این مبحث در سه بخش تفاوت ها، چالش ها و چاره ها ارائه می گردد.
بخش اول: تفاوت ها
تفاوت های دو کشور مبدأ (ایران) و مقصد (کانادا) تنها محدود به تفاوت های فرهنگی نبوده، بلکه شامل تفاوت های اجتماعی، اقتصادی، حقوقی، سیاسی و بسیاری تفاوت های دیگر از جمله تفاوت های جغرافیایی نیز بوده که هر یک به نوبه ی خود می تواند بر تفاوت های فرهنگی تأثیرگذار باشد.
کشور کانادا در اولین نگاه کشوریست مهاجرپذیر با جمعیتی نسبتاً کم و هوایی بس سرد. در نقطه مقابل، ایران کشوری ست با جمعیتی بیشتر و آب و هوایی معتدل و دارای چهار فصل مجزا.
واژه ی کانادا (Canada) از کلمه ی بومی Kanata به معنی دهکده گرفته شده است. کشور کانادا از ده استان (Province) و سه قلمروی ویژه بومیان اصلی (Territory) تشکیل شده است. کانادا دارای یک دولت مرکزی (Federal) و دولت های استانی (Provincial) و دولت های محلی (Municipal) می باشد.
دولت های استانی و محلی مسئول اداره امور مربوط به استان ها و شهرهای مربوط به خودشان می باشند، اما در موارد کشوری تابع دولت مرکزی هستند.
کانادا با جمعیتی حدود ۳۵ میلیون نفر، دومین کشور پهناور جهان است، در حالی که ایران هجدهمین کشور جهان از نظر وسعت با جمعیتی بیش از دو برابر کشور کانادا است.
از نظر موقعیت جغرافیایی کانادا در حدود بین مدارهای ۴۵ درجه و ۷۵ درجه شمالی قرار گرفته است که از مناطق سردسیر نیمکره شمالی بشمار می آید در حالی که ایران در حدود بین مدارهای ۲۵ و ۳۵ درجه شمالی بوده و از مناطق معتدل به حساب می آید.
از نظرمنابع آب، کشور کانادا دارای بزرگترین منابع آب شیرین جهان است. تعداد کل دریاچه های کانادا بالغ بر سه میلیون است که ۶۰% دریاچه های جهان را تشکیل می دهد. تعداد دریاچه های با مساحت بیش از سه کیلومتر مربع در کانادا در حدود ۳۱۷۵۲ بوده و حدود ۵۶۱ دریاچه وسعتی بیش از صد کیلومتر مربع دارند.
بزرگترین منابع آب شیرین جهان در دریاچه های پنجگانه بین دو کشور آمریکا و کانادا قرار گرفته که عبارتند از دریاچه های هورون (Huron)، انتاریو (Ontario)، میشیگان (Michigan)، اِِِِری (Erie) و سوپریور (Superior) که برای کمک به یادآوری نام آنها می توان از حروف اول نام آنها (HOMES) استفاده کرد.
در نقطه مقابل کانادا، ایران کشوری است نسبتاً کم آب که علاوه بر کم آبی از مشکل عدم توزیع و بهره گیری درست از آب های موجود نیز رنج می برد. بسیاری از دریاچه های داخلی ایران در حال خشک شدن هستند و به گفته مقامات خطر خشکسالی و هجوم شن های روان برخی از شهرهای مرکزی ایران را تهدید می کند. پر واضح است که کمبود آب و سایر عوامل جغرافیایی علاوه بر تاثیرات زیست محیطی در درازمدت بر روی سایر عوامل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، حتی بر سیستم باورها و اعتقادات مردم نیز تاثیر می گذارد.
