این صفحه به بهائیان اختصاص دارد
تعالیم الهی همچون دارویی شفابخش برای آلام و امراض جوامع انسانیند، اما دردها و درمانهای هر دوران متفاوتند، بنابراین نمیتوان داروی درد قدیم را برای درمان امراض جدید بکار برد. پیامبران هم مربیان روحانی بشرند و تعلیمات آنها به تناسب رشد عقل و آگاهی و شیوه زندگی مخاطبین آنها متحول میگردد بنابراین نمیتوان به تمام آموزشهای دورانهای پیشین بسنده نمود و از رشد ظرفیتهای عقلی و آگاهیها و قابلیتهای امروز بشر چشمپوشی کرد.
تاریخ نشان داده که به مرور زمان تعالیم پیامبران به دست فراموشی سپرده شده و دستخوش تغییرات و تعبیرات نادرست و در نهایت انحرافاتی گشته که باعث از دست رفتن خلوص، شفافیت و کارایی آنها شده است. مثالی نیز در عالم طبیعت مؤید این مطلب است. همانطور که سرچشمه پاک و پاکیزه است اما در طول مسیر به علت برخورد با اجسام ناپاک دچار آلودگی های گوناگون میگردد، ادیان الهی نیز با گذشت زمان مورد انحرافات مختلف قرار میگیرند. از این رو تجدید ادیان در فواصل زمانی مناسب امری اجتنانب ناپذیر خواهد بود.
خداوند در قرآن در مورد خزانه علمش سخن برده که معنی آن چنین است “چیزی وجود ندارد مگر آن که خزائن آن نزد ما موجود باشد و ما تنها به اندازهای مشخص آن را نازل میکنیم” و در مورد وسعت کلماتش میفرماید: “بگو اگر دریا مرکب گردد برای نگاشتن کلمات پروردگارم البته دریا تمام میشود پیش از آن که کلمات پروردگارم پایان پذیرد حتی اگر از دریای دیگری مشابه آن هم کمک گرفته شود.” بنابراین اعتقاد به هدایت الهی و ختم ظهور فرستادگان او به منزله محدود دانستن دریای بیکران علم و حکمت الهی است و بدان معناست که خداوند هر آنچه در خزانه علم و فضل خویش داشته ظاهر نموده و دیگر چیزی برای آموختن به انسانها ندارد و تمام کلمات الهی نوشته شدهاند.
حضرت عبدالبهاء در باره ضرورت تجدید ادیان میفرمایند:” دین الهی یکی است ولی تجدد لازم… درختی را چون بنشانی بعد از مدت مدید کهن گردد، از ثمر بازماند. لهذا باغبان حقیقت دانه همان شجر را گرفته در زمین پاک میکارد، دوباره شجر اول ظاهر میشود. دقت نمائید در عالم وجود هر چیز را تجدد لازم. نظر به عالم جسمانی نمائید که حال چنان تجدد یافته، مشروعات و اکتشافات تجدد یافته، ادراکات تجدد یافته، پس چگونه میشود که امر عظیم دین که کافل (ضمانت کننده) ترقیات فوقالعاده عالم انسانی است و سبب حیات ابدی و مروج فضائل نامتناهی و نورانیت دو جهانی، بی تجدد ماند؟ این مخالف فضل و موهبت حضرت یزدانی است. جامعه انسانی دوران و مراحل مختلفی را طی میکند، جامعه انسانی هم اکنون از مرحله طفولیت گذشته و وارد مرحلهای میشود که سالیان دراز منتظرش بوده یعنی مرحله بلوغ. آنچه که احتیاجات زمان قدیم را برآورده میکرده حال جوابگوی احتیاجات این زمان نیست. جامعه انسانی از هر نظر با تغییر و تحول کلی مواجه است چه در حکومت و قانون و یا در علوم و صنایع. موازین و روش اخلاقی و نحوه زندگانی گذشته با پیشرفت و تقدم جهان امروز مطابقت نمی کند. حال وقت بلوغ و همچنین تجدید دیانت است. تقلید از اعتقادات و تعصبات قدیمه علت عداوت و اختلاف شده است. آنها باید فرموش شوند، جای خود را به تعالیم الهیهای دهند که برای پیشرفت و رفاه انسانی در این عصر نازل شده است. این تجدید در حقیقت دیانت اساس تمدن حقیقی است و درمان بیماریهای جامعه انسانی است.
خوانندگان عزیز، در صورتیکه مایل به دریافت نسخه ای از مقاله فوق از طریق ایمیل هستید و یا راجع به تعالیم بهائی سؤالی دارید لطفا با ما تماس بگیرید: پیامگیر : ۷۴۰۰-۸۸۲-۹۰۵ ، ایمیل: anyquestionsplease@gmail.com
وب سایت برای برخی از کتابهای فارسی بهائی : www.reference.bahai.org/fa