بخش دوم و پایانی

 

تدابیر اتخاذ شده در مورد ارمنی های کوچ داده شده

وزارت داخله دولت عثمانی برای حفظ حقوق و امنیت ارمنی های مشمول کوچ تا رسیدن آنها به مقصد (مناطقی که از قبل تعیین شده بودند) تدابیر مختلفی اتخاذ کرد. برخی از این تدابیر عبارتند از:

دولت عثمانی قبل از آغاز کوچاندن ارمنی ها، دستور العملی برای تامین تمامی احتیاجات قافله هایی که از ایالات عبور خواهند کرد، مبنی بر اتخاذ تدابیر لازم و انبار کردن مواد غذایی به ولایات صادر کرد.(۹) برای تعیین و تامین احتیاجات، به رئیس “اسکان عشایر و مهاجرین” “شکری بیگ” وظیفه داده شد، و برای تامین احتیاجات قافله ها در اثنای انتقال، به بخش ها و ولایات، بودجه مالی تخصیص داده شد.(۱۰) مسئولیت حفظ امنیت مالی و جانی ارمنی هایی که نقل مکان داده خواهند شد، ادارات محلی، و مسئولیت تامین آذوقه آنها تا زمان اسکان و آغاز کار و زندگی شان به عهده مسئول بودجه اختصاصی حکومت مرکزی گذاشته شد.

اموال و زمین های ارمنی های کوچ داده شده ثبت و تحت حمایت قرار گرفت. اشیاء منقول که احتمال خراب شدن شان وجود داشت با تعیین هیئت هایی از طریق مزایده فروخته شده و معادل آن به نام صاحب اش به شکل امانت به صندوق اموال واریز شد. جنس اموال، تعداد، ارزش و اشخاصی که به آنها فروخته شده و اطلاعاتی از این قبیل در دفاتر مخصوص ثبت شد و بعد از تائید هیئت، صورت جلسه شده، اصل آن به حکومت و کپی رسمی آن به ” کمیسیون اموال ترک شده” تحویل داده شده است. ۹۸% ارمنی هایی که بازگشتند، اموال منقول و غیر منقول شان اعاده شده است. (۱۱)

وزارت داخله برای تامین امنیت ارمنی های مشمول کوچ و رسیدن آنها به مقصد تدابیر خاصی اتخاذ کرد. در انتقال ارمنی های مشمول کوچ وسیله انتقال اصلی راه های آهن و راه های آبی (رودخانه) مورد استفاده قرار گرفت. از مناطق غرب آناتولی به مناطق مورد نظر اسکان، تقریبا تمامی آنها از طریق راه های آهن انتقال یافتند. آنهایی که از طریق “جیزره” Cizre انتقال داده شدند هم به وسیله راه آهن و هم از طریق قایق های رودخانه ای که به آنها “شاه تور” می گفتند حمل شدند. در مناطقی که راه های آهن و رودخانه ای وجود نداشتند، قافله ها به وسیله حیوانات (اسب و قاطر …) و ارابه ها (ماشین ها) در مراکز معینی جمع و از آنجا به راه های آهن سوار کرده اند.

علی رغم امکانات محدود و شرایط سخت، حکومت، ارمنی های مشمول کوچ را در چارچوب نظم و انتظام خاصی به محل های جدید انتقال داده است. این واقعیت را میسیونرهای خارجی ناظر نیز تائید کرده اند. کنسول آمریکا در “مرسین”، “ادوارد ناتان” Edward Natan در ۳۰ آگوست ۱۹۱۵ در گزارشی که به سفیر آمریکا (در استامبول) “هنری مورگانتا” Henry Morgenthau فرستاده می نویسد: “از تارسوس تا آدانا، تمامی مسیرها پر از ارمنی هاست. در آدانا بلیط گرفته و با قطار سفر می کنند. به علت زیادی تعدادشان، دچار رنج و زحمت زیادی اند، ولی با وجود این، حکومت این کار را به صورت فوق العاده منظم و با انضباط اداره می کند. به بی نظمی و خشونت امکان نمی دهد و به کوچندگان به حد کافی بلیط تامین کرده و به آنهایی که احتیاج دارند کمک می کند”. (۱۲)

گزارش دیگر ادوارد ناتان، به تاریخ ۱۱ سپتامبر ۱۹۱۵ چنین است:”از زمانی که گزارش شماره ۴۷۸ – ۳۰ اگوست ۱۹۱۵ را فرستادم، صدها هزار ارمنی به این جا رسیده، و از این جا به “حلب” Aleppo فرستاده شدند. در اردوگاه دمشق بیمارستانی برای بیماران برپا شده است و در اثنای بازدیدم از بیمارستان ۵۰ بیمار در حال مداوا بودند. طبق اطلاعاتی که به دستم رسیده است، در اردوگاه کسی نمرده است، حکومت به همه تبعیدیان مواد غذایی می رساند”.(۱۳)

ارمنی هایی که به محل سکونت جدید خود رسیدند، خانه قباله دار، زمین های مساعد برای کشاورزی، برای آغاز حرفه شان، وسایل، سرمایه و بذر داده شد. به علاوه، آنهایی که مشمول کوچ شده بودند، قرض هایشان به دولت به تعویق انداخته شد و یا تماما پاک شد. تعقیب مجرمین و مشکوکین به تعویق افتاد. (۱۴)

 

تعداد ارمنی های مشمول کوچ و معاف شدگان از کوچ

               تعداد ارمنی های مشمول کوچ و معاف شدگان از کوچ

 

جمعیت ارمنی در جغرافیای عثمانی *                           ۱.۲۹۴.۸۵۱
جمعیت ارمنی در آناتولی               *                           ۷۳۶.۰۰۰
جمعیت ارمنی مشمول کوچ                                         ۴۳۸.۷۵۸
ارمنی های مسیحی معاف شده از کوچ                        ۲۰۴.۷۰۰
ارمنی های مسلمان معاف شده از کوچ                         ۹۵.۰۰۰
* سرشماری اداره کل ثبت احوال وزارت داخله امپراتوری عثمانی درسال ۱۹۱۴

  * کوچ اجباری فقط شامل ارمنی های آناتولی شده است

منابع: آرشیو سیاسی وزارت خارجه آلمان

تعداد جمعیت ارمنی در دولت عثمانی و تعداد ارمنی های مشمول کوچ

تعداد ارمنی ها در کل جغرافیای عثمانی، و تعداد ارمنی های آناتولی که مشمول کوچ اجباری قرار گرفتند. (۱۵) معاف شدگان از کوچ، و آنهایی که به مقصد رسیدند در زیر نشان داده شده است. (۱۶)

                   تعداد ارمنی هایی که کوچ داده شدند و به مقصد رسیدند

 

تعداد ارمنی ها در آناتولی                                               ۷۳۶.۰۰۰
تعداد ارمنی های مشمول کوچ                                        ۴۳۸.۷۵۸
تعداد ارمنی هایی که به مقصد رسیدند                               ۳۸۲.۱۴۸
تفاوت بین آنها                                                               ۵۶.۶۱۰
آنهایی که به علت اسهال خونی تلف شدند                           ۳۰.۰۰۰ – ۲۵.۰۰۰
تعداد ارمنی های ثبت شده ای که توسط باند هایی که در حلب، دیاربکر، ارضروم و درسیم فعال بودند کشته شدند                                             ۱۰.۰۰۰- ۹.۵۰۰
ارمنی هایی که در راه مردند و یا فرار کردند                     ۱۶.۵۰۰
درهمان دوران تعداد سربازان عثمانی که به علت بیماری تلف شدند           ۴۶۶.۷۵۹

منبع:   منشی رمز وزارت داخله شماره: ۵۷/۱۱۰

جکسون، کنسول آمریکا در حلب گزارش کرده است که در لیست تبعید شدگان ۳ فوریه، ۴۸۶.۰۰۰ ارمنی بوده است. در گزارش ۸ فوریه ۱۹۱۶ نیز گزارش کرده است که، در منطقه کوچ حدود ۵۰۰.۰۰۰ ارمنی تبعید شده وجود داشته است.(۱۷) این گزارش نشان می دهد که بخش بزرگی از ارمنی ها به مقصد رسیده اند.

در اثنای کوچ، به دلیل حملات و بدرفتاری هایی که در مورد ارمنی ها شد، تعداد زیادی در دادگاه های “دیوان عرفی جنگ” محاکمه و از میان آنها ۱۳۹۳ نفر مجازات، و از جمله به مجازات اعدام محکوم و اعدام شده اند.(۱۸) محاکمات مستقیما از طرف طلعت پاشا دنبال شده اند. نباید فراموش کرد که در میان مجازات شدگان هم چنانکه عده ای گناهکار بودند، بعد از اشغال استامبول توسط انگلیس (۱۹۱۹)، عده زیادی انسان بیگناه نیز تحت تلقین های کلیسای ارمنی از طرف انگلیس ها مجازات شدند.

توقف کوچ و قرار نامه بازگشت

در جریان کوچ، بعضی مواقع دیده شده است که کوچندگان هنوز به مقصد نرسیده، دستور توقف کوچ و اسکان ارمنی ها در ولایات سر راه داده شده است. (۱۹) این ارمنی ها جزو آنهایی حساب شده اند که به محل اسکان نرسیده اند.

