وضعیت کلی هنر و ادبیات در ایران

قاچاقچیان کتاب نقش خیلی مهمی در رشد فرهنگی ما داشتند

جمعه ۶ نوامبر ۲۰۱۵ در برنامه ای که کانون کتاب تورنتو با همکاری بنیاد مطالعات ایران در یکی از اتاق های ساختمان بنکرفت دانشگاه تورنتو برگزار کرد، علی دهباشی سردبیر مجله بخارا از وضعیت کلی هنر و ادبیات در ایران گفت.

برنامه با پخش ویدیو کلیپی که شخصیت های متعدد هنری، ادبی و دانشگاهی درباره ی بخارا و سردبیرش اظهارنظر کرده بودند، آغاز شد و سپس دهباشی سردبیر مجله بخارا درباره هنر و ادبیات امروز ایران گفت.

ویکیپدیا علی دهباشی را چنین معرفی می کند: زاده ی ۱۳۳۷ تهران، روزنامه‌نگار، ادب‌پژوه، نویسنده و سردبیر مجله ی بخارا که تلاش گسترده‌ای در معرفی آثار و زندگی بزرگان فرهنگ و ادب و هنر ایران و جهان داشته است.

علی دهباشی همزمان با تحصیل از سال آخر دبستان کار در چاپخانه را آغاز کرد و از همان سال‌ها با اساتید صاحب‌نامی از فرهنگ و ادب معاصر کار کرد و با مبانی فرهنگ، تاریخ و ادبیات ایران آشنا شد. در دوران نوجوانی از اعضای فعال کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود و روزنامه های دیواری کانون را تنظیم و اجرا می کرد. بعدها فعالیت روزنامه‌نگاری خود را با همکاری در نشریه «جنبش» آغاز کرد و پس از آن با انتشارات رواق ادامه داد.

سخنرانی علی دهباشی در تورنتو

سخنرانی علی دهباشی در تورنتو

علی دهباشی با ماهنامه‌ها و نشریات ادبی، فرهنگی و هنری همچون «آرش»، «برج»، «چراغ»، «دنیای سخن» و «آدینه» و «دفتر هنر» همکاری مستمر داشته است. او از سال ۱۳۶۹ به مدت هفت سال سردبیر ماهنامه کِلک از نشریات معتبر در زمینه فرهنگ، ادبیات و ایرانشناسی بود.

علی دهباشی از شهریور ۱۳۷۷ به بعد سردبیری مجله بخارا را برعهده داشته است که در آن در زمینه فرهنگ، ادبیات و ایرانشناسی مقالاتی منتشر می‌شود. دهباشی در بخارا ویژه‌نامه‌هایی درباره نویسندگان بزرگ جهان منتشر کرده است. به کوشش علی دهباشی مراسمی با عنوان «شب‌های بخارا» برگزار شده است که در آنها به تجلیل از بزرگان فرهنگ و ادب و هنر پرداخته می‌شد. این برنامه‌ها در شصت و پنجمین شب متوقف شد. و چند ماه بعد به صورت «عصر پنجشنبه‌ها در بخارا» ادامه یافت که با حضور نویسندگان و هنرمندانی نامدار تا زمانی که دفتر بخارا منحل نشده بود ادامه داشت.

امور انتشار کتاب از دیگر زمینه‌های فعالیت دهباشی است او در این زمینه مدیریت «انتشارت شهاب» را به‌عهده دارد و بیش از چهل و پنج عنوان کتاب در زمینه فرهنگ و ادب فارسی و جهان منتشر کرده است.

او علاوه بر اینها سه سال ویراستار فصلنامه فرهنگستان علوم بوده و ویراستار انتخاب شده هیأت امناء چاپ آثار محمدعلی جمال‌زاده است.

سردبیری فصلنامه هنری “طاووس”، همکاری با مجله ی «نقد و بررسی کتاب تهران»، سردبیری فصلنامه «سمرقند»، سردبیری «فصلنامه سیمیا» نیز از دیگر فعالیت های علی دهباشی در طول دهه ها زندگی روزنامه نگاری و ادبی او بوده است. علی دهباشی در بهمن ۱۳۹۲ به حکم دادگاه مطبوعات به اتهام نشر مطالب خلاف موازین اسلامی محکوم شد.

دهباشی زاویه ی نگاهش به مسائل ادب و هنر ایران را ناشی از حضور طولانی مدتش در دنیای چاپ و چاپخانه خواند و از ده شب شعر (در انجمن فرهنگی گوته ـ پاییز ۱۳۵۶) به عنوان فراز مهمی در این عرصه نام برد که مجموعه ی کاملی از گرایشات گوناگون فرهنگی و هنری و ادبی با هم آن را برگزار کردند.

