مروری بر تعالیم بهائی

در طول تاریخ جهان دین و علم با یکدیگر غالباً در جنگ و ستیز بوده‌اند. در قرون وسطی محک تشخیص حق از باطل دین بوده و علم و عقل با آن سنجیده می‌شد و به طور کلی تحقیقات علمی و حکمتی برای اثبات اصول دین و استوار ساختن عقاید بود نه کشف حقایق تا آنجا که اولیای دین به صراحت می‌گفتند ایمان بر عقل مقدم است. حتی دانشمندانی که اظهاراتی مخالف کتب دینی و یا عقاید کشیش‌ها و رؤسای مذهبی ابراز می‌داشتند دچار محاکمه و شکنجه و آزار و حتی قتل و کشتار می‌شدند که نظائر آن در اروپا در بین دانشمندانی مثل گالیله اتفاق افتاد که به علت اعتقاد به مرکزیت خورشید و سیاره بودن زمین و چرخش آن به دور خورشید نزدیک بود جان خود را از دست بدهد و به همین دلیل ناچار به توبه و استعفا شد.

در کشورهای اسلامی نیز دین و محتویات ظاهری قرآن کریم به عنوان اصول مسلّم اعتقادی اکثریت مردم پذیرفته شده حتی مسلمانانی که برخلاف ظواهر قرآن کریم حرفی می‌زدند دچار محاکمه و زجر و شکنجه و حتی قتل می‌شدند چرا که علمای اسلام علوم مختلفه زمان خود را از قبیل ریاضیات، فیزیک و شیمی جزء علم نمی‌دانستند و علم واقعی را علوم شرعی و الهیات می‌دانستند و بقیه علوم را فنون می‌گفتند و فقط برای علم طب ارزش نسبی قائل بودند.

از این بابت پزشکان تا اندازه‌ای در امان بودند. بدیهی است که وجودشان هم لازم بود. در قرن ۱۹ میلادی عقیده الویت عقل و علم بر دین اوج گرفت به طوری که بسیاری از فلاسفه و دانشمندان با اتکاء به عقل و علم خود را از دین دور و برکنار کردند.

همین طور از نیمه دوم قرن ۱۹ به بعد به علت ظهور اختراعات و اکتشافات جدید و ترقیات مادی و با بهره‌برداری از علم و صنعت و قدرت که نتیجه شکوفایی عقل است گروه زیادی از مردم بخصوص از باب فلسفه و علم به کلی از دین کناره گرفته و در کمال تکبر و غرور گفته‌اند که تا عقل داریم از وحی مستغنی می‌باشیم.

نزدیک به ۲۰۰ سال است که بشر با سرعت رو به ترقی و پیشرفت است. این اختراعات و اکتشافات مقارن بود با ظهور آئینی جدید با نظمی جدید که بنیانگذار آن حضرت بهاءالله و تعالیم‌شان بود. ایشان دین و علم را با هم آشتی دادند.

حضرت بهاءالله نه تنها علم و دین را توأم با هم دانستند عالم را به وحدت، صلح و یگانگی دعوت، از جنگ، نزاع و خشونت برحذر داشتند ولی متأسفانه امروز بخصوص در شرق دین را وسیله خشونت دانسته باعث جنگ و کشتار فراوان شده از اصالت دین و دینداری جدا گشته‌اند.

اگر بدانیم که نتیجه عقل علم است و نتیجه علم صنعت و نتیجه صنعت قدرت است باید باور داشته باشیم که اگر این قدرت با دیانت توأم نشود منجر به غرور و انحراف و تمایلات پست می‌گردد و اگر با دیانت و استفاده از هدایت و اعانت الهی به وسیله (انبیاء) همراه گردد باعث سعادت نوع بشر خواهد شد. هم اکنون می‌بینیم که استفاده از اتم که بالاترین محصول دانش و صنعت است تا چه حد مورد بحث و گفتگوی بین کشورهاست و همه از احتمال سوءاستفاده از آن در هراسند. اگر این محصول دانش بشری توأم با عاطفه که زائیده دین است نباشد چه فاجعه‌ای در عالم بوجود خواهد آورد ولی اگر با دین و احساس عاطفه و انسانیت همراه باشد نتیجه‌اش رفاه و آسایش اهل عالم می‌باشد.

آنچه روح انسان را ترقی داده دین است و آنچه که عشق حقیقی و زیبایی واقعی حیات را به انسان می‌نمایاند دین است نه علم زیرا علم که از عقل منشأ می‌گیرد به دنبال درستی و بر پایه سود و زیان است ولکن دین که از قلب سرچشمه می‌گیرد به دنبال زیبایی و جمال واقعی و عشق حقیقی الهی است. دین است که در زندگی کمال مطلوب و ملاک ارزش‌ها و ترقی و تعالی روحانی را که عبارت از شکوفایی ذوق و هنر، گذشت و ایثار، توجه به حق و هزاران صفات نیکوست در آدمی ایجاد و پرورش داده روح را از مقام انسانی و نفس ناطقه به مرتبه والای روح الهی و به سوی حق سوق می‌دهد.

حضرت بهاءالله می‌فرمایند:

“دین نوری است مبین (آشکار) و حصنی (پناهگاه) است متین از برای حفظ و آسایش اهل عالم”

خوانندگان عزیز، در صورتیکه مایل به دریافت نسخه‌ای از مقاله فوق از طریق ایمیل هستید و یا راجع به  تعالیم بهائی سؤالی دارید لطفا با ما تماس بگیرید:     پیامگیر :     ۷۴۰۰-۸۸۲-۹۰۵         ،      ایمیل:  anyquestionsplease@gmail.com

وب سایت برای برخی از کتابهای فارسی بهائی  :      www.reference.bahai.org/fa