Alain Gresh
در فردای اعلام آتش بس در سوریه توسط روسای جمهوری روسیه و آمریکا، ولادیمیر پوتین و باراک اوباما، فضایی تب آلود به چشم می خورد. این آتش بس که در نیمه شب شنبه ۲۷ فوریه برقرار شد، در حال حاضر به طور نسبی رعایت شده و شورای امنیت سازمان ملل نیز آن را تائید کرده است. به خلاف بدگمانی ای که در غرب به چشم می خورد، در اینجا، بدون خوشبینی مبالغه آمیز، گرایش به این باور است که چنان که رئیس جمهوری روسیه گفته: «در متوقف کردن حمام خون، گامی واقعی به پیش باشد.»
ساختمان با ابهت «استالینی» در مرکز مسکو، که برجی بلند برآن مشرف است، مقر وزارت امور خارجه است. صبح آن روز صدها کارمند با شتاب رهسپار محل کار خود هستند. میخائیل بوگدانف، معاون وزیر امورخارجه، که به خوبی به زبان عربی تسلط دارد، گفتگوهایی را مطرح می کند که در همان روز ولادیمیر پوتین با همتایان خود در سراسر جهان، در درجه اول روسای کشورهای سوریه، ایران، عربستان سعودی، نخست وزیر اسرائیل و همه کسانی که کم یا بیش به پرونده سوریه علاقه دارند داشته است. بوگدانف پیشتر در تل آویو و قاهره سفیر بوده و چندین بار نیز این سمت را در دمشق داشته است. او از اکتبر ۲۰۱۴ نماینده ویژه رییس جمهوری روسیه در خاورنزدیک و آفریقا است.
به نظر او همه چیز روشن است: «برای بحران سوریه راه حل نظامی وجود ندارد»، ولی می افزاید: «ما نمی خواهیم مسایل را آسان تر از آنچه که هست وانمود کنیم؛ نیروهای بسیاری در داخل و خارج از سوریه مخالف این روند هستند و برکنار رفتن زودرس بشار اسد اصرار می ورزند، اما نباید عواقب این راهبرد در لیبی و عراق را از یاد ببریم.» بوگدانف، اولویت نه فقط سیاسی را به هماهنگی با ایالات متحده می دهد: یک مرکز مشترک جمع آوری داده ها برای پیگیری
آتش بس تشکیل خواهد شد تا هدف های نظامی «قابل قبول» را مشخص نموده و «گروه های تروریستی» را شناسایی کند.
یکی از کارشناسان مسایل خاورنزدیک که می خواهد ناشناس بماند می گوید: «ما از مداخله شخص پوتین متعجب شدیم. او دادن امتیازهایی، به ویژه این که فقط سازمان حکومت اسلامی (داعش) و جبهه النصره تروریستی شناخته شوند را پذیرفت»، درحالی که، پیش از آن مسکو خواستار آن بود که این برچسب به گروه هایی دیگر نیز زده شود. همین منبع تاکید می کند که: «حتی نظامیان ما، که از موفقیت های هفته های اخیر غره بودند، غافلگیر شدند.»
اگر گروه هایی مانند احرارالشام یا جیش الاسلام، که درکنار جبهه النصره می جنگند، آتش بس را بپذیرند، چه رخ خواهد داد؟ بوگدانف پاسخ می دهد: «ما درباره سخنان و نیات آنها مطالعه خواهیم کرد» و با این حال یادآوری می کند که مسکو حضور محمد الوش، رهبر جیش الاسلام – برادر ظهران الوش، رهبر پیشین گروه که در یک بمباران روسیه کشته شد – را در مذاکرات اخیر ژنو پذیرفته است.
