خبر بسیار کوتاه بود: جسد مادری با دو فرزندش در فریزر خانه‌شان پیدا شد. این مادر سوری و فرزندانش که سال گذشته به دانمارک آمده و موفق به اخذ پناهندگی در این کشور شده بودند، روز یک‌شنبه کشته شدند. پلیس دانمارک در حال تحقیق در مورد چرایی این قتل است و در مورد کس یا کسانی که دست به این جنایت زده‌اند، هیچ گمانه‌زنی معینی نکرده است.

بی آن که بخواهم این قتل را به نیروهای راست‌گرای اروپایی نسبت دهم، یک چیز برایم مثل روز روشن است: پناهندگان و پناه‌جویان در آتش خشم راست‌گرایی روزافزون در اروپا کشته می‌شوند و سکوت دولت‌های اروپایی هم چاشنی این نامردمی است. دولت‌های اروپایی هر روز قانونی سخت‌گیرانه‌تر از روز پیش تصویب می‌کنند و دیوار آهنین ناپیدای اتحادیه اروپا را سهمگین‌تر می‌کنند.

دولت نروژ در برابر اعتراض نیروهای هوادار حقوق بشر برای جلوگیری از زندانی کردن کودکان به همراه والدین‌شان، تصمیم گرفته است که دستگاه مکان‌سنج به پای پناهجویانی بزند که هنوز تکلیف پرونده‌ی پناهجویی‌شان روشن نشده که مبادا در صورت پاسخ منفی به درخواست پناهندگی‌شان، بتوانند پنهان شوند یا از کشور خارج گردند.

refugee-killed

نروژ در سال‌های اخیر برای شانه خالی کردن از بار پناهجویانی که در خطر بودن جانشان در کشور مادری‌شان اثبات می‌شود، بر اساس ماده‌‌ی قانونی به آنها اجازه‌ی اقامت می‌دهد که از هر نوع حق و حقوقی بی بهره اند. آنها تنها اجازه‌ی کار می‌گیرند و از سایر حقوق شهروندی؛ آموزش زبان نروژی، افتتاح حساب بانکی، ساکن شدن در یکی از شهرهای کشور، داشتن اجازه حق سفر و … محروم هستند. اجازه کار هم تنها به این خاطر است که بتوانند از بار مالی دولت بکاهند. با این نوع اقامت نروژ زندان بزرگ سر بازی است که بخشی از پناهندگان بی حقوق در آن سرگردان اند.

سوئد هم پس از آن که سیل پناهجویان به آن کشور سرازیر شدند، اکنون سخت‌گیرانه‌ترین قوانین را برای نپذیرفتن درخواست پناهجویان تصویب کرده است. در کنار دولت، نیروهای راست افراطی هستند که با به آتش کشیدن اردوگاه‌های پناهندگی، فشار مضاعف به دولت می‌آورند تا به ناگزیر قوانین ضد پناهندگی تصویب کند.

آنچه اکنون شاهد آن هستیم، برآیند گذشته‌ای است که در بستری آرام رشد می‌کرد و حزب‌های سوسیال دموکرات هم ندیده می‌گرفتند. در چند سال گذشته، شاهد رواج ملی گرایی و احزاب راست گرای افراطی بویژه در شمال و شرق اروپا بوده ایم. توجیه آن چیست؟

دیوید سیناره، تحلیلگر سیاسی می گوید: «در بسیاری از کشورهای اروپایی بخشی از جامعه به افکار افراطی احزاب راست گرا بویژه در ارتباط با امنیت و مهاجرت متمایل است. این در گذشته هم وجود داشت، اما در زمینه اخبار مربوط به مهاجرت و خطر تروریسم تقویت شد. هرچند که این دو مورد با یکدیگر بسیار متفاوت بودند، اما اینگونه احزاب در گفتارشان آنها را به هم مرتبط می‌کردند. حال که این دو مورد به هم مرتبط شده‌اند، مردم به این احزاب توجه بیشتری می‌کنند».

denmark-police

پاسکال دلویت، کارشناس سیاسی دیگری معتقد است نگرانی در جامعه، عامل عمده افزایش احساسات ملی گرایانه است: «یکی از عوامل افزایش رای مردم به راست‌گرایان افراطی، نگرانی است. بدون تردید، اوضاع اقتصادی ناشی از بحران مالی و همراه آن بحران اجتماعی و حتی بحران اخلاقی سال ۲۰۰۸ این اضطراب را در جامعه شیوع داده است. باید دید چگونه می توان این بحران را از میان برد».

