صبح یکشنبه است و پشت در کلاس منتظر نشسته ام تا معلم موسیقی کارش تمام شود و بیاید تا باهم گفت وگو کنیم، ولی آنقدر صدای پیانو و طبل و آواز و خنده ی شاد کودکان دعوت کننده است که با اجازه داخل می شوم. دقایقی شاهد کارهایشان می شوم و با چند عکس آنها را ثبت می کنم ولی امکان ثبت نوای شاد موسیقی را ندارم.

مهرنوش حسنلو، موسس کلاس موسیقی کودکان آوا، از ایران لیسانس موسیقی دارد و پایان نامه اش درباره ی روانشناسی آموزش در موسیقی بوده. از نوجوانی پیانو تدریس می کرده و هنرجویان موفقی را پرورش داده. ده سال پیش که به کانادا مهاجرت کرد، “آموزش موسیقی به کودکان” را برای تحصیل انتخاب کرد که توسط دانشگاه رایرسون در همکاری با RCM (Royal Conservatory Music) ارائه می شد.

او در روش کارل اُرف که مخصوص آموزش موسیقی به کودکان است، تخصص دارد. در Kodaly متخصص است و در آموزش دالکروز تجربه دارد و سیستم سوزوکی را می شناسد، اما برای خودش روش ابتکاری خاصی دارد. او براساس تجربه متوجه شده که استفاده از تمام این روش ها نتیجه ی بهتری به دست می دهد.

مهرنوش قبل از اینکه در سال ۲۰۱۲ آموزشگاه موسیقی آوا را تأسیس کند، مدتی بخش موسیقی کودک کازمو میوزیک ریچموندهیل را اداره می کرد. بعد در خانه ی خودش کلاس های موسیقی کودکان را راه اندازی کرد، ولی تعداد Ava-H1هنرجویانش مدام بیشتر و بیشتر شدند تا اینکه دیگر خانه جوابگو نبود. حال او با همسرش سعید مسعودیان کلاس موسیقی “آوا” را اداره می کنند.

سعید کارش کامپیوتر بوده ولی با افزایش تعداد هنرجویان و زیاد شدن کار مهرنوش تصمیم گرفت دست یاری به همسرش بدهد و در اداره ی آموزشگاه همراهی کند.

سعید می گوید، در کازمو میوزیک بیشتر هنرجوهای مهرنوش غیرایرانی بودند و بیشتر هم چینی و کره ای و کانادایی، ولی با افزایش علاقه بین ایرانی ها، فکر کردیم در آموزشگاه مان موسیقی را با زبان فارسی هم به بچه ها یاد بدهیم، چون نیازش را در جامعه ی مان دیده بودیم. خانواده ها می گفتند ما خیلی دنبال جایی می گشتیم تا کودکانمان را برای آموزش موسیقی بفرستیم. الان کلاس “لطف تنبک” ما بسیار کلاس های موفقی ست. آوا و آوین بچه های خود ما، دارند با موسیقی فارسی یاد می گیرند.

در حالی که مهرنوش در کلاس با بچه ها کار می کند، سعید گوشه و کنار آموزشگاه را به من نشان می دهد.

علاوه بر سازهای مختلف در اتاق ها، در یک اتاق چندین نقاشی روی دیوار هنر دیگری را یادآور می شود. سعید می گوید، بعد از گذشت مدتی از کلاس های موسیقی متوجه شدیم خانواده ها تمایل دارند که بچه هایشان در زمینه های دیگر هنر هم فعال باشند مثل نقاشی، برای همین کلاس های هنر هم چندی ست به فعالیت های “آوا” اضافه شده. مدرس آن سروش دبیری بود که هم سه تار و هم هنر درس می داد که فعلا یک وقفه ی کوتاه در همکاری با او افتاده چون دارد در لندن انتاریو فوق لیسانس می خواند.

از هنرمندانی که با موسسه آوا همکاری دارند، خانم سودابه بدیعی نوازنده ی قیچک و بامداد فتوحی تنبک و دف و سنتور درس می دهند هم به کودکان و هم به بزرگسالان. محمد امان را داریم که تار آذری درس می دهد.

