خطر بسیجی های شیعه، پس از شکست داعش در عراق
اشاره:
آینده عراق، در صورت شکست داعش در موصل، بسیار مبهم است. بسیاری از سنی های عراق بیم آن دارند که در پی تارومار شدن داعش در عراق گروه شیعی “حشدالشعبی” که در خشونت رقیب داعش است، جای این گروه تروریستی را بگیرد و بر سرنوشت عراق در آینده سایه افکند.
حشد الشعبی به معنای “واحدهای بسیج مردمی” است. بنا به گزارش رادیو فرانسه این سازمان، از ده ها گروه مسلح شیعی تشکیل شده و در مجموع دارای ۱۲۰ هزار نیروی مسلح است. سپاه بدر که در دهه هشتاد میلادی به عنوان بازوی مسلح مجلس اعلای انقلاب اسلامی از سوی ایران تقویت می شد، در حال حاضر با ده هزار نیروی کارآزموده یکی از مهم ترین گروه های مسلح درون حشد الشعبی است.
خبرنگار روزنامه “ولت” آلمان، همزمان با محاصره موصل به وسیله ارتش عراق و نیروهای ائتلاف غرب، در جنوب موصل به میان نیروهای بسیح مردمی شیعه عراق رفته است. او نیز ادعا می کند که این نیروها از سوی ایران مسلح شده و آموزش دیده اند.
پیش تر، بسیاری از شبکه های خبری گزارش داده اند که جنگجویان شیعه در مواردی پس از پیروزی بر داعش، به آزار و شکنجه و اعدام برخی از سنی ها پرداخته و بعضا آن ها را وادار به کوچ کرده اند، تا منطقه کاملا شیعه نشین شود. یکی از مهم ترین دلایل تنش میان ایران و عربستان سعودی همین است: با توجه به این که ۶۰ درصد جمعیت عراق را شیعیان تشکیل می دهند، ریاض بیمناک گسترش نفوذ ایران در این کشور است. ایران هم این نکته را پنهان نمی کند.
لشگر قدس سپاه پاسداران، اکنون سال ها است که در عراق برای تقویت شیعیان و در سوریه برای حفظ خاندان علوی اسد می کوشد. از سوی دیگر، عربستان سعودی، قطر و ترکیه متهم شده اند که گروه های سنی متعددی را در عراق و سوریه با پول و جنگ افزار تقویت کرده اند. ترکیه در سال های اخیر حتی به تقویت داعش متهم شده است.
به تازگی رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه که سودای گسترش مرزهای کشور خود را تا کرکوک و موصل در سر می پروراند، هشدار داده است که اگر شیعیان در موصل و شهرها و روستاهای پیرامون آن دست به آزار ترکمن ها بزنند با واکنش شدید آنکارا روبرو خواهند شد. به این ترتیب، در پی تحولات تازه عراق، ایجاد یک بحران جدی در مناسبات تهران و آنکارا نیز خارج از تصور نیست.
برگردان فارسی متن گزارش خبرنگار روزنامه “ولت” آلمان درباره نقش حشد الشعبی را در اینجا می خوانید. در شماره آینده، پیرامون ریشه های حشد الشعبی و نحوه تشکیل این سازمان گزارشی جداگانه خواهیم داشت:
ابرهائی از دود سیاه سرخی فلق را تیره کرده اند. بخار گوگرد در بینی و گلو رسوب می کند. همه جا ویرانه خانه های بمباران شده و مغازه های سوخته به چشم می خورند. گوئی در قرایه دنیا به آخر رسیده است. اینجا، در نزدیکی موصل، این آخرین دست پخت شبه نظامیان تروریست دولت اسلامی است.
