ایران در رتبه دوم نقض آزادیهای هنری در سال ۲۰۱۵
گزارش سالانهی بنیاد موسیقی آزاد Freemuse در مورد سانسور و حمله به آزادی موسیقی
بنیاد موسیقی آزاد برای آزادی بیان در موسیقی فعال است و مرکز آن در دانمارک میباشد. البته در بررسیهای آماری افزون بر موسیقی هنرهای نوشتاری، تجسمی و … مورد توجه قرار میگیرد.
موسیقی آزاد در بسیاری از کشورهای جهان با فشارهای روزافزون روبرو است. در گزارش سالانهی بنیاد موسیقی آزاد، سانسور و در معرض خطر بودن آزادی هنر در بیش از هفتاد کشور جهان در سال ۲۰۱۵ جمعآوری و منتشر شده است.
بنیاد موسیقی آزاد پروندهی ۴۶۹ مورد سانسور و یورش به هنرمندان و نادیده گرفتن حقوق آنها در سال ۲۰۱۵ را جمعآوری کرده است. این رقم در مقایسه با سال ۲۰۱۴ افزایش هشتاد درصدی داشته است.
در حالیکه در مجمع عمومی سازمان ملل قرار بر این شد که همهی کشورها توجه بیشتری به اهمیت آزادی هنر داشته باشند، متأسفانه در سال پیش شاهد افزایش ۲۰ درصدی در کشتار، یورش، آدمربایی و تهدید هنرمندان بودهایم. همین آمار نشان میدهد که سانسور هنر ۲۲۴ درصد رشد داشته است.
افزایش نگران کننده را تا حدودی میتوان با این حقیقت توصیف کرد که بنیاد موسیقی آزاد و سازمانهای همکار توانستهاند سیستم مستند کردن خشونت علیه هنر و هنرمندان را بهبود بخشند و از سوی دیگر شبکهی ارتباطی خود را گسترش دادهاند. واقعیت دیگر در مورد هنر و موسیقی آزاد این است که این روزها توجه بیشتری به موضوع هنر و هنرمندان میشود. با این حال، تحولات به کندی پیش میرود و نقض آزادی هنری به تدریج در کشورهای مختلف گزارش میشود. بدیهی است در کشورهایی که ناآگاهی، ثبت خشونت، ارادهی سیاسی و ظرفیت گزارشگری کم است، گزارش آماری خشونت علیه هنر، هنرمند و موسیقی آزاد نیز حرکتی کند دارد.
در سال ۲۰۱۵، چین ۱۴۶ مورد خشونت علیه هنرمندان داشته است. در مورد سانسور علیه آزادیهای هنری، ۱۲۶ پرونده در چین تشکیل شده است. این آمار براساس گزارشهایی که دولت چین به طور رسمی اعلام کرده است تهیه شده؛ انتشار لیست سیاه ۱۲۰ آهنگ و ترانه در آگوست ۲۰۱۵، مشتی است نمونهی خروار. بجز موضوع سانسور، بنیاد موسیقی آزاد، گزارش کرده که چین در صدر لیستی است که حاکی از ۲۰ پرونده علیه هنرمندان است.
ایران با ۱۶ پرونده در پلهی دوم و روسیه با ۱۵ پرونده در ردیف سوم و سه کشور برونی، سوریه و ترکیه هر یک با ده پرونده نقض آزادی هنری در رتبهی چهارم خشونت و نقض آزادی هنری قرار دارند.
توجه گزارش بنیاد موسیقی آزاد، معطوف است به موسیقی، هنرهای تجسمی، سینما، فیلم، تئاتر، ادبیات داستانی و رقص. این گزارش و آمارها مربوط است به کسانی که در سال پیش مورد یورش قرار گرفتهاند، کشته شدهاند، ربوده شدهاند، اعدام شدهاند، زندانی شدهاند و شکنجه. گزارش مزبورهمچنین یورش به مکان برگزاری برنامههای هنری، سانسور تولیدات هنری و رویدادهای هنری را هم پوشش داده است.
