بسیاری از والدین فکر می کنند که برای جلوگیری از سر رفتن حوصله نوجوانانشان لازم است دایم آنها را مشغول نگهدارند و به همین منظورآنها را از این کلاس به آن کلاس  می برند و در وقت باقی مانده فرزندان را با اینترنت و بازی های کامپیوتری رها می کنند بدون آگاهی از این که این نوع حس در نوجوانان نوعی سندرم است که به دنبال عدم پاسخ به نیازهای عاطفی آنها شکل می گیرد

نیازهای عاطفی کودکان

بعد از نیازهای اولیه شامل آب، غذا، بهداشت لباس و محل امن برای زندگی، نیازهای سری بعد کودکان شامل نیازهای عاطفی آنها است این نیازها عبارت است از:

نیاز به وقت با کیفیت گذاشتن با آنها: که برای آنها مفهوم عشق و دوست داشتن را به ارمغان می آورد. وقت کیفی شامل حضور فیزیکی به تنهایی نیست، بلکه حضور عاطفی و روانی را هم در بر می گیرد بنا براین والدینی که بسیار کار می کنند و یا موقع حضور در کنار فرزندان از نظر عاطفی و روانی در دسترس نیستند، والدین معتاد الکلی و بیمار روانی این نیاز کودک را بی پاسخ می گذارند.

boy-bored

نیاز به نشان دادن عاطفه:  که به آنها مفهوم به رسمیت شناخته شدن را منتقل می کند این نیاز از طریق بوسیدن، بغل کردن و به کار بردن عبارت من تو را بدون قید و شرط دوست دارم  است که برای آنها معنی مورد تایید بودن را دارد.

نیاز به توجه: که به کودکان معنی با ارزش بودن را منتقل می کند یعنی دادن توجه به احساسات و حالات و نیازهای عاطفی آنها، گوش دادن و جدی گرفتن،  که منجر به احساس ارزش در بچه ها می شود.

نیاز به هدایت: که منجر به احساس صلاحیت و کفایت می شود و شامل راهنمایی های مورد نیاز کودک است. با ارضای این نیاز کودک می آموزد که چگونه کارها را انجام دهد، خشم خود را مهار کند، روابط اجتماعی برقرار کند، نقش های جنسیتی خود را بازی کند و بسیاری دیگر از مهارت ها را در زندگی روزمره به کار گیرد.

نیاز به نظم و دیسیپلین سالم: که منجر به شکل گیری ویژگی های شخصیتی کودک می شود و با ارضای آن،  کودک می آموزد که مرزهای سالم خود و دیگران را بشناسد و به آن احترام بگذارد. با ارضای این نیاز کودک با ارزش ها آشنا شده به عواقب رفتارهای درست و نادرست پی می برد، لذا ساختارهای درونی شخصیتی  او شکل می گیرد. ارضای نیاز به نظم به کودکان می آموزد که چگونه احساسات و هیجانات خود را مدیریت کنند و روابط بین پدیده ها را به طور منطقی تحلیل کنند و برای خود مرزهای سالمی را رسم کنند و حقوق دیگران را نیز به رسمیت بشناسند.

خانواده های متزلزل و احساس امنیت در کودک

احساس امنیت اگر چه جزو نیازهای فیزیکی کودک است و به نظر می رسد با داشتن سرپناه ارضا می شود، ولی در بسیاری از خانواده های آشفته که هرلحظه امکان فروپاشی آن می رود کودکان را با احساس عمیق از ناامنی در همه زمینه ها درگیر می کند و دچار عوارض احساس ناامنی و بیقراری ناشی از آن می شوند.

عدم ارضای نیازهای عاطفی و احساس کلافگی

یکی از مهمترین عوارض عدم ارضای نیازهای عاطفی و امنیت درکودکان این است که با درد دایمی دست به گریبان هستند در این صورت یا به طور وسواسی و افراط گونه  با حالتی بی قرار به دنبال ارضای نیاز ارضا نشده هستند و یا به دنبال عواملی بیرون از خود برای فرار و تسکین موقتی زخمها و رنج های خود می باشند. اینجا است که ریشه بسیاری از اعتیادها آغاز می شود.

وقتی نیازهای عاطفی و حتی نیازهای فیزیکی فرزندان به اندازه کافی ارضا نمی شود یا بیش از حد ارضا می شود کودکان دچار زخم های عاطفی می شوند و این زخم ها باعث بروز دردهای درونی می شود.

یکی از مکانیزم های حیاتی برای ادامه زندگی، پناه بردن به دنیای بیرون از خود برای فرار از احساس درد است این مساله کودک را به رویا پردازی، چسبیدن به حیوانات، تلویزیون، خوردن، دوست های خیالی، فرار از دنیای واقعی سوق می دهد و در سن نوجوانی تبدیل به بیرون رفتن از منزل، وقت گذرانی افراطی با دوستان، اعتیاد به بازی و اینترنت، و حتی ورزش و موارد دیگر می شود.

حوصله ام سر رفته

زمانی که کودک برای فرار از دردهای روانی راهی پیدا می کند که متمرکز به بیرون از خود بشود، حتی لحظه ای به حال خود بودن برای او کلافه کننده است چون با درد روانی ناشی از عدم ارضای نیازهای عاطفی روبرو شده و دچار اضطراب می شود، لذا به سرعت دنبال سرگرمی می گردد که این را سندرم حوصله ام سر رفته می گویند.

جمع بندی

مشغول سازی بیش از اندازه بچه ها برای جلوگیری از سر رفتن حوصله آنها، راه فرار والدین از برخورد و درمان رنج های درونی نوجوانان است و منجر به اعتیادهای بزرگسالی می شود. اعتیاد به موفقیت، کار، سکس، عشق، الکل، قمار، بازی کامپیوتری، مسافرت، خرید و حتی عصبانیت و کنترل گری همگی از انواع رفتارهای متمرکز بر بیرون برای فرار از دردها و زخم های عمیق کودکی است و نیاز به درمان توسط یک درمانگر متخصص و حرفه ای در این زمینه دارد.