نزدیک شدن انتخابات مجلس شورایملی و مجلس خبرگان باهم، دادن وعده های جدید را از نان شب هم واجب تر کرده است.

یافتن یا سرهم کردن وعده های داغ، شیرین و دهان پرکن، یکی از رموز اصلی موفقیت در انتخابات است. بدیهی است که این کار، کار هرکسی نیست و هنری است که به تخصص، تمرین و آموزش نیاز دارد. به همین دلیل تاسیس یک دانشکده وعده در دانشگاه تهران، از هر زمان دیگری ضروری تر به نظر می رسد.

نمایندگان فعلی مجلس شورایملی با توجه به نزدیک شدن پایان دوران حقوق بگیری شان، جلو جلو و چند ماه قبل دست به اقدامی پیشگیرانه زدند تا شاید جلوی این فاجعه را بگیرند و به همین دلیل، خودشان صلاحیت خودشان را برای دور بعدی هم تائید کردند! کاری که هیچ کس در هیچ کجای دنیا باور نمی کند. لطفن خبرش را در صدای آلمان بخوانید که فکر نکنید شوخی می کنم.green-tea

با وجود چنین اقدامی، همینطور الکی هم که نمی شودگفت همه نمایندگان چهار سال دیگر هم روی صندلی های گرم و نرم مجلس بنشینند و حقوق شان را بگیرند؟ باید مردم را بار دیگر با وعده های تازه پای صندوق های رای کشاند و از آنها فیلم و عکس گرفت و به دنیا نشان داد تا چشم هایشان چپ شود.

سمبل کلید و رنگ بنفشی که آقای روحانی از آن استفاده کرد و موفق هم شد، کاری ارزنده و به درد بخور بود، اما دوباره نمی شود از همین سمبل ها برای انتخابات بعدی استفاده کرد. انتخابات مجلس و انتخابات ریاست جمهوری، فرقی نمی کند. سمبل جدید در هر انتخاباتی کارساز است و تاثیرگذار.

یکی از جامعه شناسان وارد به امور سمبل سازی و سمبل کاری، برای انتخابات مجلس آینده سمبل آبجوش نبات را پیشنهاد کرده وگفته است این سمبل سه تا خاصیت عجیب دارد: هم داغ است، هم شیرین و هم دهان پرکن، تازه دل درد آدم را هم خوب می کند.

او توصیه می کند داوطلب نمایندگی وقتی رفت پای میکروفون، به جای آنکه کلیدی از جیب خود دربیاورد و به مردم بگوید با این کلید درهای بسته را باز می کنم، می تواند فنجان آب جوشی را که برایش آماده کرده اند دست بگیرد، جلوی چشم همه مقداری نبات توی آن بریزد و شروع کند به هم زدن و بگوید سریع تر از آنچه این نبات حل می شود، من مشکلات شما را حل خواهم کرد!

همین جامعه شناس برای انتخاب مجلس خبرگان نیزکه به محفل خفتگان معروف شده است نیز جمله معروف شاه سابق ایران را پیشنهاد کرده است.

به نظر این جامعه شناس، استفاده از جمله “آسوده بخوابید که ما بیداریم” هم حالت نوستالژیک دارد و هم چون کلمات ما بیداریم در آن تاکید شده، اثر خود را می کند و انشااله دیگر کسی کلمه خفتگان را در مورد نمایندگان این مجلس به کار نخواهد برد.

پیشنهاد ایجاد دانشگاه وعده بسیار مورد توجه علاقمندان به نمایندگی و ریاست جمهوری قرارگرفته و امیدوارشان کرده است که با نام نویسی در این دانشکده بتوانند به رموز وعده تازه دادن دست یابند و موفق شوند.

یکی از داوطلبان نمایندگی با ادبیاتی که آقای احمدی نژاد به کار می برد به خبرنگار ما می گفت آره بابا، بذار بریم چهارتا وعده جدید یاد بگیریم و با شامورتی بازی هم شده کاری کنیم که دل مردم واشه.

چقدر بگیم پول نفت را میاریم سر سفرهاتون و چندتا کلید نشونشون بدیم؟ اون سوژه آبجوش نبات پشت میکروفن سوژه شیرینی بود، عاشقش شدم و ازش استفاده می کنم. تازه نباتش را هم بیشتر می ریزم که وعده هام شیرین تر بشه!