ترازنامه مثبت مسکو
در مسکو، باور بر این است که تصمیم پائیز ۲۰۱۵ جهت مداخله نظامی نقشی قاطع در گشودن صفحه ای تازه و پرهیز از تکرار سناریوی لیبی داشته که روسیه از آن مثل لولوی سرخرمن استفاده می کند. این تصمیم که در سپتامبر توسط شخص پوتین گرفته شد، رابطه نیروها در میدان را وارونه کرد، اگرچه درآغاز به مقاومت هایی غیرمنتظره نیز برخورد کرد. یکی از رهبران بلند مرتبه حزب الله که در دسامبر ۲۰۱۵ با او در بیروت دیدار کردیم، این امر را تائید می کند: «روس ها فکر می کردند به سرعت به موفقیت های مهمی دست یابند ولی دراین کار موفق نشدند. روس ها در رویارویی با مشکلات پیش بینی نشده، عدم توانایی ارتش سوریه در بهره گیری از پوشش هوایی و داشتن روحیه، تصمیم به افزایش بمباران ها، بدون نگرانی از سرنوشت مردم غیرنظامی، گرفتند. از اواخر دسامبر وضعیت دگرگون شد و ارتش سوریه که توسط ایشان تجدید سازماندهی شده بود، به سوی حلب پیش رفت.»(۱)
ترازنامه انسانی این کارزار فاجعه آمیز بود، با این حال روس ها به نتایجی که انتظار داشتند دست یافتند. آنها خود را به عنوان مخاطب غیرقابل چشم پوشی در بحران به ایالات متحده تحمیل کردند و از نقش ایرانی ها پیشی گرفتند. آنها به رژیم سوریه استحکام بخشیدند و به آن امکان دادند که در مذاکرات آینده با وضعیتی بهتر حضور یابد. آنها مدرن ترین سلاح های خود از جمله جنگنده های اس یو ۳۵ اس، تانک های تی- ۹۰ و موشک های دوربرد پرتاب شده از دریای مازندران را آزمایش کردند. هزینه این کارزار به طور نسبی محدود مانده است ـ حدود ۳ میلیارد دلار پیش بینی شده برای سال ۲۰۱۶ از بودجه نظامی ۴۴ میلیارد دلاری. (۲) همچنین، روسیه توانست یک پایگاه نظامی مدرن در لاذقیه مستقر کند که پس از پایان اتحاد با مصر، نخستین پایگاه دایمی آن در منطقه است. (۳( و سرانجام دمشق را واداشت که به تجدید سازمان ارتش بپردازد، زیرا فکر می کند شاید فردا می باید به عنوان ستون فقرات حکومت سوریه به هرقیمتی حافظ یک پارچگی کشور باشد. در اینجا تاکید براین است که هرگونه راه حل سیاسی می باید برمبنای پرهیز از اقداماتی که واشنگتن در سال ۲۰۰۳ در عراق انجام داده، یعنی انحلال ارتش و حزب بعث، باشد. بوگدانف می افزاید: «و این بار آمریکایی ها با ما موافق هستند.»
«حرکات بد» رهبران سوریه
برای این مرحله از آتش بس دو تعبیر می توان داشت: خاک پاشیدن به چشم غربی ها برای به اشتباه انداختن ایشان و امکان پیشروی های دیگر به سوی بازپس گیری سراسر سوریه توسط بشار اسد؛ یا بیان اراده روسیه برای رفتن به سوی یک توافق مصالحه آمیز سیاسی.
هنگام برگزاری یک کنفرانس سازماندهی شده توسط مرکز «والدای» در مسکو در ۲۶ و ۲۷ فوریه، که شماری از کارشناسان روس و خارجی خاور نزدیک را گردآورده بود، دیدگاه هایی متفاوت، از جمله ازجانب روس ها، شنیده شد. یک سفیر پیشین، تصویری ستایش آمیز از رئیس جمهوری سوریه ارایه و تاکید کرد که او به آسانی مجددا انتخاب خواهد شد و کشور را درآینده رهبری خواهد کرد. با این وصف، به نظر نمی آید که این موضع رسمی روسیه، که بسیار «محتاطانه تر» است باشد. یک مقام رسمی از بیم خود در مورد «حرکات بد» دولت دمشق سخن گفت. یک رویداد اخیر حال و هوای گاه تنش آلود بین دو متحد را نشان می دهد. درپی اظهارات اسد مبنی بر این که هدفش بازپس گیری تمام قلمرو سوریه است، ویتالی چورکین، نماینده روسیه در سازمان ملل در ۱۸ فوریه پاسخ داد: «ما در این بحران از نظر سیاسی، دیپلوماتیک و نظامی خیلی جدی سرمایه گذاری کرده ایم. ازاین رو، می خواهیم که بشار اسد این را در نظر داشته باشد» و در ۲۴ فوریه، سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه ماریا زاخارووا در پی اعلام مقامات سوریه در مورد برگزاری انتخابات پارلمانی در ۱۳ آوریل، گفت که مسکو اصرار دارد که در روندی سیاسی برمبنای یک قانون اساسی جدید انتخابات برگزار شود.