سهم ایرانیان در این میان چیست؟

روند تشدید اعمال سیاست‌های پناهنده ستیز و غیرانسانی در کشورهای اروپایی همچنان ادامه دارد و ایرانیان پناهجو و مهاجر نیز از تاثیرات مخرب مادی و روانی این سیاست‌ها در امان نیستند. مطابق آماری که اخیرا توسط دولت آلمان انتشار یافته، در سال ۲۰۱۴، حداقل ۱۶۵ پناهجوی ایرانی مقیم آلمان توسط دولت این کشور اخراج و با سرنوشتی نامعلوم به کشورهایی بازگردانده شده‌اند که از آنجا به آلمان وارد شده بودند. این رقم نسبت به سال گذشته افزایشی حدودا ۲۰ درصدی در تعداد “دیپورت” پناهجویان ایرانی از آلمان را نشان می دهد. در رابطه با ایران این برخورد درحالی صورت می‌گیرد که به دلیل سیاست‌های سرکوبگرانه جمهوری اسلامی علیه مردم و تشدید دشواری‌های اقتصادی دامنگیر آنها، دامنه فرار از جهنم جمهوری اسلامی بویژه در میان قشر جوان هر چه گسترده تر شده است. این وضع در شرایطی رخ می‌دهدکه نام جمهوری اسلامی هر سال با تاکید بیشتری به عنوان یکی از مظاهر بارز دیکتاتوری و نقض حقوق بشر در لیست نهادهای بین‌المللی به اصطلاح مدافع حقوق بشر قید می‌گردد.

علاوه بر آلمان، در انگلستان نیز مقامات این کشور در سال‌های اخیر با وضع قوانین به شدت ارتجاعی و سرکوبگرانه، فشار بر پناهجویان را تشدید کرده و در صددند تا پذیرش مهاجرین و پناهندگان را در حد امکان تقلیل و حتی به “سطح صفر” برسانند. این سیاست ضد مردمی بر وضعیت پناهجویان ایرانی نیز تاثیرات گسترده‌ای داشته است. کوتاه ساختن چشمگیر پروسه تقاضای پناهندگی و محدود کردن و سلب حق استیناف نسبت به تصمیم های وزارت کشور، از جمله اقدامات سختگیرانه و غیرانسانی دولت انگلستان در حق پناهجویانی‌ست که به امید حفظ جان خویش و یا پیدا کردن یک زندگی حداقل انسانی به این کشور وارد و درخواست پناهندگی می‌کنند.  همچنین در نتیجه گسترش سیستم کنترل کامپیوتری در بین کشورهای اتحادیه اروپا که با هدف تشدید کنترل پناهجویان و سیاست تبادل اطلاعات راجع به مشخصات متقاضیان پناهندگی صورت گرفته است، در ماه های اخیر تعداد زیادتری از پناهجویان و منجمله پناهجویان ایرانی از انگلستان اخراج شده‌اند.

دولت های نئولیبرال که همزمان با غارت و استثمار نیروی کار و منابع و ثروت‌های طبیعی مردم تحت ستم با پشتیبانی و حمایت از نظام‌های دیکتاتوری در جوامع عقب نگهداشته شده عامل اصلی مهاجرت و پناهندگی قربانیان خود در این نظام ها هستند، با سیاست‌های پناهنده ستیزانه و ضدانسانی خویش می‌کوشند که فشارهای هر چه بیشتری را بر مهاجران و پناهندگان ساکن در کشورهای خویش وارد آورند. اما از سوی دیگر، تشدید روزافزون فقر و فلاکت، جنگ و بیکاری و استثمار و تداوم سرکوب مردم توسط رژیم‌های مرتجع و وابسته به غرب در کشورهای تحت سلطه، سالانه میلیونها تن از مردم را به امید یافتن مکانی برای حفظ جان خویش و رفع حداقل نیازهای طبیعی یک زندگی انسانی در جستجوی پناهندگی و مهاجرت به سوی کشورهای صنعتی سوق می دهد.