 

گناهکاران قدیمی

به نوشته روزنامه نیویورک تایمز، باستان شناسان ثابت کرده اند که عمر شراب سازی در ارومیه ایران به هفت هزار و چهارصد سال قبل می رسد.

خداوند همه رفتگان وگذشتگان ما را بابت شراب خوری هایشان ببخشد و بیامرزد ولی آدم وقتی تصورش را می کند که چند میلیون نفر از هموطنان گناهکار من و شما با دهانی که بوی شراب می داده، شلاق نخورده از این دارفانی فرارکرده اند لجش می گیرد!

 

پرزیدنت نامحبوب

دویچه وله گزارش کرده که بر اساس آخرین نظرسنجی‌های مرکز تحقیقات آمریکایی “پیو”، پوتین نامحبوب ترین شخصیت سیاسی جهان است.

پوتین که در همین مورد با خبرنگار ما صحبت می کرد گفت همیشه گفته اند که خبر باید دوطرفه باشد. اگر در همین مورد نظر من را هم که اصل قضیه هستم می پرسیدند، بهشان می گفتم که به نظر خودم و مامان جونم من محبوب ترین سیاستمدار جهان هستم. راستش توی آینه که نگاه می کنم تا سه تا صلوات نفرستم ول کن نیستم!

 

تفاوت های زن و مرد

به گزارش بی بی سی دو دانشمند هلندی پس از تحقیقات بسیار به این نتیجه رسیده اند که سیستم بدن زن و مرد باهم فرق می کند و در زمستان و تابستان به دمای متفاوتی نیاز دارند.

چیزی که این دانشمندان تازه به آن رسیده اند ما صدها سال است به آن رسیده ایم و فهمیده ایم که در ارث بردن هم زن و مرد با هم فرق می کنند و نصف پولی که به مرد ارث می رسد برای زن کافیه زیادش هم هست!

 

torob

 

 

 

 

 

بمب اتم

هفتاد سال پس از پرتاب بمب اتمی بر روی هیروشیما، ساختمان هایی در این شهر وجود دارند که با وجود نزدیکی به محل سقوط بمب همچنان سالم مانده اند و قابل استفاده اند.

حالا ژاپنی ها درصدد هستند تمام ساختمان هایی را که می سازند آنچنان محکم بسازند که حتی بمب اتمی هم نتواند ویرانش کند.

این کارکه به نظرمن و شما بسیار خوب است، به نظر بساز و بفروش ها بسیار غیر اخلاقی است و بدآموزی دارد!

بساز و بفروش ها در اطلاعیه ای که منتشرکرده اند گفته اند اگر ساختمان آنقدر محکم باشد که هیچ چیز خرابش نکند، ما چه خاکی توی سرمان بریزیم؟ ما هم آدمیم و حق حیات داریم.

از طرف دیگر آمریکا و روسیه و سایر ابرقدرت های جهان که ده ها و صدها بمب اتمی در اختیار دارند، جوری که انگار دل شان برای مردم می سوزد، گفته اند کارگرانی که درکارخانه های اسلحه سازی ما کار می کنند اگر ببینند بمب هایی که می سازند ساختمان ها را خراب نمی کند وکسی را نمی کشد، مایوس می شوند و ممکن است دست به خودکشی بزنند!

ابرقدرت ها به سازمان ملل شان گفته اند یکی باید جلوی این ژاپنی ها را بگیرد. این که نمی شود هرکس هرکاری دلش خواست بکند، بالاخره دنیا صاحب دارد یا نه؟!

 

عصایت را محکم نگه دار چه خوب کرده ای پدرجان که ترازویت را قفل و زنجیرکرده ای. کاش عصایت را هم با زنجیر می بستی ... هستند کسانی که به عصایت هم رحم نمی کنند

عصایت را محکم نگه دار
چه خوب کرده ای پدرجان که ترازویت را قفل و زنجیرکرده ای. کاش عصایت را هم با زنجیر می بستی … هستند کسانی که به عصایت هم رحم نمی کنند

 

 

 

 

 

 

 

 

 

لپ تاپ نازنازی من

تصور می کنم همچنانکه من گاهی دلم می خواهد لپ تاپم را از پنجره پرت کنم توی خیابان و راحت شوم، لپ تاپم هم آرزو می کند یک روزی من را از پنجره پرت کند توی خیابان و راحت شود که البته غلط زیادی می کند! یک لپ تاپ دوکیلویی چه جوری زورش به یک آدم هفتاد کیلویی می رسد؟

روزی که این لپ تاپ را خریدم، فروشنده گفت این لپ تاپ بسیار پیشرفته است و به ۴۴ زبان زنده دنیا حرف می زند و می نویسد.

