مجله گیله وا که به دو زبان گیلکی و فارسی با رویکرد گیلان شناسی و در گستره ی موضوعات مردم شناسی، تاریخ، اجتماع، فرهنگ، زبان و ادبیات گیلکی/تالشی در مرکز استان گیلان منتشر می شود، با انتشار یکصد و چهل و یکمین شماره در تیر ماه ۱۳۹۵، به بیست و چهارمین سال انتشار بی وقفه خود رسیده است. صاحب امتیاز و مدیر و سردبیر گیله وا محمد تقی پور احمد جکتاجی است که خود نویسنده، مترجم و ناشری شناخته شده است و روزنامه نگاری در زمینه گیلان شناسی را با انتشار هفته نامه گیلکی زبان “دامون” در سه سال ابتدای انقلاب ۵۷ تجربه کرده است. گیله وا بجز ۱۴۱ شماره ی پی در پی در عرصه گیلانشناسی، شماره های متعدد ویژه هنر و ادبیات سراسری نیز منتشر کرده است که نخستین آن در سال ۱۳۷۳ مجله ی” هنر و اندیشه گیله وا” به سردبیری علی صدیقی بود که مقاله تئوریک و مشهور “چرا من دیگر شاعر نیمایی نیستم” از رضا براهنی بار اول در آن به چاپ رسیده است.

مجله گیله وا در حال حاضر هر دو ماه یک بار منتشر می شود و به رغم رشد رسانه های مجازی، از حمایت قابل توجه دوستداران موضوعات مربوط به گیلان و نیز گیلانی های خارج از کشور برخوردار است و بی شک با حمایت بیش تر، و توجه به چشم انداز های نوین در عرصه روزنامه نگاری از سوی دست اندرکاران نشریه، خواهد توانست در آینده موقعیت خود را در میان گیلکان حفظ کند.

تورق تازه ترین شماره این مجله می تواند برای آشنایی با فضا، شیوه کار و محتوای این مجله قدیمی و استانی، سودمند باشد.

Mohammad-Taghipour--gilva

“گزارش ماوقع”عنوان سرمقاله هر شماره مدیر مسئول گیله وا ست که در این شماره به اتفاقی تازه در حوزه مسایل فرهنگی گیلان؛ دعوت یک سازمان دولتی برای اولین بار از چهره های فرهنگی و هنری این استان”برای رایزنی در برنامه ریزی” فرهنگی است، می پردازد. این گزارش در ادامه می نویسد در این نشست “وضع موجود فرهنگی استان تشریح” و مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت”جدول های آماری ارائه شده و نتیجه تلخ آن چیزی کم و بیش نزدیک به این عبارات و عناوین بود: نبود یک برنامه ریزی مشترک فراگیر. عدم وجود یک تصمیم گیری همه جانبه و رهگشا. اختلاط نظر و عمل میان مدیران. اختلاف سلیقه و دید در تعریف. فقدان مدیریت هم سو. اشکال در بررسی های آماری گذشته و روز. سوء تعبیر در محتوای هنر و…”  سرمقاله نویس گیله وا تاکید می کند “خوب به این ردیف واژه های منفی و ویران گر دقت کنید: نبود – عدم – اختلاط – اختلاف – فقدان – اشکال – سوء تعبیر و …این همه جملات منفی با سرشناسه نفی نشان از چیست جز بلبشو…” و نتیجه می گیرد “از فرهنگ و هنر در این سال های اخیر جز شیر بی یال و دم چه مانده است. تئاتر”پوچ” و بی مخاطب، سینماها تعطیل، کتاب ذلیل و زبون، کتابخانه ها سوت و کور، مطبوعات الکن، موسیقی زمین گیر و الی ماشالله . یاد پرنده فربه و ساده لوحی می افتم که به خیال خود برای این که به چشم شکارچی نیاید سرش را در برف فرو می کند.”

