سال ۲۰۱۵ با انتخابات موفق شروع شد؛ انتخاباتی که توانست از روال معمول ملال و اندوه خارج شود. در عین حال، هنوز راه درازی در پیش است تا بتوان از اجرای مفاد بیانیه جهانی حقوق بشر سخن به میان آورد؛ هنوز ترور، جنگ، ظلم و ستم، سرکوب و تعصب کور بر جهان سلطه دارد و منحصر به کشورهای موسوم به پیشنرفته یا پیشرفته هم نیست. با این توضیح انتخاب بهترین و بدترینهای خانه آزادی را میخوانیم:
بهترینها:
۱ ـ پیروزی رأی دهندگان آمریکای جنوبی
سال ۲۰۱۵، سال دو پیروزی انتخاباتی در آمریکای جنوبی بود؛ در این انتخابات حضور بسیاری از مردم برای تغییر چشمگیر بود. گویا مردم از یکنواختی و ستمی که احزاب حاکم بر مردم روا داشتهاند خسته شده بودند و برای تغییر بهترین راه را حضور در انتخابات یافتند.
در ونزوئلا، ائتلاف مخالف با نام «اتحاد دموکراسی» با اکثریت بیش از شصت درصد، برندهی انتخابات مجلس ملی این کشور شد. در ۱۶ سال گذشته که حزب چپگرا با رهبری هوگو چاوز سر کار بود، مجلس کنترلی بر کارکرد دولت نداشت و در واقع نمایندگان مجلس، دولت را نمایندگی میکردند نه مردم را. در بیانیه احزاب مخالف آمده است که تصمیم دارند که اقتصاد از نفس افتادهی کشور را سازماندهی مجدد کنند و در کنار این اصلاحات اقتصادی، مبارزه با فساد مالی، اجتماعی، سیاسی و به ویژه رشوهخواری ادامه خواهد داشت. از منظر سیاسی هم هر نوع جور و ستم سیاسی بر مخالفان ممنوع میشود، اقتصاد دولتی کنار گذاشته خواهد شد و کنترل بر دستگاههای اداری و دولتی ممکن میشود.
در آرژانتین، مسیری که بسیاری آن را «انتخابات دگرگون» نامیدندش، پیروزی شگفتانگیز«مارسیو ماکری» بر رقیب پیشتاز خود «دانیل سیووی» شروع دوران نوین سیاسی کشور را نوید میدهد. «سیووی» منتخب رئیسجمهور، کریستینا فرناندز بود که قرار است اریکهی قدرت را به منتخب بعدی بدهد. فرناندز در سال ۲۰۰۷ موفق شده بود همسرش را به همین پست برساند. در این معنا جناح رئیسجمهور از سال ۲۰۰۳ سکاندار قدرت و حکومت در آرژانتین بوده است. مارسیو موفق شد با پیروزی ناباورانهاش شگفتی بیافریند و به حکومت درازمدت گروهی که ارکان سیاسی و اقتصادی کشور را به زوال کشانده بودند، پایان دهد. کامیابی مهم این است که انتقال قدرت با روشی صلحجویانه و به صورت انتخابات صورت میگیرد. انتخاباتی که مردم امیدوارند بنیادهای اقتصادی و سیاسی کشور تغییر کند و شرایط بهتری برایشان رقم بخورد.
۲ ـ پیشرفت دمکراتیک در جنوب آسیا
میانمار شاهد اولین انتخابات دموکراتیک دولت بعد از دههی ۱۹۶۰ بود. رهبر مخالفها؛ آنگسان سوچی و حزباش؛ وحدت ملی برای دموکراسی، برندهی بی چونوچرای انتخابات ماه نوامبر ۲۰۱۵ بود؛ در دو مجلس سنا و خانهی مردم بیش از نود درصد آرا متعلق بود به حزب نظامیانی که چهل سال است قدرت را در اختیار دارند. نتیجهی انتخابات روزنهی امید را در دل مردم روشن کرده که جامعه به سوی دموکراتیزه شدن حرکت کند، نظامیان به جای حکومت، به پادگانها برگردند تا از مرزهای کشور در برابر دشمنان حفاظت کنند. بدیهی است که معلوم نیست با توجه به متن قانون اساسی که نظامیان تدوین کردهاند، امکان انتقال قدرت و ریاست جمهوری سو چی، امکانپذیر خواهد بود یا نه.
در سریلانکا، شاهد پیشرفت دموکراسی بودیم؛ در ژانویه مردم سریلانکا رأی به برکناری رئیسجمهور اقتدارگرا، «ماهیندا راجاپاسکا» دادند. در ماه آگوست هم که درخواست نخستوزیری کرده بود، با شرکت فراگیر مردم در انتخابات پارلمان، به او نه گفتند و از صحنهی سکانداری کنارش گذاشتند. رئیسجمهور جدید، «مایتریپالا سیریسنا» گامهایی برای بهتر کردن مناسبات قومی و کنارگذاردن تفاوتهای سیاسی برداشته است. او هم چنین در فکر ترمیم مناسبات اقتصادی فروپاشیده سریلانکا است و بهبود روابط این کشور با جامعه بینالملل.
