شهروند ـ فرح طاهری:یکصد و سیزدهمین نشست کانون کتاب تورنتو به معرفی کتاب “بندباز آماتور” نوشته ی ساسان قهرمان اختصاص داشت.

سعید حریری از سوی کانون کتاب تورنتو، نویسنده را معرفی کرد.

تازه ترین رمان ساسان قهرمان با نام “بندباز آماتور” همراه با چاپ پنجم رمان “گسل” و چاپ دوم “کافه رنسانس”  و مجموعه شعر “هفده روایت مرگ” تابستان امسال منتشر شده است.

این رمان در دهه ی نخست سال ۲۰۰۰ در تورنتو رخ می دهد و در کنار شخصیت های اصلی آن، شخصیت های دیگری از ملیت های مختلف حضور دارند.

ساسان قهرمان، نویسنده، شاعر، بازیگر، کارگردان، ناشر، معلم و روزنامه نگار و عکاس هنری است.

در رشته ی هنرهای نمایشی در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و در رشته ادبیات انگلیسی و جامعه شناسی در دانشگاه یورک تورنتو تحصیل کرده است.

او از ۱۹۸۴ ساکن تورنتو است. بنیانگذار و مدیر نشر افرا است. با نشریات سایبان و شهروند همکاری کرده، سردبیر نشریه اینترنتی دوزبانه «گذار» بوده و نیز نشریه فرهنگی اجتماعی سپیدار  را در سه دوره در فاصله ۱۹۹۲ تا ۲۰۰۵ منتشر کرده است.

او از گردانندگان باشگاه ادبی واژه، دو دوره عضو هیئت دبیران و سخنگوی انجمن نویسندگان ایرانی در کانادا و به عنوان عضو جایگزین در هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران در تبعید، نماینده هیئت دبیران در آمریکای شمالی بوده است.

از دیگر فعالیت های فرهنگی ساسان قهرمان آموزش داستان‌نویسی و شیوه ‌های نقد و بررسی در کارگاه‌ های آموزشی «کافه‌ رنسانس آکادمی» و «فرهنگخانه ایرانی تورنتو» بوده است.

در نمایش های متعددی از جمله نقالی «مجلس سهراب کشی»، «میراث» بیضایی، «جانشین» و «ماجرای ناموس پرستان» از غلامحسین ساعدی، «قربانی» (هارولد پینتر) ، «زنی با سگ ملوسش» (چخوف) و «خرده جنایت های زن و شوهری» بازی و یا بازی و کارگردانی کرده، و در دو فیلم سینمایی «میترا» و «بوف کور» با کارگردانی مزدک طائبی بازی کرده است.

به غیر از رمان جدیدش “بندباز آماتور”، تاکنون سه رمان دیگر «گسل»، «کافه رنسانس»، و «به بچه‌ها نگفتیم»، سه مجموعه شعر «سبز» و «رنگ» و «هفده روایت مرگ» (نشر اینترنتی) و مجموعه مقالات «نیم نگاه- سی مقاله در نگاه به فرهنگ و جامعه» و یک کتاب درسی در زمینه ی زبان و ادبیات فارسی (طرح و ویرایش) منتشر کرده است.

مهاجرت و علل و پی آمدهای آن و نیز مسائل اجتماعی و فرهنگی مرتبط با موقعیت زنان در جامعه، مهمترین موضوع آثار ساسان قهرمان را تشکیل می‌دهد.

قهرمان چند سال است که به عکاسی هنری (شاخه ی «عکاسی خیابان») روی آورده در همین مدت کوتاه به موفقیت هایی هم دست یافته است.

ساسان قهرمان پشت میکروفن قرار گرفت و در مورد “بندباز آماتور” گفت.

او با اشاره به اینکه بندباز آماتور چهارمین رمانش است گفت از گسل که حدود بیست و یکی دو سال پیش منتشر شد، تا بندباز آماتور، وقتی برمی گردم و رمان هایم را نگاه می کنم می بینم هیچ چیزی برای من تغییر نکرده. چیزی در آنها نیست که نپسندم و یا باهاش امروزه مخالف باشم، و این برام جالبه. در حالی که در مورد شعرهایم این احساس را ندارم. فکر می کنم این بیشتر ویژگی داستان است. تفاوت اصلی که داستان با شعر و مقاله داره، ترکیب همه جانبه ای ست که از حس و نگاه و نظر میتونه داشته باشه.

