در پی سرکوب جنبش سبز و مهاجرت های تازه، خون تازه ای در رگ های جشنواره تئاتر کلن جاری و بر تعداد تماشاگران آن افزوده شد. در برنامه گشایش امسال جشنواره ، نه تنها سالن نمایش لبریز از جمیت بود، بلکه ده ها نفر نیز به صورت ایستاده برنامه را دنبال کردند
تئاتر آرکاداش کلن که در سال های اخیر نام خود را به “صحنه فرهنگ ها” تغییر داده، روزهای ۱۶ تا ۲۰ نوامبر امسال محل برگزاری بیست و سومین جشنواره تئاتر ایرانی بود.
این جشنواره که در سال ۱۹۹۳ به وسیله مجید فلاح زاده و همسرش بهرخ بابائی بنیانگذاری شده، در این بیست و سه سال به رغم فراز و فرودها و دشواری های مالی بسیار به کار خود ادامه داده و محل دیدار گروه های تئاتری خارج از کشور و اجرای کارهای تازه آن ها بوده است.
حدود دوازده سال پیش، این جشنواره به دلیل دعوت از یک گروه تعزیه خوانی از ایران، از سوی بخشی از هنرمندان تئاتر خارج از کشور تحریم شد، اما در سال های اخیر بسیاری از تحریم کنندگان بار دیگر به آن روی آورده و کارهای خود را در آن ارائه داده اند.
در سال های پس از سرکوب جنبش سبز در ایران، با مهاجرت دوباره گروه های وسیعی از ایرانیان به خارج از کشور، بر تعداد شرکت کنندگان در جشنواره افزوده شد. به ویژه در سه سال اخیر نگاهی به ترکیب جمعیت تماشاگران این دگرگونی را نشان می دهد: در حالی که در سال های دور نسل اول مهاجران و تبعیدیان تنها ارائه دهندگان و تماشاگران نمایش ها بودند، در این سال ها بخش مهمی از تماشاگران را جوانانی تشکیل می دهند که تازه از ایران به آلمان آمده اند. بخشی از کارهای نمایشی را نیز همین گروه سنی بر صحنه می برند و این نوید بخش چرخشی است که شاید در آینده آثار مثبت آن آشکار شود، زیرا هنوز اغلب کارهای تازه جنبه تجربی دارند و باید پخته تر شوند.
نمایش، فیلم، موسیقی و نمایشنامه خوانی در کنار هم
در برنامه های امسال شش نمایش برای بزرگسالان، یک نمایش کمدی موزیکال، یک نمایش برای کودکان، چهار برنامه موسیقی ایرانی، آذربایجانی و گرجی و دو نمایشنامه خوانی گنجانده شده بود.
برنامه جشنواره روز چهارشنبه ۱۶ نوامبر با سخنرانی نماینده اداره فرهنگ شهر کلن و مجید فلاح زاده مدیر جشنواره آغاز شد. نماینده اداره فرهنگ از جشنواره تئاتر ایرانی کلن به عنوان قدیمی ترین جشنواره مهاجران خارجی مقیم کلن یاد کرد و ضمن ستودن تلاش های مدیریت آن گفت که اگر پشتکار مجید فلاح زاده و بهرخ بابائی نبود، با توجه به مشکلات زیادی که بر سر راه برگزاری چنین جشنواره ی قرار داشت، ادامه حیات آن امکان پذیر نمی بود.
پس از سخنرانی ها، فرزین دارابی فر نوازنده ایرانی ساکن کلن با تار یحیی تکنوازی کرد و در پایان تصنیفی خواند که برای اکثر حاضران ناآشنا بود. دارابی فر، ضمنا طی سخنانی کوتاه گفت که موسیقی سنتی ایران خود به اندازه کافی زیبا هست و برای دستیابی به زیبائی نیازی به تغییر ندارد. برخی از شنوندگان این سخنان نظری خلاف نوازنده ایرانی داشتند و می گفتند اصولا در جهان هستی چیزی نیست که نیاز به تغییر نداشته باشد و هرچیز ایستائی دچار رکود و تکرار می شود، کما این که موسیقی ایرانی نیز دست کم در بخش آواز دستخوش این گرفتاری شده است.