از نوامبر ۱۹۱۵ در بخشنامه ای که به ولایات فرستاده شده، به علت زمستان، توقف موقتی کوچ خواسته شده است. (۲۰)   این بخشنامه، در ۲۱ فوریه ۱۹۱۶ به شکل پایان دادن به کوچ ها به همه ولایات ابلاغ شده است. (۲۱) حکومت عثمانی، بیست روز بعد از اولین بخشنامه یعنی در ۱۵ مارس ۱۹۱۶ با صدور بخشنامه عمومی دومی به ولایات و بخش ها، توقف کوچ اجباری را اعلام و تاکید کرده است که بعد از این بدون هیچ دلیل و وسیله ای، انتقال (جابجایی) صورت نخواهد پذیرفت.(۲۲)

 

بعد از پایان جنگ جهانی اول، دولت عثمانی در تاریخ ۴ ژانویه ۱۹۱۹ طی قرار نامه ای، امکان بازگشت تبعیدیان ارمنی – در صورت تمایل شان – به محل سکونت قبلی خود را تامین کرده است. در خصوص انتقال ارمنی ها به محل سکونت قبلی خود، به مکان های مربوطه دستور العمل صادر و تدابیر لازم اتخاذ گردیده است. (۲۳)

 

همکاری ارمنی ها با نیروهای دشمن

با حکم بازگشت، ارمنی هایی که به آناتولی بازگشتند، این بار، با خیال تاسیس یک ارمنستان مستقل در جنوب و جنوب شرق ترکیه، با نیروهای اشغالگر فرانسه همکاری کردند. (ترکیه بعد از شکست در جنگ جهانی اول تحت اشغال دولت های ائتلافی: انگلیس، فرانسه، ایتالیا و یونان) درآمد. در اثنای “جنگ آزادیبخش ملی ترکیه” علیه اشغال ترکیه، بویژه از طرف فرانسوی ها تعداد زیادی ارمنی در “آنتپ”، “ماراش”، “آدانا” اسکان داده شدند و جوانان ارمنی های “موسی داغی” که به مصر رفته بودند، در “اردوگاه لژیون ارمنی مونارگا در قبرس” آموزش دیده، و با اونیفورم های فرانسوی به آناتولی انتقال یافتند.(۲۴) کمک هایی که ارمنی ها به نیروهای اشغال گر فرانسه کردند، از زبان “بوگوس نوبار پاشا” چنین بیان شده است: ” …. در ۱۹۲۰- ۱۹۱۹ وقتی کمالیست ها به نیروهای فرانسوی حمله کردند، ارمنی ها برای فرانسه جنگیدند. در ماراش، پوزانتی، و سیس (کوزان) نیز وضعیت چنین بود. فرانسوی ها در سایه ارمنی ها توانستند آنتپ را دوباره تصرف کنند. بدین ترتیب ارمنی ها در کیلیکیا متفق فرانسه بودند”.(۲۵)

در اثنای جنگ، ارمنی های تحت اداره فرانسه در آناتولی، هدف نابودی جمعیت ترک را دنبال می کردند. مورخ روس “ایراندوست” در کتاب “نیروی های محرکه انقلاب کمالیست”، این واقعیت را چنین بیان می کند: ” نیروهای ژاندارم متشکل از داشناق های ارمنی که فرانسوی ها سازماندهی کرده بودند، علیه جمعیت ترک به جنایات دسته جمعی دست زدند …. باندهای ارمنی به ترتیب تمامی اهالی دهات را از دم تیغ می گذراندند، برنامه نابودی فیزیکی جمعیت ترک، تماما به شکل آگاهانه تحت نظارت اشغالگران (فرانسوی) انجام می گرفت”.(۲۶)

ارمنی ها هم چنانکه در ارتش های فرانسه، در ارتش های انگلیس نیز علیه دولت عثمانی جنگیدند. در این رابطه مارشال انگلیسی “آلن بی” Allenby در جنگی با ترک ها در جنوب دمشق از وجود ۸۰۰۰ جنگجوی ارمنی در صفوف خود بحث می کند.(۲۷)

اساسا در هر دوره ای از تاریخ، اگر جنگی علیه ترک ها بوده است، ارمنی ها در صف دولت های دشمن جای گرفته و علیه ترک ها جنگیده و ترک های غیر نظامی را به قتل رسانده اند. در جنگ های بالکان، تحت فرماندهی ” آندرانیک اوزانیان” به عنوان پیشقراولان ارتش بلغار نقش بازی کردند.(۲۸) در جنگ جهانی اول به عنوان پیش قراولان ارتش های روس و انگلیس، و در جنگ آزادیبخش ملی ترکیه، به عنوان پیشقراولان ارتش فرانسه علیه دولت عثمانی جنگیدند. بعد از “متارکه موندورس” (۳۰ اکتبر ۱۹۱۸)، در دریای سیاه، با حمایت انگلیس و یونان با قیام “روم” ها (یونانی ها) برای تاسیس دولت یونانی “پونتوس” در منطقه دریای سیاه همکاری کردند و تلاش کردند تا جمعیت ترک منطقه را نابود سازند.(۲۹)

 

اعترافات دولت مردان روس و ارمنی

ارزیابی محق بودن دولت عثمانی در تصمیم تهجیر ارمنی ها منحصر به ترک ها نیست. در خصوص پیوستن ارمنی ها به صفوف دشمن و جنگ علیه دولت خود صدها گزارش رسمی وجود دارد. والی قفقاز روس “کنت وارونتسوو داشکوو” در گزارش رسمی که در ۶ فوریه ۱۹۱۵ به وزارت خارجه روس فرستاده است، (که در زیر به بخشی از آن اشاره می شود) نمونه ای از آن بوده، و از لحاظ نشان دادن ابعاد خیانت ارمنی ها قابل دقت است:”نماینده ارمنی های “زیتون” (نام محل است) به قرارگاه ارتش های روس قفقاز آمد و اعلام کرد که حدود ۱۵.۰۰۰ ارمنی برای حمله به خطوط ارتباطات ترک آماده است”.

(۳۰)

مانند تعداد زیادی از مورخان خارجی، بعضی از دولت مردان ارمنی که آن دوران را زندگی کرده اند نیز، درستی تصمیم دولت عثمانی در مورد تهجیر را قبول می کنند.”اووانس کاچازنونی” اولین نخست وزیر “دولت ارمنستان” که در جولای ۱۹۱۸ تاسیس شد، در آوریل ۱۹۲۳ در کنگره حزب داشناق در بخارست (رومانی) در گزارشی (۳۱) که خلاصه آن در زیر بدان اشاره می شود، بر حقانیت دولت عثمانی تاکید کرده است:

” در زمستان ۱۹۱۴ و اولین ماه های ۱۹۱۵، چه از لحاظ حزب داشناق و چه از لحاظ ارمنی های روسیه دوران غلیان هیجان و امید بود. ما بدون قید و شرط در صف روس ها جای گرفته بودیم. بدون هیچ دلیلی به حال و هوای پیروزی دچار شده بودیم. در مقابل صداقت مان، فعالیت هایمان و کمک هایمان (به روس ها) مطمئن بودیم که حکومت تزار روس، دولت مستقل ارمنستان را که شامل ارمنستان جنوب قفقاز و ایالات ارمنی ترکیه می شد، به ما ارمغان خواهد داد. عقل مان را از دست داده بودیم. ما مطالبات خود را که انگار مطالبات دیگران هم است، و به قول های توخالی و بدون مسئولیت عده ای اهمیت فوق العاده ای داده و با تاثیر هیپنوتیزه کردن خودمان با دست خود، متوجه واقعیت ها نشده و به خیالات واهی افتادیم …. ولی، ترک ها می دانستند که چه می کنند، و امروز، دلیلی برای احساس پشیمانی شان وجود ندارد”.(۳۲)

“سرویس اطلاعات ارمنی” در سال ۱۹۵۵ بعضی از بخش های کتاب “فدراسیون انقلابی ارمنی (داشناکسیون) دیگر کاری برای انجام ندارد” را چاپ کرد که شامل گزارش هووانس کاچازنونی می شد. ولی این کتاب به علت افشای حقایق، در ارمنستان ممنوع شد. ترجمه های این کتاب به زبان های دیگر نیز توسط داشناق ها از کتابخانه های اروپا برچیده شد. تلاش برای پنهان کردن حقایق و واقعیات از انظار جهانیان درباره حوادث ۱۹۱۵ خود ثابت می کند که ارمنی ها تلاش دارند تا افکار عمومی را با دروغ های ساختگی “نسل کشی” فریب دهند.

 

تبعیدی های مالتا و کوشش های بریتانیا برای پیدا کردن اسناد علیه حکومت عثمانی

بعد از اشغال استامبول (۱۹۱۹)، نیروهای ائتلاف، رهبران “کمیته اتحاد و ترقی” را به جزیره مالتا تبعید کردند. سپس مترجمان ارمنی را سازماندهی کردند تا با کار در سفارت ها و کنسولگری هایشان به همراه مورخان، و وکلای انگلیسی، فرانسوی، آمریکایی به جستجوی اسنادی برای اثبات ادعاهای ارمنی بپردازند. علی رغم جستجوی اسناد در آرشیوهای دولت عثمانی که در آن زمان تحت کنترل دولت های ائتلاف بود و تحقیقات آنان در آمریکا، بریتانیا، فرانسه، مصر، عراق و قفقاز، نتوانستند حتی کوچک ترین سندی برای محکوم کردن امپراتوری عثمانی پیدا کنند.