از دیدگاه فرهنگی، کانادا کشوری چند فرهنگی (Multicultural) است. ملیت ها و نژادهای مختلف در طی حدود ۱۵۰ سالی که از تاسیس دولت کانادا می گذرد در این کشور ساکن شده اند. طبق آمار موجود نژاد سفید (۷۷%)، سیاه (۳%)، آسیایی (۱۴%) و بومی (۴%) در کانادا ساکن هستند. در کانادا دو زبان انگلیسی و فرانسوی زبان رسمی محسوب می شوند. از نظر اقتصادی کانادا و به طور کلی آمریکای شمالی جامعه ای با اقتصاد آزاد و مصرفی (Consumer) است. در این نوع جوامع مصرف گرایی و ترغیب افراد به خرید کالاها با استفاده از کارت های اعتباری (Credit Cards) شایع است. میزان تورم سعی می شود در محدوده ۴ ـ ۲% حفظ شود. به سپرده های بانکی بهره مختصری در حدود ۲ ـ ۱% ممکن است داده شود. به همین صورت وام های مسکن نیز با بهره کم حدود ۴ ـ ۲% در اختیار خریداران مسکن قرار می گیرد. در حالی که از نظر اقتصادی ایران کشوری است با اقتصاد دولتی وابسته به فروش نفت و میزان تورم بالا که افراد را تشویق به پس انداز بیشتر می کند. بهره سپرده های بانکی بالاتر و به همین صورت بهره وام های مسکن نیز بیشتر است.
میزان درآمد سرانه (Per capita) در کانادا حدود پنجاه هزار دلار در سال است که رتبه سیزدهم را در جهان دارد، در حالی که میزان درآمد سرانه در ایران حدود پنج هزار دلار است که رتبه نود و هشتم را در جهان دارد.
از نظر منابع طبیعی کانادا دارای جنگل های وسیع و منابع آب فراوان است که موجب پیشرفت صنایع چوب و کاغذ در کانادا شده است. وجود جنگل های وسیع که ۴۹% خاک کانادا را تشکیل می دهد این امکان را فراهم آورده است تا تولیدکننده مهم صنایع مادر همچون چوب، انواع تخته و خمیر کاغذ باشد. ماهی یکی دیگر از منابع طبیعی کانادا است به طوری که ۷۵% واردات ماهی آمریکا از کانادا تأمین می شود.
وجود آب های فراوان سطحی عامل فراوانی نیروی انرژی هیدروالکتریک به عنوان یکی از بزرگترین منابع انرژی الکتریکی در کانادا است.
وجود منابع نفت خام در مناطق غربی کانادا (کالگری ـ آلبرتا) نیز یکی از عوامل مهم استحصال انرژی در کانادا به شمار می آید.
کشور ایران دارای منابع غنی نفت و گاز است. یازده درصد منابع نفتی جهان و دومین ذخایر گازی جهان در ایران قرار دارد. همچنین ایران دارای معادن غنی مس، آهن، منگنز، کرومیت، سرب، روی، نیکل، کوبالت و بسیاری از مواد معدنی دیگر است. جنگل های ایران حدود سه میلیون هکتار در دامنه کوه های البرز و حدود سه میلیون هکتار به صورت پراکنده می باشد که تنها نیمی از آن به علت عدم نگهداری و بهره برداری درست و بروز آسیب های طبیعی قابل بهره برداری صنعتی هستند.
دولت کانادا دولتی است متمایل به جدایی دین از دولت (Secular) در حالی که دولت ایران دولتی اسلامی است، با تاکید بر دخالت باورهای دینی بر نحوه اداره کشور.
از نظر تقسیمات کشوری ایران از سی و یک استان تشکیل شده که همگی زیر نظر دولت مرکزی که در تهران مستقر است اداره می شوند. البته هر یک از استان ها استاندار و نمایندگان خاص خودشان را دارند، اما خط مشی کلی توسط دولت مرکزی تعیین می شود. بد نیست یادآور شویم که یکی از مشکلات کشور ایران تعدد مراکز تصمیم گیری است.
زبان رسمی در ایران زبان فارسی است در حالی که در استان های مختلف ایران مردم به زبان ها و گویش های مختلف فارسی، ترکی، کردی، لری، مازنی، گیلکی، بلوچی، عربی و غیره صحبت می کنند.
