آقا بان کی دبیر کل سازمان ملل خیلی متحد شامگاه پنجشنبه ۳۰ ژوئن در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل که برای بررسی استراتژی مبارزه با تروریسم تشکیل شده بود، گفت: به ما اعتراض می کنند که چرا عربستان سعودی را از لیست ناقضان حقوق بشر درآورده اید؟ خدمتتان عرض کنم ولله به پیر به پیغمبر به این سوی چراغ، به برکت شب جمعه قسم، سازمان ملل خیلی متحد به غیر از کمکهای سخاوتمندانه سعودی، هیچ منبع مالی دیگری برای مبارزه با تروریسم ندارد که ندارد. باور نمی کنید از مقامات سعودی بپرسید. همین پیش پای شما یک انتحاری می خواست حمله کند و خودش را جلو در سازمان ملل منفجر نماید. هرچی به دربانها و سکیوریتی گفتیم جلویش را بگیرید، جواب دادند مگر ما بیکاریم خودمان را به کشتن بدهیم حاجی، آخه این چه وضعی است؟ شش ماه است حقوق نگرفته ایم. جواب زن و بچه را چی بدهیم؟ آخرش اینقدر التماس و گریه زاری کردیم که یارو تروریست انتحاری دلش به درد آمد و گفت: بخشکی شانس. اینا دیگه از ما بدبخت ترند.
ما را باش که فکر می کردیم داریم چهارتا آدم درست و حسابی را به کشتن می دهیم. آخر سر هم بنده ی خدا بمب هایش را از دور کمرش باز کرد و نفری صد دلار گذاشت کف دست نگهبانها و هزار دلار هم گذاشت توی پاکت که بدهند به ما و شماره تلفن اش را هم داد به سکیوریتی که به آقا بانکی بگویید شب، نصفه شب، آخر هفته، تعطیلات، خلاصه هر وقت لنگ ماندید، مدیونید اگر به خودم زنگ نزنید. و یواشکی درِ گوش یکی از نگهبانها گفته بود: درسته ما تروریستیم و آدمکش، ولی عمرا به خاطر پول اصول مان را زیر پا نمیذاریم.
***
چگونه می توان حکومت صالحان تشکیل داد
تشکیل حکومت صالحان برخلاف انواع حکومت های خلافکار دیگر بسیار آسان است. چون احتیاج به سازوکارهای پیچیده و پر طمطراق یا به قول عوام قرطاس بازی و قرتی گری ندارد. چهارتا مخده است و دوسه تا پتو و یک عدد سماور و یک قندانِ قند شازند و یک سینی نقره ای به اضافه چند استکان کمر باریک و سه چهارتا صالح، که کافی است خواندن و نوشتن بلد باشند و بتوانند چهار عمل اصلی و دو سه تا عمل فرعی را به کمک انگشتان انجام دهند.
در مقدمه قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز آمده است: «صالحان عهدهدار حکومت و اداره مملکت میگردند و قانونگذاری که مبین ضابطههای مدیریت اجتماعی است، بر مدار قران و سنت جریان مییابد». معنایش این است حالا که صالح با پای خودش آمده، سنت هم موجود است. پس معطل چی هستید؟ بجنبید و حکومت صالحان تشکیل بدهید و قال قضیه را بکنید. هرجا هم صالح گیر کرد، می تواند به سنت مراجعه کند و مشکلات را حل نماید. مثلا اگر کارگران و معلمان و دانشجویان اعتراض کردند، صالح باید طبق سنت موجود، آنان را به سمت بهشت راهنمایی کند. چون همه رقم رفاه و آسایش در بهشت هست. اگر هم ناز کردند؛ سهمیه شلاق شان را نقدی حساب کند. اگر هم یک روزی آمدند و به صالح گفتند اخوی، جوانان را خیلی آزاد گذاشته ای چون دارند کلیه خودشان را می فروشند. صالح هم جواب خواهد داد اولا مال خودشان است، دوما لابد زیادی دارند و می خواهند بفروشند به کسی چه مربوط است. و روزی دیگر به سمع مبارک رساندند که حاجی، مال خرها، بچه های توی شکم کارتن خواب ها را پیش خرید می کنند، حکم چیست؟ صالح هم چون آدم دل رحمی است پاسخ خواهد داد: حکم دل. اگر هم حاکم کوت شد، دل ها را می بُرد.
