در آستانه سال نو میلادی، ضمن آرزوی آرامش، صلح و سلامتی برای همه‌ی اهالی کره‌ی خاکی، با ترجمه بخش آخر گفته‌های وزیر کشور و تبلیغات دولت فاشیستی آلمان و پاسخ آدنوید هینکل (چارلی چاپلین) در ستایش صلح و انسانیت در فیلم “دیکتاتور” را به عنوان هدیه سال نو به هواخواهان جهانی بدون خشونت و جنگ تقدیم می‌کنم.

سخنان وزیر کشور و تبلیغات:

پیروزی در انتظار ارزش‌های بنیادین ما است.

دموکراسی، آزادی و برابری، منجر به فریب مردم می‌شوند. هیچ ملتی با چنین ایده‌هایی شکوفا نخواهد شد. این باورها هر عملی را متوقف می‌کنند؛ به همین خاطر هم ما آنها را کنار گذاشته‌‌ایم. در روزهای پیش رو، همه باید در خدمت حکومت باشند و اطاعت از فرمان‌های حکومت بایسته همه است. اجتناب از فرمان‌های حکومتی عواقب وخیمی در پی خواهد داشت. یهودی‌ها و غیر آریایی‌ها از دریافت حقوق شهروندی محروم خواهند بود. آنان فرودستان و دشمنان حکومت هستند. وظیفه‌ی همه‌ی آریایی‌های واقعی است که از آنها منتفر باشند و تحقیرشان کنند.

***

خطابه‌ی دیکتاتور بزرگ، آدنوید هینکل که “چارلی چاپلین” نقش او را بازی می‌کرد، در ستایش صلح و انسانیت:

متأسفم، من نمی‌خواهم امپراتور باشم. ما نیازی به اشغال و تسلط بر دیگران نداریم. دوست دارم همه را کمک کنیم؛ یهودی‌ها، کافرها، سیاه‌ها و سفیدها. آرزوی هر انسانی کمک به یکدیگر است. حیات ما با همزیستی مسالمت‌آمیز و کامیابی در کنار یکدیگر معنا دارد نه با درد و رنج همدیگر. در کره خاکی که بسیار سخاوتمند می‌باشد جای کافی برای همه‌ی انسان‌ها هست. زندگی می‌تواند آزاد و زیبا باشد، اما انگار جاده زیبایی و آزادی را طی نمی‌کنیم. ذهن و روح ما با حرص و طمع فراوان مسموم شده و جهانی سرشار از نفرت. نفرت و حرصی که ما را به زوال رهنمون می‌شود. تکنولوژی و پیشرفت آن برای بهتر شدن شرایط زندگی انسان‌ها است، اما با استفاده نامعمول، موجب پریشانی ما شده و به ما تنفر داده است. بیش از آن که احساس داشته باشیم، فکر می‌کنیم و منطق را جایگزین احساس کرده‌ایم. بیش از آن که به تکنولوژی نیاز داشته باشیم، نیازمند انسانیت هستیم. بیش از مهارت هم نیازمند دوستی و مهربانی هستیم. بدون انسانیت و مهربانی، همه چیز نابود خواهد شد. اختراع هواپیما و رادیو ما را به هم نزدیک‌تر کرده است. اختراع باید بتواند برادری جهانی را تقویت کند. اکنون میلیون‌ها نفر در سراسر جهان صدای مرا می‌شنوند؛ میلیون‌ها مرد، زن و کودک ناامید و مأیوس. اینان قربانیان سیستمی‌اند که مردم بیگناه را از کرامت انسانی محروم می‌کند. به شما می‌گویم: ناامید نباشید؛ زوال و شوربختی ما حرص و طمع همیشگی نیست. حرص و طمع کسانی که انسان‌گرایی و پیشرفت آن را مانع راه خشونت‌آمیز خود می‌بینند و از آن هراس دارند. سرانجام تنفر فروکش خواهد کرد و عمر دیکتاتوری نیز به پایان خواهد رسید و مردم قدرت را دیگر بار کسب خواهند کرد. تا زمانی که جان‌های شیفته قربانی می‌شوند، آزادی زنده خواهد ماند.

