بخش اول

نوجوانی دوره ای است متلاطم که در آن نه نوجوان می داند که کیست و نه پدر و مادر از ویژگیها و خصوصیات دوره نوجوانی آگاهی کاملی دارند. چنین عدم آگاهی باعث می شود که نوجوان به دنبال هویت خود بگردد و پدر و مادر هم در شیوه مدارا و رفتار با نوجوان خود سردرگم شوند. اگر چه در مورد مشکلات دوره نوجوانی به اعداد و ارقام دقیقی دسترسی نداریم، ولی تقریباً یک پنجم از نوجوانان مشکلات هیجانی و رفتاری دارند که این مشکلات روی توانایی آنها برای ایجاد روابط حسنه با دوستان، پیشرفت تحصیلی و نحوه ی سازش با افراد خانواده، تاثیر می گذارد. باید بگویم که اکثریت عظیمی از این نوجوانان به کمک های تخصصی دسترسی ندارند و بیشتر نیازهای آنها برآورده نمی شود. دیدن رفتارهای عجیب و غریب نوجوانان مخصوصاً آنهایی که باعث آزار و اذیت دیگران می شوند، پدر و مادرها را ناامید، سردرگم و حتی ناراحت می کند. به هر حال، مشکلات نوجوانان خانواده ها را تحت تاثیر قرار می دهد. همه ی پدر و مادرها می خواهند که با روشهای درست و علمی با نوجوانان خود رفتار نمایند، ولی اغلب نمی دانند چه نوع روش و چه نوع رفتاری درست و علمی است. این امر بیشتر در دوره ی نوجوانی و وقتی پدر و مادرها با موارد نادرست و غلط مواجه می شوند، نمی دانند به کجا مراجعه کنند و از چه کسی و یا سازمانی کمک بگیرند و چه کاری باید انجام دهند. این مطالب به منظور آگاهی دادن و افزایش معلومات والدین تهیه شده است به طوری که آنها بتوانند در مورد رفتارهای نوجوانان خود و در زمانی که آنها نیاز به کمک دارند از این اطلاعات استفاده کنند. زمانی که نوجوانان با موارد خاصی کلنجار می روند، این اطلاعات و آگاهی ها می توانند بسیار مفید و کارساز باشند. وقتی نوجوانان برای رفع نیازهای خود کمک های لازم را دریافت نمی کنند پس از گذشت روزها و سال ها وقایع بسیار ناراحت کننده ای برای آنها اتفاق می افتد. برای اینکه وقتی یک رفتار نامناسب و یا اختلال، شناسائی و درمان نشود به مرور وخیم تر و حادتر می شود. نتیجه ی این امر باعث می شود که نوجوان به عنوان فردی عاصی و خلافکار قلمداد شود که گاهی منجر به بازداشت شده که نوجوان سر از ندامتگاه و غیره درآورد. برای جلوگیری از این امر پدر و مادرها باید نه تنها با ویژگیها و خصوصیات نوجوانی آشنا باشند، بلکه شیوه ی برخورد با آنها را نیز بدانند. اطلاعاتی که در این سری از مقالات ارائه می شود، می تواند راهنمای مفیدی برای پدر و مادرها باشد.

چگونه می توان تشخیص داد که رفتار یک نوجوان طبیعی است و یا همراه با نوعی اختلال؟ البته تشخیص اینکه رفتارهای دوره ی نوجوانی طبیعی است یا غیر طبیعی بسیار مشکل است، برای اینکه علیرغم وجود رفتارهای بسیار شایع در دوره ی نوجوانی با این حال هر نوجوانی منحصر بفرد است و تمام نوجوانان ویژگی های شخصی، عادات خاص، توانایی ها و نقاط ضعف خاص خود را دارند. اگر چه تعریف دقیق و واقعی از آنچه را که به عنوان رفتارهای طبیعی نامیده می شود، نداریم، با این حال می دانیم و انتظار داریم که نوجوانان باید به روش خاصی رفتار نمایند. البته این نوع رفتارها مغایر با رفتارهای خاصی است که شما در تلویزیون می بینید. در واقع بسیاری از نوجوانان این دوره را بدون داشتن مشکلات عمده پشت سر می گذارند.

