محمد بدری گولتکین

اختلافات بین اردوغان و داوداوغلو که مدت زمان طولانی مشاهده می شد، سرانجام به استعفای داوداوغلو از مقام نخست وزیری منجر شد.  این تحول از نظر بعضی ها به معنای قدرت گیری اردوغان تفسیر شده است، گفته می شود:”به دنبال کنگره  AKP  در ۲۲ ماه مه و برگزاری یک انتخابات زودرس، و با به دست آوردن اکثریت لازم، امکان گذار AKP  به سیستم ریاست جمهوری هموار خواهد شد”. آیا طیب اردوغان و AKP  نیرومندتر می شوند؟ یا تحول اخیر، نشانی از پایان اجتناب ناپذیر AKP  است که نزدیک تر می شود ؟

 

صعود و فروپاشی در سیاست

در سیاست اصل [قانون] است، نیروهای سیاسی در حال صعود، در درون خود همبستگی زیاد داشته و ظرفیت جذب نیروهای سیاسی اطراف خود را نشان می دهند و آنها را به دایره نفوذ خود جذب می کنند.

نیروهای سیاسی در حال فروپاشی، ابتدا متفقین خود را از دست می دهند و سپس تضادها و اختلافات داخلی آنها شدت گرفته و انشعابات روی می دهند.  یعنی کشتی در حال غرق ترک می شود.

در احزاب سیستم حاکم، صعود به معنای تقسیم فزاینده منافع بین متفقین و منسوبین است، لذا امکان دست یافتن به تقسیم ثروت، حزب در حال صعود سیستم را مدام بزرگ تر می کند. همراه بودن با حزب سیستم حاکمی که در حال باختن است،  نه تنها از دست دادن سهمی از منافع روزافزون از ثروت های کشور، که به خطر افتادن و از دست دادن هر آنچه تاکنون به دست آورده اند، است.  برای برطرف کردن خطر از دست دادن آنچه که تاکنون به دست آورده اند، ابتدا “متفقین”، سپس گروه های مختلف درون حزب نشانه های گریز از مرکز از خود نشان می دهند.  از این لحاظ، وقتی به تاریخ AKP  نگاه  کنیم، خواهیم دید که این اصل سیاست، در مورد او نیز صدق می کند.

 davutoglu

دوران صعود  AKP

AKP تا سال ۲۰۱۳ همراه  FETÖ (سازمان فتح الله گولن) و PKK  ترکیه را اداره کرد.  البته آمریکا با تمام نیرو پشت AKP بود. (۱)

در دوران صعود، اکثریت بسیار بالای صاحبان کار (بیزنس) از AKP حمایت کردند.  دنیای رسانه ای ترکیه به غیر از چند استثناء تحت امر AKP درآمدند.  AKP توانست در دوران صعود خود، نیروهای سیاسی بسیار متفاوتی را دنبال خود بکشاند.

 

توقف صعود، و از دست دادن متفقین

خیزش ملت مان از سال ۲۰۱۲ علیه حکومت، شکست توطئه هایی نظیر ادعانامه های “ارگنه کن”، “بالیوز”، و قیام ماه  ژوئن (پارک گزی)، سبب عجز و ناتوانی حکومت و ایجاد شکاف در صفوف آن گردید.

قبل از همه، آمریکا به فکر ایجاد آلترناتیوی برای حکومت AKP (اردوغان) افتاد.  “متفق بزرگ” با کسب تجربه از ۱۹۷۸ {ایران} مصمم بود که “خطای تاریخی” دفاع از رژیم شاه تا به آخر را، تکرار نکند. از این رو، خود به ایجاد آلترناتیوی جدید دست زد. بنابه گفته خود، قبل از اینکه مردم حکومت AKP را از میان بردارند، با سازماندهی آلترناتیو جدیدی، ترکیه را حفظ خواهد کرد.

آمریکا ابتدا  FETÖ  را به حرکت درآورد، و  حوادث ۲۵ – ۱۷ دسامبر ۲۰۱۳ به صحنه آورده شد. {افشای وسیع دزدی  و فساد اردوغان، خانواده و  متحدین اش در AKP از جمله چهار وزیر کابینه}.  ولی نتیجه نه تنها طبق انتظارات آمریکا پیش نرفت، بلکه  همدستی و شراکت AKP – FETÖ  به هم خورد. یعنی آمریکا از آنجا رانده و از این جا مانده شد.