خب، آدمی که به ۴۴ زبان دنیا مسلط است نباید اینقدر شعور داشته باشد که با صاحبش به زبانی حرف بزند که از آن سر درمی آورد؟

نباید بفهمد که یک ایرانی توی ماداگاسکار هم که برود باز هم به همان زبان فارسی حرف می زند و مشکل اهالی ماداگاسکار است که بفهمند او چه می گوید؟

لعنتی دو سال است در منزل ما برق مجانی می خورد و می خوابد ولی هنوز که هنوز است به آلمانی از من سئوال می کند که فلان کار را بکنم یا نه؟ عوضی هم جوابش را بدهم مثل این دختر بچه ها قهر می کند و خاموش می شود.

یکی دیگر از عیب هایش چپکی جواب دادن به سئوال های من است. رفتم توی گوگل و تایپ کردم آقای روحانی به کدام یک از قول هایی که داده عمل کرده؟ یک لیست بلندبالا از قول های عمل نکرده آقای روحانی راگذاشته جلوی رویم و می پرسد کدامش را برات بگم؟ دوباره می نویسم قول های عمل کرده را پرسیدم. بی معرفت یک چیزی به آلمانی نوشت و خاموش شد. بی انصاف اقلا می نوشتی به هیچکدام که یک چیزی گفته باشی!

 

نقش دختران نیمه لخت در ترانه ها

دیده اید و می دانید که در سال های اخیر، دختران نیمه لخت جزء اصلی ترانه ها شده اند؟ و هرچه نقش شان پررنگ تر باشد، یعنی لخت تر باشند و قسمت های بیشتری از بدن شان را در معرض قضاوت افکار عمومی بگذارند، دی وی دی هایشان پرفروش تر خواهد بود.

در زمان های قدیم وقتی خواننده ها، آهنگ سازها و ترانه سراها درکافه نادری شهرشان دور هم جمع می شدند، این از آن می پرسید شعر یا ترانه تازه ای نگفته ای؟ یا آن یکی به این یکی می گفت یک آهنگ تازه ساخته ام که خیلی عاشقانه یا شیرین و مردمی از آب درآمده است. اگر تو هم یک شعر قشنگ و دلنشین روش بگذاری و بدهیم فلانی بخواند، چیز جالبی از آب درمی آید.

حالا جانشین های همان سه نفر وقتی با هم ملاقات می کنند، آن به این میگه پسر یک دختر گیر آوردم عین ماه. اطواریه و لوند، خوش اندامه و زیبا و شوخه و شیرین، و از همه مهمتر در نشان دادن بدنش دست و دلباز…. دو تا کلمه براش سرهم کن که از اول تا آخر آهنگ تکرار بشه و مردم هم خودشون را باهاش تکون بدن …محشر میشه و حسابی کاسبی می کنیم.

و خوانندهه میگه دیشب با یک دختر آشنا شده ام مثل هلو. یه آهنگ قری می خوام که وقتی می خونم و اون هم کمرش را تکان میده، سالن رو بترکونه … شعرش مهم نیست فقط از اون شیش و هشت های قرانگیز باشه که همه را روی صندلی هاشون به وول خوردن می ندازه.

از یکی از این خواننده ها شوخی و جدی و باخنده پرسیدم چرا دختر تمام لخت توی ترانه هاتون شرکت نمیدین؟ اون هم با خنده گفت می خواهی از آن نیم نگاهی هم که گاهی به قیافه خودم می کنند منصرف شوند…؟

پرسیدم یه سئوال جدی دارم. تو برای ساختن یک کلیپ اول شعر را انتخاب می کنی یا آهنگ را؟ با خنده جواب داد اول دختره را انتخاب می کنم. وقتی راجع به این که تا کجاش لخت باشه توافق کردیم، بعد میریم توی استودیو واسه ضبط. اون که شروع می کنه به رقصیدن شعر و آهنگ خودش میاد!

 

 

*میرزا تقی خان، طنزپرداز و سریال نویس پیشکسوت، با سابقه ۵۰ سال طنزنویسی در توفیق، کشکیات، کاریکاتور، کیهان و تلویزیون از همکاران افتخاری شهروند است. از این نویسنده کتاب “آدم های زیادی” در سال ۲۰۱۳ منتشر شده است.