او سپس اشاره کرد که پس از وقوع انقلاب این گرایشات به جریان های مجزا از هم تبدیل شدند که منجر به اخراج تعدادی از نویسندگان و شاعران از کانون نویسندگان توسط گروهی دیگر شد. بنابراین دستاوردهای فرهنگی و هنری تبدیل شد به مسائل حاد سیاسی. تنها چیزی که در این دوره شاید اهمیت نداشت هنر و ادبیات بود، برای اینکه پس از سالها در دیگ استبداد را برداشته بودند و همه کار سیاسی می کردند. حتی رمانی مثل “جای خالی سلوچ” که در همین میانه منتشر شد چند نسخه هم نتوانست بفروشد چون دوره، دوره ی ادبیات سیاسی بود.

پس از آن دوران سکوت و رخوتی به وجود می آید و در ادامه فضا کمی باز می شود و اولین نشانه اش هم انتشار مجله ی “آدینه” است. بسیاری دور این مجله جمع می شوند با رعایت اینکه باید بیشتر به ادبیات بپردازند. در کنارش نخستین مسائل فرهنگی ـ هنری ـ ادبی شروع می کند به شکل گرفتن با تأسیس کلاس های نویسندگی. آقایان گلشیری، براهنی و چند تن دیگر کلاس های داستان نویسی راه انداختند و سعی می کردند از مسائل سیاسی پرهیز کنند و بیشتر به ادبیات و هنر بپردازند. در همین سالهاست که به همت آقای بهشتی و چند تن دیگر در عرصه ی سینما، بنیاد فارابی درست می شود که آغاز دوره ای از سینمای جدید ایران است.

در موسیقی هم گروه چاووش و آقای شجریان چندین کار بزرگ ارائه می دهند مثل دستان.

انتشار مجله کیهان فرهنگی، بنیانگذاران مجله ی کیان را در پی داشت و دنیای سخن، نگاه نو، و چند مجله دیگر در تبریز و اصفهان و … شروع به انتشار کردند و بعد از آن دوره رخوت و سکوت ارزش و جایگاه خودشان را پیدا کردند و فرصتی پیدا شد که به ادبیات و هنر خارج از التهابات تند سیاسی پرداخته شود.

در دوران اصلاحات بسیاری از کتاب ها و نشریات دوباره امکان انتشار یافت. مثلا کتاب “شعر نو از آغاز تا امروز” محمد حقوقی که سال ها به دلیل اینکه شعرهایی از نادر نادرپور و اسماعیل خوئی در این مجموعه شعر بود، اجازه چاپ نداشت، دوباره منتشر شدdehbashi--toronto.

با آمدن آقای احمدی نژاد محدودیت ها بیشتر شد و تمام آن گشایش ها بسته شد بویژه در دوره دوم ریاست جمهوری اش وضعیت سیاه تر شد. در دوره ی دوم ما به سختی و با فاصله های طولانی و در مکان های متفاوت شب های بخارا را برگزار می کردیم. فشار خیلی نفسگیر بود و به همین دلیل دوباره مهاجرتی بین هنرمندان و نویسندگان پیش آمد.

در این دوره پدیده ی بزرگ کتاب زیراکسی شکل کامل پیدا کرد. این پدیده به علت پیشرفت دستگاه های ریسوگراف که در یک زیرزمین کوچک می شود تمام مراحل را انجام داد، به دلیل سودآوری بیش از حدش توسط قاچاقچیان کتاب پی گرفته می شد. بارها این افراد دستگیر می شدند، اما دستگیرکنندگان هم می فهمیدند که اینها نه نگاه سیاسی دارند به این کار و نه هیچکدام این کتاب ها را خوانده اند، بلکه فقط و فقط برای سودآوری اقدام به این کار می کنند. بنابراین این قاچاقچیان نقش خیلی مهمی در رشد فرهنگی ما داشتند.

در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ وعده وعیدهای فرهنگی هم در کنار دیگر وعده ها داده شد. نگاهی می کنیم به تغییرات در این دو سال و اندی.

افزایش کتابفروشی هایی به شیوه ی شهر کتاب. دیگر کتابفروشی های کوچک به شیوه ی قدیمی و مثل عطاری جواب نیازهای فرهنگی را نمی داد چرا که در گذشته حدود بیست، سی عنوان کتاب برای نمایش وجود داشت. در دو سال گذشته متجاوز از شش شهرکتاب جدید به وجود آمده است. این فروشگاه ها بسیار بزرگ و گسترده است و تمام کتاب هایی که منتشر می شود در آن وجود دارد. کافی شاپ دارد، برنامه ی رونمایی کتاب دارند و کسانی که به این شهرکتاب ها می روند، معمولا دو ساعتی را آنجا می گذراند. در کتابفروشی های گذشته به دلیل کمبود فضا، معمولا روی میز کتاب های نویسندگان مشهور یا کتاب های گرانقیمت را به نمایش می گذاشتند، ولی در این شهر کتاب ها نویسندگان جوان تر و کمتر شناخته شده نیز امکان نمایش کتاب های کم تیراژشان را دارند.

