خون نشان می‌دهد با توده‌ای از کاغذ. یکی از برادرها به دیگری می‌گوید: «هراس دارم که اندکی روشنفکرانه به نظر بیاید». متن کارتون سوم هم این است “مدادهای ما همیشه از تیرهای سرکش شما تیزترند”. این کارتون هم تروریست نقاب‌داری را نشان می‌دهد که از فرورفتن نوک مدادهای بی‌شمار به مقعدش در رنج است.

 پس کجا هستند این باکره‌ها ـ پیش کشته‌شدگان شارلی‌ان

پس کجا هستند این باکره‌ها
ـ پیش کشته‌شدگان شارلی‌ان

کارکرد دوسویه نویسی

نکته اساسی و شاید طنزگونه هفته پیش از دست رفتن کارکنان همیشه زنده‌ی مجله «شارلی ابدو» نیست. ناظران جهانی شاهد تروریست‌هایی هستند که ده نفر از کارکنان این مجله را قتل‌عام کردند که در میان آنان یکی از هنرمندان کاریکاتوریستی است که تیتر اول سیاسی هر هفته را با طرح‌های خود آماده می‌کرد؛ تیترهایی که مگر خطر جانی برای او چیزی در بر نداشت. شمارگان معمول این هفته‌نامه طنز به ناگاه از چند ده‌هزار به میلیون‌ها نسخه رسید و روزنامه‌ای که پشتیبان مالی انتشار این شماره را برعهده‌گرفته بود شاهد سرازیر شدن کمک‌های مالی دیگر از گوشه‌گوشه‌ی جهان برای انتشار بیشتر این شماره بوده است. با وجود تعداد محدود خوانندگان این هفته‌نامه پیش از کشتار کارکنانش، اقدام ترور آن‌ها، یک روز تاریخی را در تاریخ فرانسه و جهان رقم زد: روز یک‌شنبه میلیون‌ها انسان در محکوم کردن تروریسم و حمایت از آزادی بیان، به خیابان‌ها آمدند. میلیون‌ها انسان به خیابان آمدند تا عرق شرم بر پیشانی کسانی بنشیند که پنهان و آشکار ضمن محدود کردن آزادی بیان، برنامه‌ریزی کشتار فرهیختگان را هم بر عهده دارند و تربیت‌شدگان تفنگ و گلوله را برای تصاحب حوریان بهشت، که مبادا به دست ناکسان بیفتند، وادار به قتل و کشتار می‌کنند.

در بخش دیگری از هفته‌نامه طنز «شارلی ابدو» به قلم آقای بیارد، سردبیر جدید آمده است که اقبال میلیونی این هفته ما را مرعوب نمی‌کند و به هراس هم وانمی‌دارد. به همه‌ی دوستان تازه؛ چه آن‌هایی که کوتاه‌مدت کنار ما خواهند بود و چه آن‌هایی که برای همیشه با ما خواهند ماند خوش‌آمد می‌گوییم. او در ادامه می‌نویسد: جهان شاهد آن است که چگونه یک مجله طنز که مشهور است به بی‌خدایی، توانست معجزه کند و مردم جهان را متحد کند. کارکردی که در هیچ‌یک از دین و آیین‌های مقدس رخ نمی‌دهد. مگر نه این‌که هدف همه‌ی پیامبران و مقدسین جهان هم همین است که مردم ضمن رواداری باهم به‌طور مسالمت‌آمیز زندگی کنند؟ مجله ما ضمن آوردن لبخند بر لب‌های میلیون‌ها انسان در سراسر جهان، آن‌ها را حول دفاع و پشتیبانی از آزادی بیان، به وحدت رسانده است. کاری که ما کردیم و واکنشی که تروریست‌ها داشتند، حتا ناقوس کلیسای نوتردام را برای احترام به کشته شدگان بی‌خدا، به صدا درآورد.

سرانجام هم سردبیر از همه‌ی کسانی که به‌واقع به‌طور ژرف شارلی هستند تشکر می‌کند و از دیگرانی که تاکنون بی‌تفاوت بوده‌اند می‌خواهد که برای جلوگیری از محدود شدن آزادی بیان، به میدان بیایند و اجازه ندهند که با کشتار در قالب دفاع از مقدسات که محدود است به یک باور، جهان به سکوت واداشته شود.

