۱
هفته گذشته علم الهدی وقتی دید استخاره خوب آمده، بدون گفتن یک آخ، در ولایت خراسان سکه به نام خود زد و دولت قانونی را سکه یک پول کرد. علی جنتی هم که قلبا شغلش را دوست دارد، با خلوص نیت گفت که عمیقا به نظرِ علم الهدی احترام می گذارد. علم الهدی هم که احساس کرده بود در نظام اسلامی با تفنگ بی فشنگ نماز جمعه نمی توان با نظامیانی که دکل را روز روشن غیب می کنند طرف شد و این روزها سخن حق بیشتر خریدار دارد، با صراحت گفت:
کنسرت خواهی، برو یک شهر دیگر زندگی کن.
و در حالی که راه و چاه به نفوس مملکت یاد می داد، افزود: خداوکیلی در شهر امام رضا نمی شود کنسرت برگزار کرد. ولی اگر بخواهی مثل پدیده شاندیز میلیاردها دلار اختلاس بکنی بفرما نوکرت هم هستیم. می خواهی صیغه خانه باز کنی و به توریست هایی که از عراق و کشورهای حاشیه خلیج فارس به عشق زیارت به اینجا می آیند خدمت کنی با جان و دل در خدمتیم.
نام برده که متین و مستدل سخن می گفت، خاطرنشان کرد: البته که ما با موسیقی مسئله نداریم. با ساز که عمرا پدرکشتگی نداریم چون فرق آکاردئون و شوفاژ را نمی دانیم. با دستی که ساز را به صدا در می آورد نیز خصومتی نداریم. با خطوط میخی که ساز را بر اساس آن می نوازند هم مشکلی نداریم چون خیر سرش اصلا نمی دانیم چی هست!
از ایشان پرسیدند، عزیزِ دلِ رهبر، پس با چی مشکل داری؟ ایشان هم خیلی منطقی تر جواب داده: با کسانی که ساز گوش می کنند. چون منطقی نیست وقتی بنده و مسئولان نظام حاضریم پول بدهیم تا گوش شنوا گیر بیاوریم، و شب و روز داد سخن می دهیم اما به خرج کسی نمی رود، یک عده حاضر می شوند کلی پول خرج کنند تا ساز و آواز بشنوند. و در حالی که منطق را می گذاشت توی جیبش نالیده: پس ما بوقیم!
۲
حسن قاضی زاده هاشمی وزیر بهداشت که همواره مواظب است سخنان بهداشتی تحویل جراید بدهد، در واکنش به گزارش مرگ دختربچه افغان به دلیل خودداری بیمارستان از عمل پیوند، گفت: “ممنوعیت پیوند اندام ایرانی به خارجی برای حفظ حرمت ایرانیها است”.
جواب دادند: اخوی یک چیزی بگویید که بگنجد چون فروش کلیه این قدر زیاد شده که عرضه بیشتر از تقاضاست و کلیه ی صفر کیلومتر، روی دست جوانان ایرانی باد کرده و اینقدر خورده توی سر جنس که با خرید یک کلیه آکبند، نیم متر روده مجانی هم اشانتیون می دهند. تازه همه فروشنده و ساقی اند و اگر همین دوتا مشتری خارجی دلاری که بعد از برجام پیه همه چیز را به تن شان مالیده اند و راهی مملکت گل و بلبل جمهوری اسلامی شده اند، نباشند جوانان ایرانی خودشان را زیر پل دار می زنند چون چیز دیگری به غیر از کلیه برای فروش ندارند.
گزارش شده هنوز کاغذ روزنامه هایی که سخنان بهداشتی وزیر بهداشت را چاپ کرده بودند خشک نشده بود که رئیس مجتمع قضایی «بعثت» از صدور حکم قطع چهار انگشت دست شمار زیادی از سارقان در مناطق ۱۶ و ۱۹ تهران خبر داده و گفته است می خواهیم حرمت ایرانی را حفظ کنیم چون آفتابه دزدی، باعث و بانی جو بی اعتمادی در جامعه است.