سعید می گوید، مربیان ما نیمی ایرانی و نیمی غیرایرانی هستند. خانم تریسی اسمیت دکترای گیتار دارد و روزهای پنجشنبه اینجا درس می دهد. خانم سامانتا شارون که مادرش استاد ویلن و پیانوست و خودش استاد فلوت و پیانو. خانم الی تیا سانگ که مادرش مدرس آموزش موسیقی است و این خانم ویلن و ترومپت درس می دهد.

فضای موسیقی تأثیرگذار است، به طوری که مهرنوش خودش هم هنرجوی تار نزد آقای امان است و مسعود هم دارد گیتار و تنبک یاد می گیرد.

کلاس اول صبح رو به اتمام است و هنرجویان کلاس بعدی یکی یکی از راه می رسند. در میان آنها چهره ی آشنای دوستی را می بینم که دو فرزند خردسالش را به کلاس آورده. از مهردخت می پرسم از کلاس ها راضی هستی، می گوید: مهمترین نقطه قوت این کلاس ها خود مهرنوش است. معمولا بچه ها روز یکشنبه برای بیدار شدن از خواب و بیرون رفتن از خونه راحت نیستند، ولی اینجا که می خواهیم بیاییم با خوشحالی میان. من به حس درونی که مهرنوش نسبت به بچه ها داره، ایمان دارم. همیشه توصیه هایی که برای بچه ها میکنه خیلی جدی می گیرم چون هر بچه ای را با خصوصیات خود اون بچه و نیازها و استعدادهای او می بینه. هیچ وقت یک توصیه ی بسته بندی شده برای همه نداره. به بچه ها فقط به عنوان هنرجو نگاه نمیکنه و براش یک یک آنها اهمیت دارند. و بچه ها احساس می کنند که اینجا محترمند چون مهرنوش به خواسته ها و توانایی های اونها احترام می گذاره.

بچه های مهردخت پنج ساله و سه سال و نیمه هستند که از اکتبر گذشته به این کلاس ها می آیند.

اولین کلاس مهرنوش تمام شد و برای چند دقیقه فرصت دارد تا با هم گفت وگو کنیم.

مهرنوش می گوید، من سنین مختلف بچه ها را با هم در یک کلاس نمی گذارم. هر کدام در کلاس خودشان. ما Baby Music داریم برای نوزادان شش ماهه تا نوپا. خیلی ها می گویند مگر نوزاد شش ماهه موسیقی می فهمه، من میگم بله، گوش او با موسیقی آشنا میشه. ما گوش های بچه ها را تعلیم میدیم، درست مثل زبان مادری که اول بچه می شنوه و بعد از دو سال شروع به تکرار شنیده ها میکنه. موسیقی در جان بچه می نشینه. بر مغزش تأثیر مثبت می گذاره، این تأثیرات به صورت علمی تحقیق و عنوان شده. ما به خانواده ها لینک هایی از TED Talk می دهیم که در این زمینه ها اطلاعات بیشتری به آنها می دهد. باید بگم امروزه حتی برای زنان حامله هم کلاس موسیقی هست.

بعد از آن Toddler Music است برای کودکان بالای هجده ماه تا زیر ۳ سال که هنوز نمی توانند تنهایی در کلاس باشند و دوست دارند که پدر یا مادر هم همراهشان باشد، مثل همین کلاسی که الان دیدید. معمولا هم مادرها می آیند ولی به تازگی پدرها هم دارند می آیند و این بسیار برای ما خوشحال کننده است.

کلاس های Children Music Movement وPre Orff و اُرف و اُرف پیشرفته سطوح بعدی کلاس های ما است.

ما کلاس های بزرگسال هم داریم. گاه پدر و مادرها که می آیند و اینجا منتظر می نشینند، فکر می کنند که خودشان هم سازی یاد بگیرند. در بعضی کنسرت هایمان، پدر و مادرها هم در کنار فرزندانشان ساز می زنند.