آقای بیارد از تنها ماندنشان در چند سال اخیر گله می‌کند. او توضیح می‌دهد آن‌گاه که در سال ۲۰۱۱ بمب آتش‌زا به دفتر کار آنان انداختند، آن‌گاه که همکاران مجله را کافر، اسلام‌هراس، مسیح‌هراس، راسیست، پاشندگان بنزین بر آتش خشم و برانگیزندگان خشم دیگران، نام دادند، ما تنها بودیم. او برخوردهایی که از سوی دولت یا دیگر نهادهای غیردولتی با آن‌ها شده است را به نقد می‌کشد و بی‌هیچ بخششی به آن‌ها می‌تازد. ایشان در بخش پایانی سرمقاله خود می‌نویسد: «آری، ما تروریسم را محکوم می‌کنیم اما آری، برخورد با کاریکاتوریست‌ها با قتل‌شان هم کار خوبی نیست، آری، سوزاندن کتاب و روزنامه هم بد است. اما»

در صفحه‌ی میانی ویژه‌نامه این هفته‌نامه، تظاهرات روز یکشنبه با کاریکاتور و با طنز کنایه‌آمیزی به سخره گرفته شده است؛ در این کاریکاتور بنیامین نتانیاهو و انگلا مرکل که هیچ کدام‌شان آن‌گونه که می‌نمایند به آزادی بیان باور ندارند، سوار بر اتوبوس‌های دو طبقه‌ی مخصوص جهانگردان، به شرکت در تظاهرات آورده شده‌اند. در یکی از کارتون‌ها در بالای سر جمعی از سیاستمدارهای فرانسوی و از جمله فرانسوا اولاند رئیس‌جمهور اکنون فرانسه و نیکلای سرکوزی رئیس‌جمهور پیشین، چنین آورده شده: «یکی از خانواده ده ‌نفری دلقک‌ها نابود شده، ده نفر یافته شدند.»

مانوئل والا، نخست‌وزیر فرانسه که برای پشتیبانی از مجله‌ی «شارلی ابدو» همه‌جا حاضر بود و حتا دفتر کار خود را برای تشکیل جلسه کاریکاتوریست‌ها و هیئت دبیران جدید مجله در اختیار آن‌ها قرار داد تا بتوانند شماره ویژه را فراهم کنند، با این‌ وجود، از گزند طنز کاریکاتوریست‌ها در امان نبوده؛ در جایی آمده که کمک ایشان به ما موجب شرم ما نیست که نتوانیم او را و سیستم اطلاعات کشور که تحت نظر ایشان است و ضعیف عمل کرده‌اند را با کاریکاتورهای خود به نقد نکشیم. سیاست رسانه‌های اروپایی و آمریکایی هم در این شماره در بوته‌ی نقد است؛ نادیده گرفتن تهدیدهایی که کارکنان مجله‌ی «شارلی ابدو» با آن روبرو بوده‌اند و ادامه‌ی عادت‌های ناپسند این رسانه‌ها؛ آسوشیتدپرس و گاردین به نقد کشیده می‌شود. این انتقاد در شرایطی رخ می‌دهد که گروه گاردین برای دوام و انتشار هفته‌نامه «شارلی ابدو» تعهد کرده که مبلغ صد و پنجاه‌هزار دلار به این مجله کمک مالی کند.

25 سال کار کاریکاتوریست‌ها و 25 ثانیه کار تروریست‌ها

بیست و پنج سال کار شارلی ابدو، بیست و پنج ثانیه کار تروریست ها

باور و نظر یاران از دست رفته زنده نگه داشته خواهد شد

در این شماره‌ی ویژه، کارتون‌های طراحی شده توسط همکاران به قتل رسیده و کارتون‌های جدید طرح شده توسط همکاران زنده مانده منتشر شده‌اند. یکی از گفتگوهای زنده‌یاد شارب که پس از حمله بمب‌های آتش‌زا در سال ۲۰۱۱ با رسانه‌ها داشته است نیز آمده است. این گفتگو تحت عنوان «من نگران‌ام» منتشر شده است.

«در شرایط ویژه اکنون، موقعیت ما تلخ است و ناگوار: مردم نگران واکنش‌های نامشهود مسلمان‌های میانه‌رو هستند. در واقع در فرانسه مسلمان میانه‌رو وجود ندارد؛ به ‌کلی مسلمان میانه‌رو وجود ندارد؛ مردمانی هستند متعلق به فرهنگ اسلامی؛ اینان کسانی‌اند که به رمضان احترام می‌گذارند همان‌گونه که من در خانه‌ی پدری‌ام به مراسم کریسمس و میلاد مسیح. اما اینان نیازی نمی‌بینند که در برابر اسلام تندرو واکنش نشان دهند، چرا که مسلمان میانه‌رو نیستند، بل‌که شهروندان ما می‌باشند. به‌ عنوان شهروند، البته وارد عمل می‌شوند. آ‌ن‌ها مجله‌ی «شارلی ابدو» را می‌خرند، آن‌ها در کنار ما دست به اعتراض می‌زنند و در راهپیمایی شرکت می‌کنند و سرانجام در تظاهرات علیه تندروهای فاشیست در کنار ما هستند. آنچه مرا به حیرت وامی‌دارد این است که اینان هماره مسلمانان میانه‌رو نامیده شده‌اند. باور کنید، اینان مسلمان‌های میانه‌رو نیستند. انگار که به من بگویند: “واکنشی مانند کاتولیک میانه‌رو داشته باش.” من کاتولیک میانه‌رو نیستم اگرچه غسل‌تعمید شده‌ام. من به‌کلی کاتولیک نیستم.»