۳
زمانی که با اشاره سید احمد و بیت امام، لوایح در سه سوت تصویب می شد، مجلس شده بود همه کاره مملکت. حضرت امام هم که به ندرت لبخند از دهان مبارکش خارج می شد، نیش مبارک را تا ته باز کرد و گفت: مجلس در رأس امور است.
چون هنوز خرتوخر بود و نظام جا نیفتاده بود وکسی نمی دانست امور چی هست و سر و ته امور کجاست. بعدا که کم کمک کارها روی غلطک افتاد و مک فارلین با کلت و کیک و دستمال یزدی به ایران آمد مجلسی ها دست هایشان را باز کردند و بی خیال هندوانه ای شدند که امام زیر بغل شان گذاشته بود و گفتند: گروگان های آمریکایی باید با اجازه مجلس آزاد شوند. ناگهان ظرف بیست و چهار ساعت مجلس از رأس امور، مثل مور افتاد زیر پای ستور. امام هم که احساس کرد حالش گرفته شده، گفت: لکن صدای شیطان از مجلس می شنویم. بعدها که مخالفان قلع و قمع شدند، محض احتیاط، سیم بکسل وصل کردند به مجلس و به مقتضای روز، مجلس را می کشیدند بالا و هرگاه هم که ضرورت ایجاب می کرد مجلس را هل می دادند پایین.
هفته گذشته علی لاریجانی رییس مجلس گفت: “لازم است به وزیر دفاع متذکر شوم که درست است که خورده توی سر جنس اما جناب وزیر درباره مجلس درست حرف نزد و باید ادب را رعایت میکرد”.
وزیر دفاع ایران درباره پایگاه نظامی همدان گفته بود: “استفاده هواپیماهای روسیه از پایگاه هوایی در داخل کشور در راستای همکاریهای سه جانبه و به درخواست روسیه انجام شده است و این موضوع ارتباطی به مجلس ایران ندارد چون روسیه خودش مجلس گردن کلفتی دارد”.
یک مقام خیلی آگاه که در جمهوری اسلامی به “وافور” یافت می شود، هم گفته، قرار بود هواپیماهای روسی بی سر و صدا و با دنده خلاص بیایند پایگاه همدان و یواشکی بروند سوریه و بمب هایشان را بریزند روی سر سوریه ای ها و کی بود کی بود راه بیندازند و دوباره برگردند پایگاه همدان و زیر پتو بخوابند تا کسی آنها را نبیند، اما روسیه خیلی بی معرفت تر از این حرفاست و با صدای بلند قضیه را اعلام کردند و فکر نکردند که با این کارشان ممکن است آبروی چندین ساله نظام اسلامی را بر باد می دهند. همین مقام آگاه به پوتین پیغام داده، قصد خودنمایی نداریم، ولی همین دو سه هفته قبل تعداد زیادی زندانی را اعدام کردیم و هنوز که هنوز است کسی نمی داند چند نفر بودند چه کسانی بودند و کی و کجا اعدام شدند. صد بار دیگر هم که جسدها را بشمارند باز هم نمی دانند چند نفر بودند، یاد بگیر چطور بکشی اخوی!
۴
جهانگیری معاون اول رئیس جمهور، در حالی که با صدای بلند احمدی نژاد را نفرین می کرد، گفت: در دولت قبل سی میلیون دلار در هواپیما گم شده. رهگذری که از پشت دیوار دفتر جهانگیری رد می شده، جواب داده: جوون، درسته به غیر از نفرین کردن کار دیگه ای بلد نیستید، ولی شب جمعه ای نفرین کردن شگون نداره، لابد هواپیما سوراخ بوده و پولها افتاده پایین، آیت الکرسی بخوان حتما پیدا میشه.