از گسل که با کم تجربگی کامل شروع به نوشتنش کردم تا بندباز آماتور، داستان نوشتن همیشه برای من تجربه ی تحلیل و شناخت بوده. بخصوص گسل برای من این طور شروع شد که ببینم من کی هستم، به عنوان یک جوان مهاجر، مسائل عاطفی، اجتماعی، سیاسی ام چیست. نوشتنش برایم یک نوع مطالعه ی درونی بود و بیرونی.

sasan-ghahreman-3
sasan-ghahreman-2
sasan-ghahreman-1
saboohi-ghomi-f
saboohi-ghomi-book
barjam-cartoon

بندباز آماتور اما سرنوشت جالبی برای من داره. سال ۲۰۰۳ در روزنامه خبری خوندم. اتفاقی افتاده بود برای کسی که من دورادور می شناختمش. در خیابان چارلز یک چاپخانه کوچک کپی بود به نام “بست کپی” که یکی دو جوان اونجا رو می گردوندند. این دو صراحتا حامی مردم فلسطین بودند، پوسترهایی که به در و دیوار بود این رو نشون میداد و هیچ نظرشون رو هم پنهان نمی کردند. وقتی ماجرای ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ اتفاق افتاد، یک سال بعد رفتم اونجا کار کپی داشتم، دیدم بسته است. پرسیدم چی شده، گفتن اینها دستگیر شدن. گویا آر سی ام پی با این بهانه که گویا پاسپورت های تروریست ها در کانادا درست شده، شبانه به اینجا حمله می کنند و اینها را دستگیر می کنند. اینها دو سال زندان بودند و بعد تبرئه و آزاد شدند ولی دیگه اون فروشگاه باز نشد.

یک بار تونستم آن جوان رو ببینم و چند دقیقه ای با او حرف بزنم. این نطفه ی داستانی بود به نام “کما” که من آن موقع شروع کردم، خواستم زندگی و سرنوشت اینها رو بنویسم، اما مثل هر داستان دیگه ای، وقتی که مشغول تحقیق بودم از فلسطین تا زندان های کانادا، شخصیت های دیگری وارد داستان شدند. از تجربه های خود من، از ایران، از انقلاب، از جنگ، از بیست و چند سال زندگی در مهاجرت و غرب درآمده بودند. و آن داستان شد بخشی از بندباز آماتور. هر جور که نگاه می کردم می دیدم که همه ی این زندگی ها و اتفاقات به هم ربط دارند.

بندباز آماتور برای من همان تجربه ی بازشناختن و تصویر کردن خودم و زندگی بود مثل بقیه کارهام. من از داستان نویسی خودم و از ادبیات داستانی فوق العاده آموختم. در کنار نقش اصلی که ادبیات داره، یعنی لذت دادن، سرگرم کردن، کنجکاو کردن، از آن یک چیز عمیق و اساسی می آموزیم و این برای من خیلی مهم بوده. این نقش داره گم میشه، با سرعتی که در شبکه های اجتماعی هست و با عادتی که ما کردیم به سریع خوندن و سریع رد شدن و کوتاه نوشتن، داره گم میشه.

من خوشحالم که این داستان کوتاه نشد. خوشحالم که بلند نوشتم و فکر می کنم که باید همین می بود و خوشحالم که تسلیم آن نگاه و عادت نشدم. خودم هم این عادت داره روم تأثیر میگذاره، وقتی میرم سراغ فیسبوک متن های بلند رو نمی خونم چون جاش اونجا نیست، چیزهای کوتاه رو می بینم و می خوام سریع بگذرم، این ویژگی این رسانه است، ولی این رسانه این عادت را در ما به وجود آورده که ما آن را به چیزهای دیگه هم تسری بدیم.

اگر دوست داشتید این کتاب را بخونید هشدار میدم که کتابی طولانی ست. نزدیک به ۴۰۰ صفحه و در جاهایی خسته کننده است. با اتکا به جزئیات نوشته شده، جزئیات خیلی ساده ی روزمره، گاه خیلی ساده و خسته کننده، اما برای من باید همین جوری می بود و همین جوری می دیدمشون. حس کردن زندگی براساس جزئیاته.

امیدوارم دوستانی که کتاب رو می خونن حوصله کنند و خسته نشن.

در ادامه، ساسان قهرمان، تکه هایی از کتاب را خواند و پس از آن با حاضران در سالن به گفت وگو پرداخت.

این نشست جمعه ۱۸ نوامبر ۲۰۱۶ در سالن کتابخانه ی عمومی تورنتو برگزار شد.

جلسه ی بعدی کانون کتاب تورنتو، جمعه ۹ دسامبر ۲۰۱۶ به معرفی کتاب جدید دکتر نیما نقیبی، استاد و رئیس دپارتمان ادبیات انگلیسی دانشگاه رایرسون اختصاص دارد. این کتاب پژوهشی است درباره ی خاطرات زنان ایرانی در غربت و با نام “خاطرات زندان و زندگی در غربت” که در سالن کتابخانه ی عمومی تورنتو واقع در شماره ۴۰ خیابان اورچردویو (خیابان یانگ یک تقاطع شمال اگلینتون) برگزار می شود.