در دوره ی نوجوانی تغییرات بسیار شگرف و عظیم جسمانی، هیجانی، ذهنی و اجتماعی اتفاق می افتد. برای بعضی از نوجوانان این تغییرات بسیار حساس و بحرانی است، در حالیکه برای بعضی دیگر، این تغییرات آهسته و آرام انجام می پذیرد. در جریان گذر از دوره ی نوجوانی به بزرگسالی، آنها درمی یابند، کیستند، چه می خواهند، با چه کسانی می خواهند ارتباط داشته باشند، و چگونه می خواهند آینده خود را رقم بزنند. هر قدر شما شناخت بهتر و بیشتری از رفتارهای طبیعی و سالم دوره نوجوانی داشته باشید، به همان اندازه بهتر قادر خواهید بود که رفتارهای مشکل ساز را تشخیص بدهید.

 

تغییرات در دوره ی نوجوانی

نوجوانان هیجان های بسیار تند و آتشین دارند. تغییرات هیجانی نوجوانان خیلی سریع تر از دوران کودکی و حتی بزرگسالی است. این نوع تغییرات به احتمال قوی نتیجه ی تغییرات سریع رشدی ست که در مغز نوجوانان انجام می پذیرد. این امر بدین علت است که هنوز بین قسمتی از مغز که هیجانات را کنترل می کند با قسمتی که رفتارهای فرد را تحت کنترل دارد، ارتباط کاملی برقرار نشده است. بنابراین ممکن است نوجوانان احساس کنند که در توده ای از احساسات خود غرق شده اند. وقتی نوجوانان در مقابل سئوالات یا انتظارات شما عکس العمل های تند و شدیدی از خود بروز می دهند، تعجب نکنید، زیرا آنها نمی توانند به خوبی هیجان و عواطف شما را درک کنند و فکر می کنند که شما عصبانی و خشمگین هستید، که در واقع این طور نیست. اغلب گفته می شود که نوجوانان بیش از اندازه مضطرب، تنها و خجالتی هستند. این امر زمانی بیشتر به چشم می خورد که نوجوان از لحاظ پیشرفت تحصیلی ضعیف باشد و نتواند با دوستان خود روابط خوبی داشته باشد یا اینکه باعث به وجود آمدن مشکلاتی در خانواده باشد.

نقش دوستان در دوره ی نوجوانی بسیار مهم و اساسی است. نوجوانان سعی می کنند که بیشتر اوقات خود را با دوستان سپری کنند. نوجوانان دختر اسرار و رازهای خود را با همدیگر در میان می گذارند. دوستان در شناسایی هویت نقش حساسی دارند و با کمک آنهاست که نوجوان می تواند هویت خودرا بشناسد. نوجوانان تحت تاثیر عقاید، باورها و گرایشات دوستان خود قرار می گیرند. به طوری که در گروهها و تشکلهای خاصی عضو می شوند. بنابراین اگر چنانکه نوجوان شما به فعالیتهای ورزشی، تحصیلی یا سایر فعالیت های اجتماعی علاقه داشته باشد، بسیار مفید و سودمند است، ولی اگر نوجوان شما خلافکار، متمرد، گریزان از مدرسه، مستعد استفاده از الکل، استفاده از مواد مخدر و به طور افراطی با جنس مخالف رابطه داشته باشد، آن وقت شما باید نگران نوجوان خود باشید. نوجوانان علی رغم اینکه دوست ندارند در ملاء عام وابستگی خودرا به پدر و مادر نشان بدهند، ولی شدیداً به آنها وابسته هستند. نوجوانان در دوره ی نوجوانی دستخوش تغییرات جسمانی بسیار شگرفی می شوند که این امر باعث به وجود آمدن احساساتی مبنی بر تزلزل و ناشی گری و زمختی می شود. در این دوره پسرها قد می کشند و بعضی از آنها همانند یک مرد می شوند. دخترها از اینکه می بینند چاق شده اند و نشانه های بلوغ در آنها به وجود آمده وحشت زده می شوند و آنهایی که زودتر از موقع بالغ می شوند، به علت بزرگ شدن سینه هایشان ممکن است کمرو و خجالتی بشوند. سایر تغییرات طبیعی و عادی جسمانی از قبیل وجود جوش ها در صورت، رویش مو در اطراف آلت تناسلی و آغاز دوره ی پریود باعث خجالت و شرم آنها می شود. در این دوره نوجوان فکر می کند که همه ی مردم در مورد رفتار آنها فکر کرده و قضاوت می کنند. آنها فکر می کنند که منحصر بفرد بوده و هیچ کس قبلاً این چنین نبوده و چنین احساس و وضعیتی را نداشته است، و آنها غیر قابل کنترل و فنا ناپذیر می باشند.