آموزش و پرورش در مدارس و دبیرستان های کانادا بر اساس ارائه مطلب (Presentation)، کار گروهی (Team work)، فهم مطلب (Comprehension)، ارتباط مطالب (Communication)، کاربرد آن در زندگی (Application)، تفکر (Thinking)، دانش (Knowledge)و مهارت (Skills) صورت می گیرد.
آموزگاران موظف هستند مشخص نمایند که هر یک از سئوالات امتحانی آنان کدامیک از موارد فوق را بررسی می نماید و نمره کلی (Total mark) از جمع کل موارد فوق محاسبه می شود. در حالی که آموزش و پرورش ایران بیشتر متکی بر محفوظات بوده و نمره نهایی بر اساس حضور در کلاس، نمره امتحانات شفاهی و کتبی ثلثی و ترمی صورت می گیرد.
ورود به دانشگاه ها در ایران بر اساس کنکور سراسری است در حالیکه در کانادا ورود به دانشگاه های دولتی و کالج های خصوصی بر اساس کارکرد دانش آموزان در دبیرستان ها تعیین می شود.
مراکز آموزشی و تربیتی کانادا از مهدکودک گرفته تا کودکستان و دبستان و دبیرستان و دانشگاه از نظر جنسی مختلط می باشند، در حالی که مراکز آموزشی در ایران از نظر جنسی جداگانه بوده، حتی در دانشگاه ها نیز پس از انقلاب اسلامی سعی بر جداسازی جنسی می باشد.
تابعیت و شهروندی کانادا از طریق اقامت دائم و قبول قوانین کانادا و رعایت آنها به افراد مهاجر اعطا می شود، در حالی که تابعیت و شهروندی ایران از طریق خونی آن هم تنها از طریق پدر به فرزندان منتقل می شود. به این معنی که هر فردی که به کانادا مهاجرت نماید، و یا به فرزند خواندگی پذیرفته شود و یا به دنیا بیاید تابعیت و شهروندی کانادا، با رعایت قوانین و مقررات مربوطه به او داده می شود، اما تابعیت و شهروندی ایران تنها در صورتی امکان پذیر است که پدر فرد مربوطه ایرانی باشد. با این حساب اگر یک خانم ایرانی با یک آقای غیر ایرانی در داخل ایران و یا در هر جای دنیا ازدواج کند فرزند آنان تابعیت و شهروندی ایران را خود به خود پیدا نمی کند در حالی که اگر یک آقای ایرانی با یک خانم غیر ایرانی در داخل ایران و یا هر جای دنیا ازدواج کند فرزندان آنها خود به خود تابعیت و شهروندی ایران را پیدا می کنند و این تابعیت را نمی توان از آنان سلب نمود.
از نظر حقوق خانواده در کانادا زن و مرد مساوی هستند در حالی که در ایران در بسیاری از موارد مانند ازدواج، طلاق، ارث و شهادت در دادگاه، حقوق مردان بیشتر از زنان می باشد. البته کوشش هایی در مورد تساوی حقوق زن و مرد در ایران توسط برخی از حقوقدانان و فعالان اجتماعی انجام شده که منجر به ذکر مواردی از طرف زنان در عقد نامه ها گردیده است که از حقوق آنان دفاع شود، اما این تفاوت ها هنوز به طور کامل برطرف نشده است.
ثبت ازدواج اسلامی در ایران به صورت رسمی با خواندن عقد نکاح و ثبت آن در دفترخانه های ازدواج و طلاق انجام می شود. معمولاً عاقد به وکالت از طرف زوجین صیغه عقد نکاح را که از عقود و قراردادهای اسلامی است، می خواند. در این نوع ازدواج زوجه به عقد نکاح زوج در می آید و معمولاً در آن مدت عقد و مبلغ مهریه و جهیزیه و امثالهم ذکر می شود. این عقود اسلامی می تواند موقت و یا دائم باشند. در حالی که در ازدواج های کشورهای غربی از جمله کانادا که اکثراً ازدواج های مسیحی است زوجین در مقابل خداوند تعهد می دهند که در غم و شادی ها تا آخر عمر در کنار هم باشند. اگر افرادی ازدواج سکولار را انتخاب کنند می توانند با حضور در مراکز شهرداری، ازدواج خود را در آنجا ثبت کنند.
