ایرانگردی

جایی که سرو بوستان، با پای چوبین می‌چمد

ما نیز در رقص آوریم، آن سرو سیم اندام را

                                                         (سعدی)

سرو نمادی از ایران است. آزاده‌ای همیشه سبز و شکست‌ناپذیر. کدام هنر ایرانی است که تهی از سرو باشد؟ نماد سرو، به ویژه سرو خمیده، در هنرهای دستی ایرانی جایگاهی بی‌مانند دارد. ترمه، مینیاتور، …. در سنگ‌نگاره‌های تخت‌جمشید، نماد سرو راست قامت بارها به چشم می‌آید. سرو خمیده بر تارک شهریاران می‌نشست. ایرانیان در جشن شب زایش مهر، شب یلدا، در کناره میوه‌های سرخ‌رنگ، شاخه‌ای سرو همیشه سبز می‌نهادند. آری، سرخی و آزادگی پیوندی بس تنگاتنگ دارند.

گر این همه وارسته و آزاده نبودم

چون سرو چرا بهره من بی ثمری بود

                                              (فرخی یزدی)

“سرو همیشه خوش است و این است صفت آزادگان”.

alle_dome08
alle_dome03
abarkooh_sedar22
abarkooh_icehouse05

سالخورده‌ترین آفریده زنده گیتی، سرو کهنسال ابرکوه‌ است، بیش از پنج هزارسال آرمیده در مرکز ایران‌زمین. در کهن بوم‌وبری  که پیشینه آن بسی بیشتر از زندگانی این سرو است. زرتشتیان آن را سرو زرتشت می‌نامند. اسطوره‌ها گویند این سرو را زرتشت پیامبر با دست خود در زمین نهاد و تقدیس نمود. برخی مورخان پارا فراتر نهاده و می‌پندارند نهال این درخت را یافث، پسر نوح (ع) پیامبر کاشته است. گویند امام رضا(ع) در سایه‌سار این سرو نماز خواند و آرمید.

هر چند که رنگ و بوی زیباست مرا

چون لاله رخ و چو سرو بالاست مرا

                                             (خیام)

از آنجا که این شهر نخست در پای کوه ساخته شده، آنرا «برِکوه» نامیدند (کنار کوه) که در گویش مردم «ابرکوه» شد. نام آن در منابع کهن به صورت‌های «ابرقو»، «ابرکویه»، «ابرقویه»، «برقوه»، «درکوه» و «درکه» آمده است. در کتاب های کهن،  از ابرکوه هم سنگ و هم رده سپاهان و استخر یاد ‌شده است. ” ابر کوه را سرو شد نامور”.  شهسوار ادیبان فارسی، فردوسی بزرگ از این شهر با نام دیار پهلوانان و سرزمین بازرگانان نام می‌برد. در تپه‌های پیرامون این شهر بود که آتش بیگناهی سیاووش افروخته شد، نماد بیگناهی.

siavash01

سیاوش سیَه را به  تندی بتاخت

نشد تنگ دلْ جنگِ آتش بساخت

کسی خود و اسپِ سیاوش ندید

یکی دشت با دیدگان پر ز خون

که تا او کی آید ز آتش برون

چو او را بدیدند برخاست غو

که آمد ز آتش برون شاهِ نو

                                  (فردوسی)

و پیرانه سر، این کهن‌ترین جاندار جهان با ۲۵متر ارتفاع ؛ ۱۸متر محیط و ۵/۱۱ متر اندازه دور تنه در قلب ایران آرام آرام زندگی می‌گذراند. مانده از توفان‌های دهشتناک مغول و مقدونی، تاتار و تازی. در همیشه تاریخ ایران‌زمین کاشت درخت از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بوده است. در تاریخ و تمدن هیچ کشوری به این تعداد نهال کاشته شده بر نخواهید خورد. و در دید سرایشگران، دوستی نهالی است که در نشاندن آن کام دل به بار آید. و سرو نماد جاودان آزادگی.

 حمدالله مستوفی هم در کتاب نزهت القلوب که در سال ۷۴۰ هجری قمری تالیف شده است، درباره این سرو می‌نویسد: « آنجا سروی است که در جهان شهرتی عظیم دارد. چنانچه سرو کشمیر و بلخ شهرتی داشته و اکنون این از آنها بلندتر و بزرگ تر است».   الکساندر روف، دانشمند روسی عمر این درخت را چهار هزار تا چهارهزار و ۵۰۰ سال برآورد کرده بود.

این شهر سرشار از ساختارهای کهن است. گنبد عالی در سال ۴۴۸ هجری ساختاری هشت ضلعی است که توسط فیروزان فرزند «امیرعلی الدین شمس الدوله دیلمی» ساخته شده است. خانه آقازاده، از دوران قاجار، معماری کویری را چه زیبا به نمایش می‌گذارد. همچنین یخچال‌هایی در پیرامون ابرکوه به شکل مخروط، زیبا و زندگی بخش.