در برنامه گشایش جشنواره ، پس از دارابی فر یک رقص آذری انفرادی و یک رقص گرجی گروهی اجرا شد که شورآفرین بود. سپس نوبت به خیام خوانی مریم آخوندی رسید که اعضای گروه بانو او را همراهی می کردند. گروه بانو را مریم آخوندی خود تشکیل داده و بیشتر اعضای آن را زنانی تشکیل می دهند که سابقه ای در موسیقی نداشته اند و به خاطر علاقه شخصی نزد آخوندی آموزش ساز و آواز دیده اند. خیام خوانی، در بندر بوشهر سنتی دیرینه دارد.
برنامه های روز دوم
بعد از ظهر روز پنجشنبه ۱۷ نوامبر جشنواره با نمایش یک فیلم مستند درباره میترائیسم در کردستان به کار خود ادامه داد. این فیلم که بایز افروزی آن را کارگردانی کرده است، مراسم پیر شالیکار را در اورمان تخت کردستان نشان می دهد. سازنده فیلم از مراسم پیر شالیکار به عنوان “مراسم تولد میترا” و آغاز آئین میترائیسم در ایران نام برده است.
“مهمانخانه مهمان کش” نام نمایش یک ساعته ای بود که شامگاه پنجشنبه در واقع بخش تئاتر جشنواره با آن آغاز شد. کارگردانی این نمایش را که به زبان آلمانی اجرا می شد، محمد صباحی از شهر لایپزیک آلمان به عهده داشت. در این نمایش، با گرته برداری از نیچه و آلبر کامو “خودقربانی پنداری” به عنوان ریشه اصلی تروریسم پی گیری می شد.
آخرین برنامه روز پنجشنبه به خوانش تئاترال داستان “البعثه الاسلامیه فی بلاد الافرنجیه” اثر معروف صادق هدایت اختصاص داشت که شاهرخ مُشکین قلم رقصنده سرشناس ایرانی مقیم فرانسه آن را اجرا کرد. در این متن که ۸۶ سال پیش به وسیله هدایت نوشته شده، سه مسلمان دو آتشه و خشکه مقدس برای جنگ با کفار به اروپا می آیند، اما در نهایت خود مجذوب سطحی ترین جاذبه های زندگی غربی می شوند.
یک نمایشنامه خیلی بد!
“یک نمایشنامه خیلی بد” نام نمایشنامه ای بود که برنامه روز جمعه ۱۸ نوامبر با آن آغاز شد. این نمایشنامه را فرشته وزیری نسب بر اساس متن “داریوش رایت” کارگردانی کرده بود و فرح امینی، حمید سیاح زاده و مرتضی مجتهدی نقش های سه گانه آن را ایفا می کردند. نمایش حکایت حال زن و شوهری است که در چرخه تکرار افتاده و تصور می کنند زمان در زندگی شان متوقف شده است، اما اتفاقی غیرمنتظره تمام فرضیات آن ها را بی اعتبار می کند.
جمعه شب، پس از اجرای “یک نمایشنامه خیلی بد” نوبت به سودابه فرخ نیا بازیگر پرسابقه تئاتر ایران رسید تا برای اجرای نمایشنامه “دعوت” نوشته زنده یاد غلامحسین ساعدی روی صحنه برود. سودابه فرخ نیا که نمایشنامه را خود کارگردانی کرده است، تنها نقش آن را نیز ایفا می کرد. “دعوت” وصف حال زنی است که به یک میهمانی دعوت شده، ساعت های متمادی سرگرم آماده کردن خود برای شرکت در این میهمانی است، اما درست در لحظه ای که می خواهد به راه بیافتد، متوجه می شود که اصلا نمی داند میهمانی کجا است و چه کسی از او دعوت کرده است. عصاره این نمایش به لحاظ مضمون “از آنجا راندگی و در اینجا ماندگی” است.