یکی دیگر از تحولات دوره ی اخیر، رونمایی کتاب است. در سی و پنج سال گذشته به ندرت رونمایی کتاب آن هم در موسسات نیمه دولتی برگزار می شد و هر کتابی را هم نمی شد برایش برنامه ی رونمایی گذاشت. الان شاهد روزی پنج، شش رونمایی کتاب هستیم و از همه مهمتر امکان رونمایی کتاب های نسل جدید است. در سال ۹۳ ما (بخارا) ۳۲ رونمایی کتاب برگزار کردیم.

نکته ی دیگر که در رونق ادبیات و فرهنگ و هنر سهم دارد، کافی شاپ ها هستند. در دوره ای کافی شاپ ها شروع شدند و بعد محدود شدند و اعمال و نظارت بر آنان شدید شد. اما در این دو سال ۱۸۶ کافی شاپ جدید باز شده است که هر کدام یک عنوان فرعی هم بر خود دارند مثل کافه کتاب، کافه تئاتر، کافه موسیقی و … و تخصصی تر به این زمینه ها توجه دارند. در این کافی شاپ ها، نمایشنامه خوانی، داستان خوانی، شعرخوانی و بحث و بررسی انجام می شود.

انتشار نشریات ادبی و فرهنگی نیز در این دو سال آغاز شد. تجربه، قلم، نگاه نو، اندیشه پویا، زنده رود، مهرنامه، آسمان، صدا، کاروان، جهان کتاب، و … ابتدا شبیه به هم بودند و به تدریج صف هایشان مشخص تر شد و کار تکراری را کنار گذاشتند و به تدریج جای خود را پیدا کردند. معرفی کتاب های فرهنگی و ادبی در این نشریات امکان افزایش تیراژ کتاب های این حوزه را فراهم کرد.

تغییرات در حوزه ی هنرهای تجسمی و گالری ها: در گذشته تعدادی گالری از بقایای گالری های قبل از انقلاب بود که با افزودن چند گالری بعد از انقلاب در این حوزه فعالیت می کردند و غالبا هم در رزرو بزرگان نقاشی و هنرهای تجسمی بودند و نوبت به هنرمندان جوان نمی رسید، گاه جوان ترها چهار سال باید در نوبت قرار می گرفتند. در این دو سال ۱۴۳ گالری درست شده که به کل وضعیت هنرهای تجسمی را حتی از مسئله ادبیات بالاتر برده است. افتتاحیه نمایشگاه ها معمولا روزهای جمعه عصر برگزار می شود و امروزه هر جمعه در تهران حدود شصت، هفتاد افتتاحیه برقرار است. این گالری ها لزوما در خیابان های اصلی و مرکزی هم نیستند و گاه در مکان های پرت هم که می روی می بینی باز عده ای را به خود جلب کرده است.

بعضی از این گالری ها هم کافه گالری هستند که از صبح دایرند و آنجا هم می توانید از نمایشگاه دیدن کنید و هم در کافه حضور داشته باشید و نشستی با هنرمندان داشته باشید.

در حوزه ی موسیقی هم گروه های جدیدی درست شده اند مثل پالت که توانسته اند در چارچوب شرایط ارشاد امکان کار پیدا کنند. گرچه کنسرت ها با مشکل روبرو می شود، اما بیشتر می توانند آلبوم هایشان را به صورت سی دی و دی وی دی منتشر کنند.

در حوزه ی فلسفه و تاریخ هنر اولین جایی که جلسات فلسفه دایر کرد، موسسه آقای سروش بود، سال ها بعد، پرسش و بهاران به وجود آمدند که جلساتی با حضور متفکران برگزار می کنند و کلاس های فلسفه دارند. بخشی از اینها روی فلسفه هنر و ادبیات است مثل موسسه کارنامه. استقبال از این کلاس ها زیاد است حتی از سوی دانشجویان این رشته ها در دانشگاه ها و این نشانگر این است که دانشگاه نتوانسته پاسخی به نیازهای فکری و هنری و فلسفی دانشجویان بدهد و اینها شوق آموختن و حرف تازه شنیدن را در این موسسات پی می گیرند. در حالی که با شهریه های سنگین روبرو هستند و هیچ مدرکی هم در پایانش وجود ندارد.

مجموعه ی این عوامل است که شاهد رونقی در زمینه ی ادبیات و هنر در عرصه های گوناگون هستیم.

پس از سخنان علی دهباشی، بخش پرسش و پاسخ برگزار شد.

در حاشیه این برنامه باید گفت که به دلیل اقامت کوتاه مدت آقای دهباشی در تورنتو، کانون کتاب تورنتو این جلسه را به صورت فوق العاده برگزار کرد و به همین خاطر اتاقی که برای این جلسه در دانشگاه تورنتو درنظر گرفته شد، اتاق مناسبی نبود. این اتاق گنجایش بیست نفر را داشت در حالی که بیش از شصت نفر در این سخنرانی شرکت داشتند.