این گزارش نمیتواند همهی خشونتها و نقض آزادی هنری را پوشش دهد، اما در عین حال بخشهایی دارد که هرگز هیچ سازمان دولتی یا غیردولتی گزارشی در آن موارد تهیه نکرده است. نمونه این کم کاری؛ هیچ گزارش آماری در مورد سانسور فیلم در دسترس نیست: صنعت جهانی فیلم مسئولیت خود برای تهیه گزارش آماری در مورد فیلم؛ چه آنهایی که به خاطر سانسور در مرحله پیشا تولید متوقف میشوند یا فیلمهایی که پس از تولید از نمایش آنها جلوگیری میشود، را نادیده میگیرد. افزون بر این، در واقع تهیه آمار در مورد خودسانسوری هنرمندان هم ناممکن است؛ چه زمانی که تحت فشارهای سیاسی و اجتماعی هستند تا از بیان خود در قالب هنر خودداری کنند یا باید برای رهایی از مجازات، چنان عمل کنند که میل باطنیشان نیست. آنها به این ترتیب از جنجال و مجازات فردی نجات پیدا میکنند.
سال ۲۰۱۵: نقض حقوق هنرمندان چگونه بود
در بیشتر کشورها نقض آزادیهای هنری و سانسور هنر و هنرمند ناشی از انگیزههای سیاسی است، اما در سال ۲۰۱۵ انگیزههای دینی هم به این مجموعه افزوده شد و آمار نشان میدهد که هر روز فشارهای دینی بیشتر از روز پیش میشوند. واقعهی ۱۳ نوامبر ۲۰۱۵ در پاریس نشان دشمنی دین است با هنر موسیقی. حملهی مردان مسلح داعش به کنسرت موسیقی راک در پاریس موجب کشته شدن ۸۹ نفر و زخمی شدن بیش از صد نفر شد. این حمله تروریستی موجی از ترس و هراس را در سراسر جهان پراکند و تا یک هفته بیشتر برنامههای رقص و آواز متوقف بودند. فرض بر این است که بر اساس بیانیههای بینالمللی، دسترسی به هنر و آفرینشهای هنری باید فارغ از ترس و هراس باشد، اما این پنداشت با توجه به حملههای تروریستهای مذهبی به موزه، کنسرت و سالنهای رقص، با علامت پرسش روبرو است که آیا همراه شدن با هنرمندان آزاد است یا جرم؟ حمله وحشیانه تروریستی پاریس با انگیزه دینی چند ساعت پس از برگزاری سمینار یونسکو رخ داد؛ بیشتر هنرمندان شرکت کننده در این سمینار گله داشتند که آزادی بیان در هنر باوجود صراحت بیانیه جهانی حقوق بشر و موافقتنامههای بینالمللی مدام نقض میشود و جهانیان هم سکوت اختیار کرده و چشم بر این کردار غیرانسانی بستهاند. به همین سبب نمایندهی بنیاد موسیقی آزاد میگوید؛ تنها بیانیهی سازمان ملل یا توافقنامههای بینالمللی نمیتوانند آزادی هنر را تضمین کنند، برای حفاظت از آزادی هنری نیاز به ارادهی جمعی است و کنش مدام برای جلوگیری از سانسور هنر. براساس پژوهشهای بنیاد موسیقی آزاد کشورهای بسیاری کنوانسیونهای جهانی را زیر پا میگذارند و حتا ارزشی برای بیانیه جهانی حقوق بشر هم قائل نیستند. در کشورهایی که دینباوری رواج دارد، با نام دین و خدا نیروهای موسوم به سرخود وابسته به نیروهای سیاسی و دینی، و شبهنظامیان به هنرمندان و برنامههای هنری یورش میبرند، هنرمندان را دستگیر و زندانی و گاه محکوم به اعدام میکنند.
در کشورهای هند و بنگلادش، پشتیبانان پشت پردهی یورش به هنرمندان، رهبران بنیادگرای دینی هستند. در روسیه ارتودوکسهای عقبمانده در آمیختگی با سیاستمداران ارتجاعی، برای پیشبرد اهداف شوم خود، با نام خدا و حفظ امنیت ملی، هنر را مورد یورش قرار میدهند و حق آزادی بیان را نقض میکنند.
ارائه آمار دقیقی در مورد این که چند هنرمند یا برنامهی هنری تحت تأثیر سانسور هنر قرار داشتهاند، ناممکن است. اما به یقین میتوان گفت: میلیونها نفر تحت تأثیر تهدیدهای شبهنظامیان وابسته به دستگاه دین و قدرت، از دسترسی به آفرینشهای هنری و دیدار هنرمندان بازماندهاند. یعنی با سانسور غیرمستقیم، هم هنرمند را گوشه نشین میکنند و هم مانع میشوند علاقمندان به هنر از آفرینشهای هنری لذت ببرند.