جائی برای تئاتر کودکان
جشنواره تئاتر کلن در سال های اخیر کوشیده است در برنامه های خود جایی هم برای کودکان باز کند. امسال، این برنامه با اجرای نمایش “دوستان کوچک و شادی های بزرگ” نوشته نرگس وفادار اجرا شد که کارگردانی آن را نیز خود به عهده داشت. این نمایش کودکانه با بازی مرضیه الویری، که تماشاگر را به یاد ضرب المثل معروف “با دم شیر می کنی بازی” می اندازد، بعد از ظهر روز شنبه ۱۹ نوامبر بر صحنه آمد و و با این که زمان اجرای آن مناسب نبود، بیش از ۶۰ تماشاگر خردسال و بزرگسال داشت.
شامگاه همین روز نمایشنامه “بودن یا نبودن” به کارگردانی و بازی گری منوچهر نامور آزاد از پاریس و کمدی موزیکال “وزیر خان لنکران” نوشته فتحعلی آخوندزاده با کارگردانی بهرخ بابائی بر صحنه آمد. منوچهر نامور آزاد در “بودن یا نبودن” نقش یک نظافتچی عاشق بازیگری را بازی می کند که فرصتی می یابد تا چند شخصیت نمایشی از شکسپیر، چخوف، کامو، مایاکوفسکی و کاسونا را بازی کند.
نقش های نمایش کمدی موزیکال وزیر خان لنکران را علی کامرانی، بهمن فیلسوف، سینا فیض، پیمان پروازی، سعید نفیسی، ستاره سهیلی، ساحل بدرود، سپیده بختیاریان، شهلا تهرانی، بهرخ بابائی و سیما سید ایفا می کردند. رضا کاوه نیز با ساز خود گروه را همراهی می کرد. وزیر خان لنکران یکی از نخستین نمایشنامه های ایرانی به سبک غربی است که حدود ۱۶۰ سال پیش نوشته شده است.
برنامه های بیست و سومین جشنواره تئاتر ایرانی کلن روز یکشنبه ۲۰ نوامبر به پایان رسید. بعد از ظهر این روز، در بخش تئوری، بهرخ بابائی و شاپور سلیمی نمایشنامه ای از ابراهیم مکی را روخوانی کردند. در سال های گذشته برنامه تئوری جشنواره اغلب بی مشتری می ماند، اما این بار ده ها نفر که بخش عمده آن ها را هنرمندان تئاتر تشکیل می دادند حدود یک ساعت خوانش نمایشنامه مکی را دنبال کردند.
شامگاه یکشنبه ابتدا نمایشنامه “من نفرت نمی ورزم” با کارگردانی علیرضا کوشک جلالی و بازیگری میشائیل مورگن اشتاین بازیگر آلمانی بر صحنه رفت و با استقبال روبرو شد. این نمایشنامه که بر اساس رمانی از دکتر عزالدین ابوالعیش پزشک فلسطینی نوشته شده، پیش تر نیز بیش از ۶۰ بار با کارگردانی آلمانی و بازی درخشان محمدعلی بهبودی در سالن های تئاتر متعدد شهرهای مختلف آلمان بر صحنه رفته و همچنان روی صحنه است.
در همین شب، اجرای نمایشنامه “چمدان می می” با کارگردانی و بازیگری آناهایتا بیات از آمریکا بر صحنه رفت. بیات این نمایش را با زبان های فارسی، اسپانیولی و انگلیسی اجرا و سال گذشته در دهمین جشنواره تئاتر هایدلبرگ به خاطر آن جایزه تماشاگران را کسب کرده است. خانم بیات از نسل دوم مهاجران ایرانی مقیم آمریکا است و در نمایش، بیوگرافی خود را به عنوان یک مهاجر با بیانی تلخ و شیرین مرور می کند.
در کنار گروه های نسبتا شناخته شده، امسال گروه جوان “آواره” از شهر فرانکفورت آلمان یک برنامه نمایشنامه خوانی را در سطحی تجربی اجرا کرد. نمایشنامه ترنج را بابک صفی خانی با اقتباس از شیخ فریدالدین عطار نوشته و محمد مجد بازنویسی کرده بود. در خوانش تئاترال ترنج، محمدرضا برقی، الهه علی زاده، محمد دماوندی، مریم حیات شاهی و محمد مجد شرکت داشتند.