سردادن فریاد پیروزی در دستور کار مسکو نیست. بی گمان، ارتش سوریه موفقیت هایی داشته، اما اینها به بهای ویرانگری هایی گسترده بوده است. حتی با این فرض که بشار اسد بتواند سراسر کشور را بازپس گیرد ـ چیزی که احتمالش کم است، و روس ها از افتادن در چاه آن سرباز می زنند ـ ، هزینه های بازسازی، که صدها میلیارد دلار برآورد می شود، را چه کسی خواهد پرداخت؟ از اول اکتبر، پوتین در سخنان خود خطاب به دولت برای توضیح تعهد خود در سوریه تاکید کرد که: «ما به هیچ وجه قصد نداریم که به طور عمیق دردرگیری مداخله کنیم (…) مابرای مدتی محدود و تا زمانی که ارتش سوریه تهاجم ضد تروریستی خود را دنبال می کند به حمایت ازآن ادامه می دهیم.»
از سوی دیگر، مسکو نمی خواهد رشته های ارتباط خود با ایالات متحده و اتحادیه اروپا را قطع کند (تحریم های اعمال شده در پی بحران اوکراین بسیار سنگین است). روسیه این را نیز می داند که از سوی کشورهای بزرگ خلیج [فارس] به ویژه عربستان سعودی، که آن را به خاطر مداخله در یمن محکوم کرده، دچار انزوا شده و می کوشد راهی برای گفتگو با آن، به ویژه – ولی نه تنها – در مورد تثبیت بهای نفت بیابد. سفر آتی اعلام شده سلطان سلمان به مسکو و امضای یک قرارداد خرید اسلحه روسی مرتب به تعویق می افتد.
بدگمانی نسبت به تهران
در مورد ایران، اگرچه روابط روسیه با آن خوب است، اما یقینا «راهبردی» نیست و در مسکو پرسش هایی در مورد نیات تهران مطرح می شود. همان طور که رئیس جمهوری حسن روحانی در ۲۵ سپتامبر ۲۰۱۵، در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک در برابر رسانه های آمریکایی می گفت: «در جنگ علیه تروریسم، ائتلافی بین ایران و روسیه وجود ندارد.» یک روشنفکر ایرانی در همایش «والدای» یادآوری می کند که دکترین کشورش برپایه عدم مداخله قدرت های خارجی، از جمله روسیه، در امور کشورهای خلیج [فارس] است.
فیودور لوکیانف، سردبیر نشریه «روسیه در امور جهانی» توضیح روشن تری می دهد: «برای ما کنار رفتن اسد پذیرفتنی است، برای ایران چنین نیست.» او به نوبه خود، بر جنبه ای اساسی از تصمیم مداخله روسیه تاکید می کند: «از بهار سال ۲۰۱۵، ما گزارش های هشدار دهنده ای از سوی سرویس های اطلاعاتی خود در مورد عزیمت داوطلبانه روس ها و اهالی آسیای مرکزی برای پیوستن به داعش دریافت می کردیم.» شمار این افراد چندین هزارتن برآورد شده است. دیمیتری مدودف، نخست وزیر در اول اکتبر در تلویزیون «روسیه ۱» گفت: «ما می خواهیم مردم روسیه را در برابر تهدید تروریستی محافظت کنیم، زیرا بهتر این است که به جای داخل، با تروریسم در خارج از کشور مبارزه شود.» این استدلالی است که بسیاری از رهبران غربی از ۱۵ سال پیش آن را انجام می دهد، اما واقعیت تا حد زیادی آن را نفی می کند.
همه بر این باورند که آینده آتش بس وابسته به کنشگران محلی است و دیگر زمان آن نیست که دو ابرقدرت بتوانند به جای متحدان خود تصمیم بگیرند. شرکت «بثینه شعبان»، مشاور [سیاسی و رسانه ای] بشار اسد در همایش و توضیح او درمورد «توطئه بیگانه» علیه یک «کشور لائیک» و «عرب» خوشبینی برانگیز نیست. یکی از رهبران مهم یک حزب فلسطینی، مستقر در دمشق، که به مسکو سفر کرده، اذعان می کند که «دولت سوریه هرگز نخواسته مذاکره کند و همه گروه های مسلح را تروریست می داند و خواهان پیروزی مطلق است.» با این حال، او تاکید می کند که پس از دیدارهایش با مقامات رسمی روسیه، دریافته که آنها نمی خواهند کشورشان در باتلاق سوریه گرفتار شود.» یک تمدید ۵ ماهه، باز ۵ ماه دیگر و مداخله بی پایان.» جنگ افغانستان فراموش نشده و مسکو یادآوری می کند که هیچ نیروی [زمینی] به جبهه سوریه نفرستاده است.