از سرگیری ترور PKK بعد از انتخابات ۷ ژوئیه {۲۰۱۵} نتیجه تصمیمی بود که در ماورای آتلانتیک {آمریکا} گرفته شده بود.  ۴۷ روز بعد از آغاز ترور PKK، نیروهای مسلح ترکیه علیه PKK به حرکت درآمدند.  در نتیجه همدستی و شراکت AKP- PKK  نیز به هم خورد.(۲)

در نتیجه تحولات فوق، حزب حاکم، متفقین خود را در حاکمیت از دست داده، و منفرد گردید.

 

نشانه های فروپاشی

منفرد شدن AKP تنها به از دست دادن متفقین خود { PKK- FETÖ} محدود نماند، بلکه در چهار سال اخیر در درون  AKP  نیز تضادها تشدید شدند و پشت سرهم، جدا شدن های متوالی در حزب روی داد. ابتدا، راه های”عبدالله گول” {رئیس جمهور سابق}، و اردوغان از هم جدا شد.  و به دنبال آن، توپ های سنگین AKP ، “بلنت آرینچ” {رئیس مجلس سابق}، “علی بابا جان” {وزیر اقتصاد}، “حسین چلیک” {وزیر آموزش و پرورش} و دیگران یکی پس از دیگری از AKP تسویه شدند.  و اکنون نوبت به جدایی داوداوغلو رسید.  تمامی اینها نه نشانه ای از قدرت گیری AKP {اردوغان}، بلکه نشانه ای از فروپاشی است.

 

بله،  AKP در حال فروپاشی است

آنهایی که با نگاه به نتایج انتخابات ۱ نوامبر {۲۰۱۵} به، نتیجه ی قدرت گیری دوباره AKP  می رسند، اشتباه می کنند.

ملت در ۱ نوامبر نه از طیب اردوغان، بلکه از ۲۴ ژوئیه { آغاز سرکوب PKK}  از مبارزه ای که علیه ترور جدایی خواه انجام می شود حمایت کرد. و نیز، هر چهار حزب سیستم را، به لحاظ موضعی که در مقابل این مبارزه گرفتند مورد ارزیابی قرار داد.

اگر از این زاویه نگاه کنیم، بزرگترین “شانس”AKP  وجود احزابی مانند  CHP، MHP، و HDP  در مقابل اش بود.

ولی حمایتی که از AKP به خاطر “جنگ وطن” {وحدت و تمامیت کشور} می شود، در عین حال نقطه ضعف AKP نیز محسوب می شود.

موفقیت در جنگ وطن، وابسته به بازگشت AKP به سیاست  دوستی و همکاری با همسایگان و در راس آن دوستی و همکاری ترکیه با روسیه و سوریه است.

به همین دلیل، بازگشت به سیاست دوستی و همکاری با روسیه و سوریه یک ضرورت است.  این ضرورت دیر یا زود حکم خود را اجراء خواهد کرد.

در ترکیه ای که سیاست دوستی و اتحاد با روسیه و سوریه را اتخاذ کرده باشد، دیگر، از AKP ای که با ذهنیت مذهب گرا و  دشمنی با لائیسیم، که در حمایت از سازمان های ترور متعصب اصرار می ورزد، خبری نخواهد بود.

 

توضیحات مترجم:

محمد بدری گولتکین،  Mehmet Bedri Gültekin  از کادرهای رهبری حزب کارگر {IP} ترکیه،  و یکی از صاحب نظران برجسته مسئله کرد در ترکیه است که کتاب های متعددی در این زمینه نوشته است. او همچنین، از نظریه پردازان اصلی ترکیه، در زمینه لزوم تشکیل “اتحادیه کشورهای آسیای غربی” و اتحادیه “یورو اسیا” است.

 (۱) آغاز دوباره ترور، خشونت، و بمب گذاری PKK بعد از انتخابات ۷ ژوئن ۲۰۱۵، هنگامی بود که AKP در انتخابات اکثریت مطلق خود را در مجلس از دست داده بود و این امر در رابطه با تصمیم آمریکا اتخاذ شد. یعنی حکومت اردوغان از دو جناح  FETÖ –  PKK زیر فشار آمریکا قرار گرفت تا آلترناتیو جدید جایگزین حکومت اردوغان گردد.