نوشته دیگر در شماره تازه نشریه گیله وا “پرسه در هشتی خانه” نام دارد که به قلم م. پ. ج است. در یکی از پرسه ها نویسنده “به اعمال قانون پرتاب زباله از خودرو” در شهر رشت می پردازد و به نقل از یک مقام در شهرداری این شهر می نویسد: اعمال قانون جریمه رانندگی”پرتاب زباله از خودرو” برای حفظ نظافت معابر رشت اجرایی شد. این تخلف یعنی پرتاب ضایعات زباله، اشیاء، آب دهان و بینی از خودرو که با کد ۲۰۷۳ شناخته می شود، جرم است و جریمه ۳۰۰۰۰۰ ریالی دارد.” نویسنده در ادامه ی این پرسه می نویسد “روزانه شاهد پرتاب پوست میوه و پاکت چیپس و پفک و امثال آن، آن هم از خودرو های مدل بالا در شهرمان هستیم. این نشانه چیست؟ جز سقوط اخلاق شهروندی و دوری از حرمت های مدنی و عدم احترام به همشهریان! و ظهور طبقه نوکیسه بی ریشه و بی فرهنگ؟”

مجله گیله وا در هر شماره بیشترین صفحات خود را به موضوعات فرهنگی، تاریخی، زبان و ادبیات گیلکی اختصاص می دهد و در نخستین صفحات فرهنگی شماره ی تازه خود با تیتر “همه چیز از تماشاخانه گیلان آغاز شد” پای صحبت علی رضا مجلل بازیگر و هنرمند گیلانی ساکن کشور سوئد نشسته است. گیله وا درباره انجام این گفت وگو نوشته است “فرصتی پیش آمد تا دوست و همکار قدیمی ما علی صدیقی روزنامه نگار و منتقد ادبی مقیم نروژ که زمانی با ویژه های گیله وا هم نفس بود، به نیابت از گیله وا مصاحبه ای با ایشان – علی رضا مجلل – ترتیب دهد.” و در معرفی علی رضا مجلل آمده است “… هنوز ایفای نقش ماندگارش در قامت تلویزیونی سردار جنگل و بازی درخشانش در اثر سینمایی بهرام بیضایی – شاید وقتی دیگر – در ذهن و خیال هنردوستان ایرانی به روشنی باقی است. هنر او در سرزمینی دیگر، که تاریخ نمایشش بس طولانی و پرآوازه است هم برای اهل تئاتر آن ناشناخته نیست. سوئد، کشوری که علی رضا مجلل قریب به سه دهه در آن اقامت گزیده، بالا رفتن از پله های تئاتر آن به ویژه برای یک مهاجر، جز با توانایی و خلاقیت و سخت کوشی، ناممکن است. او بارها در سالن های نمایش این کشور به صحنه رفته که تازه ترین آن حضور در نمایشنامه مشهور شکسپیر شاه لیر، در بهار سال ۲۰۱۶ در شهر استکهلم است.”

گفت وگو با علی رضا مجلل قرار است در دو شماره ادامه یابد. بخش نخست آن به فعالیت سال های اولیه بازیگری اش در تئاتر گیلان اختصاص دارد.

بخش دیگر نشریه گیله وا در صد و چهل و یکمین شماره، به یادداشت های روزانه مدیر انتشارات گیلکان از سومین سال برپایی نمایشگاه بین المللی کتاب تهران در سال ۱۳۶۹ تعلق دارد. این گزارش به ویژه که نمایشگاه کتاب تهران به سی امین سال خود نزدیک شده از جهات مختلف جذاب و خواندنی است. در یادداشت روز ۱۷ ماه اردیبهشت سال ۱۳۶۹ می خوانیم: “…حین چیدن کتاب ها آقای میرحسین موسوی (نخست وزیر) و زنگنه (معاون فرهنگی وزارت ارشاد) آمدند. آقای موسوی از وضعیت نشر در گیلان پرسید و گفت از زمان مشروطه گیلان از نظر چاپ و چاپخانه پیشگام بوده است آیا امروز هم چنین است؟ گفتم خیر آنچه می فرمایید مربوط به گذشته های دور است. علت را پرسید، نظرم را بیان داشتم. به حرف هایم به دقت گوش داد. یکی از همراهانشان تند تند یادداشت برمی داشت.”

