دکتر نسترن ادیب راد

یکی از گروه هایی که بیشترین مراجعه را برای مشاوره دارند، دانشجویان دانشگاهها هستند. اکتر این افراد با دلایلی نظیر افسردگی، فشار روانی، وسواس فکری و حتی دردهای مبهم بدنی تقاضای نشست های مشاوره ای دارند که بعد از چند جلسه ارزیابی، مشخص می شود که علت اصلی علائم نامبرده عدم توفیق در گذراندن دروس دانشگاهی و عدم رضایت از جایگاه شغلی فرد در آینده است. به طوری که بعد از این مرحله فرایند جلسات به سمت مشاوره شغلی و تحصیلی سوق داده می شود.

از نظر حرفه ای، مشاوره شغلی مقدم بر مشاوره تحصیلی است چرا که فرد ابتدا باید دورانداز و هدف روشنی از جایی که بنا است به آن برسد (شغل آینده) داشته باشد سپس راه رسیدن به آن راه را طراحی کند(مسیر تحصیلی). بنابراین همه دانش آموزان نیاز دارند که ابتدا در مسیر مشاوره شغلی قرار گیرند.

از نظر تخصصی، پرورش هویت شغلی از زمانی که کودک قادر به شناسایی محیط و افراد پیرامون خود است آغاز می شود. در این مرحله رشدی، والدین لازم است با بازی و تفریح های هدف دار و نیز با خواندن داستان و گفتگو در مورد شغل والدین، دوستان و نزدیکان، فرزندان خود را با مفاهیم حرفه ای با زبان ساده و کودکانه آشنا کنند. این روند پس از ورود کودک به جامعه بزرگتر توسط مدرسه و نظام آموزشی تکمیل می شود به طوری که کودکان در مراحل مختلف تحصیلی با مفاهیم گوناگون شغلی آشنا شده و با تمرین ها و آموزش های مناسب به کشف هویت حرفه ای خود نزدیک می شوند. در این مرحله و قبل از انتخاب رشته دانشگاهی لازم است دانش آموزان به کمک یک مشاور شغلی از نظر شخصیت، رغبت ها، استعدادها و توانایی هایشان مورد ارزیابی قرار گیرند و با توجه به نیاز های جامعه پیشنهادات حرفه دریافت کنند که می تواند کمک بزرگی به انتخاب صحیح شغل و رشته تحصیلی آنها باشد. این فرایند علمی باعث می شود که دانش آموزان به انتخاب صحیح تری دست یافته و از هدر رفتن وقت، انرژی و پول آنها جلوگیری شود.

 دانش آموزان مهاجر و انتخاب رشته دانشگاهی

 

فرزندان مهاجرین اما، زمانی وارد فرایند تحصیل در کشور میزبان می شوند که دوره های رشد هویت شغلی و حرفه ای را به درستی طی نکرده اند و از دیگر سو با این تفکر که ورود به دانشگاههای غربی نیازی به کنکور ندارد و هر کسی می تواند در هر رشته ای ثبت نام کند، بعضا تحت تاثیر اهداف بلند پروازانه والدین خود به هر ترتیب شده وارد رشته هایی می شوند که هیچ تناسبی با شخصیت، توانایی ها و استعدادهای آنها ندارد. در برخی موارد والدین این دسته دانش آموزان  برای جبران فداکاری ها و صدمات ناشی از مهاجرت،  فرزندان خود را تشویق و گاهی مجبور به انتخاب رشته های به اصطلاح سطح بالا می کنند و با این کار به بحران های و فشارهای وارد آمده بر فرزندان خود دامن می زنند، بدون توجه به این که فرزند آنها دارای شخصیت منحصر به فردی بوده و هر شخصیتی با توانایی خاص، رشته و شغل خاصی را طلب می کند و هر کسی نمی تواند و نباید دکتر یا مهندس شود. نتیجه این انتخاب های احساساتی و بدون زیر بنای علمی افت تحصیلی، بدهکاری به دانشگاهها و کالجها، سرخوردگی، احساس یأس و در نتیجه صدمات روحی و روانی است که درصد زیادی از این دسته دانشجویان متحمل می شوند.

در این سلسله مقاله ها بنا است که خوانندگان عزیز با مفاهیم شغلی و نحوه انتخاب شغل آشنا شوند. برای روشن شدن بیشتر مطلب از خوانندگان محترم دعوت می شود که ادامه بحث را در هفته های آینده پیگیری کنند.

  

 * دکتر نسترن ادیب راد مشاور خانواده و جوانان در ایران و کانادا، مولف و مترجم پنج جلد کتاب در این زمینه است.