این وضعیت توسط سفارت بریتانیا در واشنگتن به وزارت امور خارجه بریتانیا، در ۱۳ جولای ۱۹۲۱ گزارش شد. خلاصه سند فوق به شرح زیر است:

….” در مقابل این وضعیت و در گزارشاتی که در وزارت خارجه آمریکا وجود دارد، متاسفم که باید به اطلاع حکومت علیحضرت برسانم که بهیچوجه به سندی که بتوان به عنوان دلیلی از آن علیه ترک ها استفاده کرد برنخوردیم، بنابراین، طلب آغاز تحقیقاتی جدید از طرف حکومت آمریکا در این خصوص، با امید پیدا کردن سندی در این رابطه نیز وجود ندارد. (۳۳) سفیر ر. س. کریکی

به دنبال آن وزارت خارجه انگلیس، از دادستانی کل انگلیس می خواهد که:”اگر در مالتا علیه ترک ها نمی توان دعوای حقوقی اقامه کرد، آیا می تواند دعوای سیاسی اقامه کند؟ دادستانی کل انگلیس در نامه ای به تاریخ ۲۱ جولای ۱۹۲۱ در جواب قاطعی می نویسد:”با دلایل و اسنادی که در دست داریم هیچ کدام از ترک ها را در مالتا نمی شود به دلیل قتل عام ارمنی ها مجازات کرد”. به دنبال آن حکومت انگلیس مجبور می شود ترک های تحت بازداشت در مالتا را آزاد نماید.(۳۴)

 

هیئت تحقیقاتی آمریکا

در این میان به دستور ویلسون رئیس جمهور آمریکا هیئت تحقیقاتی مرکب از Charles R. Crane و Henry C. King در ۱۵ آوریل ۱۹۱۹ ماموریت داده می شود تا در این خصوص در دولت عثمانی تحقیقاتی انجام دهند. ویلسون بدون انتظار نتیجه تحقیقات کینگ – کرین، در اگوست ۱۹۱۹ به یک هئیت ۱۲ نفری دیگری تحت ریاست ژنرال James G. Harbord در این خصوص وظیفه می دهد.(۳۵) هیئت آمریکایی در پایان تحقیقات خود به این نتیجه می رسد که حوادثی که در منطقه روی داده است، تماما با آنچه که ارمنی ها می گویند فرق داشته است. ژنرال هاربرد، بویژه بعد از دیدار با ارمنی های ارضروم از آنها می پرسد که آیا در مورد آنها قتل عامی صورت گرفته است یا نه، ارمنی ها گفته اند که چنین حادثه ای روی نداده است و گفته های خود را از طریق مترجمان ارمنی که همراه خود برده بودند بیان کرده اند. هاربرد در اثنای تحقیقات خود در منطقه، در ارضروم و حومه اش قتل عام مسلمانان به وسیله ارمنی ها را با چشم خود دیده، در “حسن قلعه” ویرانی ۴۳ دهکده توسط ارمنی ها را تثبیت کرده است.(۳۶)

گزارش هاربرد، مبنی بر اینکه قتل عام ارمنی ها توسط ترک ها صورت نگرفته است، بلکه بر عکس این ارمنی ها هستند که خلق ترک را در منطقه قتل عام کرده اند. با گزارش کینگ و کرین نظرات مشابهی را شامل می شود، ولی این گزارشات در اختیار افکار عمومی آمریکا قرار نگرفته و از افکار عمومی آمریکا پنهان شده اند.(۳۷)

 

پیشنهاد دولت عثمانی دایر بر تشکیل هیئت تحقیقاتی

حکومت عثمانی در ۱۳ فوریه ۱۹۱۹ برای تحقیق در مورد تهجیر و با هدف آشکار شدن دلایل آن یادداشتی به کشورهای سوئد، هلند، اسپانیا و دانمارک می فرستد و پیشنهاد تشکیل کمیسیونی مرکب از دو نفر از هر طرف را می دهد، ولی این دولت ها در ۶ مه ۱۹۱۹ این پیشنهاد را رد می کنند.(۳۸)

 

کمیته آشتی ترک – ارمنی و کوشش های پلاتفرم ترک ارمنی

در چارچوب کوشش های آشتی بین ترک ها – ارمنی ها توسط آمریکا، روسیه ، اروپا، در ۹ جولای ۲۰۰۱ کمیته آشتی بین دو کشور تشکیل شد (TARC) این کمیته در ۱۱ دسامبر ۲۰۰۱ با اطلاعیه مشترک نمایندگان ارمنی مبنی بر ترک کمیته ازهم پاشید.(۳۹) ولی بعدها دوباره تشکیل شد و به فعالیت خود ادامه داد. ولی از آنجایی که این تلاش ها به نتیجه نرسیدند، فعالیت های کمیته خاتمه یافت.

در ادامه این روند، پلاتفرم وین ترک – ارمنی (VAT) تشکیل شده و در جولای ۲۰۰۴ برای تحقیقات علمی در خصوص طرف های ارمنی – ترک به رد و بدل کردن اسناد مبادرت گردید.

در این چارچوب طرف ترک ۹۹ سند از آرشیوهای آمریکا، آلمان، فرانسه و اطریش به طرف ارمنی داد، ولی از آنجایی که طرف ارمنی در جلسات مشترک حضور نیافتند اسناد متعلق به ارمنی ها از طریق “آرتام اوهانجانیان” به ترک ها داده شد.

طرف ترک در دسامبر ۲۰۰۴ پیشنهاد رد و بدل کردن ۸۰ سند دیگر را داده و قرار گردهمایی در اواسط سال ۲۰۰۵ گرفته شد. در اکتبر ۲۰۰۵ از آنجایی که طرف ارمنی “اسناد عثمانی” را ترجمه نکرده بود، تقاضای زمانی بیشتری کرد. طرف ترک پیشنهاد تحویل اسناد ترجمه شده را داد.(۴۰) طرف ارمنی حتی جواب این پیشنهاد را نیز نداد و این روند به علت نگرش منفی طرف ارمنی با شکست روبرو شد.(۴۱)

 

تولید اسناد و عکس های جعلی از طرف ارمنی ها

ارمنی ها برای اثبات ادعاهای نسل کشی مدام به تولید سند و عکس جعلی دست زده اند.

اولین کارها در این زمینه را مترجم سفیر آمریکا “هنری مورگانتا” در استامبول “آرشاک شیماوونیان” و کاتب اش “آکوب آندونیان” انجام داده اند. این دو، بعضی حوادثی را که محصول تخیلات خودشان بوده است به شکل حوادثی که گویا واقعا به وقوع پیوسته است، طی گزارشاتی جعلی نوشته و به سفیر می دهند. هنری موگانتا که در طول ماموریت خود حتی بیرون از استامبول نیز از طریق زمینی مسافرت نکرده بود، حوادث رخ داده را از طریق گزارشاتی جعلی که مترجم و کاتب سفارت در مورد ارمنی های آناتولی می نوشتند به وزارت خارجه آمریکا می فرستد. بعدها این گزارشات تحت عنوان “حکایات سفیر مورگانتا   Story Ambassador Morgenthau,s چاپ و از طرف ارمنی ها به عنوان دلیل نسل کشی مورد استفاده قرار می گیرد. در حالی که، کتاب اساسا نه از طرف مورگانتا بلکه در مقابل ۱۵.۰۰۰ دلار از طرف Barton J. Hendrick نوشته شده است. (۴۲) اگر کتاب با دفتر خاطرات روزانه مورگانتا مقایسه شود، جعلیاتی که در کتاب انجام شده به طور آشکاری روشن می شوند. Heath Lowry در کتاب، “داستان پشت پرده حکایات سفیر مورگانتا” به طور مفصل ثابت می کند که چگونه اطلاعات دروغ حقایق را تحریف کرده اند.(۴۳)

نمونه دیگر این جعلیات “خاطرات نائیم بیگ”Naim Bey  است که از طرف “آرام آندونیان” با استناد به “به اصطلاح” خاطرات نائیم بیگ نوشته شده است، مامور ترکی که گویا در حلب زندگی می کرده است. در این کتاب تلگراف هایی که ادعا می شود متعلق به طلعت پاشا بوده است، جعل بودنشان تماما افشاء شده اند. (۴۴)

در این کتاب که ادعا می شود، مهر اسناد متعلق به والی حلب “مصطفی عبدالخالق بیگ” است، نه تنها جعلی است بلکه در آن تاریخ والی حلب، نه مصطفی عبدالخالق بیگ، که “بکیر سامی” بوده است. از آنجائی که اسنادی که از طرف ارمنی ها تولید شده به فرق میان تقویم رومی و میلادی دقت نشده است، تاریخ و شماره اسناد تولید شده با شماره گذاری و سیستم آرشیو عثمانی نیز مطابقت نمی کند. به عنوان نمونه، تاریخی که در یکی از سندها نوشته شده، با شماره بعد از ۵۰۲ باید شماره گذاری شود، در حالی که شماره سند ۱۱۸۱ است. این شماره با یک شماره واقعی مطابق است، که مربوط به حفر چاهی در صحرای سینا است. علاوه بر آن، در مکاتبات رسمی دولت عثمانی، کاغذهای ویژه سفارشی(Andent Paper) به کار می رفته، در حالی که اسناد آندونیان در کاغذ خط دار مدرسه نوشته شده است، و نیز در آن دوره در ایالت حلب، مامور ترکی به نام “نائیم بیگ” نیز زندگی نمی کرده است، و در این خصوص هیچ سندی نیز پیدا نشده است.(۴۵) از طرف دیگر زبانی که از طرف ارمنی ها در تولید این اسناد به کار رفته، از لحاظ زبان و گرامر ترکی بسیار بد است، و امکان اینکه مقامات عثمانی چنین زبان و اصطلاحاتی به کار ببرند، وجود ندارد. (۴۶) مورخ هلندی Erick Zörcher  و مورخان خارجی دیگری مانند Micheal M. Gunter و Andrew Mango نیز قبول می کنند که اسناد آندونیان جعلی است.(۴۷)

