Farhad-Farsadi-n

بیمه، صادرات نامریی مالی است. هر شرکت بیمه ای برای جلوگیری از ورشکستگی بخشی از ریسک هایی را که قبول می کند، نزد خود نگه می دارد و درصد قابل توجه آن را به بازارهای بین المللی منتقل می کند. در عمل حق بیمه ها را یک شرکت بیمه کانادایی به دلار کانادا اخذ می کند و در مقابل آن قسمتی از ریسک را که به چین، آمریکا، ایران، لهستان یا آلمان منتقل می نماید، به ارز محلی می پردازد. حالا این سئوال مطرح است که بعد از محاسبات بسیار دقیق و حساب شده در تعیین حق بیمه اگر نوسانات نرخ تبدیل ارز چشمگیر باشد، همه عملیات بیمه گری تحت تاثیر قرار می گیرد و شرکت های بیمه نمی توانند به تعهدات خود عمل نمایند، از این رو برای خود نیز سیاست های تدافعی مالی(هجینگ) در نظر می گیرند تا این ریسک هم تحت پوشش بیمه قرار گیرد. در نتیجه شرکت های بیمه هم خودشان خریداران بیمه هستند و گروهی که به کار بیمه کردن آنها مشغول هستند، به شرکت های بیمه ی اتکایی(ری اینشورنس) معروف می باشند.

اجازه می خواهد نظر شما خوانندگان محترم را به اصل هجینگ جلب نماید:

تصور فرمایید یک شرکت مقاطعه کار کانادایی در نظر دارد دو سد در کانادا و آمریکا بنا نماید و هزینه آنها در روز شروع پروژه یکسان است و فرض دوم آنکه برابری دلار کانادا و آمریکا نیز یکسان است. حال مقاطعه کار مربوطه با چه نوع ریسک هایی مواجه است؟

۱-هزینه افزایش دستمزد کارکنان، ۲- هزینه جبران حوادث کوچک و معمول کاری،۳-هزینه بیمه پروژه،۴- هزینه های تغییر قوانین کار و سیاست های انرژی رسانی،۵-هزینه های ایمنی و امنیتی.

هزینه های یاد شده در دو پروژه یکسان است ولی یک ریسک دیگر برای سدی که قرار است در آمریکا ساخته شود وجود دارد و آن افزایش نرخ برابری دلار آمریکا است که می تواند همه چیز را به یکباره تغییر دهد.

این ریسک قابل بیمه کردن است و شرکت های بیمه قسمتی دارند که به عملیات مالی و پولی برمی گردد و بر اساس ریسک کشوری می توانند نموداری را ترسیم کنند که تا حد زیادی تغییرات نرخ برابری ارزها را پیش بینی کند. از این رو خود را در مقابل همه موارد تا حدود زیادی مصون می نمایند. این چرخه بسیار جالب عمل می کند. در یک سناریوی فرضی شاید قابلیت درک بهتری داشته باشد:

شرکت های بزرگ تولیدی، موسسات مالی و پولی، نهادهای اقتصادی و اکثر سندیکاها از سالیان پیش با خرید بیمه هجینگ خود را برای روز “ر” و ساعت “س” آماده کرده اند و شرکت های بیمه نیز با دریافت و انباشت این حق بیمه ها یک کار بزرگ برای ایمن سازی خود انجام داده اند و آن سرمایه گذاری در همان بازارهایی است که ممکن است ارزشان نسبت به ارز کشور مبداء افزایش یابد. شرکت های بیمه کانادایی در آمریکا بیشترین سهام شرکت های معتبر را دارا می باشند، اگر نرخ برابری بالا رفت که منفعت حاصله از این بازار می تواند ضرر به بار آمده را بپوشاند و در مقابل برای خود ارزش و اعتبار بالایی هم در آمریکا یا هر کشور دیگری کسب نمایند که سود جانبی به همراه دارد.

ابزارها و سیاست های مالی در هر معادله اقتصادی حرف اول را ادا می کند. آن طرفی که قابلیت چانه زنی اقتصادی بهتری داشته باشد و توانایی به کارگیری این اهرم ها را داشته و از آنها بجا استفاده کند، موفق تر است.

* فرهاد فرسادی بروکر خبره و رسمی کانادا با سابقه تدریس بیمه در دانشگاه ها است.

farsadi@insurefar.com