سیاست‌های پناهنده ستیزی و ضد مهاجر در کشورهای اروپایی و آمریکایی در سال های اخیر بر بستر رشد و تعمیق بحران اقتصادی گریبان گیر نظام سرمایه داری در سطح جهانی (که نیاز سرمایه ‌داران به نیروی کار ارزان مهاجرین و پناهندگان را کمتر می سازد) گسترش هر چه بیشتری یافته است. به طوری که  روزی نیست که در اروپا و آمریکا شاهد تصویب قوانین سرکوبگرانه و غیرانسانی و اعمال محدودیت ها و فشارهای گوناگون علیه پناهجویان و مهاجران نباشیم.  واقعیتی که هر چه بیشتر ادعاهای فریبکارانه گردانندگان نظام سرمایه داری و پوچ بودن شعارهای دولتهای امپریالیستی راجع به “احترام به حقوق بشر” در نظام سرمایه داری را در افکار عمومی به معرض نمایش می گذارد.

وضعیت بحرانی پناه‌جویان در کشورهای اروپایی به رغم وعده‌های بسیار نه تنها رفع نشده بلکه هر روز بر میزان چالش های آنها افزوده شده که نمود آن شرایط اسفناک پناه‌جویان در فرانسه، آلمان، یونان و.. است.

در ادامه اقدامات علیه پناه‌جویان عملیات تخریب اردوگاه «جنگل» شهر کاله فرانسه که پناهگاه مهاجران شده بود، هفته گذشته از سر گرفته شد. با گذشت دو روز از پایان عملیات تخلیه اردوگاه مهاجران و پناه‌جویان «جنگل» در شهر کاله واقع در شمال فرانسه، عملیات تخریب این اردوگاه انجام شد.

عملیات تخلیه مهاجران و پناه‌جویان ساکن اردوگاه «جنگل» در شهر کاله واقع در شمال فرانسه صبح روز دوشنبه گذشته طبق برنامه از پیش اعلام شده آغاز شد و مقامات اردوگاه کاله روز چهارشنبه از اتمام عملیات تخلیه و پاکسازی اردوگاه جنگل از مهاجران خبر دادند و اعلام کردند که آتش‌سوزی همچنان در برخی مناطق اردوگاه در جریان است. تخریب آلونک‌های ساخته شده در اردوگاه جنگل در شمال شرقی فرانسه چند ماه پیش توسط پلیس ضد شورش فرانسه آغاز شد و با درگیری میان پلیس و مهاجران همراه بود. یک هفته نامه آلمانی با استناد به یک سند محرمانه شورای اروپایی تصاویر تیره و تاری از اوضاع پناهندگان در جزایر یونانی ترسیم کرده و نوشت، در چنین شرایطی کشورهای اروپایی کارکنان پناهندگی خود را برای کمک به این کشور اعزام نمی‌کنند. به نوشته هفته نامه “اشپیگل”، کشورهای عضو اتحادیه اروپا از این مسئله اجتناب می‌کنند که بر اساس وعده‌ای که در توافق پناهندگان با ترکیه داده‌اند کارشناسان پناهندگانی را برای کمک به تسریع روند رسیدگی به امور پناهندگان به یونان اعزام کنند. آن‌ها می‌ترسند که در این سفر خطراتی زندگی این کارشناسان را تهدید کند. در یک سند محرمانه شورای اروپایی که هفته نامه اشپیگل آن را ارائه داده آمده است که شرایط امنیتی در جزایر یونان که در حال حاضر بیش از ۱۵ هزار مهاجر در آن اسکان دارند فوق‌العاده بی‌ثبات است. این شرایط می‌تواند منجر به مسائل و مشکلاتی برای کارکنان خدمات پناهندگی کشورهای اروپایی، سازمان‌های اتحادیه اروپا و سازمان‌های غیر دولتی شود. در سند محرمانه‌ای که اشپیگل ارائه داده است آمده است که درخواست‌ها برای اعزام کارشناس از اتحادیه اروپا به این مناطق تا به حال به میزان کمی اجابت شده است.

