کمتر از سه هفته دیگر، نخستین سالگرد تصرف شهر موصل – دومین شهر بزرگ عراق پس از بغداد – توسط “دولت اسلامی” (داعش) فرامی رسد. درتاریخ ۱۰ ژوئن ۲۰۱۴ مردم دنیا با این خبر بهت انگیز چشم از خواب گشودند که “داعش” شهر موصل را تصرف کرده و نیروهای نظامی و امنیتی عراق از برابر آن گریخته اند. چند روز بعد، سخنگوی داعش اعلام کرد که ابوبکرالبغدادی به عنوان نخستین خلیفه آن تعیین شده و نام آن به “دولت اسلامی” تغییر یافته است.
پیشروی های “دولت اسلامی” یا داعش واکنش های بسیاری برانگیخت. باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا، پس از قتل یک خبرنگار آمریکایی توسط داعش گفت: «داعش یک غده سرطانی است و هیچ دین و مذهبی را نمایندگی نمی کند» و چندی بعد نیز به گفته خود افزود: «داعش حاوی یک تهدید جدی برای مردم عراق و مردم سراسر منطقه است و به همین دلیل اقدامات ارتش ما در عراق باید بخشی از یک استراتژی وسیع تر و جامع تر باشد تا از این طریق ازمردم خود حفاظت کرده و از شرکای خود که دارند با داعش می جنگند حمایت کنیم». (نقل از دانشنامه آزاد “ویکی پدیا”).
با وجود صراحت این گفته ها، “استراتژی وسیع تر” باراک اوباما به سرهم بندی یک ائتلاف برای بمباران هوایی مواضع داعش محدود ماند که در ماه های گذشته ناکارآمدی آن کاملا به اثبات رسیده است. داعش به طور مداوم به پیشروی خود ادامه داده و جز در مورد بازپس گیری شهر تکریت، که داعش در ماه گذشته ازآن در برابر حمله نیروهای عراقی عقب نشینی کرد، موضع تهاجمی خود را حفظ کرده است.
راهبرد و هدف داعش چیست و برای پیشبرد آن به چه منابعی دسترسی دارد؟ “ویکی پدیا” در مورد پرسش نخست می نویسد: «داعش بر این عقیده است که مرزهای کنونی بین کشورهای اسلامی حاصل تجزیه امپراتوری عثمانی و نتیجه موافقت نامه سایکس- پیکو بین فرانسه و بریتانیا است و باید برچیده شود و مرزها باید به حالت پیش از جنگ جهانی اول بازگردد».
در مورد بخش دوم پرسش یعنی منابع در اختیار داعش حرف و سخن بسیار است. برخی از دلارهای نفتی حکومت های عرب سخن می گویند و گروهی دیگر غارت، غرامت، غنیمت و باج ستانی را منشأ آن می دانند. پس از تصرف شهر موصل گفته شد که: «افراد مسلح داعش پس از تصرف شهر موصل، دست به غارت بانک های این شهر زدند. این گروه موفق شد حدود ۴۲۹ میلیون دلار را از بانک های موصل غارت کند. پیش از تصرف موصل دارایی نقدی داعش ۸۷۵ میلیون دلار بوده است». فزون براین ها، یکی از منابع دیگر تأمین مالی گروه داعش، فروش نفت و گاز مناطق تحت تصرفش است.
هفته گذشته دو رویداد باردیگر نام داعش را درصدر خبرها قرارداد: رویداد نخست اعلام کشته شدن برنامه ریزی شده یکی از سرکردگان ارشد داعش در سوریه بود. به گزارش “رادیو فردا” درتاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۴: «کاخ سفید و وزارت دفاع امریکا اعلام کردند که نیروهای ویژه این کشور در عملیاتی در شرق سوریه یکی از رهبران ارشد حکومت اسلامی (داعش) را کشته اند. به گزارش “رویترز”، کاخ سفید اعلام کرده است، باراک اوباما، رئیس جمهوری امریکا دستور این عملیات را صادر کرد. این عملیات، به کشته شدن ابوسیاف، از طراحان عملیات گروه حکومت اسلامی و همچنین مسئول فروش نفت و گاز این گروه منجر شده است».
هنوز آقای اوباما فرصت نیافته بود شیرینی پیروزی “دستور” خود را مزه مزه کند که خبر دوم به سرعت از راه رسید و جای آن را درصدر خبرها گرفت. این خبر حمله داعش به شهر رمادی – مرکز استان الانبار عراق – و تصرف آن بود. بنابر نوشته روزنامه “نیویورک تایمز”: «آخرین نیروهای امنیتی عراق روز یکشنبه از شهر رمادی مرکز استان انبار فرارکردند و این شهر به طور کامل تحت کنترل شبه نظامیان داعش قرارگرفت… شبه نظامیان داعش مقرهای نظامی را غارت و یک انبار بزرگ تسلیحات را تصرف کردند».
تارنمای “رادیو زمانه” نیز اعلام کرد: «براساس آمار سازمان ملل، با حمله “دولت اسلامی” (داعش) به رمادی و تسخیرآن، ۲۵ هزارتن از ساکنان این شهر آن را ترک کرده اند». رمادی شهری با ۲۵۰ هزار جمعیت است که در ۱۱۰ کیلومتری غرب بغداد قراردارد. بنابرآمار دولت عراق، داعش در حملات اخیرخود به رمادی ۵۰۰ تن از سربازان عراقی و غیرنظامیان را کشته است. تصرف رمادی توسط داعش بزرگترین موفقیت نظامی این گروه از تابستان گذشته تاکنون بوده و با این کار تقریبا به تمام استان انبار دست یافته است.
جان کری، وزیرامورخارجه امریکا کوشید از اهمیت تصرف رمادی توسط داعش بکاهد و اطمینان داد که نیروهای داعش نخواهند توانست رمادی را حفظ کنند. وزارت امورخارجه نیز اعلام کرد که «ائتلاف بین المللی در حملات ارتش عراق علیه داعش برای بازپس گیری رمادی به آن ها کمک خواهدکرد».
بعید به نظر می آید که “کمک ائتلاف بین المللی” به ارتش از هم پاشیده عراق، بتواند بیش از آنچه که درماه های گذشته بوده، کارساز باشد. این نیز کاملا آشکار است که عملیات کوماندویی نمایشی مانند آنچه که هفته گذشته به فرمان باراک اوباما برای کشتن ابوسیاف انجام شد، نخواهد توانست مانعی برای پیشروی این گروه تروریستی سازمان یافته باشد. در این جای خالی آن کامل یک اراده ای سیاسی برای برقراری آرامش در خاور میانه احساس می شود. همه شواهد نشان از آن دارد که چنین اراده سیاسی ای با “طرح خاورمیانه جدید” و مرز بندی های آن تناقض و تضاد دارد.
بنابراین، تا زمانی که در براین پاشنه می چرخد، منطقه روی آرامش نخواهد دید و پاسخ این پرسش همچنان مبهم می ماند که آیا داعش پدیده ای گذرا یا ماندگار است؟!
* شهباز نخعی نویسنده در حوزه ی مسائل سیاسی، ساکن اروپا و از همکاران شهروند است.
Shahbaznakhai8@gmail.com