جنگجویان داعش پیش از آن که در برابر پیشروی دشمن عقب نشینی کنند، چاه های نفت و معادن گوگرد را به آتش کشیدند. یک هفته پیش، با آتش زدن یک کارخانه گوگردسازی باعث شدند که ابری از گوگرد هزاران انسان را دستخوش مشکل تنفسی کند. برچهره کودکان لایه ای از غبار چرب نشست، پشم گوسفندانی که در خرابه ها می چریدند، سیاه شد.
“تروریست ها، وقتی مجبور به عقب نشینی از جائی می شوند، در یخچال ها، زیر جنازه ها یا در نان و شیر، بمب کار می گذارند”. این را رزمنده ای که بیش از ۲۵ سال ندارد، در پایگاهی در صحرای قرایه می گوید. این که واحد او کجا است، باید محرمانه بماند. روزنامه نگاران هرگز در این جا نبوده اند، زیرا این که چه کسانی در حمله به موصل پایتخت دولت اسلامی می جنگند، در میان اعضای اتحاد مناقشه برانگیری که علیه مواضع بنیادگرایان در حال پیشروی است، پرسشی بسیار حساس است.
نقش “حشد الشعبی”
گروه شبه نظامی یی که این مرد جوان وابسته به آن است، باتجربه ترین، قدرتمندترین و در عین حال مناقشه برانگیزترین دشمن داعش در عراق محسوب می شود: گروه شیعی حشد الشعبی. شاید در آزادسازی موصل تنها این گروه بتواند مزه مرگ را به داعش بچشاند. اما همین گروه می تواند پیروزی را به یک فاجعه بزرگ تبدیل کند.
وقتی شهر میلیونی موصل سقوط کند، کلک دولت اسلامی کنده شده است، اما تنشی که او از آن سربرکشید، همچنان خطرناک خواهد بود. نه میان اسلام و غرب، بلکه به خاطر دشمنی میان دو مذهب بزرگ میان مسلمانان. میان سنی ها و شیعیان. این تنش، از سال ۲۰۰۱ به بعد، در پی مداخله نظامی غرب در منطقه، تشدید شد و همین تنش بود که به داعش حیات بخشید.
شیعیان در دو کشور منطقه اکثریت مسلمانان را تشکیل می دهند: ایران و عراق. پس از سرنگونی صدام حسین سنی از طریق مداخله نظامی آمریکا در سال ۲۰۰۳، شیعیان مهمترین مواضع قدرت را در عراق به دست گرفتند. سپس سنی های بی شماری وارد یک جنگ زیرزمینی شدند که خشن ترین فرم آن، اکنون با (سقوط احتمالی) دولت اسلامی به پایان خود می رسد.
به ندرت یک قدرت نظامی دیگر به اندازه حشدالشعبی، که از سوی ایران مسلح شده و آموزش دیده، در سقوط داعش سهم داشته است. افراد این نیرو در آزادسازی مناطق زیادی از اشغال داعش نقش پیشاهنگ داشته اند. اما، آن ها همزمان بارها به جنایت، شکنجه و مجبور کردن شهروندان بی گناه سنی به ترک خانمان متهم شده اند.
شاید پیروزی در جنگ علیه داعش بدون حشد الشعبی ممکن نباشد. اما هرجا آن ها پیروز می شوند، نفرتی تازه پا می گیرد.
یک زخم ابدی
ساعت هشت بامداد، مردان برای مراسم صبحگاهی در صحرا صف بسته اند. حدود ۶۰۰ نفر تا دندان مسلح با سلاح های انفرادی و خمپاره انداز در پای تپه ای در زمین سنگلاخی.
مردان، به مراتب منظم تر از سایر گروه های جنگی عراق به نظر می رسند، نه مثل آدم کشانی که نمی توان روی آن ها حساب کرد. بیشتر آن ها مردان جوانی هستند از منطقه جنوبی موصل که بستگان آن ها به وسیله داعش به اسارت درآمده یا کشته شده اند.