ارمنی ها جعل سند را با استناد به هیتلر نیز ادامه داده اند. هیتلر یک هفته قبل از حمله به لهستان (۱ سپتامبر ۱۹۳۹) که منجر به آغاز جنگ جهانی دوم شد در Obersalzberg خطاب به ژنرال های آلمان سخنرانی کرد. در ترجمه انگلیسی این سخنرانی کلماتی “در رابطه با ارمنی ها” اضافه شده است که در متن اصلی و آلمانی سخنرانی وجود ندارد. هیتلر در سخنرانی اش گفته بود:”به واحدهای مرگ دستور دادم که لهستانی ها را کودکان، جوانان، و پیران را بدون تمایز از میان بردارند” طبق ادعای ارمنی ها، هیتلر در پایان سخنرانی جمله “کی ارمنی ها را به خاطر می آورد” به زبان آورده است. در حالیکه در متن اصلی سخنرانی هیتلر در رابطه با ارمنی ها چنین جمله ای وجود ندارد.(۴۸) چنانکه بعد از جنگ، در دادگاه نورنبورگ که مجرمان جنگ محاکمه می شدند متن این سخنرانی هیتلر به شکل USA29 – USA30 شماره گذاری و تائید شده است. ولی در این متن ها جمله ای در رابطه با ارمنی ها که ادعا می شود هیتلر گفته است وجود ندارد.(۴۹)

ارمنی ها در تولید اسناد جعلی حتی سعی کردند از مصطفی کمال آتاترک نیز استفاده کنند. آنها با استناد به یک کتاب نویسنده فرانسوی Paul du Veon  این موضوع را پیش کشیدند که مصطفی کمال آتاترک در ۲۰ ژانویه ۱۹۲۰ در “دیوان حرب عرفی” در استامبول، شهادت داده است که ترک ها ارمنی ها را به قتل رسانده اند.

نویسنده فرانسوی “پل دو وئون” احتمالا در دورانی که استامبول تحت اشغال بود (۱۹۲۰-۱۹۱۹) و ارمنی ها تحت کنترل دولت های ائتلافی، روزنامه هایی به نام Le bosphore و Renaissance که به زبان فرانسه بود منتشر می کردند، تحت تاثیر اخبار غیرحقیقی که تحت نام “اعلامیه مصطفی کمال” Declaration de Mustafa Kemal در این روزنامه ها منتشر شده، و بدون تحقیق در مورد درستی و نادرستی آن، این اطلاعات را در پانویس کتاب اش جای داده است و این اطلاعات بعد ها توسط کشیش ارمنی Jean Naslian نیز مورد استفاده قرار گرفته است.

کشیش ارمنی نسلیان، مصطفی کمال را با مصطفی پاشای سلیمانیه که بعدها به عنوان عضوی از “دیوان حرب نمرود مصطفی پاشا” معروف شد اشتباه گرفته است. هرچند نویسنده ارمنی، گریگوریان Guerguerian متوجه موضوع شده و قبل از اینکه کشیش مزبور کتاب اش را چاپ کند اشتباه و خطا بودن این اظهار نظر را به کشیش یادآوری و ضرورت حذف آن را توصیه کرده باشد، این خطا برطرف نشده است.(۵۰) چنان که مجله ارمنی،  The Armenian Review که در بوستون انتشار می یابد، در مقاله ای با امضای “جیمز تاشچیان” انتشار یافته (شماره پائیز ۱۹۸۲) مجبور شده است قبول کند که آتاترک همچین سخنی نگفته است. مقاله تحت عنوان، “اظهار نظری که اشتباها به آتاترک نسبت داده شده است” نوشته شده است. (۵۱) ولی ارمنی ها این ادعاها را که آتاترک چنین سخنی را بیان کرده است در شرایطی که کسی از این موضوع اطلاعی ندارد، همچنان ادامه داده اند.

ارمنی ها سخنانی که متعلق به آتاترک نبوده ، گویا متعلق به او بوده جلوه داده اند، و در سال ۲۰۰۵ در مورد آتاترک دست به جعل دیگری زدند. در دانشگاه UCLA کالیفرنیا، در پانلی که با موضوع نسل کشی ترتیب داده بودند تصویر بزرگی از آتاترک را در سالن کنفرانس نصب کردند که در آن آتاترک در درحال پز دادن در کنار یک جسد را نشان می داد. در کارت پستال اصلی که آتاترک به همسرش “لطیفه خانم” فرستاده بود، در زیر پای آتاترک عکس توله سگی قرار دارد. ارمنی ها عکس توله سگ را حذف و جایش جسد کودکی را جای داده بودند. و بدین وسیله خواسته اند که آتاترک را بعنوان نسل کش جلوه دهند. اصل کارت پستال و کارت پستال جعلی در کنارهم در زیر نشان داده شده است.

 

نمونه دیگری از جعلیات ارمنی ها از طریق عکس، در کتاب “نسل کشی بزرگ، امپریالیسم، ناسیونالیسم و نابودی ارمنی های عثمانی” که در سال ۲۰۰۵ از طرف Donald Bloxham در دانشگاه آکسفورد چاپ شده جای گرفته است. در زیر عکس که متعلق به کلکسیون “سنت لازار میخاتاریان” St. Lazar Mkhitarian است و در “موزه نسل کشی” ایروان به نمایش گذاشته شده است، این عبارت نوشته شده است: ” مقام رسمی ترک، کودکان ارمنی در حال مرگ از گرسنگی را با نشان دادن تکه نانی به سخره می گیرد”.

استاد استرالیایی علوم سیاسی دانشگاه “بیل کنت” (ترکیه) پروفسور “جرمی سالت” Jeremy Salt با دقت در این عکس متوجه می شود کسی که در این عکس بعنوان مامور عثمانی معرفی شده، در آن دوران بجای پیراهن بدون یقه و “فز”، کت پوشیده و کراوات زده است و اشخاصی که در عکس نشان داده شده اند، اعضای بدن شان تناسبی باهم ندارند، لذا به واقعی بودن آن شک کرده و عکس را برای تحقیق به آزمایشگاه عکس فرستاده و مورد تحقیق قرار می دهد.

در آزمایشگاه وقتی “پیکسل”های (Pixel) عکس را ۲۴۰۰ بار بزرگتر می کنند معلوم می شود که بخش های عکس از جاهای مختلف گرفته شده و روی هم سوار شده اند و بدین ترتیب عکس را درست کرده اند. لذا جعلی بودن عکس از طرف متخصصین ثابت می شود.

پروفسور سالت موضوع را به “فدراسیون ترک های انگلستان” اطلاع می دهد و بدنبال آن رئیس فدراسیون، و رئیس “کمیته مبارزه با ادعاهای بی پایه ارمنی” ثروت حسن در تاریخ ۱۹ اکتبر ۲۰۰۹ شکایت نامه ای به “ادیتور تاریخ انتشارات آکسفورد”، “کریستوفر ویلر” Christopher Wheeler می فرستد. ویلر در پاسخی که در تاریخ ۲ نوامبر می نویسد، اطلاع می دهد که: ” اشتباه کرده اند، عکس به طریق فتو مونتاژ درست شده است”. یعنی جعلی بودن عکس را قبول می کند و اطلاع می دهد که، “همه کتاب های موجود در بایگانی را از بین برده اند”. ولی این کتاب در انگلستان و بسیاری از کتابخانه های جهانی پخش شده و هنوز هم در اختیار خوانندگان قرار می گیرد.

ارمنی ها فعالیت مونتاژ عکس را در مورد کتاب های منتشر شده نیز ادامه می دهند. در زیر، در کتابی بنام “نسل کشی ارمنی در پیشگاه دادگاه”    Der Völkermord an den Armeniern Vor Gericht عکسی که جمجمه انسان ها روی هم انباشته شده است را نشان می دهد، که در طرف چپ و بالای کتاب عکس طلعت پاشا را جای داده اند، و کوشش کرده اند که این تصور را در خواننده القاء کنند که “این انسان های معصوم را طلعت پاشا به قتل رسانده است”. در صفحه پشت جلد داخل کتاب نیز عبارت: “عکس جلد کتاب مربوط به سال های ۱۹۱۷- ۱۹۱۶ است، هرم جمجمه انسان ها در غرب آناتولی، نشانی از بربریت ترک هاست” نوشته شده است.

در حالی که این عکس ارتباطی با ارمنی ها ندارد. این عکس هم اکنون در مسکو در گالری دولتی “ترت یاکوو” Tretyakov به نمایش گذاشته شده است که متعلق به نقاش روس “واسیلی واسیلوویچ ورشچاگین” Vasili Vasilyevic Verescagin است که در سال ۱۸۷۱ کشیده شده است که نام آن “الهی کردن جنگ” The Appotheosis of war است. (۵۲) این تابلو ۴۴ سال قبل از تهجیر ارمنی ها کشیده شده است. همین عکس مونتاژ از طرف “تسا هوفمان” Tessa Hofman در کتاب Der Prozess talaat Pascha که در آن صورت جلسات دادگاه طلعت پاشا آورده شده نیز، مورد استفاده قرار گرفته است. یعنی، اسناد و عکس های جعلی که از طرف ارمنی ها تولید شده اند، بدون تحقیق در درستی و نادرستی آن و یا آگاهانه از طرف عده ای که از تزهای ارمنی ها حمایت می کنند مورد استفاده قرار می گیرد.

