ممنوعیت برای من اهمیتی ندارد
اشپیگل
نسرین بصیری و دیتر بدنارتس
نسرین ستوده درباره ی نقش خود در فیلم «تاکسی» سخن می گوید. فیلمی که جعفر پناهی علیرغم ممنوع الکار بودن آن را ساخته است. شنبه ی پیش «تاکسی» در برلیناله جایزه ی خرس طلایی را ربود.
اشپیگل: شما که فعال حقوق بشر هستید چه شد که نقشی در این فیلم به عهده گرفتید؟
ستوده: جعفر پناهی اکتبر سال گذشته ناغافل به خانه ما آمد و از پروژه ای که پیش رو داشت سخن گفت. برای من باعث افتخار بود در فیلم پناهی بازی کنم، اما با متن فیلمنامه نمی توانستم کنار بیایم. او گفت مساله ای نیست. خودت باش. چنین شد که در فیلم فعال حقوق بشری هستم که سوار تاکسی می شود تا به خانه ی غنچه ی قوامی یک زندانی صاحب نام برود و با خانواده ی او دیدار کند؛ غنچه ی قوامی به جرم اینکه زن بود و می خواست بازی والیبال مردان را تماشا کند در آن روزها در اوین زندانی بود. من در فیلم از بی عدالتی هایی سخن می گویم که با آن مواجه هستیم.
فیلم ساختن علیرغم ممنوعیت خطرناک نیست؟
ـ برای من ممنوعیت اهمیتی ندارد. جعفر حق دارد فیلمش را بسازد. ما سراین مسائل با هم شوخی می کردیم. می گفتیم حالا که به من اجازه نمی دهند وکالت کنم و به تو اجازه نمی دهند فیلم بسازی بیا شغل هامان را عوض کنیم. تو وکالت کن، من می روم فیلم می سازم.
شما حدود سه سال زندان بودید چون وکالت مخالفان را به عهده گرفتید. حالا نگران نیستید باز برایتان دردسری ایجاد شود؟
ـ این فیلم یک گام کوچک اما مهم در جهت باز شدن فضای جامعه ی ماست. می توانیم به افراطیون ـ و همچنین خودمان ـ تبریک بگوییم که دست کم تا حالا… از بروز خشم شان خودداری کرده اند. شاید هم برای چنین نتیجه گیری هایی هنوز زود باشد. در روزنامه های ما به «تاکسی» انگ ضدایرانی بودن زده اند. خیلی ها به طعنه می گویند اصلا چطور امکان دارد که پناهی با وجود ممنوعیت شغلی بتواند فیلمی بسازد.
حالا واقعا چه جوری توانسته است با وجود ممنوعیت فیلم را بسازد؟
ـ برای اینکه خیلی جلب توجه نکند پناهی دوربین ها را در تاکسی تا جایی که ممکن بود استتار کرده بود. به همین دلیل در دو روزی که من فیلمبرداری داشتم به مشکلی برنخوردیم.
فکر می کنید یک زمانی بشود خودتان در سینما این فیلم را ببینید؟
ـ با اینکه ما هر دومان ممنوع الخروج هستیم، قطعا یک زمانی این فیلم را در خارج خواهیم دید، اما برای من مهمتر از آن، این است که «تاکسی» در ایران مجوز نمایش بگیرد و ما در اولین نمایش حضور داشته باشیم.
اشپیگل ۲۳ فوریه ۲۰۱۵
برگرفته از سیب، وبلاگ نسرین بصیری