پس از انتشار گزارش ها و عکس های گورخواب ها، عده ای از هموطنان، گورخوابی را با کارتن خوابی مقایسه می کنند؛ در حالی که این دو با هم قابل قیاس نیستند. کارتن خواب ها روی زمین می خوابند و مسئولان آنان را می بینند و قلب نازکشان به درد می آید و حتی ممکن است سکته بکنند و خدای ناکرده از عذاب وجدان بمیرند، اما گورخواب ها، زیر زمین می خوابند و کسی آنها را نمی بیند و حداقل فایده اش این است که باعث سیاه نمایی نمی شوند.

کارتن خواب را می شود مورد تجاوز قرارداد، اما گورخواب ها را هیچ احدی نمی تواند مورد تجاوز قرار بدهد چون خوشبختانه در مملکت امنیت گورستانی برقرار است.

کارتن خواب اگر بمیرد کلی هزینه روی دست شهرداری می گذارد. چون براساس فتاوی معتبر علمای اعلام، میّت مسلمان نباید روی زمین بماند و باید هرچه سریعتر دفع شود. بنابراین  شهرداران محترم که باید وقت گرانبهایشان را صرف تقسیم زمین های موات بین دوستان و آشنایان بکنند، مجبور خواهند شد ماشین آشغال جمع کنی بفرستند و موات کارتن خواب را ببرند قبرستان و بیندازند داخل قبر و پول قبرش را هم حساب بکنند. و این احتمال وجود دارد که به یکدیگر تعارف هم بکنند و به قبرکن بگویند، اخوی صورت حساب این قبر را بگذار به حساب بنده. و شهردار آن یکی منطقه بگوید: ممنون داداش، توی منطقه ما مرده، شما چرا باید زحمت بکشی. و رفیق شهردارش پاسخ بدهد: اختیار دارین دو تا قبر که قابل شما را ندارد، و دوست سومی بگوید: دعوا نکنین کارتن خواب زیاد داریم دفعه بعد مهمان شما!

در حالی که گورخواب ها قبر آماده دارند و اگر هم بمیرند، باعث نگرانی و هزینه و اتلاف وقت مسئولان محترم نخواهند شد. این وسط عده ای هم ناراحتند که چرا از کارتن خوابی رسیده ایم به گورخوابی. در حالی که باید خوشحال باشند که کارتن خواب سابق پیشرفت کرده و صاحب یک چهاردیواری شده. حالا ممکن است سقف نداشته باشد اما وقتی نفس های آخرش را بکشد مسئولان دلسوز نظام حتما برایش سقف درست خواهند کرد. چون اینقدر دیگر بی وجدان نیستند که رضایت بدهند که سقفی بالای سر مرده های مملکت نباشد.

و از مهمتر کارتن خواب را معاندان می بینند و می زنند توی سر نظام و می گویند: کجاست آرمان های امام راحل که می فرمودند”به این مقدار راضی نباشید ما شما را به معنویت می رسانیم”؟ در حالی که گورخواب آرمان های امام راحل را با خودش به گور می برد و ملت هم یاد می گیرد خیلی به وعده های پوچ سیاستمداران دل خوش نکنند.

***

نامه نواب والا به شازده ترامپ میرزا زرد السلطنه

 

جمعی از نواب ایرانی ساکن فرنگ که به تدریج از تغییر اوضاع و سرنگونی جمهوری ناامید شده و بحق و انصاف، به عدم توانایی و کاردانی اپوزیسیون خارج، در ایجاد تغییرات در داخل، واقف شده اند، نامه ای به شاهزاده ترامپ میرزا زرد السلطنه، حاکم جدید ینگه دنیا نوشته و دست مساعدت به سوی آن تحفه والا دراز کرده و انتظار دارند حاکم جدید آستین ها را بالا زده و با حرکت های ایضایی، حکومت آخوندی را به “گاربیج” دان تاریخ روانه کند. و اما متن نامه نواب والا به شاهزاده ترامپ میرزا:

 جناب شازده، ملک ایران خراب و رعیت، پریشان و گدا. این عمارت و ماشین ها و وجوهات و املاک که در اندک زمان توسط ملایان تحصیل شده؛ تمام مال رعیت بیچاره است که با روزه جمعی و اجباری، از گرسنگی می‌میرند. هزاران رعیت ایران از ظلم حکام و ماموران به ممالک خارجه هجرت کرده، به حمالی و تاکسیرانی و دیگر مشاغل گذران عمر می‌کنند و دور از وطن می‌میرند. اختلاس نفس خلایق بریده و اقلیم به افلاس افتاده اما دست آفتابه دزد قطع می شود و تمام این قضایا را از ملت مخفی می‌کنند و نمی‌گذارند مردم مطلع شده، تا در مقام چاره‌ای برآیند. ما هم که کاملا مطلع شده ایم و به قول علما اَپ تو دیت هستیم، نمی دانیم به غیر از نوشتن عریضه سرگشاده، چه خاکی باید به سرمان بریزیم. از شما چه پنهان که جز فریاد زدن، کاری از دست مان ساخته نیست. البته شنیده ایم که می گویند سرنوشت هر ملتی دست خودش است الا سرنوشت ایرانی ها که از قدیم الایام در انتظار منجی اند. و حال که چنین است از آن مرشد روشن ضمیر مربی بی نظیر سالار نجبا و عرفا شهسوار عرصه عرفان خاقان اقلیم بیان خسرو مُلک سخن ملقب به شازده ترامپ میرزا متخلص به زرد السلطنه، تمنا داریم آستین ها را بالا بزنند و با یک یا علی کلک ملایان را بکنند و مطمئن باشند که دعای خیر هشتاد میلیون ایرانی داخل و آرای نواب خاصه ساکن ینگه دنیا بدرقه راهشان خواهد بود. خدمت علیا مخدره بی بی تاج ملانیا کناوس، سلام ما را تقدیم نمایید و نورچشمی های والا مقام، تیفانی و ایوانکا را ببوسید و مکرم میرزا اریک خان را دعا برسانید.

