رادیو آلمان: زنی که همراه دختر خردسالش قربانی اسیدپاشی شده بود، در پی عوارض ناشی از این حمله جان باخت. همزمان پروندهای که در میان پروندههای اسیدپاشی گستردهترین اعتراض اجتماعی را برانگیخت، “هنوز در دست بررسی است”.
سمیه به همراه دختر خردسالش، رعنا، در اردیبهشتماه ۱۳۹۰ در روستای “برات آباد” شهرستان بم قربانی اسیدپاشی شد. این زن صبح سهشنبه (۱۴ آوریل/ ۲۵ فروردین) در بیمارستانی در تهران درگذشت. علت مرگ ” از کار افتادگی ریه در اثر زخمهای ناشی از اسید” اعلام شده است.
همسر سمیه، مردی که سمیه “معتاد، مواد فروش و سارق” توصیفش کرده بود، مهاجم و برادر او متهم ردیف دوم پرونده معرفی شدند. سمیه و دخترش در زمان حمله ـ ساعت سه و نیم صبح ـ در خواب بودند. از قرار معلوم وقتی همسر سمیه متوجه شده که سمیه قصد دارد از او جدا شود، تصمیم به حمله گرفته است.
رعنا که در هنگام حمله سه سال و نیمه بود، بینایی یک چشم خود را از دست داده و از ناحیه سر آسیب شدید دیده است. در بدن او هم آثار سوختگی وجود دارد. به نوشته ایسنا این دو قربانی اسیدپاشی به مدت هشت ماه به دلیل نداشتن پول تحت درمان نبودند. بعدها “به کمک خیرین” شرایط درمان فراهم شد.
سمیه پیش از مرگ به مجله “زنان امروز” گفته بود که او و دخترش برای درمان عوارض ناشی از حمله بیش از ۵۰ بار به اتاق عمل رفتهاند.
تاکنون اخبار متعددی از حمله با اسید در ایران منتشر شده است؛ حملاتی که هم مردان و هم زنان قربانی آنها هستند. در این میان رشتهای اسیدپاشی در اصفهان در پاییز ۹۳ که هدف آنها زنان جوان بودند، موجی از اعتراضهای اجتماعی را برانگیخت.
همزمان با حمایتهای اجتماعی از قربانیان و زنان، اخبار تأییدنشدهای هم منتشر شد مبنی بر اینکه “مقابله با بدحجابی” انگیزه حملات اصفهان بوده است. هنوز گزارش رسمی از انگیزه مهاجمان و هویت عاملان یا آمران احتمالی این حملات منتشر نشده است.
این در حالی است که پس از اسیدپاشیهای اصفهان خبر چند مورد اسیدپاشی دیگر، از جمله در تهران، منتشر شد؛ حملاتی که انگیزه آنها اختلافات شخصی عنوان شد.
عباس جعفری دولت آبادی، دادستان تهران، هفتم دیماه در واکنش به حملات یادشده گفت: «همه عاملان حوادث اسیدپاشی به جز حادثه اصفهان دستگیر شدهاند.»
پس از حملات اصفهان گهگاه اخباری در مورد “پیگیری موضوع” منتشر میشود. حتی در مقطعی وزارت کشور جمهوری اسلامی اعلام کرد که در ارتباط با این پرونده چهار مظنون دستگیر شدهاند.
در تازهترین موضعگیری، استاندار اصفهان گفته است که “به عنوان رئیس شورای تأمین استان با همان قوت قبل” موضوع را بررسی میکند. به گفته رسول زرگرپور، حسن روحانی، رئیس جمهوری اسلامی، هم با صدور دستور ویژهای “خواستار پیگیری موضوع با شیوههای جدیدتر” شده است.
استاندار اصفهان میگوید که “پرونده به نتایجی رسیده است و وضعیت بهتر از قبل” شده است. او با وجود این “مایل به اعلام نتایج” نیست.
قصاص در پروندههای اسیدپاشی
سمیه، زنی که از عوارض ناشی از اسیدپاشی درگذشت، خواستار قصاص عاملان ـ همسر و برادر همسرش ـ شده بود.
با وجود این، در پروندههای اسیدپاشی که روند قضایی آنها به پایان رسیده و حکم قصاص صادر شده، هم اجرای حکم با مشکلاتی روبهرو است. از جمله در مورد تعیین دقیق میزان آسیب، تعیین قدرت سوزانندگی اسید و روش اجرای حکم قصاص اختلاف نظر وجود دارد.
در پرونده داود روشنایی، یکی از مشهورترین پروندههای اسیدپاشی در ایران، حتی اعلام شد که هیچ پزشکی حاضر نیست حکم قصاص را اجرا کند. بر اساس حکم دادگاه، مهاجم باید با عمل جراحی یک چشم و گوش خود را از دست بدهد.
البته در اسفندماه ۹۳ و پس از مدتها کشمکش نخستین حکم قصاص در پروندهای با موضوع اسیدپاشی اجرا شد. متهم ردیف اول این پرونده، مجتبی، بیست ونه ساله، به قصاص عضو ـ نابینایی کامل هر دو چشم ـ و پرداخت دیه و ۱۰ سال زندان محکوم شده بود.
به نوشته منابع داخلی، در زمان قصاص یک چشم او کور شد و به او مهلت داده شد دیه و هزینه درمان قربانی اسیدپاشی را بپردازد تا حکم قصاص چشم دیگر اجرا نشود.
آمنه بهرامی، که قربانی اسیدپاشی خواستگار خود شده بود، یکی دیگر از مشهورترین قربانیان اسیدپاشی در ایران است. او پیش از اجرای حکم قصاص، مجرم را بخشید.