تزار و سلطان
با آنکه عربستان سعودی به آتش بس پیوسته و اپوزیسیون سوریه را به آن کشانده، ترکیه دراین مورد آشکارا اکراه نشان می دهد. این کشور به ویژه خواهان آن است که حزب اتحاد دموکراتیک کرد (PYD) به عنوان یک سازمان تروریستی بیرون از دایره آتش بس شناخته شود. این درحالی است که ترکیه در حال حاضر بمباران مواضع کردها در شمال سوریه را متوقف کرده است. حزب اتحاد دموکراتیک کرد (PYD)، به نوبه خود اعلام کرده که آتش بس را رعایت می کند. این حزب تنها نیرویی است که در عین حال از حمایت ایالات متحده و روسیه برخوردار است و این امر، به تصدیق نماینده حزب در مسکو، موجب فشارهایی شده که حزب از پذیرش آنها سرباز می زند. ماه گذشته، یک دفتر «مدیریت مستقل» روژاوا، که توسط حزب در شمال سوریه مستقر شده، در پایتخت روسیه گشایش یافته و بر مشارکت کردها در کنفرانس ژنو که درآغاز ماه مارس برگزار می شود اصرار می ورزد.
وخامت روابط دوجانبه بین مسکو و آنکارا، پس از آن که ترکیه یک هواپیمای شکاری روسیه را در ۲۴ نوامبر ۲۰۱۵ ساقط کرد و از عذرخواهی به خاطر آن خودداری نمود، عاملی نگران کننده برای بی ثباتی است. درگیری به خاطر خصلت های رهبران دو کشور، ولادیمیر پوتین و رجب طیب اردوغان، که گاه به عنوان «تزار و سلطان» نامیده می شوند بالاگرفت. با این حال، در تمام دوران جنگ سرد، و حتی در سال های اولیه بحران سوریه، روابط دوجانبه بین دو کشور، به رغم اختلافات، حفظ شد. اکنون ناظر بالاگرفتن جدل لفظی آشکار بین این دو هستیم. پوتین تحریم هایی علیه واردات از ترکیه اعمال کرده و قویا به هم میهنان خود توصیه نموده که به این کشور سفر نکنند. البته، استثناهایی وجود دارد. برآورد می شود که سرمایه گذاری های ترکیه در بخش ساختمان و زیر ساخت ها در روسیه، به ویژه برای تدارک جام جهانی ۲۰۱۸ حدود ۱۶ میلیارد دلار است. با این همه، رگبار ناسزاگویی از دوسو جریان دارد و نمی گذارد که شرایط مساعد برای هماهنگی در سوریه پدید آید.
«برنامه جایگزین»
در فردای آتش بس، جان کری وزیر امور خارجه آمریکا، گفت که اگر این آتش بس شکست بخورد، می باید یک «برنامه جایگزین» برای آن درنظر گرفت ولی محتوا و حدود این برنامه را مشخص نکرد. این گفته در مسکو با سوء ظن روبرو شد و به تهدیدی غیرمستقیم برای بالاگرفتن بحران، شاید از راه کمک کارساز به «شورشیان» سوری، تعبیر گردید. با این حال، همه آگاهی دارند که اگر آتش بس و مذاکرات شکست بخورد، تشدید عملیات نظامی تنها راه حل جایگزین خواهد بود و مسکو می داند که، دراین شرایط، روسیه در معرض این خطر خواهد بود که بهایی سنگین بپردازد.
* این مقاله در سایت Orient XXI به چاپ رسیده است و برگردان فارسی آن در لوموند دیپلماتیک.
۱- Cédric Mas, « La situation en Syrie au 20 février 2016 », kurultay.fr
۲- Lire Julia Joffe, « Russians tighten belts for great cause », « Financial Times, 21 février 2016.
۳- Sur ce bilan, lire sur memri.org l’analyse du journaliste Pyetr Skorobogatyi parue le 22 janvier dans le magazine Expert