ایرانگردی

سپاه مغول سرزمین زیبای ایران را در قرن هفتم هجری، به خاک و خون می‌کشید. شهرهای خراسان و عراق که در آن روزگار گهواره دانش و بینش به حساب می‌آمدند، یکی پس از دیگری از پهنه روزگار محو می‌شدند. هفتصد سال می‌شد که چیزی به نام حکومت مرکزی و کشوری متحد در ایران وجود نداشت و ایرانیان ارتشی نداشتند که بتواند راه این سیل ویران‌گر را سد کند. خبرهای دهشت‌بار از گوشه‌گوشه ایران‌زمین می‌رسید و مردمی که توان مالی و روانی خود را از دست داده بودند به دنبال گریزگاهی می‌گشتند. در گوشه‌ای از این سرزمین که امروزه به نام کردستان می‌شناسیم، گروه کوچکی از مردم به جان‌پناهی دیرین امید بسته بودند. غاری که بارها، واپسین سنگر ایشان در برابر مهاجمان، بوده است: «اشکفت کرفتو»؛ که رسیدن به آن توان بالایی می‌خواست و ورود به آن شجاعت بسیار. در پناه همین پناهگاه بود که مردم آیین نیاکان خود را تا سده​ها حفظ کرده بودند.Keraftoo-S

مغولان خرافاتی بودند، از ورود به غار پرهیز داشتند و به هنگام رعد و برق بر زمین نشسته، سر خود را پوشانیده و ورد می‌خواندند. ایرانیان با آگاهی از این روحیه بود که این شکاف (غار) را در دل کوه به عنوان واپسین دژ خود برگزیدند. دژی که هیچ گریزگاهی نداشت و می‌توانست آخرین پناهگاه ایشان باشد. با رسیدن زمستان سخت زاگرس، مغولان در دشت چادر افراشتند و بدین ترتیب، ایرانیان فرصت را مغتنم شمرده، غار را با انبار کردن توشه در آن، برای زندگی آماده ساختند. با فرارسیدن بهار، سراسر منطقه به بهشتی بی‌مانند بدل شد، اما این بار بوی خوش موسم اردیبهشت، خبر از یورش مغولان می‌داد و شقایق‌های گل‌رنگ آن هراس‌آفرین خون‌های تازه. در آن بهار لاله‌های نگونسار به راستی می‌گریستند. با رسیدن طلایه‌داران سپاهیان مغول، ایرانیان در ژرفای مغاک پناه گرفتند.

مغولان که از ورود به این اشکفت هراس داشتند در دامنه کوه اردو زدند تا گرسنگی و تشنگی، پناه‌آورندگان را به تسلیم کشاند، اما در بزنگاهی تاریخی، نسیم اردیبهشتی به یاری ایرانیان آمد. ابرهای باران‌زا منطقه را دربرگرفت و از سندان۱ آسمانی، آذرخشی مهیب بر تیرک چادر یکی از فرماندهان زد. او و تنی چند از مغولان به هلاکت رسیدند. مغولان از رویدادهای طبیعی در هراس بودند و حال که به چشم خویش می‌دیدند چگونه آسمان بر سپاه ایشان خشم گرفته جان آنان را در دم می‌ستاند، بی‌درنگ راه گریز در پیش گرفتند. پناه گرفته‌گان در دل کوه هم که اوضاع را چنین دیدند، جسارت یافته، ایشان را به سنگ و خَشت۲ بدرقه کردند. این چنین بود که مغولان دیگربار پای بدان خطه زرخیز نگذاشتند.

کرفتو بنابر پژوهش‌های صورت گرفته در دوران میان‌زیستی (مزوزوییک۳) به کلی زیر آب بوده و تنها در پایان این دوره، بلندی‌های آن از آب خارج شده است. غار کرفتو از غارهای آهکی و طبیعی است که در دوره‌های گوناگون، دچار دگرگونی‌های بسیار شده است. طول غار حدود ۷۵۰ متر است و راه‌های فرعی گوناگونی از آن منشعب می‌شود. غار ۴ طبقه دارد و فرهادان هنرمند دوران، به زیبایی فضاهایی را در دیواره ورودی غار حک کرده و چندین اتاق‌، راهرو و دالان‌ را به وجود آورده‌اند. غار کرفتو آیینه‌ای از توان نیاکانمان برای زیستن در شرایط سخت و دشوار و نماد هماهنگی با طبیعت است.