خبر دیگر آنکه یک مرکز اسکان پناه‌جویان در روستای فنوشبرگ (Venusberg)  در ایالت ساکسونی در شرق آلمان شامگاه جمعه دچار آتش سوزی شد و ده ها پناه‌جو مجبور به ترک ساختمان شدند. با وقوع آتش سوزی در طبقه دوم ساختمان، حدود ۶۰ پناه‌جوی ساکن در این ساختمان مجبور به ترک ساختمان شدند همچنین برخی از پناه‌جویان از سقف و پنجره‌ها خود را به بیرون پرتاب کردند. در این آتش سوزی که مسئولان هنوز علت آن را اعلام نکرده‌اند ، یک پناه‌جوی ۲۴ ساله به شدت مجروح شد. این درحالی است که برخی احزاب راستگرا در آلمان و اروپا به احساسات ضد مهاجرتی دامن می‌زنند و حملات علیه پناه‌جویان افزایش یافته، اما معلوم نیست که تندروهای ضدمهاجران در این آتش سوزی دست داشته‌اند یا نه. در سال ۲۰۱۵ بیش از یک میلیون پناه‌جو و آواره وارد اروپا شد که بسیاری از آنان از کشور آلمان درخواست پناهندگی کردند. آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان به علت سیاست گشودن درهای آلمان به روی پناه‌جویان با انتقادهای زیادی در داخل و خارج از این کشور رو به رو شده و حزب “آلترناتیو برای آلمان” (AFD) که سیاست ضد مهاجرتی دارد، به تازگی به پیروزی هایی در انتخابات محلی آلمان رسیده است.

سازمان بین‌المللی مهاجران طی گزارشی از کشته شدن بیش از ۵۲۰۰ مهاجر و پناه‌جو در سراسر جهان از ابتدای سال جاری میلادی تاکنون خبر داد. این سازمان بین‌المللی با ارائه این آمار اعلام کرد: رقم مهاجران و پناه‌جویان کشته شده در سراسر جهان از ابتدای سال ۲۰۱۶ تاکنون در مقایسه با مدت مشابه سال قبل چیزی در حدود ۲۰ درصد افزایش داشته است. بر اساس بیانیه منتشره از سوی سازمان بین‌المللی مهاجران، از مجموع ۵۲۳۸ مهاجری که از ابتدای سال جاری کشته شده‌اند، ۳۹۳۰ نفر در جریان مهاجرت از دریای مدیترانه با قایق جان خود را از دست داده‌اند که این رقم در مقایسه با شمار مهاجران کشته شده در این مسیر دریایی طی سال گذشته ۱۷۰ نفر افزایش داشته است.گزارش منتشره از سوی سازمان بین‌المللی مهاجران در حالیست که کمیساریای عالی پناه‌جویان سازمان ملل متحد روز چهارشنبه گذشته گزارش متفاوتی را ارائه کرد و به کشته شدن بیش از ۳۸۰۰ نفر در دریای مدیترانه از ابتدای ژانویه گذشته تاکنون اشاره کرد و در مقایسه با شمار مهاجران جان باخته طی سال ۲۰۱۵ از ثبت رکوردی جدید خبر داد. بنابه گزارش سازمان بین‌المللی مهاجران، خطرناک‌ترین مسیر مهاجرت برای پناهندگان همچنان مسیر دریای مدیترانه به سوی ایتالیا است به گونه‌ای که طی هفته گذشته بیش از ۲۸۰ مهاجر سوار بر قایق‌هایی در مسیر مهاجرت از لیبی به ایتالیا جان خود را از دست داده‌اند.

***

رشد راست‌گرایی افراطی در اروپا چنان در بستری آرام و بی سر و صدا پیش رفت که به ناگاه در شمال اروپا، هفتاد نفر قربانی مماشات و سکوت دولت‌های به اصطلاح سوسیال‌دموکرات شدند.

آندرس بریویک، بنیادگرای مسیحی نروژی و قاتل ده‌ها نفر در اولین بازجویی خود اعلام کرد که گروه‌های تروریستی دیگری نیز با او همکاری کرده‌اند. مقامات دولتی در پی شناسایی همدستان او در نروژ و احزاب افراطی اروپا هستند.

کیم هگر، قاضی تحقیقات اولیه پرونده آندرس بریویک، بنیادگرای مسیحی که متهم به قتل بیش از هفتاد نفر است، اعلام کرد که برویک در بازجویی‌ها از دو هسته تروریستی دیگر سخن به میان آورده که در نروژ فعال‌اند. او همچنین گفته است که همدستان او در این حادثه آزاد و فعال‌اند.