 

اگر آنها در اعماق قلب شان ندانند که ادعاها شان غیرحقیقی است، چرا باید به چنین تاکتیک هایی دست بزنند؟

یکی دیگر از اشکال جعلیات ارمنی برروی اسناد، شامل عکس هایی از ترک هاست که خود ارمنی ها در سال۱۹۹۱ آنها را قتل عام کرده اند و نشان دادن این عکس ها بعنوان ارمنی هایی است که در سال ۱۹۱۵ بوسیله ترک ها بقتل رسیده اند، است.   “ادوار پاریانتز” Eduar Pariyants عکس کودکان آذربایجانی را که در “نسل کشی خوجالی” ۱۹۹۱ توسط ارمنی ها قتل عام شده اند را در نشریه V Novom Svete که به زبان روسی در نیویورک چاپ می شود بعنوان قربانیان ارمنی در سال ۱۹۱۵ جا زده است. بر اساس یک موضوع خبری از آژانس APA این واقعیت بوسیله Felix Tzertvadze  ساکن فلوریدا که در خصوص اعمال ترور ارمنی ها کتابی نوشته است کشف شد. “زروادزه” با دیدن عکس قربانیان “نسل کشی خوجالی” با مقامات حکومت آذربایجان و تشکیلات دیاسپورای آذربایجانی تماس گرفته و موضوع را به آنها اطلاع داد. (۵۳)   حادثه مشابهی نیز قبلا در یک نمایشگاه در آلمان روی داد. ولی موزه نسل کشی در ایروان همچنان به نمایش هایی از این قبیل تصاویر ادامه می دهد.

تعداد ترک هایی که در بین سال های ۱۹۲۲- ۱۹۱۲ در چهار ایالت شرق آناتولی قتل عام شده اند

طبق تحقیقات مورخ آمریکایی “جاستین مک کارتی” Justin Mc Carthy بین سال های ۱۹۲۲- ۱۹۱۲، ۱۸% (۲.۵۰۰.۰۰۰) جمعیت مسلمان آناتولی زندگی خود را از دست داده اند. تعداد ترک هایی که فقط در ایالات شرق ترکیه به قتل رسیده اند ۱.۱۸۹.۱۳۲ بوده، و نسبت آنها به ایالات به شکل زیر است (۵۴) :

تصویر ۱۸ (جدول)

درصد جمعیت قتل عام شده جمعیت قتل عام شده            نام ایالت
             ۶۲%        ۱۹۴.۱۶۷              وان
             ۴۲%        ۱۶۹.۲۴۸              بیتلیس
             ۳۱%        ۲۴۸.۶۹۵            ارضروم
             ۲۶%        ۱۵۸.۰۴۳            دیاربکر
             ۱۶%        ۸۹.۳۱۰            معمورات العزیز
             ۱۵%        ۱۸۶.۴۱۳            سیواس
             ۹%        ۵۰.۸۳۸              حلب
             ۷%        ۴۲.۵۱۱              آدانا
             ۴%        ۴۹.۹۰۷              طرابوزان
             ۲۴%        ۱.۱۸۹.۱۳۲              جمع

                 ایالات داخل جدول طبق حدود سیاسی امروز شامل ۱۹ ایالت می شود

اگر ارقامی را که مک کارتی ارائه داده است مورد ارزیابی قرار دهیم آشکار می شود که، در ایالت ارضروم ۳۱%، در ایالت بیتلیس ۴۲%، در ایالت وان ۶۲% جمعیت مسلمان (ترک – کرد) به قتل رسیده اند. مک کارتی وقتی روش محاسبه تلفات خلق های ترک و مسلمان را بیان می کند، می گوید: ” برای فرصت ندادن به انتقادات دایر بر تکیه به محاسبه اغراق آمیز، مدام ارقامی را که علیه تز خودم بوده اند اساس قرار داده ام، لذا در رابطه با تعداد تلفات واقعی مرگ مسلمانان این ارقام می تواند کمتر فرض شوند”. (۵۵)

در کنار قتل عام در جغرافیای ترکیه، در مناطق ماورای قفقاز، باکو، گنجه، تفلیس، کوتاایسی، قارص، و ایروان نیز تعداد ۴۱۳.۰۰۰ ترک و مسلمان به قتل رسیده اند. اگر بین سال های ۱۹۲۲- ۱۹۱۲ به قتل عام ۱.۱۸۹.۱۳۲ نفر در جغرافیای آناتولی، قتل عام ۴۱۳.۰۰۰ نفر در ماورای قفقاز را اضافه کنیم، تعداد ترک ها و مسلمانان به قتل رسیده به رقم ۱.۶۰۲.۱۳۲ نفر خواهد رسید. (۵۶) بویژه وضعیت ترک های به قتل رسیده از وضعیت ارمنی هایی که در اثنای تهجیر زندگی خود را از دست دادند، بسیار متفاوت است. بخش اعظم تلفات ارمنی ها در نتیجه امراض مسری و شرایط راهها   زندگی خود را از دست دادند، ولی ترک هایی که بوسیله ارمنی ها بقتل رسیدند، قربانی یک حمله نژاد پرستانه و در زیر شکنجه های سنگین نابود شدند. (۵۷)

ترک هایی که برای فرار از قتل عام ارمنی ها مجبور به کوچ شدند

علاوه بر آنهایی که بقتل رسیدند، بخش مهمی از جمعیت ترک مناطقی که در معرض ظلم ارمنی ها بودند، برای رهایی از قتل عام، مجبور به ترک سرزمین های خود شده و به وضعیت پناهنده دچار گردیدند. پروفسور جاستین مک کارتی، در ارزیابی خود در مورد آمار جمعیت، وضعیت پناهندگان ترک نسبت به مناطق را در جدول زیر نشان داده است. (۵۸)

جمعیت مهاجر محل مهاجرت منطقه زندگی
         ۷۹.۱۰۰        سامسون طرابوزان – شرق ارضروم
         ۳۰۰.۰۰۰        سیواس ارضروم
         ۸۰.۰۰۰        معمورات العزیز شرق و جنوب ارضروم- وان
         ۲۰۰.۰۰۰        دیاربکر وان – بیتلیس
         ۶۵۹.۱۰۰ جمع چهار شهر
         ۴۳.۸۰۰        ایالات دیگر مناطق مختلف
         ۷۰۲.۹۰۰                جمع کل

در آرشیو مدیریت کل نخست وزیری جمهوری ترکیه در سندی به تاریخ ۷ ژوئن ۱۹۱۹ می نویسد: “بیش از یک میلیون ترک و مسلمان که از شرایط سلامتی و زندگی و حمایت دولتی محروم بودند، مجبور شدند که از ایالات ارضروم، طرابوزان، بیتلیس، وان و بخش ارسینجان به مناطق مرکزی کوچ کنند. در نتیجه تشدید حملات و کوچ ها ۷۰۱.۱۶۶ نفر جان خود را از دست دادند. این تعداد براساس ارقام رسمی حکومتی تثبت شده اند، و اگر، تخمینن حدود ۳۰۰.۰۰۰ نفر دیگر از جمعیت مسلمان که خارج از ارقام رسمی مانده اند به این تعداد اضافه نمائیم، از مردم چهار ایالت و یک بخش، در اثنای کوچ تعداد تلفات به یک میلیون می رسد”.   (۵۹)

اگر دقت شود، در این سند فقط از کوچ کنندگان چهار ایالت و یک بخش سخن می رود. اگر کوچندگان دیگر ایالات را نیز اضافه کنیم، تعداد آنها از ۱.۵ میلیون می گذرد. چنان که در نسخه روزنامه “تصویر افکار” به تاریخ ۱۱ مه ۱۹۱۹، ایالاتی که بوسیله ارتش های روس و پیش قراولان ارمنی تصرف شدند تعداد کوچندگان ترک را ۱.۶۰۴.۰۳۱ نفر می نویسد. (۶۰) تعداد ۷۰۱.۱۶۶ نفر آنان به هنگام فرار از تسلط روس ها و مظالم ارمنی ها زندگی خود را از دست دادند. تلفات ترک ها در این سند با تلفات سندی که به تاریخ ۷ ژوئن ۱۹۱۹ مدیریت کل آرشیو نخست وزیری جمهوری ترکیه به آن اشاره شد، کاملا تطبیق می کند. تعدادی که مجبور به کوچ شدند ۶۹.۵۰% جمعیت منطقه را تشکیل می دهند. ولی این تعداد، فقط تلفات ترک ها در حین کوچ است.   اگر به این ارقام، تعدادی را که در مناطق زندگی شان بوسیله ارمنی ها به قتل رسیدند و در اسناد عثمانی، شناسایی هویت قاتل و مقتولین و شیوه قتل شان به تفصیل داده شده است، یعنی ۵۱۸.۱۰۵ ترک در آناتولی و ۴۱۳.۰۰۰ ترک و مسلمان قتل عام شده در قفقاز توسط ارمنی ها را نیز اضافه کنیم، تعداد ترک و مسلمان به قتل رسیده به رقم ۱.۹۳۱.۱۰۵ می رسد.

 

“بروس فین” Bruce Fein مشاور حقوقی رئیس جمهور سابق آمریکا رونالد ریگان می نویسد: “کاخ سفید در سال ۱۹۸۱ تحقیقاتی انجام داد طبق این تحقیقات روش شد که ارمنی ها بیش از ۲ میلیون ترک را به قتل رسانده اند. اگر ترک هایی که بر اثر اشغال سرزمین هایشان و برای فرار از قتل عام مجبور به ترک سرزمین شان شدند را نیز به این تعداد اضافه کنیم، تلفات ترک ها در جنگ جهانی اول ( فقط در جبهه شرق) به ۲.۴۰۰۰.۰۰۰ نفر می رسد. ارمنی ها آرشیو های خود را باز نمی کنند، زیرا نمی خواهند که این حقیقت فاش شود. …. در این جا موضوع اصلی خیانت ارمنی هاست. دولت عثمانی از خود دفاع کرد…. بویژه ارمنی هایی که در آمریکا زندگی می کنند، با دروغ نسل کشی منافع بزرگی بدست می آورند. حکومت آمریکا نیز از آنجائی که در این مورد پول های بزرگی رد و بدل می شود نمی خواهد با ارمنی ها مقابله کند.   ارمنی ها با سماجت آرشیو های خود را باز نمی کنند، زیرا نمی خواهند سودهایی را که از چرخه دروغ نسل کشی بدست می آورند از دست بدهند. لحظه ای که آرشیو ها باز شوند، حقیقت آشکار خواهد شد…”. (۶۱) بروس فین با تحقیقات خود، ارقام دقیق تلفات ترک ها در جنگ جهانی اول که بوسیله ارمنی ها به قتل رسیده اند را بیان کرده است.