رشد تفکر انتزاعی و مجرد در نوجوانان باعث می شود که آنها دیگر به صورت سیاه یا سفید، غلط و درست فکر نکنند. آنها به عدالت و انصاف اهمیت زیاد می دهند، مخصوصاً زمانی که واقعه ای در مورد خود آنها اتفاق می افتد. نوجوانان این جریان را زمانی نشان می دهند که از طرف پدر و مادر محدودیت ها، اصول و قوانینی به مرحله ی اجرا گذاشته می شود، ولی حالا دیگر نوجوان شما با منطق در مقابل شما می ایستد و شما نمی توانید بگویید که “همان است که گفتم”. نوجوان از شما انتظار دارد که وقتی موضوعی را مطرح می کنید همه ی جوانب را در نظر بگیرید و همه چیز را بخوبی تشریح نمایید. در ضمن وقتی شما در مورد مضرات مشروب خواری صحبت می کنید و بعد شام بطری شراب را روی میز قرار می دهید، نوجوان به آن اشاره می کند و می گوید “این همان مضراتی است که می گفتید؟”. اگر چه نوجوانان ممکن است به ظاهر مخالف و سرکش به نظر برسند، اما بیشتر وقت ها آنها فقط می خواهند چیزهای جدیدی را که یاد گرفته اند، نشان بدهند و برای نشان دادن دانش جدید خود جایی مناسب تر و بهتر از خانه نمی یابند.

یکی از جنبه های بسیار مهمی که باعث می شود نوجوانان مستقل شوند و خود را از پدر و مادر کنار بکشند این است که می خواهند زندگی خصوصی خاص خودشان را داشته باشند. به عنوان مثال، صحبت های تلفنی نوجوانان اغلب به صورت نجوا است یا وقتی شما وارد اتاق آنها می شوید صفحه کامپیوتر یک دفعه خاموش شده یا تعویض می شود، یا نوع لحن صحبت با دوستانشان تغییر می یابد. کودکان دیروزی که برای گفتن وقایع روزانه به پدر و مادرشان لحظه شماری می کردند، حالا به عنوان نوجوان امروزی در مقابل سئوالات مستقیم شما فقط با یک کلمه بله یا خیر جواب می دهد. و اگر شما نوجوان را بیشتر تحت فشار قرار بدهید و توضیح بخواهید، می گوید که مگر شما عضو سازمان جاسوسی هستید. آنها با بستن در و ماندن در اتاق خود ساعت ها خود را از دیگران و خانواده مخفی می کنند و وقتی لباس عوض می کنند به هیچ وجه دوست ندارند کسی وارد اتاق آنها بشود و آنها را ببیند. آنها به هیچ وجه دوست ندارند کسی حتی شما تغییرات جسمانی آنها را ببیند.