مهرنوش ادامه داد: یکی از روش های من در کلاس ها این است که از خوندن تا نواختن را خودم انجام میدم و از پخش آهنگ و ضبط صوت استفاده نمی کنم چون موسیقی های سی دی ها هیجانات بیش از حد به کلاس میاره. من راه استاد خودم را دارم پیش می برم و استادم روزهای جمعه میاد و کلاس ها را چک میکنه و نظرش را میده. قبلا همه کلاس ها به انگلیسی بود ولی الان فارسی را هم با موسیقی یاد می دهم.

آوا ۶ ساله و آوین ۴ ساله دختر و پسر مهرنوش و سعید هستند. آوین آتیسم دارد و مهرنوش با روش آموزشی خاص خودش که موسیقی درمانی است توانسته بچه هایی را که آتیسم یا دان سیندروم دارند به موسیقی جلب کند به طوری که در کنسرت ها آنها توانایی نواختن به تنهایی را دارند.

سعید می گوید، بعضی خانواده ها توقع دارند نتیجه ی کار فرزندشان را در کوتاه مدت ببینند. برای دیدن نتیجه نیاز به صبر و تمرین است. بعضی خانواده ها بعد از سه ماه که بچه شان به کلاس ارف می آید می گویند حالا چه سازی را شروع می کند؟ در حالی که یک خانواده کانادایی که با این روند آشنا هستند، چنین انتظاری ندارند.

او گفت، فستیوال تابستانی کودکان بود و آموزشگاه ما در کنار بسیاری از سازمان های دیگر در شهرداری غرفه داشت. آقای جان توری، که آن زمان کاندیدای شهرداری تورنتو بود، از میان همه ی آن سازمان ها، آمد جلوی غرفه ی ما و به مهرنوش گفت، مرسی، تو هستی که جامعه ی نوپای خودت رو به جامعه ی کانادایی وصل می کنی. و بعد گفت من خودم موسیقی دوست دارم و پسر و دخترم موسیقی کار می کنند.

امسال به ابتکار آموزشگاه موسیقی آوا، برای اولین بار جشنواره نوروزی برای کودکان برگزار می شود. این جشنواره روز شنبه ۷ مارچ ۲۰۱۵ از ساعت ۲ تا ۸ شب در بنیاد پریا برپا خواهد بود و ورود برای همه رایگان است.

از مهرنوش درباره ی ویژگی های این جشنواره می پرسم، می گوید: هر دو ساعت یک بار ورک شاپ هایی که تکرار می کنیم. در قسمت هنر و صنایع دستی می خواهیم هفت سین را به بچه ها یاد بدیم. خیلی از بچه ها مثلا نمی دونن سنجد چی هست، اینکه چرا تخم مرغ رنگ می کنیم و از این جور چیزها که می خواهیم سفره ای بچه گانه داشته باشیم حاصل دست خود بچه ها.

خانم امانی قصه خوانی داره برای بچه ها، یک بخش کار من است مثل یاد دادن آهنگ عید نوروز با موسیقی و بازی و حرکات موزون. همچنین کارگاه آموزشی تنبک برای بچه ها داریم. ساعت چهار و نیم بعدازظهر با تمام هنرجوهایمان دو برنامه داریم. همراه با ساز تار آقای امان و زایلفون که بچه ها می نوازند، قطعه عید نوروز و قطعه مارمولک را اجرا می کنیم. می خواهیم مردم ببینند که بچه هایی در این سن چه کارهایی می توانند انجام دهند.

بیشترین هدفمان این بود که بچه ها را با مفهوم نوروز آشنا کنیم مثل همینجا که بیشترین تمرکزشان در سال نو و کریسمس روی بچه ها است ولی بچه های ما از نوروز در صحن عمومی، رفتن به بازار نوروزی های شلوغ که جذبه ای جز خرید و خستگی ندارد را می شناسند. چون امسال سال اول است مطمئنا کلی اشکال خواهد داشت ولی به هر حال قدم اول است که باید برداشت تا قدم های بعدی درست تر برداشته شود.

به هر حال در یک فضای عمومی بچه ها در کنار هم نوروز را تجربه می کنند و این می شود یک خاطره جمعی برای آنها.