الحشد الشعبی به معنای “واحدهای بسیج مردمی” است. آن ها در زبان انگلیسی “پوپولار موبیلیزیشن یونایت” یا “پی ام او” خوانده می شوند. در مراسم صبحگاهی، در کنار رزمندگان معمولی، کوماندوهای ویژه ای ایستاده اند که همیشه پیش از همه به مناطق تحت اشغال داعش حمله می برند. در کنار آن ها، پنج عضو یک تیم مین یابی، با انبردست در جیب و پیشانی بندی بر دور سر.
در پشت سر، توپخانه ائتلاف مستقر شده است. ده خودروی مجهز به دفاع ضدهوائی و یک موشک انداز. یک سرباز با غرور می گوید که آن را خودش ساخته است. او، در حالی که چشمانش می درخشد، کلید الکترونیکی یی را نشان می دهد که به کمک آن هر یک از چهار موشک را می تواند شلیک کند.
بر فراز پایگاه، با شلاق باد، بیرق هائی با تصویر امام علی در اهتزاز هستند. پسرعمو، داماد و جانشین پیامبر محمد در راس مسلمانان، بیش از هزار و سیصد سال پیش به قتل رسید. نوه او (محمد) حسین کوشید رهبری را برای خاندان پیامبر بازپس بگیرد و با گروه کوچکی از هواداران خود، در میدان کربلا در عراق امروز شکست خورد. مریدان او شیعه یا اعضای حزب علی خوانده می شوند. برای آن ها، شکست و شهادتی که در این صحرا اتفاق افتاده، یک زخم ابدی است. یک چالش که می گوید هدف خود را باید تا پیروزی دنبال کرد.
وظیفه حشد الشعبی در موصل
در حالی که جیپ در غبار شن با سرعت می راند، راننده صدای ضبط خود را تا نهایت بالا می برد و ضمن پخش یک تصنیف پاپ درباره شهید حسین، آن را کلمه به کلمه هم آوازی می کند. او از میان توده های سفید و تهوع آور گوگرد به سمت قرارگاه دیگر حشد الشعبی می راند. آنجا بالاترین رهبر این گروه در سالن یک خانه مسکونی سابق نشسته و چای می نوشد.
“ما تحت فرمان حیدرالعبادی نخست وزیر عراق قرار داریم و از دستورات او اطاعت می کنیم”. این را ابوفرحت السداوی می گوید. این مرد مسن عینکی، با لحنی دوستانه می افزاید:”حشدالشعبی تا به حال تنها نقش دفاعی در جنوب موصل داشته است، اما این وضعیت به زودی تغییر می کند. زیرا ما ماموریت دیگری داریم که برای انجام آن فقط منتظر دستور نخست وزیر هستیم. این ماموریتی غافلگیرکننده خواهد بود”.
در نهایت، برای “واحدهای بسیج مردمی” تنها یک وظیفه می تواند وجود داشته باشد: حمله به جنوب غربی موصل، متروپل دولت اسلامی. تاکنون روشن نشده است که چه کسی باید از آنجا به موصل حمله کند. ارتش عراق در شمال، جنوب و شرق موصل به سختی درگیر است.
به این ترتیب “پی ام او” تنها گروه قدرتمندی است که می تواند خلاء را در آنجا (جنوب موصل) پر کند. اما در این صورت، حشد الشعبی در برابر دروازه های موصل قرار می گیرد. سنی های عراق، آمریکائی ها و اروپائی ها از قضا می خواهند این نیرو را حتی المقدور از آن جا دور کنند.
مهارت در جنگ های خانه به خانه
هیچکس نمی داند اوضاع مردم در داخل متروپل محاصره شده داعش (موصل) چگونه است. “سی، ان، ان” روز شنبه (۲۲ اکتبر ۲۰۱۶) گزارش داد که تندروها ۳۰۰ مرد و جوان را در آنجا اعدام کرده اند.