مقایسه تلفات ترک و ارمنی و هدف ارضی ارمنستان

با مقایسه تعداد ارمنی های مشمول کوچ و تعداد تلفات ترک و مسلمانانی که بر اثر اشغال روس و قتل عام ارمنی مجبور به ترک سرزمین خود شدند، تابلوی زیر بدست می آید:

تلفات ارمنی ها
۲۸۰.۰۰۰ طبق نظر اسقف واهان وارداپت
۲۵۰.۰۰۰ طبق نظر کارا شمسی
۵۶.۶۱۰ مطابق آرشیوهای امپراتوری عثمانی
           تلفات ترک ها و مسلمانان
۲۴۰۰.۰۰۰ طبق نظر بروس فین
۲.۰۰۰.۰۰۰ طبق نظر کارا شمسی
۱.۶۰۲.۱۳۲ طبق نظر جاستین مک کارتی           *
۱.۹۳۱.۱۰۵ مطابق آرشیوهای امپراتوری عثمانی   *

* این تعداد شامل ۴۱۳.۰۰۰ نفر ترک، و ترک ها و مسلمانان می شود که در قفقاز به قتل رسیدند.

* از این تعداد ۱.۰۰۰.۰۰۰ نفر در اثنای فرار از اشغال روس و مظالم ارمنی ها در راه ها جان خود را از دست دادند، ۵۱۸.۱۰۵ نفر (طبق اسناد) از طرف ارمنی ها در مناطق زندگی خود به قتل رسیدند، و ۴۱۳.۰۰۰ نفر ترک ها و مسلمانانی هستند که در قفقاز به قتل رسیدند.

تمامی اطلاعات که در فوق با اسناد به میان گذاشته شد، نشان می دهد که در اثنای جنگ جهانی اول و سال های بعد از آن، تعداد ترک ها و مسلمانانی که در جنگ، کوچ و قتل عام های ارمنی زندگی خود را از دست دادند بسیار بیشتر از تعداد ارمنی هایی است که در اثنای کوچ زندگی خود را از دست دادند. ولی ارمنی ها که در ایفای نقش مظلوم بسیار ماهرند، قربانیان جنگ جهانی اول خود را هر روز افزایش داده و کشورهایی که در پارلمان های خود در مورد ادعاهای ارمنی لایحه تصویب می کنند، نیز ارقام ارمنی را اساس قرار می دهند.

در این مورد پروفسور جاستین مک کارتی می گوید، تعداد ارمنی های آناتولی در آن دوران ۷۵۰.۰۰۰ نفر بوده است، که قسمت اعظم آنها نیز قبل از جنگ جهانی اول به کشورهای دیگر مهاجرت کرده بودند. ولی بدون توجه به این واقعیت، حتی اگر فرض کنیم که ترک ها تمامی ارمنی های آناتولی را، که آنها ادعا می کنند ترک ها ۱.۵۰۰.۰۰۰ ارمنی را به قتل رساندند، در آن صورت میبایستی ترک ها ارمنی ها دوبار به قتل رسانده باشند، و اینکار امکان ناپذیر بوده است. (۶۲)

ارمنی ها بعد از جنگ جهانی اول نیز به قتل عام ترک ها ادامه دادند.   طبق “متارکه موندروس” (۳۰ اکتبر ۱۹۱۸) که ارتش ترکیه به مرزهای ۱۹۱۴ عقب نشینی می کند، ارمنی ها این را فرصتی دانسته و در اطراف قارص ۳۸ دهکده را ویران کرده و آتش می زنند و ۱۴.۶۲۰ نفر را نیز به قتل می رسانند. به دنبال قتل ۱۱.۰۰۰ ترک در منطقه “ساری قامیش”، مجلس بزرگ ملی ترکیه” (در آنکارا) اعلام بسیج کرده و تحت فرماندهی ژنرال “کاظم کارا بکیر” ارتش ترکیه در مدت کوتاهی ساری قامیش، قارص و گومروGümrü را تصرف می کند و بدنبال آن ارمنی ها درخواست آتش بس کرده و در نتیجه در ۳ دسامبر ۱۹۲۰ “قرار داد صلح گومرو” با دولت ارمنستان منعقد می شود.

بعد از پیروزی گومرو با میانجیگری روسیه شوروی، بین حکومت ترکیه و ۳ جمهوری شوروی آذربایجان، گرجستان و ارمنستان در تاریخ ۳ اکتبر ۱۹۲۱ “معاهده قارص” امضاء می شود. قبل از آن در ۱۶ مارس ۱۹۲۱ بین جمهوری ترکیه و شوروی قرار داد مسکو امضاء شده بود که در مورد هر سه جمهوری نافذ بوده است. ولی پارلمان ارمنستان در ۶ دسامبر ۱۹۸۹ با لغو قرارداد مسکو که مرزهای ترکیه و ارمنستان را تعیین می کرد، اعلام نمود که مرزهای ترکیه – ارمنستان را برسمیت نمی شناسد.

در حال حاضر ارمنستان مرزهای ترکیه را به رسمیت نمی شناسد و در اعلامیه استقلال خود، ۱۹ ایالت ترکیه را بعنوان “ارمنستان غربی” در داخل مرزهای ارمنستان نشان می دهد. در سرفصل قانون اساسی ارمنستان عبارت، “خلق ارمنی، اعلامیه استقلال ارمنستان، دولت ارمنستان، و روح ملی ارمنی را اصول اساسی خود قبول می کند”، نوشته شده است. در ماده ۱۳ نیز، عبارت آرم جمهوری ارمنستان، از “کوه آغری” (آرارات) و کشتی نوح و آرم چهار پادشاهی ارمنی تشکیل می شود”، جای گرفته است.

سوء قصد ها به جان دیپلمات های ترک

ارمنی ها ۱۰ سال قبل از کوچ اجباری با سوء قصد به عبدالحمید دوم، قتل دولت مردان ترک را آغاز کردند. بعدها، طلعت پاشا، سعید حالیم پاشا، بهاالدین شاکر، جمال عظمی، جمال پاشا، انور پاشا را بقتل رسانده و اقدامی نیز برای سوء قصد به جان آتاترک کرده بودند. بعد از سال ۱۹۷۳ آغاز به سوءقصد علیه دیپلمات های و کارمندانی که در نمایندگی های خارجی جمهوری ترکیه و دیگر مامورینی که برای حکومت کار می کردند، نمودند، و در این رابطه ۱۱۰ حمله تروریستی سازمان دادند.

در ۲۷ ژانویه ۱۹۷۳ سرکنسول ترکیه در لوس آنجلس “محمد بایدار”، و کنسول شهر سانتاباربار “بهادر امیر” توسط یک ارمنی به قتل می رسد. در این دوران بر اثر حملات ارمنی ها در ۲۱ کشور و ۳۸ شهر جهان، ۴۲ ترک و ۴ خارجی به قتل رسیده و ۱۵ ترک و ۶۶ خارجی نیز زخمی می شوند.

 

 

اقدامات تهدید و ترور های ارمنی علیه نمایندگان مجلس خارجی و مورخین

ارمنی ها علاوه بر سوء قصد علیه دیپلمات های ترک، نمایندگان پارلمان و آکادمیسین های کشورهای خارجی را نیز تحت فشار و تهدید قرار می دهند. در سال ۱۹۸۷ گزارش Vandemeulebrouke که بر اساس قرار “باصطلاح نسل کشی” پارلمان اروپا تنظیم شده بود، علی رغم اینکه توسط کمیته سیاسی پارلمان اروپا رد شده بود، ولی بعلت فشار و تهدید ارمنی ها بطور غیراصولی دوباره در دستور کار مجمع عمومی پارلمان اروپا قرار گرفته و قبول می شود. عضو آلمانی پارلمان Wedekind که در اثنای اجلاس سخن رانی کرده بود، به علت اینکه با اسلحه مورد تهدید قرار گرفته بود، اعلام می کند که تحت چنین شرایطی نمی تواند چنین اجلاسی برگزار شود. (۶۳) ارمنی ها اقدامات و تهدید های مشابهی را در مورد طرح تصمیمات مربوط به مسئله ارمنی را در همه پارلمان ها اجرا می کنند.