عزیزان، در خدمت زورگویان نباشید. اینان از شما متنفرند و همه‌تان را به بردگی می‌کشانند. آنها فکر و احساس‌تان را کنترل می‌کنند و شما را حیوان فرض می‌نمایند. در خدمت انسان ـ ماشین‌های مستبد نباشید. شما نه ماشین هستید و نه حیوان. شما انسان‌های شریفی هستید با قلبی سرشار از عشق. تنها کسانی که قلبی عاشق ندارند، تنفر در خانه دل‌شان رسوب می‌کند.

سربازان، برای نظام برده‌داری در پیکار نباشید. برای آزادی مبارزه کنید. در انجیل لوقا آمده است: “درون هر انسانی سرزمین خدا است”. در این معنا، جهان خدایی درون یک نفر یا یک گروه معین نیست، بل‌که درون همه‌ی انسان‌ها است. شما توانایی آفریدن ماشین را دارید. شما می‌توانید کامیابی را در زندگی آزاد و لذت‌بخش بیافرینید. بیایید با نام دموکراسی، از قدرت پنهان انسانی‌مان برای خلق جهانی نوین که در آن همه می‌توانند کار کنند، جهانی که جوانان، آینده‌ی مناسبی در چله کمان دارند و پیرها احساس امنیت می‌کنند، استفاده کنیم. با چنین قول و قرارهایی زورگویان بر اریکه‌‌ی قدرت نشستند، اما هرگز آنچه قول داده‌اند را انجام نمی‌دهند. دیکتاتورها آزادی مردم را می‌ربایند و به آنان ظلم و جور روا می‌دارند. بیایید انسانیت را شعار خود سازیم و به آن وفادار بمانیم. بیایید موانع ملی را کنار بگذاریم. بیایید حرص و طمع، تنفر و ناشکیبایی را از خود دور بسازیم. بیایید برای جهان خردمند مبارزه کنیم؛ جهانی که در آن دانش و رشد و توسعه، در خدمت کامیابی انسان هستند.

سربازان: بیایید با نام دموکراسی وحدت را ممکن سازیم. سخنان من را جدی بگیرید. بالای سرتان را نگاه کنید؛ سرزمین به زور تسخیر شده آزاد می‌شود. خورشید از پس پشت ابرهای سیاه، نمودار می‌شود و بر جهل و نادانی و زور و جور می‌درخشد. دنیایی نوین ساخته می‌شود؛ دنیایی که انسان‌ها بر نفرت، حرص، طمع و خشونت پیروز می‌شوند. روح بزرگ بشریت بال‌دار شده و سرانجام توان پرواز یافته است؛ انسان پرواز به دنیای رنگین کمان و به جهان روشن امید را آغاز کرده است. انسان پرواز به سوی آینده‌ی درخشانی که متعلق به تو، به من و به دیگرانی است که نمی‌شناسیم‌شان را شروع کرده.

هانا، نگاهت را از زمین برگیر، بالا را نگاه کن. صدایم را می‌‌شنوی؟ بشنو! انسان به سوی رنگین‌کمان پرواز می‌کند و جهان امیدها و آرزوهای انسانی.

(پایان سخنان چارلی چابلین)

در حالی که در هر گوشه از دنیا، کسانی با نام خدا، با نام دموکراسی، با نام آزادی و با نام … دروغ می‌گویند و تزویر و ریا را جایگزین حقیقت می‌کنند، باید امیدوار بود که بدنه‌ی اصلی جامعه که اکثریت جمعیت جهان‌اند، از خواب خوش زمستانی بیدار شود و با پرواز به سوی نور، تاریکی را از بین ببرد.

باید امیدوار بود که داعش با نام خدا، القاعده با نام خدا، بوکو حرام با نام خدا، کشورهای ایران، عربستان‌سعودی، یمن، عراق، سوریه، ترکیه، قطر و … با نام خدا، توان نیرنگ‌شان را از دست بدهند و ذوب‌شدگان در نام خدا، دین، باور و … راه نور و صفا، خیر و آرامش، آزادی و دموکراسی، حق‌طلبی و عدالت‌جویی، و صلح و بهروزی بشر را بیایند و سال آینده و سال‌های دیگر پرهیز از خشونت و جنگ را سرلوحه خود کند.