***
پدرم سهم خودش را برداشته
سیده فاطمه حسینی دختر صفدر حسینی رئیس مستعفی گاوصندوق توسعه ملی و نماینده جوان اصلاح طلب در مجلس، در نطق بعد از دستوری که به سفارش ابوی انجام شد خطاب به همه کسانی که به ایشان رای داده اند و یا قرار است در چهار سال آینده نیز جهت تداوم اصلاحات ریشه ای به ایشان رای بدهند، گفت: حقوق پدرم، بجز مامانم، به هیچ کسی ربطی ندارد. چون خود بابایی به مامانی اجازه داده هر ماه حساب بانکی شان را چک بکنند. بی انصاف ها، این حقوقی که بابایی دریافت می کند در مقایسه با زحماتی که ایشون کشیده هیچی نیست. زحمات بابایی خیلی بیشتر از اینها برایش آب خورده و اگر ایشان می خواست همه آنها را با ملت حساب کند باید نصف درآمد یکسال نفت را به ایشان می دادند. حالا اگر بابایی به مال دنیا اهمیت نمی دهد و چیزی نمی گوید، دیگران به چه حقی الم شنگه راه می اندازند و فشار به قلب بابایی وارد می کنند. تازه ناسلامتی ما جد اندر جد اصلاح طلبیم اینطوری ما را بی آبرو می کنند. و بنده مجبورم علیرغم میل قلبی به همه شماها هشدار بدهم که اگر یک ذره دیگر کشش بدهید توقع نداشته باشید آبجی فاطی تا آخر عمر مجلس، اصلاح طلب باقی بماند. بعدا نگید نگفتی. لابد یادتان رفته که با ما معامله کردید؟ شما ما را گذاشتید توی لیست امید ما هم سهم خودمان را برداشتیم. یعنی من و بابایی و مامانی و خان داداش و داداش کوچیکه و آغامون و دختر خاله هایم و پسر دایی حمید و زن عمو ناصر و عمه خیرالنساء و باجی خانم و زینت خانم زن هوشنگ خان برادر میثم، داماد باجناق عموجان، فقط سهم خودمان را از سفره انقلاب برداشتیم. تازه زن عمو و عمه خیرالنساء می گفتند بیشتر بردارید، و تاکید می کردند بچه ها تا می تونید جیب تان را پر کنید. بابام می گفت: آبجی زشته برامون حرف در میارن، میگن اینا ندید بدیدن. عمه جونم جواب داد: وا، خان داداش حرفا میزنی ها، دانه درشت ها کلی برداشتند و رفتند کانادا، به ماها که رسید زشت شد! زن عمو هم چشم غره رفت که آقا صفدر خیلی مبادی آداب تشریف دارند. و عمو هم با پر رویی دنباله حرف زن عمو را گرفت و گفت: خان داداش اصلا به فکر خانواده اش نیست، ناسلامتی تو برادر بزرگ ما هستی و یکبار هم که شانس به ما رو کرده و خوردیم به پست سفره انقلاب، میگی زیادی برندارین زشته، بابا ایول.
***
تتمه خبر…
در حالی که از شب گذشته و در پی انتشار خبر درگذشت عباس کیارستمی رسانههای معروف و معتبر جهانی به این خبر واکنش نشان داده و اخبارش را پوشش دادند در ایران، صدا و سیما با تاخیری بیش از ۲۰ ساعت و در لابلای بخش خبری ساعت ۱۴ امروز ، پس از پخش مستقیم مراسم بهبود سیاه سرفه نوه حسن نصرالله و خبر پخش چشمگیر کیک و شرینی درجهان اسلام در جریان مراسم روز قدس و خبر شادی بخش یتیمان یمنی از دیدن هلال ماه توسط مراجع ایرانی، و درست زمانی که می خواستند شب به خیر بگویند و در تلویزیون را ببندند و برای تعطیلات عید بروند شمال، اعلام کرد: ضمنا به اطلاع سینماروها می رساند که کیارستمی هم فوت کردند.