پاسخ شازده ترامپ میرزا

به خدا قسم امروز خیلی شرمنده شدم که عریضه شما را دیدم و از جناب اتابک پرسیدم من چه کنم. به خاج عیسی قسم، ای کاش هرگز پادشاه نمی شدم و به قدرت نمی رسیدم. به مری مقدس قسم حالاکه مشغول نوشتن این کاغذ هستم گریه می کنم.

دیشب بیگلر بیگی منهتن آمد و از حرف های او این طور فهمیدم که شما بیم دارید که این اوضاع به کجا خواهد انجامید. به جدم قسم اگر کسی چه در حضور من و چه در دنیای مجازی یک کلمه بی احترامی درباره شما بکند پدرسوخته ام اگر او را جلوی توپ نگذارم. به حق جیزز کرایس، بنده نیز نیتی جز این ندارم که من و شما یکی باشیم و با هم کار ملاها را بسازیم. انشاالله وقتی کلک ملایان را کندیم، تمام کسانی که اسم شریف خود را پای این رقعه گذاشته اند، در همین مقامی که در خارج دارند باقی خواهند ماند، البته قول نمی دهم چون تعداد زیاد است، اما شاید به قدرتشان نیز بیفزاییم.

***

اعتصاب غذای زندانیان سیاسی

اعتصاب غذا ـ مانا نیستانی

تعدادی از زندانیان سیاسی بیش از دو ماه است که در اعتصاب غذا هستند. برخی از فعالان عرصه سیاست قبلا معترض بودند که چرا نظام به خواسته های این زندانیان عزیز توجه نمی کند، اما حالا معلوم شده که ملت همیشه در صحنه مجازی نیز عنایتی به این از جان گذشتگان صدیق ملت ندارند. چون تا ترامپ هست که با یک اشاره اش ممکن است آدمی از حضیض کمپ پناهندگی، به پاسبانی کاخ سفید برسد، چه کسی به اعتصاب غذای زندانیان توجه می کند.

تازه از دیروز که آدم های زنده بگور قصه ی صادق هدایت سر از گور درآورده اند و نشان داده اند که زنده بگوری هدایت و قصه نیستند، نامه نگاری عاشقان ترامپ نیز به محاق فراموشی رفته. به قول بابا طاهر: سه درد آمو بجانم هر سه یکبار/ غریبی و اسیری و غم یار/ غریبی و اسیری چاره دیره/ غم یار و غم یار و غم یار

***

 

شاکله نظام و یوم الله ۹ دی

می گفتند یوم الله ۹ دی نتیجه تلاش مقام رهبری بود که تنش از شعار “مجتبی بمیری، رهبری را نبینی”، می لرزید و شب و روز آسایش نداشت، اما برخی ها که مدام به دنبال نقطه ضعف رهبری می گردند، معتقد بودند که نخیر، یوم الله ۹ دی نتیجه تلاش و مجاهدت ساندیس و ساندیس خوران بود. یعنی روز روشن قصد دارند تلاش و مجاهدت رهبری را به حساب ساندیس بگذارند و این طور القاء کنند که رهبر نظام به اندازه چهارتا پاکت ناقابل ساندیسِ خرش نمی رود. اما از آنجایی که گفته اند ماه زیر ابر نمی ماند، سرانجام پرده برافتاد و مقام رهبری در سخنرانی برای مدیران و برگزارکنندگان یوم الله نهم دی به صراحت فرمودند که تا ما هستیم، ساندیس خر کیست!

ایشان با صدای بلند در میکروفون فرمودند: «در آن حادثه بی‌نظیر(۹ دی) هیچ‌کس دست‌اندرکار نبود و قدرت فکری که شاکله اصلی نظام اسلامی است، مردم را به خیابانها کشاند و آن حادثه بی‌نظیر پدید آمد». و شاکله فکری نظام هم کسی نیست جز رهبر عظیم الشأن نظام. بنابراین ایشان ثابت کردند که طراح و سازمانده یوم الله ۹ دی شخص رهبر بوده. البته هیچ بعید نیست که ساندیس هم کمک شان کرده باشد. از قدیم هم گفته اند حرف راست را باید از بچه شنید.