پیش از اتحاد اقوام ایرانی و تاسیس امپراتوری قدرتمند و متمرکز هخامنشیان، کوه‌نشینان زاگرس، همواره در خطر یورش گاه و بیگاه مهاجم بیگانه که از سوی میان‌رودان (بین النهرین) می‌آمدند، رو به رو بوده​اند که دسترنج کشاورزان را تاراج کرده، فرزندان ایشان را برای بازارهای برده‌فروشی نینوا می‌ربودند. از این رو ساختن چنین دژهای تسخیرناپذیری مانند کرفتو برای آن​ها ضروری بوده است. در دوران اشکانیان این غار به عنوان نیایشگاه مهر مورد استفاده بود. امنیت مردم که در سایه نیرومندی حکومت ساسانی ایجاد شده بود، ایشان را از چنین جان​پناهی بی​نیاز می​کرد. با یورش ناگوار تازیان مردم ما دگر باره به این پناهگاه چشم دوختند. در پناه این اشکفت ایرانیان آیین نیاکان خود را دست​کم تا Keraftoo-1زمان یورش مغول پاس داشتند.

دهانه غار در ارتفاع ۱۵ متری یک دیواره سنگی عمودی قرار گرفته و ارتفاع آن از سطح دریا ۲۰۰۰ متر است. زیر دیواره یک چشمه آب روان وجود دارد. این موقعیت ویژه موجب شده که از غار به عنوان یک دژ دفاعی و سنگری تسخیرناپذیر در روزگاران باستان استفاده شود، و برای آسایش مردمان در آن امکاناتی مانند تعدادی اتاق، راهرو، پنجره، در و انبار ایجاد کنند. این امکانات همگی مشرف به دره و در پیرامون دهانه طبیعی غار و در سه طبقه مرتبط به هم ساخته شده​اند. ساکنان غار با کندن تنوره​ای به شیب ۶۰ درجه و ساختن پله​هایی، که فاصله آن​ها یکسان نیست، توانسته​اند به مجرای چشمه زیر غار دست یابند و محلی برای ذخیره دائمی و تأمین آب فراهم کنند تا بتوانند مدت​های دراز بدون تحمل تشنگی، هر محاصره​ای را تحمل کنند. تعداد پله​های متصل به چشمه ۱۷ عدد است و اکنون کف تنوره چشمه ویران شده و مملو از خرده سنگ است و آب از چشمه زیر غار خارج می​شود. اهالی محل به اشتباه تنوره دسترسی به آب چشمه زیر غار را زندان می​گویند. با آفرینش چنین شاهکار مهندسی و سنگ​تراشی، آب مورد نیاز غارنشینان تأمین می​شده است و به این دلیل محلی برای ذخیره آب در سراسر غار دیده نمی​شود. جالب این است که آوار حاصل از تراشیدن اتاق​ها را در کف ناهموار غار ریخته و بدین وسیله کف غار را تسطیح کرده​اند۴.

مـوقعیت فیزیکی غار به گونه‌ای است که به طور کلی بادگیر نبوده و در زمستان دامنـه جنوبی را نمی‌پوشاند، در حالی که ۵۰۰ متر دورتر و در جنوب‌خاوری، غار بادگیر بـوده و برف آن را کاملا می‌پوشاند. به همین دلیل است که در زمسـتان‌ها و هنگام سرما درون غار گرم و در تابستان به لحاظ کوران باد غار خنک می‌باشد.

تأسیسات دست کنده غار بیانگر استعداد، قدرت اراده، و توانایی انسان​ها در غلبه بر طبیعت و محدودیت​ها و استفاده از امکانات آن است. به عنوان مثال برای ساختن نخستین اتاق غار ۲۳۸ متر مکعب سنگ را از محل بریده و خارج کرده، و فضایی با زوایا، نبش​ها، و پنجره​های زیبا و کاملاً محاسبه شده و مهندسی احداث کرده​اند. زیباترین بخش معماری غار، طبقه سوم آن است که علاوه بر دقت در تراشیدن و کندن اتاق‌ها، فرم خاص سقف‌ها به شیوه کمانی و ایجاد درگاه‌ها و پله‌های آستانه آن در پنجره‌ها و نورگیرهای اتاق ها از نظر تزئینات به کار رفته از اهمیت خاصی برخوردار است.