این سوال مدتی است مطرح شده که آیا بریوک نقشه کشتار خود را به تنهایی برنامه ریزی کرده یا این‌که او واقعا با فعالان راست‌گرای افراطی در نروژ و شمال اروپا ارتباط دارد و با آنها همکاری می‌کند.

بریویک در مانیفستی که در اینترنت منتشر کرده، از ۸۰ همدست خود سخن می‌گوید که آماده اند در خارج از نروژ فعال شوند. این سخنان برویک را وکیل او نیز تایید می‌کند. برویک در مانیفست ۱۵۰۰ صفحه‌ای خود از مبارزان مقاومت سخن می‌راند و نیروگاه‌های اتمی سوئیس را هدف عملیاتی دیگر می‌داند.

البته هنوز رابطه ای مشخص میان قاتل بیش از هفتاد نروژی با گروه‌های راست‌گرای افراطی در شمال و غرب اروپا به دست نیامده و مقامات کشورهای آلمان و بریتانیا در پی یافتن چنین ارتباطات احتمالی‌ای هستند.

***

احزاب راست‌گرای افراطی در اروپا

حزب «ترقی‌خواه» نروژ که در ردیف راستگرایان اروپایی است و به طور معمول از سیاست‌های دولت‌های حزب جمهوری‌خواه آمریکا حمایت می‌کند، اکنون در ائتلاف با حزب محافظه‌کار نروژ بر اریکه‌ی قدرت تکیه زده و هر روز سیاست‌های نئولیبرال‌های وطنی و جهانی را در پارلمان طرح و تصویب می‌کند.

“حزب سوئد” با ۲۰ کرسی در پارلمان این کشور حضور دارد. این حزب راست‌گرای افراطی سال گذشته توانست ۷/ ۵ درصد آرای پارلمانی را به خود اختصاص دهد و به مجلس این کشور راه یابد. “حزب سوئد” خواستار اصلاحات جدی برای محدودیت بیشتر قوانین مهاجرت ِ خارجیان به سوئد است.

حزب “فنلاندی‌های واقعی” در انتخابات پارلمانی این کشور موفق شد ۱۹ درصد آرا را به خود اختصاص دهد و به این ترتیب شمار کرسی‌های خود را در پارلمان این کشور به چهار برابر میزان سابق برساند. حزب “فنلاندی‌های واقعی” اکنون به سومین قدرت سیاسی در این کشور تبدیل شده است. به این ترتیب این حزب توانست دو نماینده نیز به پارلمان اروپا بفرستد.

در دانمارک “حزب مردم” توانسته در دولت ائتلافی شرکت جوید. با تاکید همین حزب بود که دانمارک بار دیگر کنترل مرزها را برقرار کرد. این اقدام در حالی انجام شد که این کشور به قرارداد شنگن برای تردد بدون کنترل در مرزهای کشورهای عضو رای داده بود. حزب مردم دانمارک چهارمین قدرت سیاسی این کشور محسوب می‌شود. این حزب مخالف ورود مهاجران خارجی به دانمارک است و موفق شده سخت‌ترین قوانین برای مهاجران به سوئد را در سراسر اروپا به تصویب برساند. “حزب مردم” نیز دو نماینده در پارلمان اروپا دارد.

“حزب آزادی” هلند نیز شبیه سه حزب راست‌گرای افراطی دیگر در شمال اروپا است. خیرت ویلدرز، که رهبر و تنها عضو این حزب است توانست در انتخابات سال ۲۰۱۰ هلند به پیروزی چشمگیری دست یابد. او اکنون سومین نیروی سیاسی در هلند است. اگرچه خیرت ویلدرز اقدام قاتل اسلو را رد کرده و او را بیمار روانی خوانده، اما بریویک در مانیفست خود با تقدیر از حزب ویلدرز، آن را حزبی به معنی واقعی محافظه‌کار معرفی کرده است.

در فرانسه “جنبش دوستی خلق‌ها و مبارزه با نژادگرایی”، احزاب راست‌گرا را همدست قاتل ده‌ها نروژی معرفی می‌کنند. احزاب راست‌گرا اما به شدت این اتهام را رد می‌کنند. یکی از این احزاب، حزب راست‌گرای افراطی “جبهه ملی” در فرانسه است که در انتخابات محلی اخیر این کشور تنها یک امتیاز کمتر از حزب نیکلا سارکوزی، رئیس جمهوری فرانسه به دست آورد. “جبهه ملی” فرانسه مخالفت خود را با اسلام ، مهاجرت خارجیان به فرانسه و همچنین عضویت در اتحادیه اروپا اعلام کرده است.