گزارش سانسور و یورش به آزادی هنر در کشورهای مختلف
این گزارش سانسور هنر و یورش به موسیقی را در کشورهای مختلف جهان از جمله: ایران، عربستانسعودی، چین، روسیه، کرهشمالی، ترکیه، سوریه، مصر، بروندی، اتیوپی و … به طور خلاصه آورده است که در اینجا تنها به بخش ایران اکتفا میشود و برای کسانی که علاقمندند بیشتر بخوانند آدرس بنیاد موسیقی آزاد را در پایان همین گزارش میآورم تا بتوانند با مراجعه به آن متن کامل را مطالعه کنند.
ایران هنوز هم به نقض کنوانسیون جهانی حقوق بشر برای آزادی بیان ادامه میدهد. این موضوع به طور مکرر در بیانیههای شورای حقوق بشر سازمان ملل ذکر شده است. نقض حقوق اولیه انسانی موجب صدمه خوردن به نیروی خلاق میشود. افزون بر این؛ نقض حقوق زنان و کودکان، تبعیض حقوق جنسیتی، تبعیض ویژه علیه هنرمندان زن، صدور حکمهای زندان، شکنجه به صورت شلاق و زندانهای بلندمدت، در دستور روز دستگاههای قضایی ایران قرار دارد.
در ایران سه هنرمند به خاطر اجرای موسیقی زیرزمینی محکوم به شش سال زندان شدهاند. ممنوعالصدا شدن، یا ممنوعالتصویر شدن نیز برآمد خشونت علیه هنر است. هنرمندان ایرانی به ویژه زنان هنرمند باید بار سنگین سانسور، خودسانسوری و فشارهای ناشی از تبعیض را بر دوش بکشند. پدیدهی سانسور هنر و هنرمند، موجب شده بخشی از هنرمندان ایرانی فرار را بر قرار ترجیح دهند و پا در جادهی مهاجرت اجباری بگذارند که گام زدن است در تونلی تاریک و گاه بیانتها.
به گزارش رادیو فردا: شعبه ۵۴ دادگاه تجدیدنظر تهران احکام زندان علیه مهدی رجبیان و یوسف عمادی؛ آهنگساز و حسین رجبیان؛ فیلمساز را تایید کرد.
بر اساس گزارش رسانههای فعال در حوزه حقوق بشر از جمله هرانا و وبسایت «حقوق بشر در ایران»، هر کدام از این سه هنرمند در دادگاه تجدیدنظر به سه سال حبس تعزیری و سه سال حبس تعلیقی و پرداخت ۲۰ میلیون تومان جریمه محکوم شدهاند.
این گزارشها همچنین عنوان میکند که احکام زندان مهدی و حسین رجبیان و یوسف عمادی به واحد اجرای احکام دادسرای زندان اوین ارسال شده است.
سه هنرمند یادشده پیش از این در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مقیسه به اتهام «توهین به مقدسات» و «تبلیغ علیه نظام» محاکمه و هر کدام به شش سال حبس تعزیری و ۲۰ میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شده بودند.
این حکم معطوف به فعالیت آنها در وبسایت برگموزیک است، وبسایتی که مهدی رجبیان، نوازنده سهتار، آن را بنیان گذاشته و به انتشار موسیقی آلترناتیو اهتمام داشته است.
به گفته منابع مطلع از این پرونده، در دادگاه ادعا شده که این سه «با انتشار موسیقیهای زیرزمینی قصد ترویج بیاعتنایی به مقدسات» را داشتهاند، اما نهادهای حقوق بشری همچون سازمان عفو بینالملل در بیانیههای خود ضمن اعتراض به نحوه محاکمه این سه هنرمند تاکید داشتهاند که آنها به خاطر فعالیت هنری خود به حبس محکوم شدهاند و اگر زندانی شوند، زندانی عقیدتی به حساب خواهند آمد.
مهدی و حسین رجبیان و یوسف عمادی مهر ماه ۱۳۹۲ بازداشت شدند و اکنون هر کدام آنها با قید وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی آزاد هستند.
صدور حکم زندان علیه آنها واکنش نهادهای بینالمللی متعددی را به دنبال داشته، از جمله انجمن دفاع از آزادی بیان در موسیقی (فری میوز)، انجمن جهانی قلم، انجمن آهنگسازان و ترانهسرایان اروپا و شورای هنرمندان اروپا.
* عباس شکری دارای دکترا در رشته ی “ارتباطات و روزنامه نگاری”، پژوهشگر خبرگزاری نروژ، نویسنده و مترجم آزاد و از همکاران تحریریه شهروند در اروپا است.
Abbasshokri @gmail.com