بخشی از این غار طبیعی چهار طبقه توسط ایرانیان باستان بازسازی شده است. در معماری این غار علاوه بر ایجاد گذرگاه‌ها و اتاق‌ها، سعی شده تا اتاق‌ها با هم مرتبط باشند. نورگیرها و پنجره‌هایی به سمت بیرون تعبیه شده‌اند. بر دیوارهای غار در برخی از اتاق‌ها نقاشی​هایی از گیاهان، جانوران و پیکر انسان تراشیده شده است. این غار تا سده هشتم هجری مسکونی بوده است. دانشمندان برجسته بسیاری مانند دمرگان، راولینسون، کارپورتر، خانیکف و فون‌گال از کرفتو بازدید کرده‌اند.

 

کتیبه‌ی یونانی

بر سر در یکی از اتاق‌های طبقه سوم این غار، کتیبه‌ای یونانی وجود دارد که ترجمه آن چنین است: «در اینجا هراکلس سکونت دارد. باشد که پلیدی در آن راه نیابد». از این رو است که این غار در برخی از مقالات شرق‌شناسان، با همین نام یعنی «نیایشگاه هراکلس (هرکول)» مورد اشاره قرار گرفته است. البته همه تاریخ‌نگاران بر این نکته اتفاق نظر دارند که بدون شک این آثار یونانی، تازه‌تر از پیشینه سکونت اقوام ایرانی در این غار است. این کتیبه به جا مانده از دوران یورش امپراتوران رومی به سرزمین ایران است.

کَرَفتو (به کردی: ئه‌شکه‌وتی که‌ره‌فتوو) از مهمترین غارهای ایران در نزدیکی شهرهای باستانی سقز و دیوان‌دره (استان کردستان) نام گرفته است. موقعیت غار و صخره‌های مرتفع پیرامون آن از جنوب در میان روستای مسعودآباد دیواندره، از غرب به روستای میرسعید سقز، از شمال به روستاهای علی‌آباد و نخوددره تکاب و شرق و جنوب شرقی نیز محاط به روستای یوزباش‌کندی قرار گرفته است. دسترسی به غار کرفتو از سه طریق مسیر ۱) شهر دیواندره و سه‌راهی تکاب گورباباعلی، ۲) سقز مسیر روستای صاحب به میرسعید و ۳) تکاب جاده روستای علی‌آباد امکان‌پذیر است. در نزدیکی غار کرفتو، «زیویه»، یکی از مهمترین مراکز حکومت ایرانیان در دوران ماد، بر بالای کوه و در کنار جاده قرار دارد.

پانویس ها:

۱ـ ابر کومولونیمبوس Cb. این ابر تیره و متراکم با ضخامت عمودی بسیار زیاد بوده و به شکل کوه یا برج‌های عظیم دیده می‌شود. قله آن تقریباً پهن شده و ابر شکلی همانند سندان پیدا می‌کند. ابر سندانی شکل، Anvil cloud ایجاد کننده توفان تندری است که با رگبار، رعد و برق و صاعقه همراه است. کتاب هواشناسی و طبیعت گردی

۲ـ نام یک قسم حربه ای در جنگ. نیزه‌ای که در انتهای آن ریسمانی بندند و پس از پرتاب آن را به سوی خود بازکشند (ناظم الاطباء). گرز چهار پهلو. (ناظم الاطباء) (انجمن آرای ناصری ) (آنندراج ).

۳ـ دوره ای به طول ۱۶۰ میلیون سال، از ۲۵۲ میلیون تا ۶۵ میلیون سال پیش.

۴ـ تاریخ مهندسی در ایران، چاپ دانشگاه شیراز و تاریخ علم در ایران چاپ انتشارات امیرکبیر. نوشته‌های دکتر مهدی فرشاد.

* جعفر سپهری مدرس کامپیوتر در دانشگاه های آزاد، جامع علمی کاربردی و پیام نور و مدرس رسمی فدراسیون کوهنوردی و صعودهای ورزشی در زمینه “هواشناسی کوهستان” بوده است. او صدها مقاله در زمینه ی ایران شناسی و تاریخ علم در ایران به چاپ رسانده . سپهری از سال ۲۰۱۴ به کانادا مهاجرت کرده است.

Jafar.Sepehri7@gmail.com