کشورهای دیگر اروپایی

در بلژیک، سوئیس، اتریش و ایتالیا احزاب راست‌گرای عوام‌گرا و افراطی فعال‌اند و در بعضی کشورها حتا در ائتلاف دولتی نیز سهیم. در آلمان این احزاب در سطح کشوری موفقیتی نداشته‌اند. در این کشور احزاب راست‌گرای افراطی بیشتر بر شعارهای ضد اسلامی تاکید می‌ورزند.

مجارستان تنها کشور اتحادیه اروپاست که در آن حزبی ناسیونالیست و راست‌گرای پوپولیست حاکمیت کشور را در دست دارد. حزب FIDESZ به رهبری ویکتور اوربان، نخست‌وزیر مجارستان دو ـ سوم کرسی‌های مجلس این کشور را به خود اختصاص داده است. این در حالی است که حزب راست‌گرای افراطی “جوبیک” در مجارستان سومین قدرت سیاسی این کشور در پارلمان است. جوبیک حزبی است که کارشناسان سیاسی آن را حزبی نئونازی معرفی می‌کنند.

راست‌گرایان افراطی در انتخابات پارلمان اتحادیه اروپا در سال ۲۰۰۹ موفق شدند قدرت خود را افزایش دهند. آنها اگرچه توانستند شمار نمایندگان خود را به ۳۹ برسانند، اما نتوانستند در تاسیس فراکسیون مشترک خود در اتحادیه اروپا موفق شوند.

***

به گزارش الجزیره، بزرگ‌ترین احزاب راستگرای افراطی با تجمع در پایتخت اتریش، وین، طرح اتحاد علیه اتحادیه اروپا، اسلام و پناهجویان را مطرح کردند. “هاینتس-کریستیان اشتراخه”، رهبر حزب آزادی اتریش، در یک سخنرانی مقابل جمعیت دو هزار نفری طرفداران، به پناهجویان هشدار داد که اروپا آماده است تا آن‌ها را به کشورهای‌شان بازگرداند. او در این باره گفت: “ما شما را از دریا نجات می‌دهیم؛ اما شما را به بندری که سفرتان را از آن جا آغاز کردید باز می‌گردانیم.” وی آنگلا مرکل را به بازکردن مرزهای آلمان به روی پناهجویان و بر اثر آن ایجاد آسیب غیرقابل جبران در اتحادیه اروپا متهم کرد. اشتراخه مدعی شد: “ما برخلاف تبلیغات مخالفان، علیه اروپا نیستیم. ما اروپای دیگری را می خواهیم؛ اروپایی متحد با هدف، ارزش، فرهنگ و هویت.  فاشیسم جدید از چپ‌گرایی و اسلام افراطی نشأت گرفته است.”

 “مارین لوپن”، از جبهه ملی فرانسه اظهار امیدواری کرد تا رای ۲۳ ژوئن (سوم تیر) انگلیس برای باقی نماندن در اتحادیه اروپا، به اهداف آن ها نیرویی تازه ببخشد. وی در این باره گفت: “من از برگزاری همه پرسی انگلیس حمایت می کنم؛ چرا که من می‌خواهم تمام کشورهای اتحادیه اروپا این گزینه را در اختیار داشته باشند.”

احزاب “عوام‌گرا” و ضد پناهجویان، به سرعت در اتحادیه اروپا در حال رشد هستند. از دلایل این موضوع می توان به آمار بالای بیکاری، ریاضت اقتصادی، ورود تعداد بسیار زیاد پناهجویان و همچنین حملات اخیر بلژیک و فرانسه اشاره کرد.

در کشور آلمان، که احزاب راستگرا پس از پایان جنگ جهانی دوم نتوانستند حمایت چندانی به دست آورند، به تازگی حمایت دو رقمی در انتخابات های ایالتی به خود اختصاص داده اند و ممکن است سال آینده وارد پارلمان این کشور شوند.

منابع:

دانمارک نیوز

صدای آلمان

بی‌بی‌سی

خبرگزاری ایسنا

رادیو زمانه