دفاع از دموکراسی و حکومت قانون و آزادی در برابر یک کودتای نظامی کافی نیست. باید همچنین به دفاع در برابر یک کودتای غیرنظامی پرداخت. و این امروز از همیشه بیشتر تهدید می کند. 

روزنامه دی ولت آلمان دو روز پس از کودتای نافرجام ۱۵ جولای ترکیه به بررسی موقعیت تازه رجب طیب اردوغان پرداخت. این تحلیل زمانی منتشر شده که هنوز تعداد پاکسازی شدگان  از دستگاه های دولتی به ۱۳ هزار و ۵۰۰ نفر و تعداد زندانیان به بیش از ۶ هزار و ۵۰۰ نفر نرسیده بود، هواداران اردوغان در خیابان های استانبول و آنکارا با راه انداختن جرثقیل های مجهز به طناب دار خواستار اعدام کودتاچیان نشده بودند و اردوغان آمادگی خود را برای از سرگرفتن مجازات اعدام در ترکیه اعلام نکرده بود.

 ترکیه روزهای بسیار سیاهی را در پیش دارد. روزهایی که شیلی را در فردای کودتای ژنرال پینوشه علیه دولت دموکراتیک سالوادور آلنده در یازده سپتامبر سال  ۱۹۷۳ میلادی تداعی می کنند.

برگردان مقاله تحلیلی دی ولت را در اینجا می خوانید:

اردوغان از زمانی که به زندان محکوم شد (۱۹۹۷ پس از کودتای نظامیان علیه نجم الدین اربکان. م)، همواره در نقش قربانی ظاهر شده است: قربانی طبقه ممتاز، قربانی نظامیان و قربانی سازمان های تروریستی. حالا او قربانی خودش را یافته است: دموکراسی ترکی. داوری جهان غرب در مورد تلاش کودتا یکسان است: از دولتی که به صورت دموکراتیک انتخاب شده، پشتیبانی می شود. حکومت قانونی و دموکراسی باید از تعرض نظامیان مصون باشد. اما آیا این داوری که در نخستین نگاه قابل فهم است، ضعیف و با توجه به کودتاهای شکست خورده در تاریخ اشتباه نیست؟ آیا اردوغان رای اکثریت را برای استوار کردن یک رژیم خودکامه مورد استفاده قرار نمی دهد؟

 Turkey-11

کودتا قابل تایید نیست

کودتا را نمی توان تایید کرد، زیرا از یکسو یک رهبری به صورت دموکراتیک انتخاب شده چیزی غیر از دیکتاتوری است که به عنوان مثال پیش از “انقلاب میخک”* در پرتغال حاکم بود. از سوی دیگر در اغلب کشورها کودتا تنها کودتای بعدی را به دنبال داشته است. همچنین در ترکیه. کودتاچیان سال ۱۹۶۰ در واقع کشورشان را به یک قانون اساسی دموکراتیک رساندند، اما سنت تصرف قدرت (نظامیان) را هم برجای گذاشتند.

هنگامی که یک گروه از افسران فکر می کنند باید کشورشان را از یک وضعیت بد رها کنند، دیر یا زود گروه دیگری هم پیدا می شود که همین حق را برای خودش قائل شود. به خاطر همین تجربه دردناک است که هر سه حزب اپوزیسیون ترکیه، کمالیست های سوسیال دموکرات، حزب دموکراتیک خلق (طرفدار کردها) و حزب ناسیونالیست “ام اچ پی” تلاش بخشی از ارتش برای کودتا را محکوم کرده اند.

و همین هم در کنار همه دلایل دیگر، مهمترین دلیل شکست کودتاچیان است. آن ها به هیچ وجه از پشتیبانی جامعه برخوردار نبودند. یک دلیل دیگر هم بر این افزوده می شود: آخرین مداخله نظامیان در فوریه سال ۱۹۹۷ پدر روحانی اردوغان ـ نجم الدین اربکان اسلامگرا ـ را از قدرت کنار زد، اما راه را برای سلطه حزب اسلامی عدالت و توسعه هموار ساخت.

اردوغان حزب عدالت و توسعه را در واکنش به همان وقایع بنیاد نهاد و محکومیت او به زندان، زمینه ساز قربانی قلمداد شدن او بود، که او تا امروز آن را به خدمت گرفته است. یک بی گناه تحت تعقیب دائمی: قربانی طبقه ممتاز، قربانی نظامیان، قربانی سازمان های تروریستی و قدرت های بیگانه که به اصطلاح این سازمان ها را هدایت می کنند.

مصرف این داستان اکنون آغاز شده است. اردوغان اکنون یک داستان خیلی بهتر هم دارد: آن ها می خواستند او را با کودتا از میدان به در کنند و مردم با خون خود از او دفاع کردند.

turkey-8

همه موادخام برای یک حاکمیت خودکامه

همین که ۲۴ ساعت پس از کودتا حدود ۳ هزار قاضی و دادستان اخراج می شوند، نشان می دهد که اردوغان می خواهد کودتا را بهانه قرار دهد تا هرچه زودتر حاکمیت فردی خود را به کرسی بنشاند. او اکنون برای این کار یک توجیه قانونی هم دارد که فراتر از آرای شرکت کنندگان در انتخابات است: فریاد حمایتگر خیابان. آن هم بالقوه مسلح. یکشنبه شب اردوغان از هوادارانش خواست که دست کم یک هفته میدان ها را اشغال کنند. همزمان او از تسهیل قانون حمل سلاح سخن گفت!

کنترل دستگاه قضائی و رسانه ها، مجرم قلمداد کردن مخالفان، درهم آمیختن اقتصاد و سیاست، حس کردن یک ماموریت ایدئولوژیک، پیروان متعصب و آماده خشونت و حالا اتحادیه ای از نیروهای امنیتی رسمی و غیرنظامیانی که خودشان را مامور حفظ حکومت می دانند، ترکیه اکنون همه مواد خام را برای یک حکومت خودکامه دارد.

به این دلیل، دفاع از دموکراسی و حکومت قانون و آزادی در برابر یک کودتای نظامی کافی نیست. باید همچنین به دفاع در برابر یک کودتای غیرنظامی پرداخت. و این امروز از همیشه بیشتر تهدید می کند.

توضیح مترجم:

* ۲۵ آوریل سال ۱۹۷۴ میلادی، نظامیان اغلب چپگرای پرتغال علیه حکومت خودکامه وقت قیام کردند. روز اول ماه مه، سربازان به نشانه همبستگی با مردم به جای گلوله گل میخک در لوله تفنگ های خود قرار دادند. در این روز، تنها شلیک گلوله از سوی مزدوران رژیم منتهی به قتل چهار غیرنظامی شد. جز این، سقوط رژیم خودکامه پرتغال هیچ تلفاتی به بار نیاورد. به این ترتیب قیام نظامیان شورشی “انقلاب گل میخک” نام گرفت.