گروه روشنفکر دیگری که تحت فشار و تهدید ارمنی ها قرار می گیرند، آکادمیسین های خارجی بویژه مورخین هستند. در سال ۱۹۸۴ که ۶۹ مورخ خارجی در مورد ادعاهای بی پایه و غیر حقیقی نسل کشی اعلامیه ای صادر کرده بودند، امضاء کنندگان اعلامیه، توسط ارمنی ها مورد تهدید قرار گرفتند. ارمنی ها تلاش می کردند تا محققین دیگری را که در خصوص مسئله ارمنی تحقیق می کنند به طرق مختلف وادار به سکوت نمایند. علیه پروفسور Heath Lowry که به سفارت ترکیه خدمات مشاوره ای می داد، به کمپین رسانه ای دست زدند. علیه پروفسور “برنار لوئیس” Bernard Lewis به دادگاه شکایت کردند، که براساس تحقیقاتش گفته بود که ادعای نسل کشی ارمنی حقیقت ندارد. آنها دست به اقداماتی برای اخراج پروفسور جاستین مک کارتی از دانشگاهی که در آنجا تدریس می کرد، کردند. (۶۴) پروفسور “استاندفورد جی. شاو” Standford J. Shaw که اعلام کرده بود چیزی بنام نسل کشی علیه ارمنی ها بوقوع نپیوسته است، مورد تهدید قرار گرفته و نامه های تهدید آمیز دریافت می کند، کلاس های درس اش مورد هجوم ارمنی ها قرار می گیرد و خانه اش در لوس آنجلس با بمب مورد حمله قرار می گیرد. او از ترس جان مجبور به پناهنده شدن به ترکیه می شود. (۶۵) به چند نمونه ی ساده ای که در بالا به آنها اشاره شد، نشان می دهد که ارمنی ها حتی به بلوغ رو در رو شدن با واقعیات نیز نرسیده اند.

 

ارمنی ها نسل جدیدی که از ترک ها و ترکیه متنفرند، تربیت می کنند

ارمنی ها به جعل حقایق بسنده نکرده، بلکه نسل های جدید خود را نیز بعنوان دشمن ترک ها تربیت می کنند. کودکان ۵ ساله را به موزه های نسل کشی در ایروان برده، با اسناد جعلی، با تصاویر جعلی و وسایل سمعی و بصری مغزشویی می کنند.

ترکیه در چارچوب قرارهای” کمیته برچیدن تبعیض نژادی برای متوقف کردن گفتمان نفرت” سازمان ملل و معیارهایی که سازمان یونسکو برای برچیدن پیش داوری های نژادی تعیین کرده است، حتی گفتمان هایی که می توانست به کشورها و گروه های نژادی دیگر آسیب برساند، از برنامه آموزشی خود تماما حذف کرده است. در حالی که کتاب های درسی ارمنی علاوه بر ادعاهای بی پایه علیه ترک ها، مملو از گفتمان ناسزا و تحقیر و نفرت علیه ترک هاست. (۶۶) وارد کردن ادعاهای بی پایه و تحقیر آمیز ارمنی ها در برنامه های درسی خود علیه ترک ها توسط بسیاری از کشورهایی که باصطلاح دوست ترکیه هستند، نوعی انجماد عقل است.   ارمنی ها به کودکان کلاس های ابتدائی یاد می دهند که چگونه از روی پرچم ترکیه رژه بروند. عکس زیر برای نشان دادن چنین برخورد هایی به اندازه کافی گویاست.

 

 

پس گفتار

ارمنی های عثمانی قبل از جنگ جهانی اول و در اثنای جنگ دست به عصیان زده و به صف دشمن پیوستند. بعنوان پیش آهنگ ارتش بلغار، روس، انگلیس و فرانسه، با ارتش ترک جنگیده، و بخشی از آنها نیز با تشکیل باندهای مسلح، مردم بیگناه غیر نظامی را بقتل رساندند. اعمال مورد بحث ارمنی ها، چه در آن دوران و چه در دوران کنونی در قانون جزایی دولت ها بعنوان خیانت به وطن تلقی شده و کسانی را که چنین جنایاتی را مرتکب شوند، طبق قوانین کشورها در حق آنها مجازات اعدام پیش بینی شده است. علی رغم این واقعیت، دولت عثمانی در بیشتر مواقع ارمنی های عصیانگر را مورد عفو قرار داده، ولی عفو شدگان، باز دست به عصیان زده و به نفع ارتش های دشمن فعالیت کرده و قتل عام مردم غیرنظامی را ادامه دادند. وقتی عصیان های ارمنی به ابعاد تاثیر در نتیجه جنگ می رسد و قتل عام مردم غیرنظامی آغاز به تغییر ترکیب جمعیتی منطقه می کند، دولت عثمانی ارمنی های عصیانگر را که هدف شان ایجاد ارمنستان مستقل بود در داخل سرزمین تحت حاکمیت خود به مناطقی که دور از مناطق جنگی بود، کوچ می دهد.

در رابطه با تلفات ارمنی ها هر روز اخبار، کتاب ها و فیلم های زیادی منتشر شده و حق به جانب بودن دولت عثمانی و اعمال تهجیر علیه ارمنی ها بعنوان نسل کشی ارائه می شود، ولی درباره قتل عام های دسته جمعی علیه ترک ها که ماهیت نسل کشی دارند و ترک هایی که برای فرار از مظالم ارمنی ها مجبور به ترک خانه و کاشانه خود شده و در این اثناء زندگی خود را از دست دادند، هیچ چیز گفته نمی شود.

طبق گزارشات دیپلمات های خارجی، از مجموع ۴۳۸.۷۵۸ ارمنی، که مشمول کوچ اجباری شدند ۳۸۶.۱۴۸ نفر (۸۲%) آنان به مقصد (به مکان هایی که قبلا تعیین شده بودند) رسیدند. در مقابل ۵۶.۶۱۰ ارمنی که در اثنای کوچ زندگی خود را دست دادند، ۵۱۸.۱۰۵ نفر ترک ، یعنی ۹ برابر تلفات ارمنی ها، فقط در آناتولی جان خود را از دست دادند، و ۴۱۳.۰۰۰ ، یعنی، ۷ برابر تلفات ارمنی، ترک و مسلمان نیز در ماورای قفقاز بوسیله ارمنی ها به قتل رسیدند.

ترک هایی که از مظالم ارمنی ها مجبور به ترک سرزمین خود شدند، در مقابل مشمولین کوچ ارمنی ( ۴۳۸.۱۵۸ )، ۳.۵ برابر (۱.۶۰۴.۰۳۸) بیشتر بودند، و دو سوم آنان (۱.۰۰۰.۰۰۰) در اثنای ترک سرزمین خود جان شان را از دست دادند. اگر به این تعداد، تعدادی که در سرزمین خود بوسیله ارمنی ها قتل عام شدند، اضافه شود، رقم ترک های بقتل رسیده به ۲ میلیون نفر می رسد.

ولی ارمنی ها که در تحریف واقعیات بسیار موفق هستند، برای باورندان جامعه بین المللی در مورد دروغ نسل کشی ترک ها علیه ارمنی ها با مشکل زیادی روبرو نمی شوند. ارمنی ها، تعداد آنهایی که در اثنای کوچ اجباری زندگی خود را از دست دادند بتدریج بیشتر کرده و نسل های جدید را بعنوان دشمنان ترک تربیت می کنند.

بخشی از کشورهای خارجی نیز که آماده باور کردن هستند این دروغ را اساس قرار داده و خود را بجای مورخ گذاشته و در پارلمان های خود تصمیماتی مربوط به قبول نسل کشی کردن ترک ها می گیرند. در کتاب های درسی به ادعاهای بی پایه ارمنی جای داده و انکار نسل کشی را با تدوین قوانینی جرم تلقی می کنند. این برخورد بسیار غیر منصفانه علیه ملت ترک است که در طول تاریخ، راستی، مرحمت و اخلاق جنگی اش مورد قبول و تقدیر حتی دشمنان شان نیز قرار گرفته است. کشورهایی که از تزهای بی پایه ارمنی حمایت می کنند، نباید به واقعیات تاریخی که در بین سال های ۱۹۲۲-۱۹۱۲ در آناتولی اتفاق افتاده است بی تفاوت بمانند و بایستی به این موضع غیر عادلانه خود پایان دهند.

زیرنویس ها و منابع:

 

۹ – Yusuf Halaçoğlu, “Ermeni tehciri ve Göçler (1914 -1918)”, Türk Tarih Kurumu Yayınları, Sayı ۹۰, Ankara, 2001, s.66; Dahiliye Nezareti Şifre Kalemi: No: 55- 291,55-341, 55 A /17, 55-A/77 ,55-A135, 57/110

۱۰ – Halacoglu, age, s.66 – ۶۷; Dahiliye Nezareti Sifre Kalemi: No: 55-A/17, 53/305

۱۱ – -Bulent Bakar, “Ermeni Tehciri” Ataturk Arastirmalari Merkezi, Ankara,2009, s. 200-212

۱۲ – Halaçoğlu, age, s.58; Dahiliye Nezareti Umum Müdürlüğü ۲.Şube; Nr; 2D/13

۱۳ – US Archives NARA 867.4016/193 Copy No: 484

۱۴ – Dahiliye Nezareti Şifre Kalemi: No. 54-A/226 ; Halaçoğlu, age, s.67-68

۱۵ – Esat Uras, Tarite Ermeniler ve Ermeni Meselesi, Türkiye Matbaacılık ve Gaztecilik A.O,Belge Yayınları, İstanbul,1987, s. 136 – 143

۱۶ – Halaçoğlu,age, s.72 – ۷۷; Dahiliye Nezareti Emniyet Umum Müdürlüğü ۲. Şube Arşivi 68/71, 68/80 – ۸۳ – ۸۴, ۶۸/۱۰۱,۵۷/۱۱۰

۱۷ – Hikmet Özdemir, Kemal Çicek, Ömer Turan, Ramazan Çalik, Yusuf Halaçoğlu, Ermeniler: Sürgün ve Göc, Türk Tarih Kurumu Yayınları,Ankara, 2004, s.75; US Archives NARA 867.48/271: Ek310

۱۸ – Suslu,Ermeniler ve 1915 Tehcir Olayı, age, s. 147; Diş işleri Bakanlığı Arşivi, Hazine -i Evrak,Karton 178, Dosya:23

۱۹ – Halaçoğlu, Ermeni Tehciri ve Gerçekler.., age, s.81-82

۲۰ – Dahiliye Nezareti Şifre Kalemi, Şifre No: 57/273 ,58/161,60/190

۲۱- Halaçoğlu, Ermeni Tehciri ve Gerçekler.., age, s.81

۲۲ – Dahiliye Nezareti Şifre Kalemi, Şifre No: 62/21 (Ek-30)

۲۳- Basbakanlık Osmanlı Arşivi, Bab- i ali Evrak Odası,Şifre No:341055

۲۴- Özdemir “v.d”,age,s.141

۲۵- US Archives, NARA; T1192,Roll 4,860J.01/431; Ozdemir “v.d”,age,s.137

۲۶ – Mehmet Perinçek,”Rus Devlet Arşivlerinden 150 Belgede Ermeni meselesi” Kırmızı Kedi Yayınevi, İstanbul,2012, s.228, Belge No:100; İrandust, Dvijusie Sili Kemalistskoy Revolyutsii, Gosudarstvenoe izdatelstvo, Moskova-Leningrad, 1928, s. 67-69 vd,.