محمد بدری گولتکین در مقاله دیگری با عنوان:«قدمی جدید در جهت خودکشی: اعلام “کردستان خود مختار”»  می نویسد:  “در هیچ جای دنیا دیده نشده که حزبی هم علیه  دولت دست به اسلحه برده و هم از امکانات قانونی استفاده کند. دولتی که اجازه چنین کاری را می دهد، در واقع آغاز به از دست دادن ویژگی های دولت بودن، خود کرده است.  از این لحاظ، با وضعیتی که امروز DTP {حزب جامعه دموکراتیک} دارد، این حزب دیگر نمی تواند به عنوان یک حزب قانونی به فعالیت خود ادامه دهد.  آنچه که DTP را به وضعیت غیرقانونی دچار می کند، نه افکار این حزب، بلکه دست زدن به خشونت برای تحقق  افکار خود، و استفاده از همه امکانات در آن مسیر است.  آغاز به خشونت PKK از ۸ ژوئن چیزی جز اصرار در خودکشی نیست، ولی چرا PKK دوباره به چنین خشونتی  روی آورد؟ زیرا تصمیم گیرنده، نه PKK  بلکه آمریکا است.  PKK سرنوشت خود را به سرنوشت آمریکا کلید کرده، لذا امکان مقاومت در مقابل تصمیمات آمریکا را ندارد.  آمریکا به طور عام در چارچوب استراتژی خود در منطقه، و به طور خاص در سوریه، PKK  را علیه ترکیه به حرکت درآورد، زیرا از نظر آمریکا PKK چیزی جز یک پیاده نظام در بازی شطرنج بزرگ منطقه نیست. اعلام خودمختاری HDP {حزب دموکراتیک خلق ها} نیز نشان داد که این حزب پیاده نظام، پیاده نظام آمریکاست”.

HDP  در انتخابات ۷ ژوئن %۱۳ آراء را با ۸۰ نمایندگی مجلس به دست آورد، و در شهرداری های بیش از ۱۰۰ شهر کوچک و بزرگ در شهرهای جنوب شرق ترکیه به قدرت رسید، لذا از منظر او، هیچگونه توجیهی برای آغاز دوباره ترور و خشونت وجود نداشت، ولی اگر به موضوع از منظر آمریکا نگاه کنیم، آمریکا برای تحت فشار گذاشتن اردوغان به کناره گیری و  تشکیل حکومت جدید AKP بدون  اردوغان، به اهرم فشار PKK یعنی پیاده نظام خود احتیاج داشت و سرنوشت او برای اش اهمیتی نداشت.

(۲)حکومت AKP برخلاف تمام حکومت های قبلی ترکیه به توصیه و میانجیگری آمریکا و بدون اطلاع مجلس، و به شکل پنهانی وارد مذاکره باPKK  شد.  (دیدارهای اسلو، توافق دولما باهچه)، تصویب قانون عفو به اعضای PKK و اجازه ورود آنها از عراق به ترکیه، در همین چارچوب انجام شد. اردوغان در این رابطه دست و پای نیروهای مسلح ترکیه (ارتش، ژاندارمری، پلیس، نیروهای امنیتی ..) را بست و تمام اختیارات آنها را به والی ها {استانداران}ی تحت امر وزارت کشور خود سپرد. این سیاست به انبار کردن سلاح و مهمات PKK  در مقابل چشم نیروهای مسلح ترکیه در شهرهای جنوب شرق ترکیه منجر شد. در واقع  نیروهای مسلح ترکیه با این سیاست در پایگاه ها و پاسگاه ها زندانی شده و اجازه عکس العمل از آنها سلب گردید. {۲۰۱۵- ۲۰۱۱} روند مذاکره که با نام “روند صلح”، ” روند گشایش کرد” … پیش برده می شد، در واقع چیزی نبود جز آغاز شکل گیری وضعیتی مانند شمال عراق (حکومت بارزانی)، و وضعیتی که امروز در شمال سوریه با دست آمریکا و ظاهرا به وسیله کردهای سوریه به بهانه مبارزه با داعش انجام می گیرد! یعنی، سازماندهی کشورهای منطقه {تجزیه} در راستای منافع استراتژیک آمریکا {پروژه خاورمیانه بزرگ} در افق به معنای تجزیه ترکیه با دست حکومت  AKP بود، که با خیزش مردم از سال ۲۰۱۳ به تدریج با شکست روبرو شد.

۴ ژوئن ۲۰۱۶

لینک اصل مقالات:

http://www.ulusalkanal.com.tr/davutoglu-olayi-ne-anlama-geliyor-makale,5407.html

http://www.ulusalkanal.com.tr/m/intihar-yolunda-yeni-bir-adim-ozerk-kurdistan-deklarasyonu-makale,5076.html

* علی قره جه لو، نویسنده و مترجم مستقل ساکن تورنتو، دارای دکترای علوم سیاسی، در حوزه ی مسائل سیاسی ملیت های ایران بویژه ترک ها و مسائل سیاسی ترکیه و آذربایجان و ارمنستان می نویسد.