سن قانونی در ایران برای دختر و پسر نه تنها با هم متفاوت است بلکه برای موارد مختلف نیز این سن متغیر است. برای ازدواج طبق قوانین اسلامی سن دختر حداقل ۹ سال و پسر ۱۳ سال است. سن قابل قبول از نظر قانون، برای دختر ۱۳ سال و پسر ۱۵ سال در نظر گرفته شده است، البته در برخی از موارد با نظر فقیه این سنین قابل تغییر است. حداقل سن گرفتن گواهی نامه رانندگی ۱۸ سال است و برای رای دادن در انتخابات ۱۶ سال است.
در ازدواج های اسلامی حق چند همسری برای مرد با رعایت عدالت بین زوجه ها در نظر گرفته شده است. علاوه بر آن ازدواج موقت به صورت صیغه موقت عقد حتی برای مردان همسردار جایز می باشد در حالی که در ازدواج های مسیحی چند همسری و یا صیغه عقد موقت وجود ندارد.
در کانادا و آمریکا ازدواج با اقوام نزدیک مانند فرزندان عمه و خاله و دایی و عمو صورت نمی گیرد در حالی که در کشورهای اسلامی این گونه ازدواج ها نه تنها مانعی ندارد بلکه علیرغم امکان انتقال بیماری های ژنتیکی توصیه می شود که عقد آنان در آسمان بسته شده است.
سیستم بهداشتی در کانادا ـ در استان انتاریو تحت عنوان (OHIP)تمامی ساکنان دائم (PR) و شهروندان را پوشش می دهد. مراجعه به پزشکان خانواده و مراکز اورژانس و بیمارستان ها و درمانگاه ها رایگان بوده، اما هزینه داروها و برخی از درمان های دندانپزشکی و غیره توسط بیمه های خصوصی پوشش داده می شود.
ترتیب پذیرش و درمان بیماران در مراکز اورژانس کانادا بر اساس وخامت حال عمومی بیمار توسط پرستاران بخش (Triage) پس از شرح حال گیری و معاینه اولیه صورت می گیرد. به این معنی که یک جوان با شکستگی بدون خونریزی ممکن است چند ساعت در اورژانس منتظر بماند تا پزشک او را ویزیت نماید در حالی که یک مرد پنجاه ساله با درد شدید قلبی توسط پرستاران بخش (Triage) ممکن است فوراً به بخش مراقبت های ویژه قلبی (CCU) منتقل شود. این موضوع گاهی موجب رنجش ایرانیانی می شود که تازه به کانادا وارد شده و از قوانین و روش های درمان در کانادا اطلاع کافی ندارند. آنان نحوه رسیدگی به بیماران اورژانس را با اورژانس های ایران مقایسه می کنند که معمولاً بجز موارد بسیار اضطراری بیماران بر اساس زمان ورود آنان به اورژانس First come, First go توسط پزشک ویزیت شده و پس از آن درمان های تجویز شده به وسیله پرستاران انجام می شود.
ادامه دارد
*دکتر علی نیک جو، دارای دکترای پزشکی و تخصص روانپزشکی از دانشگاه اصفهان و دانشگاه علوم پزشکی ایران، دیپلم خوابواره درمانی(هیپنوتراپی) و دکترای هومیوپاتی از کالج کانادایی طب کل نگر، دیپلم روانشناسی و مددکاری اجتماعی از انستیتو استراتفورد کانادا و عضو انجمن روانپزشکان آمریکا