۲۷ – Özdemir “v.d”,age,s.140; The New Year East,Volume 6, Nu 7, Ocak 1920,s.28

۲۸ – Susan Ertürk, 1. Balkan Savaşı,nda Bulgar Ordusundaki Anadolu Ermenileri, Turk Dünyasi Incelemeleri Dergisi / Jurnal of Turkish World Studies, XII/2 (Kış ۲۰۱۲), s. 28

۲۹ – Zafer Çakmak, Mondros Mütarikesi Sonrası Ermeni – Rum İşbirligi, Firat Üniversitesi Sosyal Bilimler Dergisi, Cilt: 16, Sayı: ۲,, Elaziğ-۲۰۰۶, Sayfa; 121- 140

۳۰ – Mehmet Perinçek,”Rus Devlet Arşivlerinden 150 Belgede Ermeni meselesi”, age, s. 141,Belge No: 55; RGVIA Fond 2100, liste 1, Dosya 558, Yaprk 172

۳۱ – Türkkaya Ataöv, “An Armenian Source: Hovannes Kachaznuni”, Ankara Üniversity, Faculty of Political sciences,Ankara, 1985, s.3-13

۳۲ – Ovanes Kacaznuni, “Taşnak Patisinin Yapacağı Bir Şey Yok”, Kaynak yayınları, İstanbul, 2005, s. 4-5; “The Armenian Revolutionary Federation (Dashnaksoution) Has Nothing To Do Any More”, The Armenian Information service”, New York,1955

۳۳ – British Forien Office Papers, Public Record office Nu: 371/6504: Craige, British charge d, Affaires et Washington, to Lord Curzon, No:722 of July 13, 1921

۳۴ – Uluç Gürkan, “Malta Yargılanması, Özgün Ingiliz Belgeleriyle” Kaynak Yayınları,İstanbul,2014

۳۵ – Nurşen Mazici, “ABD,nin Güney Kafkasya Politikasi olarak Ermeni Sorunu”, Pozitif Yayınları, İstanbul, 2005, s.54

۳۶ – Şenol Kantarci, “Amerika Birlesik Devletlerinde Ermeniler ve Ermeni Lobisi”, Aktuel Yayinlari, Istanbul,2004, s.56-57

۳۷ – Mazici, age, s.56-57

۳۸ – Osmanlı Arşivi, Hariciye Nezareti, Mütareke,No:43/17(EK-xx)

۳۹ – Kamer Kasım, Turkish – Armenian Reconciliation Commission: Missed Opportiunity, Ermeni Ara’trrmalarr Enstitgsg Dergisi,Sayr 4, Aralrk 20001, Ocak – “Şubat 2002

۴۰ – Inanc Atılgan – Garabet Mumdjian, “Archival Ducuments of The Viennese Armenian – Turkish Platform”, Bentley University Academic Center, Los Angles, California, 2009, s.22-23

۴۱ – Diplomatik Gözlem: http://www.diplomatik gözlem.com/TR/belge/1-6082,Erişim:2 Şubat 2010

۴۲ – Sükrü Server Aya, “Preposterous Paradoxes of Ambassador Morgenttau”, Belfast,2013,s. 11-15-182

۴۳ – Heath Lowry, “ The story Behind Ambassador Morgenthaus,s Story” , The Isis Press , Istanbul,1990

۴۴ – Guenter Lewy, Ermeni Sorununu Yeniden Tartişmak”, Ermeni Araştırmaları, Sayı ۱۸, Ankara, Yaz 2005

۴۵ – Şinasi Orel and Süryya Yuüe, “The Talat Pasa Telgrams, Historial Facts or Armenian Fiction? , Nicosia, 1983

۴۶ – Orly saldırisı Davası (۱۹ Şubat – 2 Mart 1985), Şahit ve Avukat beyanları, Ankara Üniversitesi, Siyasal bilgiler Fakültesi, Ankara 1985, s. 42

۴۷- Eric jan Zürcher, “Turkey: A Modern History”, London, 1997, s. 121

۴۸ – Türkkaya Ataöv, “Hitler and The Armenian Question”, Ankara University Faculty of Political Sciences, Ankara, 1984, s. 42

۴۹ – Orly saldırısı Davası (۱۹ Şubat – 2 Mart 1985), Şahit ve Avukat beyanları, Ankara Üniversitesi, Siyasal bilgiler Fakültesi, Ankara 1985, s. 46

۵۰ – Şenol Kantarci, “Ermenilerce Atatürk,e Atfedilen Sözler ve Divan-i Örfi ile Ermeni Teröristleri Tarafından Şehit Edinenlere Atatürkun Gösterdiği İlgi”, Ermeni Araştirmaları Derneği, Sayı; ۴, s. 92-12, Ankara,2002

۵۱ – Orly Saldırısı Davası, age,s.47

۵۲ – Ataöv Türkkaya, An Armenian Falsification, Sevinc Matbaasi, Ankara,1985, s. 16-19

۵۳ – T.C. Başbakanlık Basın yayın ve Enformasyon Genel Müdürlüğü, “Bir Ermeni Sahtekarlığı Daha”, Gun Seher Gaztesi, Baku,30 Ekim 2007

۵۴ – Justin McCarthy, “Ölüm ve Sürgün” , Çeviren: Bige Umar, İnkilap Yayınları, Ankara 1995, s. 273; Haluk Selvi,”Geçmişten Günümüze ermeni Sorunu ve Avrupa”, Sakarya Üniversitesi, Turk- Ermeni İlişkileri Araştırma Merkezi yayanı, sakarya,2006, s. 102

۵۵ – McCarthy, age, s. 380 McCarthy

۵۶ – McCarthy, Ölüm ve Sürgün, age, s. 265

۵۷ – Enver Konukçu, “Ermenilerin yeşılyayla,daki Türk Soykırımı (۱۱-۱۲ Mart 1918)”, Atatürk Üniversitesi Rektörlüğü yayıni No: 674,Ankara,1990,s. 18-26-57-68-91-93

۵۸ – McCarthy, Ölüm ve Sürgün, age, s.265

۵۹ – Başbakanlık Osmanlı Arşivi Hariciye Nezareti Siyasi Kısmı: ۲۴۸۷/۱۰, ۸N. 1337 (7 Haziran 1919)

۶۰ – Ömer Lütfi Taşcxıoğlu, “Belgelere göre Türk- Ermeni İlişkilerinde Katliam ve Soykırım İddialari”, Gazi Üniversitesi sosyal Bilimler Enstitüsü Doktora Tezi, 24 Haziran 2014, s. 276-277; Tuncay Öğun, unutulmuş Bir Göç Ttrajedisi Vilayet-i Şarkiye Mültecileri (1915-1923)” Babil yayıncılık,Ankara,2004,s.37; “Müslüman Mühacirler”, Tasvir-i afkar,11 Mayrs 1919,s. 2

۶۱ – Bruce Fein, “Lies, Damn Lies Armenian Death”, Hoffpost World, June 4.2009

۶۲ – Justin McCarthy, “Turkish-Armenian Relation”,TASAM 3. Dunya Forumu, Trakya Üniversitesi, Edirne,29 Mayıs 2014

۶۳ – Pulat Tacar,Avrupa Parlamentosunun 1987 yılında Aldığı, Ermeni Araştırmaları ۱۸, yaz 2005, Sayı

۶۴ – Justin McCarthy, Bırakın Tarihçiler Karar Versin, Ermeni Araştırmaları, sayı ۱, Mart- Nisan-Mayıs 2001

۶۵ – Vefat eden Bilim Adamları, Ermeni Araştimalari, Sayı; ۲۳-۲۴,۲۰۰۶

۶۶ – Yılmaz, Ermenistan Cuhuriyeti,nde Okutulan 10. Sınıf tarih Ders Kitabında Türkler Aleyhinde Ifadeler .. age, s. 116-129

لینک اصل مقاله

http://vatanpartisi.org.tr/genel-merkez/bildiriler-brosurler/turk-ermeni-iliskilerinde-tarihsel-gercekler-kitapcigi-13814

 

*Historical Facts in Turkish Armenian Relations

Talaat Pasha Committee – ۲

 

* علی قره جه لو، نویسنده و مترجم مستقل ساکن تورنتو، دارای دکترای علوم سیاسی، در حوزه ی مسائل سیاسی ملیت های ایران بویژه ترک ها و مسائل سیاسی ترکیه و آذربایجان و ارمنستان می نویسد.

 

بخش اول مطلب را اینجا بخوانید