 

نوجوان امروزی و مدرن

نوجوان مدرن و امروزی برای گذر از دوران کودکی به بزرگسالی هم می ترسد و هم سردرگم است و این امر می تواند متاثر از عوامل زیر باشد:

مشاهده ی و شنیدن موسیقی های مملو از رفتارهای جنسی، انواع سی دی ها، فیلم ها، بازی های کامپیوتری، مشروبات الکلی، مواد مخدر، تهدیدهای تروریستی، روابط جنسی اینترنتی، تحت آزار و اذیت دوستان و همسالان قرار گرفتن، وجود اسلحه ی گرم و خودکشی .

ـ در معرض خطر ابتلا به بیماری های مقاربتی، آبستنی های ناخواسته، تصادفات رانندگی و رژیم غذایی.

ـ رویارویی با طلاق و جدایی و ازدواج مجدد والدین، معتاد بودن یکی از اعضای خانواده، خشونت، تجاوز و جدایی از فرد مورد علاقه .

نوجوانانی که دارای رفتارهای زیر می باشند نیاز به کمک های تخصصی و حرفه ای خاص دارند و پدر و مادرها باید دقت کرده و مراقب رفتارهای غیرعادی نوجوانان خود باشند. به عنوان مثال، به طور افراطی خلق و خوی بد داشتن، غمگینی و افسردگی زیاد و متوالی، بی قراری و آشفتگی های زیاد و متوالی، نگرانی و اضطراب بیش از اندازه، بد دهنی، دشمنی و کج خلقی، تغییرات ناگهانی شخصیتی، صحبت کردن در مورد خودکشی و مردن (حتی به شوخی). وابستگی بیش از اندازه به پدر و مادر، کج رفتاری ها و مخالفت های افراطی، نفرت و انزجار از یکی از والدین. طرد شدگی و انزوای اجتماعی، طرد شدن و دور بودن از دوستان، تغییر دادن ناگهانی دوستان و همسالان، امتناع و بی میلی نسبت به آشنا شدن شما با دوستان شان. لاغری و چاقی قابل ملاحظه، حساسیت نشان دادن بیش از اندازه به وزن و شکل بدن خود، داشتن مشکلات خواب، آسیب و صدمه رساندن به بازو و پاهای خود. افت ناگهانی تحصیلی یا پیشرفت تحصیلی ضعیف، بی توجهی و لاقیدی، افکار خشک و غیر قابل انعطاف، داشتن افکار عجیب و غریب، از دست دادن علاقه و رغبت به فعالیت هایی که قبلاً از آنها لذت می بردند، اتلاف وقت بیش از اندازه در یک فعالیت بخصوص، غیبت های مکرر از مدرسه، نشانه هایی مبنی بر استفاده از مشروبات الکلی، مواد مخدر و دخانیات، داشتن روابط جنسی افراطی و مخاطره آمیز و تغییر دادن مکرر دوست جنسی مخالف. فرار کردن از خانه ، جنگ و دعوا و پرخاشگری های جسمانی .

بسیاری از پدر و مادرها معتقد هستند که آنها باعث به وجود آمدن مشکلاتی برای نوجوانان خود شده اند. به عنوان مثال، بعضی از پدر و مادرها می گویند که اگر آنها طلاق نگرفته بودند، اگر آنها مجبور نبودند که بیش از اندازه برای جدایی صبر کنند، اگر آنها ازدواج مجدد داشتند و غیره…این نوع اگرها پایان ناپذیر بوده و ممکن است هرکدام از آنها زندگی را به شکل دیگری تغییر دهد. بنابراین ما نمی توانیم این اگرها را کنترل کنیم. ممکن است آنها ریشه ی اصلی مشکلات نوجوان شما نباشد. به طور خلاصه باید بگویم، موارد و راه حل هایی که دراین سری از مطالب مورد بررسی قرارگرفته اند، به طور کلی نتیجه ی ترکیب پیچیده ی بسیاری از علل و عوامل است، از جمله:

ـ عوامل ژنتیکی و سایر آمادگی های زیستی

ـ چگونگی عکس العمل نشان دادن به استرس آورهای محیطی و اجتماعی

ـ توانایی های خاص و مهارت های انطباقی نوجوانان

بسیاری از شرایط رفتاری و هیجانی در بسیاری از افراد خانواده دیده می شود. به عبارت دیگر، چنین شرایطی در خانواده همچنان وجود داشته است. بنابراین، احتمال خیلی زیادی وجود دارد که نوجوانان همان شرایط را در خود ایجاد کرده و رشد بدهند. البته این امر صد درصد و به طور تضمینی نیست. سایر عوامل زیستی که نوجوان را بیشتر مستعد می کند، مربوط به چگونگی رشد مغز در دوران خردسالی و کودکی است. به عنوان مثال ، عوامل موثر در دوران بارداری و چگونگی تولد، در این زمینه بسیار مهم و اساسی هستند.

استرس و فشارهای وارده از منابع مختلف از جمله آزار و اذیت در مدرسه، زندگی در یک خانواده پر از عقده و تضاد و هرج و مرج، تحت تجاوز جنسی و جسمی قرار گرفتن، نادیده گرفته شدن، زندگی با پدر و مادر معتاد، بیمار روانی و جسمی یا آسیب دیده و معلول، پدر و مادر جدا شده از هم، شاهد قتل و جنایت بودن، نقل مکان و تغییر محل زندگی به طور مکرر، زندگی در مناطق محروم و فقیر، زندگی با همسایگان خشن و مشکل ساز، معلول بودن و ناتوانی جسمی و از دست دادن یکی از اعضای خانواده.

نوجوانان به طور متفاوتی به عوامل استرس زا عکس العمل نشان می دهند. بعضی از نوجوانان در مقابل عوامل استرس زای شدید، بدون اینکه مشکل قابل ملاحظه ای به وجود بیاورند، مقاومت می کنند. در حالیکه بعضی دیگر از نوجوانان در مقابل عوامل استرس زای جزیی، عکس العمل های بسیار شدید از خود بروز می دهند. در ضمن باید بگویم، عکس العمل اکثریت نوجوانان، بین این دو گروه قرار می گیرد. وقتی نوجوانان از مهارت های اجتماعی، هوشی و توانایی های انطباقی بالایی برخوردار شوند، آسان تر می توانند با وقایع منفی زندگی مدارا کنند و در مقابل آنها، بدون اینکه مشکلات رفتاری و هیجانی خاصی به وجود بیاورند، سخت و استوار مقاومت کنند، البته حمایت های خانواده و جامعه، دوستان و مدرسه نیز می توانند همین نقش را بازی کنند.

پدر و مادری می گوید فرزند ما خلق و خوی بسیار افراطی و عجیب و غریب دارد و در خانه ما هر چیز کوچکی به صورت یک مسئله ی بزرگ در می آید. آیا ما باید در مورد این وضعیت نگران باشیم؟

در پاسخ این سئوال باید بگویم که نوجوانان به طور مکرر دستخوش تغییرات خلقی بسیار شدیدی می شوند. این تغییرات چه به صورت مثبت و چه به صورت منفی، ناگهانی و شدید است. همه ی نوجوانان احساس خوشحالی، غمگینی، خشم، ترس، ناامیدی، یأس، بی قراری و برانگیختگی می کنند، گاهی همه ی این احساس ها در یک روز اتفاق می افتند. با این حال این احساس ها به قدری شدید می شوند که نوجوان به طور کلی کنترل خود را از دست می دهد و همین امر باعث به هم خوردن روابط نوجوان با دوستان، خانواده، اختلال در عملکرد مدرسه و به وجود آمدن مشکلات عمده می شود. البته ناگفته نماند که این دوره خیلی سریع سپری می شود و نوجوان می تواند دوباره به حالت عادی خود برگردد. ما زمانی باید نگران این نوع احساس های شدید باشیم که اولاً شدت آنها به قدری قوی باشند که تحت کنترل قرار نگیرند، ثانیاً برای مدت طولانی، به عنوان مثال، چند هفته یا چند ماه طول کشد.

* سیاوش جمالفر، روان شناس و عضو جامعه روانکاوی انگلستان است.