این صفحه به بهائیان اختصاص دارد
مروری بر تعالیم بهایی
محورهای اصلی اعتقادات و باورها در آئین بهایی را میتوان در ۱۲ اصل زیر خلاصه کرد:
تحری حقیقت، وحدت عالم انسانی، دین باید سبب الفت باشد (جدایی دین از سیاسی)، تطابق دین با عقل، ترک تعصبات، تعدیل معیشت عمومی، توجه به حقوق بشر و اخوت تام، تعلیم و تربیت، وحدت زبان، تساوی حقوق مرد و زن، صلح عمومی و توجه به معنویت و مدنیت روحانی.
برای آشنایی خوانندگان گرامی سعی میکنیم در هر هفته به طور خلاصه یکی از اصول دوازده گانه فوق را مورد توجه قرار دهیم.
تحری حقیقت:
کلمه “تحری” به معنی جستجو و کاوش تا یافتن مقصد است. تحری حقیقت شبیه کاری است که کاپیتان یک کشتی در هنگام گم شدن در میان امواج خروشان دریاها انجام میدهد و آن مقصدیابی است به کمک علم و دانش و مهارت و ابزارهای دقیق.
او اگر به جای کمک گرفتن از قطب نما و یا امروزه به جای دستگاه جی پی اس گوش به حرفهای دیگران بسپرد و یا از قول و نظرات افراد دیگر تقلید کند سرنوشتی جز گمراهی و هلاکت در انتظارش نخواهد بود.
اصولاً تقلید در آئین بهایی جایگاهی ندارد. چه در مقام قبول دیانت و چه در مراحل بعدی آن.
آیئن بهایی به صرف بهایی بودن پدر یا مادر به فرزندان به ارث نمیرسد و سرایت قبول دین از والدین به فرزندان منوط به روشن شدن حقیقت از طریق تحقیق و تفحص است.
در اینجا چند نکته قابل تأمل است:
در آئین بهایی، سن بلوغ ۱۵ سال است و در این موضوع فرقی بین پسر با دختر نیست.
نکته دوم این که پدر و مادر بهایی حق ندارند عقاید خود را بر فرزندان تحمیل کنند. دیگر دوران تبعیت چشم و گوش بسته فرزندان از والدین گذشته و زبان زور و تنبیه باید جای خود را به استدلال و منطق گرایی بسپارد. بر اساس اعتقادات آئین بهایی یک فرد چه قبل و چه بعد از ایمان آوردن موظف است برای یافتن حقیقت تحقیق و جستجو کند و اکیداً توصیه شده که در باورهای دینی تقلید جایز نیست.
همین اصل “تحری حقیقت” باعث شده که در آئین بهایی افرادی شبیه کشیش و مجتهد و خاخام و موبد و غیره لازم نباشد.
جهان بینی آئین بهایی و نحوه نگرش آن به مسئله دین به گونه ای است که نیازی به چنین واسطههایی بین بنده و خدا نیست و این یکی از اولین آموزههای حضرت باب (مبشر حضرت بهاءالله) بود که بالارفتن به منبر و وعظ و خطابه را برای روحانیون ممنوع کردند.
شاید این اصل تحری حقیقت را بتوان از مهمترین عوامل دشمنی روحانیون شیعه با آئین بهایی قلمداد کرد.
حضرت عبدالبهاء در کتاب مفاوضات در باره تحری حقیقت مطالبی را فرمودهاند که مضمون آن چنین است:
“کسی که طالب یافتن حقیقت است باید چند چیز را سر لوحه تحقیق و تفحص خود قرار دهد: اول این که باید منصف باشد و با ذهن و روان باز به استقبال حقایق رود. یافتن حقیقت زمانی میسر میشود که شخص اسیر هوی و هوس نباشد. جوینده حقیقی کسی است که خانه دل خویش را برای میزبانی حقیقت تمیز کند.
دوم این که تعصبات مختلف نژادی- مذهبی- طبقاتی و ملی را کنار بگذارد. قلبی که اسیر تعصبات گوناگون است هرگز آمادگی پذیرش حقیقت را ندارد. ما باید از اوهامات بگذریم تا به حقیقت برسیم و آنچه را دیدیم مطابق حقیقت است قبول کنیم و آنچه را عقل قبول نمیکند و با علم و منطق در ستیز است کنار بگذاریم و چون چنین شود اختلافات به کلی از بین خواهد رفت.”
در جایی دیگر (مجموعه خطابات در اروپا و امریکا) فرمودند:
“اساس همه ادیان الهی یک حقیقت است و حقیقت یکی است یعنی بنیان ادیان الهی یکی است منتها به تدریج تقالید و آداب و رسوم و زوائدی در ادیان پیدا شد که سبب اختلاف مردم گردید. ما اگر این تقالید را دور بیاندازیم و حقیقت اساس ادیان الهی را تحری کنیم به وحدت و اتحاد جهانی میرسیم.”
در پایان لازم است به این نکته اشاره شود که این اصل مترقی را آئین بهایی در یکصد و هفتاد سال پیش مطرح نمود و اگر امروزه میبینیم که اقبال عمومی جوانان در سراسر دنیا به عقل و منطق گرایی بیشتر شده و دیگر چشم و گوش بسته چیزی را به صرف فتوا بودن علمای دینی قبول نمیکنند، ما را بر این واقعیت باورمندتر میکند که “تحری حقیقت” یک لزوم حتمی برای عالم انسانی است و باید”ی است که راه آن را نمیتوان رد کرد.
خوانندگان عزیز، در صورتیکه مایل به دریافت نسخه ای از مقاله فوق از طریق ایمیل هستید و یا راجع به تعالیم بهائی سؤالی دارید لطفا با ما تماس بگیرید: پیامگیر : ۷۴۰۰-۸۸۲-۹۰۵ ، ایمیل: anyquestionsplease@gmail.com
وب سایت برای برخی از کتابهای فارسی بهائی : www.reference.bahai.org/fa
bebin gozasht on moghe ke mardom savad nadashtan agar entekhab ba khode javanan ast chera onharo az 3 salegi be kelase darse akhlagh miferestid ta shosteshoye maghzi bedid khob vaghti bache az 3 salegi ye chiziro to maghzesh bekonand dige ba on bozorg mishe va malake zehnesh mishe