تلخ و شیرین

بسیاری از نویسندگان به احترام همکاران زنده‌یادمان، راهی که با هم شروع کرده بودند را ادامه خواهند داد. در آفرینش‌های آن‌ها شاهد ترکیب طنز با سودازدگی هستیم که چاشنی آن هم ملودرام است. یکی از نویسندگان و کاریکاتوریست‌های مجله «شارلی ابدو» پاتریک پلو است که پزشک بخش اتفاقات بیمارستان است و هم‌او اولین کسی است که صحنه‌ی کشتار را مشاهده می‌کند. او در یکی از برنامه‌های تلویزیونی و در آغوش اولاند رئیس‌جمهور فرانسه پیش از راهپیمایی یکشنبه، گریه سر داد. اما آنچه او می‌آفریند، هم شیرین است و هم طنز. در زبان او طنز تلخی سرشار از حکایت‌های شخصی است. حکایت‌هایی که اندوه او را به چالش می‌کشد و استهزاء. گویا در شگفت است که چرا همکاران کاریکاتوریست‌ او صدای او را پاسخ نمی‌دهند.

لوز دیگر کاریکاتوریست بازمانده، همکاران ازدست‌رفته‌ی خویش را چون کودکانی همیشه زنده طراحی و ترسیم می‌کند. او می‌پندارد که به‌این‌ترتیب می‌شود دنیای شگفت‌انگیز و عجیب‌وغریب بزرگ‌سالان را به دیگران یادآور شد.

زینب الرضوی، یکی از کارتون نویس‌های مجله، شرح می‌دهد که چگونه زنده‌یاد شارب برای به سُخره گرفتن منتقدان مسلمان خود، همه‌ی ایمیل‌ها و پیامک‌های خود را با امضای «الله‌اکبر» پایان می‌داد. مانند: فکر می‌کنی تا فردا مقاله‌ات به دست من خواهد رسید؟ الله‌اکبر. او می‌نویسد: روزی این کنش را به‌ عنوان موضوعی طنز در دفتر مجله در میان گذاشتیم. شارب با طرحی که خودش ایستاده و فریاد می‌زند: “روزی آن‌ها با بمب‌های‌شان شما را نابود خواهند کرد، که

charlie-3نمی‌دانستیم تنها طنز زبانی نیست”، منتقدان مسلمان خود را به چالش کشید. اما آنچه او گفته بود رخ داد. ما می‌دانستیم که «شارلی» با همه‌ی طنزهای خنده‌دارش موضوع‌های جدی دوران خویش را به میان مردم می‌برد.

زینب در پاسخ همکار زنده‌یادش می‌نویسد: “درد عمری دراز دارد، مدام خود را تکرار می‌کند و در طول زندگی ادامه خواهد داشت … اما برای کشف آنچه پنهان است و نامنتظره، ما زمان زیاد، خیلی زیاد صرف می‌کنیم. مرده‌ریگ نامنتظره و پنهان خویش را باید کشف کنیم. در این میان، تو ما را با تحسین و شادی ترک کردی، زمانی که دوست داشتی عاشق باشی؛ تو در میان زخم و خون خویش به قتل رسیدی و سرانجام وادارمان کردی که زمانه را درک کنیم. سپاسگزار شما هستیم، اداره پست یک سال مجله را مجانی به مشترک‌ها می‌فرستد. همه ما را کمک می‌کنند، همه مجله ما را می‌خوانند، تعداد مشترک‌ها زیاد شده است، ما را به کافه، نوشیدنی یا حتا پرداخت بلیت اتوبوس دعوت می‌کنند. با مرگ خود، حال ما را برای مدت مدیدی، شاید همیشه، خراب کردید، اما اکنون ترس را می‌شناسیم: آن‌گاه که سختی‌ها و دشواری‌های کار بازمی‌گردند، بدون تو خواهند بود.

*) بخش‌هایی از نوشته بالا از متن‌های گوناگون نروژی و انگلیسی منتشر شده در سامانه‌های گوناگون رسانه‌ها جمع‌آوری و ترجمه شده‌اند.

لینک صفحه‌ی کاریکاتورها

http://www.buzzfeed.com/alanwhite/here-are-some-of-the-cartoons-in-the-new-issue-of-charlie-he

ـ