۳ ـ نخستین گردش صلحآمیز قدرت در نیجریه
انتخابات سال ۲۰۱۵ نیجریه از هر نظر بینظیر بود؛ ناظران بینالمللی برنده شدن فرمانده سابق ارتش این کشور «محمدو بوهاری» بر رئیسجمهور تمامیتخواه، «گودلاک جاناتان» را رویدادی مهم ارزیابی کردند و قدردان دو و نیم میلیون نفری بودند که در انتخابات ماه مارس شرکت کردند و خواهان پایان ظلم شدند. بوهاری اولین نامزد ریاستجمهوری است که در تاریخ نیجریه توانسته با نتیجهی انتخابات سر کار بیاید و رئیس جمهوری سابق را برکنار کند. از سوی دیگر هم مردم نیجریه و هم ناظران جهانی جاناتان را ستایش کردند که با پذیرش شکست، راه را بر هرگونه خونریزی بست و فرصت انتقال صلحآمیز قدرت را فراهم نمود. رئیسجمهوری جدید به مردم وعده داده که علاوه بر ریشه کن کردن فساد مالی و سیاسی در کشور، از نفوذ نیروهای تندرو مانند بوکو حرام، جلوگیری کند. هر دو وعده رئیس جمهوری، نیاز به زمان دارد و همراهی مردم در عرصه ملی و کشورهای خارجی در عرصهی بینالملل.
بدترینها
۱ ـ فاجعه در سوریه: بحران جهانی پناهندگی
یکی از بدترین بحرانهای دوران معاصر جنگ سوریه است. بحرانی که چند سال است ادامه دارد و در سال ۲۰۱۵ خرابیهای مالی و انسانی فراوانی به جای گذاشته است. سال ۲۰۱۵ شاهد افزایش تعداد کشته شدگان، افزایش جنایات جنگی و آمار رو به افزایش پناهجویان در مرزهای اروپایی بودیم. شوربختانه تعداد کسانی که در این جنگ کشته شدهاند بیش از ۲۲۰ هزار نفر است. تعداد آوارگان جنگ سوریه نزدیک به سیزده میلیون نفر است که در خاک سوریه نیاز مبرم به کمکهای انسانی دارند. براساس گزارش کمیساریای پناهندگی سازمان ملل، آمار کسانی که به خاطر جنگ خانه و کاشانهی خود را از دست داده و مجبور به ترک زادبومشان در سال ۲۰۱۵ شدهاند، بیسابقه است و در تاریخ نظیر ندارد. جنگ در سوریه موجب آوارگی و پناهندگی بسیاری از مردم سوریه شده که بالغ بر ۵/۴ میلیون نفر در گوشه گوشه دنیا تقاضای پناهندگی کردهاند؛ بیست درصد کل پناهندگان جهان اکنون سوری هستند.
۲ ـ گسترش روزافزون «خلافت اسلامی»
سازمان تروریستی داعش که خود را «خلافت اسلامی» نامیده، در سال ۲۰۱۵ علاوه بر نفوذ روزافزوناش هر روز بر قلمرو خود افزوده است. اگرچه این نهاد تروریستی کنترل بر بخشهایی از سوریه و عراق را از دست داده اما هنوز توان عملیات نظامی فراگیر برای تسخیر سرزمینهای جدید را دارد. شاید از همه مهمتر داشتن پایگاه در داخل خاک کشورهای مصر، لیبی و یمن باشد. درضمن، تربیتشدگان خلافت اسلامی قلمرو تروریستی خود را به کشورهای دیگر گسترش داده و مردم عادی و غیرنظامی را در کشورهای دیگر به هلاکت میرسانند؛ نمونه آن کشتار پاریس، تونس، آمریکا و هرجای دیگر جهان است.
۴ ـ گسترش عوامفریبی
سال ۲۰۱۵ سال بیشتر شدن سخنرانیهای ضد پناهندگی و مسلمانان بود، سال افزایش تعداد سیاستمداران پوپولیستی بود که بر موج سوار میشوند و با عوامفریبی قصد تکیه زدن بر اریکه قدرت دارند. رد پای این آدمها را میشود در کشورهای بهاصطلاح متمدن امروز پیگیری کرد؛ از سخنان ضد مسلمانان دونالد ترامپ، نامزد جمهوریخواه ریاست جمهوری تا سخنان سران احزاب دست راستی علیه پناهجویان در اروپا. تحت فشار و تأثیر چنین سخنانی، بسیاری از حزبهای کشورهای غربی، بهویژه اروپاییها در برابر برنامههای پذیرش آوارگان سوری، سرسختی نشان میدهند و مرزهای خود را بهگونهای غیرمعقول بسته یا کنترلهای شدیدی بر آن گماشتهاند. باوجود مقاومت سیاستمداران محافظهکار و راستگرا، مردم بیشتر کشورها هنوز هم اصرار بر پذیرش آوارگان دارند و برای کمتر کردن فشار سیاستهای ضد پناهندگی، گامهای صلحآمیزی برداشتهاند؛ در فرانسه حزب راستگرای افراطی «جبهه ملی» در دور دوم انتخابات شکست خورد و نتوانست کنترل سیاسی را در دست گیرد. این حزب البته توانسته است برخلاف انتخابات پیشین، تعداد چشمگیری رأی به دست بیاورد که همین موضوع موجب شده که در حزبهای دیگر تلاشی صورت بگیرد که در آن سیاست ضداسلامی و ضدخارجی و پناهندگی به طور جدی مورد بحث قرار دارند.