در صفحات شعر مجله، شعرهای گیلکی ده شاعر گیلانی به چاپ رسیده  است. غلامحسین عظیمی  از شاعران موفق شعر گیلکی در بخشی از شعر خود می گوید:” درزا کشه ئی/ بی لا/ ماه/ تی پیشانی خطا/ خاندی/ نیویشتی”( بدون رو انداز/ دراز کشیده ای/ ماه/ خطوط پیشانی ات را/ می خواند/ می نوشت)

بجز صفحات شعر که عموما در دو بخش، شعر کلاسیک و “هسا شعر” (شعر اکنون- که به جهت فرم تا حدودی به هایکو نزدیک است) به چاپ می رسند، چند صفحه از گیله وا در هر شماره به داستان کوتاه گیلکی نیز تعلق می گیرد. بیشتر صفحات داستان این شماره مجله به داستانی از زنده یاد منصور رفیعی گیلکی نویس تازه درگذشته و بررسی نوشته های پیشین او به قلم هادی غلام دوست اختصاص دارد. هم چنین از داستان نویس قدیمی و نام آشنا و پرکار، مجید دانش آراسته، یک داستان کوتاه چند سطری به زبان گیلکی در بخش قصه ی این شماره مجله گیله وا به چاپ رسیده است.

“قج قجی” (قل قلک) صفحات طنز گیلکی مجله گیله واست که هر شماره به قلم گلعلی منتشر می شود و در این شماره چهار صفحه از مجله را دربر گرفته است.

در بخش زبان شناسی گیلکی، پاسخ به نقد مقاله “یک نوبت تدریس به زبان گیلکی در یکی از مدارس گیلان”، نویسنده – امین حسن پور – در بخشی از پاسخ خود می نویسد: “اما داستان ساده تر از این حرفهاست. هر پدیده ای تعریفی دارد و نامی و نام همه این ها نژادپرست است. وقتی اشتباه زبانی یا رفتاری یک ترک یا لر را سریعا به ترک یا لر بودنش ربط می دهیم داریم همان کاری را می کنیم که همه ی نژادپرست های جهان می کنند. حالا اگر شوخی هم باشد باز در نهایت داریم یک شوخی نژادپرستانه مرتکب می شویم… .”

در بخش های پایانی مجله به طور معمول رویداد های فرهنگی و تازه های کتاب جای می گیرند. در صفحه درگذشتگان، در میان چند خبر و تصویر، نام و عکس حسن خوشدل (آهنگساز، ترانه سرا، نوازنده و خواننده ترانه های گیلکی) جلب توجه می کند. از این هنرمند گیلانی که در ماه اردیبهشت امسال درگذشته، ترانه های زیادی از سالیان دور در گیلان دارای شهرت و محبوبیت اند.

“گیلان شناسی خارج از کشور” عنوان یکی از صفحات پایانی نشریه گیله وا ست که شماره تازه آن اختصاص به معرفی آثار دو نویسنده گیلانی ساکن امریکا و فرانسه دارد. “کوچه های تاریک تهران” نام رمانی است از نویسنده گیلانی ساکن امریکا احمد آزرمی که ابتدا آن را به زبان انگلیسی و سپس به فارسی منتشر کرده است. کتاب دوم معرفی شده”گیلکی صحبت کنیم” نام دارد و علی شبان، نویسنده و پژوهشگر گیلانی مقیم پاریس آن را از سوی انتشارات ارمتان در پاریس به زبان فرانسه به چاپ رسانده است.