اما در بغداد، واشنگتن و بروکسل این بیم وجود دارد که اگر حشد الشعبی به موصل وارد شود، صدها هزار شهروند سنی از ترس به سمت صحرا یا اروپا فرار کنند. در عین حال، هیچ گروهی به اندازه این نیرو در جنگ های خانه به خانه مهارت ندارد. در رمادی، فلوچه و چندین نقطه دیگر، ارتش عراق هفته ها نومیدانه علیه اشغالگران داعش جنگید و دست آخر از “پی ام او” یاری خواست. بعد ماجرا به سرعت پایان یافت. السداوی اطمینان می دهد که “اگر از ما کمک خواسته شود، طبعا دریغ نمی کنیم” و با خونسردی استکان چایش را لمس می کند. طبعا موصل می تواند با کمک مردان او آزاد شود: “در این مورد صد درصد اطمینان دارم”.
و با ترس سنی ها چه باید کرد؟
(در پاسخ این پرسش) سداوی می گوید: “ببینید! ما با روزنامه نگاران و نمایندگان سازمان های مدافع حقوق بشری که این تصویر منفی را از ما پخش کرده اند، دیدار داشتیم. ما به آن ها توضیح دادیم که هر وقت دلشان خواست می توانند از نیروهای ما بازدید کنند. ما چیزی برای پنهان کردن نداریم. همه گزارش ها درباره خشونت حشد الشعبی دروغ است. بله این ها همه اش تبلیغات علیه ما است. ما چرا باید علیه سنی ها باشیم؟ ما هزاران سنی در ارتش خودمان داریم و مسیحیان و معتقدان به سایر گروه های مذهبی در عراق”. السداوی آخرین جرعه چایش را سر می کشد، می خندد و مصاحبه به پایان می رسد.
او تازه ۲۲ ساله می شد
در جاده منتهی به موصل، سروکله آدم ها پیدا می شود. بچه ها، پدر و مادرها، سالخوردگان، غرق در گرد و غبار.
آن ها روزها است پیاده از دست داعش فرار می کنند. از مناطقی در اطراف موصل که داعش هنوز در آن ها قدرت دارد. یک زن پیر با چهره ای سرخ و عرق کرده می گوید: “آن ها ما را به سر راه ارتش فرستادند تا یا روی مین برویم یا ارتش به سوی ما شلیک کند”. پیرزن عکس پسرش را از یک کیسه سیاه بیرون می کشد و گریه کنان می گوید: “او تازه ۲۲ ساله شده بود. داعش او را کشت، فقط به خاطر این که ارتشی بود”.
عکس را دوباره داخل کیسه می گذارد. یک مرد جوان پشت سر زن به گریه می افتد و پیش از آن که دوباره به راه خود ادامه بدهد، داعش را نفرین می کند. یک رزمنده پی ام او در جیپ می گوید:”این ها همه شان از داعش پشتیبانی می کردند. حالا وجدانشان در عذاب است”.
رزمندگان سنی در صفوف حشد الشعبی واقعا وجود دارند. مثلا “فیصل” که اینجا در پایگاه از سرنوشت خانواده اش تحت سلطه دولت اسلامی حکایت می کند:”دو سال است که دیگر آن ها را ندیده ام”.
فیصل برای آزاد کردن خانواده خود به واحدهای بسیج مردمی پیوسته است. حالا می گوید: “داعش ۱۵ روز پیش ضمن عقب نشینی خانواده مرا به عنوان گروگان با خودش برده است”. چشم هایش پر اشک شده اند: “نمی دانم کجا هستند”.
چند دقیقه بعد، تلفنش زنگ می زند. دوستی به او خبر می دهد که اعضای خانواده اش در یک روستای نزدیک دیده شده اند. آن ها زنده اند. فیصل می خندد.
برای بیشتر جنگجویان پی ام او اینجا سیاست اهمیت چندان زیادی ندارد. آن ها تنها می خواهند خانواده هایشان را پس بگیرند. با این حال، همه می خواهند در آزادسازی موصل حضور داشته باشند. فیصل فریاد می زند: “ما می آئیم”.