۵ ـ بیشتر شدن سرکوب؛ پسا قرارداد اتمی در ایران
بسیاری امیدوار بودند که با موفقیت دولت حسن روحانی در قرارداد موسوم به «برجام» که منتهی به کم شدن تحریمها علیه ایران میشود، قدرت او در کم کردن فشارهای سیاسی و اجتماعی بر مردم بیشتر شود و حقوق بشر و آزادی بیش از هر زمانی رعایت گردد. روزنهی امید خیلی زود به تاریکی گرایید، زیرا نیروهای تندرو و امنیتی بیدرنگ پس از امضا و تصویب قرارداد برجام، سرکوب نیروهای آزادیخواه، روزنامهنگاران و نویسندگان را به بهانهی جلوگیری از نفوذ دشمنان خارجی افزایش دادند. این نمایش قدرت با افزایش تعداد اعدامها نمایان شد. کارشناسان سازمان ملل متحد معتقدند که تعداد اعدامها در سال ۲۰۱۵ به بیش از هزار نفر خواهد رسید که طبق آمار موجود سرانه ایران بیش از دیگر کشورهای جهان است. خیلی از اعدام شدگان به بهانههای واهی همکاری با دشمن، شرکت در قاچاق مواد مخدر یا حتا گذاشتن پستی در فیسبوک محکوم شدهاند.
۶ ـ تجاوز عربستان سعودی: داخل و خارج از کشور
مداخله نظامی عربستانسعودی در جنگ داخلی یمن، تأثیر بسیار غمانگیزی بر زندگی مردم یمن داشته است؛ حملههای هوایی علیه مردم، مسدود کردن راههای کمکرسانی (غذا، سوخت و دارو) به مردم، تنها نتیجهاش تندروتر شدن کسانی است که در دام فقر اسیرند. فقری که اکنون عربستان سعودی و دیگر کشورها با جنگهای نیابتیشان بر مردم تحمیل میکنند. اکنون برنامه آتشبس روی میز مذاکره است؛ بیش از شش هزار نفر که نیمی از آنان کودکان و غیرنظامیان هستند، کشته شدهاند. آنچه در یمن میگذرد را سازمان ملل فاجعه انسانی نامیده است. شرایط ناگوار یمن موجب شده که نیروهای تروریست؛ القاعده، خلافت اسلامی، حزبالله و … وارد یمن شوند و هر یک گوشهای از خاک این کشور را قلمرو عملیاتی خود کنند.
در داخل خاک عربستانسعودی هم آمار مجازات مرگ و اعدام رو به افزایش است. گزارش سازمان عفو بینالملل نشان میدهد که تنها در ماه نوامبر بیش از ۱۵۰ نفر محکوم به مرگ شدهاند و ۵۰ نفر هم به احتمال زیاد حکم اعدام در موردشان اجرا شده است. محکوم شدگان به مرگ و اعدام شدگان بیشتر کنشگران شیعه هستند و روشنفکران مخالف سیاستهای ارتجاعی دولت. اشرف فیاض شاعری که به ارتداد محکوم شده همراه با بسیاری از کنشگران شیعه در انتظار حکم اعدام هستند.
۷ ـ حمله به مخالفان در چین
تحت ریاست جمهوری شی جینپینگ هرگز حقوق بشر رعایت نشده و هر روز شرایط دشوارتر میشود؛ سال ۲۰۱۵ هم از این قاعده مستثنا نبوده است. در ژوئن سال ۲۰۱۵ مقامات دولت چین، بیش از دویست وکیل حقوق بشر را دستگیر و زندانی کردهاند. تعداد زندانیان عقیدتی هر روز بیشتر شده است. پو ژیکیانگ یکی از برجستهترین حقوقدانهای کشوردر انتظار حکم مجازات میباشد؛ مجازات بر اساس اتهامهای واهی: «راهاندازی آشفتگی» و «تحریک تنفر قومی» با انتشار هفت پست الکترونیکی در وبلاگ. در سال ۲۰۱۵ دولت چین قانونهایی را به تصویب رسانده که بر اساس آنها هر نوع کمک از سوی سازمانهای مردمنهاد خارجی به نهادهای حقوق بشری در چین را ممنوع یا حتا جرم اعلام کند.
* عباس شکری دارای دکترا در رشته ی “ارتباطات و روزنامه نگاری”، پژوهشگر خبرگزاری نروژ، نویسنده و مترجم آزاد و از همکاران تحریریه شهروند در اروپا است.
Abbasshokri @gmail.com