نگاهی به کتاب هنر روسپیگری (به زبان اصلی Dialoghi/ دیالوگ) اثر نویسنده قرن ۱۶ میلادی پیترو آره تینو*
درباره نویسنده
نویسنده کتاب ” دیالوگ”، Pietro Aretino، از شاعران، نمایش نامه نویسان و طنزپردازان مشهور ایتالیا در قرن ۱۶ میلادی است. قرن شانزده زمانی است که ایتالیا هنوز از وحدت سیاسی و یکپارچگی حکومتی ای که بعدها بدان دست یافت، برخوردار نیست؛ بنابر این او ابتدا نویسنده ای است که به منطقه “روم” و سپس (در سه دهه پایان عمر) به ونیز که از حکومتی خودمختار و مستقل برخوردار است، تعلق دارد. همین اثر ادبی آره تینو که نصایح و آموزش های یک روسپی پا به سن گذاشته(که پیش از روسپیگری راهبه بوده) است به دختر ۲۰ ساله اش برای ورود به بازار تن فروشی؛ نه به خاطر هرزه نگاری، بلکه به دلیل افشاء فساد جنسی در کلیساها و صومعه ها، نشان می دهد که قدرت کلیسا در ایتالیای قرن ۱۶، پس از سه سده از آغاز رنسانس دیگر صاحب آن اقتدار همه جانبه برای خاموشی صداهای مخالف علیه قدرت خود نیست. هر چند حدود یکصد سال بعد نیز گالیله را به توبه نویسی وا می دارد، اما دیگر دارای آن قدرت یکه ای نیست که آشکارا بتواند حکم به مرگ نویسنده ی کتابی چون” کمدی الهی” بدهد.
با این وجود، در آن سال های وزش روشنگری، نه کلیسا از قلم آره تینو خلاصی داشت و نه آره تینو از دست صاحبان دین در امان بود. مزدوری که به سفارش کلیسا مامور قتل آره تینو می شود در انجام خواست کلیسا ناکام می ماند و نمی تواند به بی پروایی ها و پرده دری ها و هرزه نگاری های آره تینو پایان دهد. در همین حال صاحبان قدرت که از قلم افشاگر آره تینو ترس داشتند برای دور ماندن از نیش آن، همواره به او “حق السکوت”می پرداختند، اما او – که گویا به همین طریق زندگی می کرد – با تغییر شیوه های نگارش، از نقد و ریشخند به قدرت، نمی کاست. با این وجود آره تینو دو سال پس از سوء قصد به جانش، ترجیح داد روم را به سوی ونیز که آن زمان بندری است پیشرفته با آزادی های اجتماعی، دینی و سیاسی، ترک کند. او سه دهه پایانی عمرش را در ونیز ،که در قرن ۱۶ بیش از هر شهری در جهان دارای چاپخانه است، زندگی کرد و آثار فراوانی در قالب “نمایشنامه، شعر، و نثرهای هزل و هجو؛ و از جمله معروف ترین اثر خود “مباحثات نانا و آنتونیا”و نیز همین کتاب دیالوگ بین نانا و پی یا”، که به فارسی “هنر روسپی گری” نام یافته را به چاپ رساند. مرگ پیترو آره تینو در سال ۱۵۵۶ اتفاق می افتد.
گفت و گوی نانا و پی یا
کتاب دیالوگ (هنر روسپیگری) به تبعیت از دیالوگ نویسی نمایشی، پرداخت داستانی یافته است. نانا، روسپی بازنشسته، تمام دغدغه اش آن است که دختر ۲۰ ساله اش پی یا،پیش از وارد شدن به بازار تن فروشی بتواند فوت و فن روسپیگری را از زبان مادرش فرا گیرد. نانا که از یک سو به خاطر راهبه بودن در ابتدای جوانی، از اسرار فساد جنسی آدم ها در دستگاه کلیسا باخبر است و از سوی دیگر سال ها کار روسپیگری از او شخصی کارکشته و آدم شناس بار آورده، روزها به دخترش می آموزد تا مبادا در شغلی که” تنش مال او نیست”، در مواجهه با کشیشان و اشراف و اشخاص متعدد از طبقات مختلف جامعه، سرش کلاه برود و گرسنه بماند. “اگه پندهام به ثمر بشینه دلم آروم میشه. اما اگه نشنیده بگیری هم موجب بدبختی خودت میشه و هم سبب اندوه من. اون وقت زحمت و حرف های این هفت روزی که به منزله وصیتم بود به هدر میره …”
آموزه های مادر به دخترش، با جزئیاتی در همخوابگی روسپیانه همراه است که امروزه هم بیان آن در رده ی ادبیات تابو،”هرزه نگاری” محسوب می شود. او متناسب با تجربه اش، با زبان کوچه و بازار، شگرد ها و ترفندهای جذب و جلب و سرکیسه کردن مشتری و ” قاپیدن” اشیاء اش را به دخترش – که قصد دارد او را نه ۲۰ ساله، بلکه ۱۴ ساله وارد بازار کند- آموزش می دهد و در عین حال نگران است:
“نانا: بله، اگه روسپیا هم به اندازه خباثت مشتری هاشون عقل داشتند بعد از تحمل شش – هفت سال؛ و بعد از تمام اون خیانت های مکرر مردها سر عقل می اومدند. اونا زمانی که فاحشه ای رو تو کوچه ها در حال گدایی می بینند حالتی از رضایت درشون ایجاد می شه؛ و اگه بعضی از همین فواحش به دلیل ابتلاء به جذام از گرسنگی بمیرند یا مبتلا به سرطان و سوزاک و سفلیس بشن و در سایه ی دیوار جون بدن می گن: سزاوارند چون به پیامد اعمالشون فکر نمی کنند.”
با این همه، پی یا که دل دل می کند هر چه زودتر وارد کار شود، گاه پرسش های او رضایت خاطر مادر کار کشته اش را فراهم می سازد:” کم کم داری می فهمی که روسپی شدن کار هر کله پوکی نیست، چون خودم رنج این حرفه رو با پوست و گوشت تنم حس کردم حالا حاضرم تجربه هامو به تو درس بدم تا راه و چاه رو از هم تشخیص بدی. جنده شدن فقط این نیس که دامنتو تا روی ناف بالا بزنی و بگی: بفرمایید غذا حاضره.”
ارزش کتاب هنر روسپیگری در چیست؟
ارزش تاریخی و مردم شناسی
پیداست کتابی که در اواسط قرن شانزده (۱۶۳۶) با مضمون، اشخاص و الگوهای برآمده و متکی به لایه های پایین دست جامعه و به زبان آنان نوشته شده باشد، دارای ارزش تاریخی خاص است. این کتاب هم چون منبعی دسته اول، رفتار ریاکاران اهل کلیسا و دین، و هم زندگی پر زرق و برق و پرافاده اشراف قدرتمند را برملاء می کند. نانا، مادر پی یا، از روابط پنهانی درون کلیساها و صومعه ها، با خبر است و افرد مهم دستگاه مسیحیت کاتولیک آن زمان ایتالیا را به اسم می شناسد:
“نانا: گوش کن پی یا! من از اوایل جوانی ام راهبه بودم. به هزار و یک دلیل این حرفه را کنار گذاشتم. … اگه فقط می گفتم که اولیای دین بعد از خطبه های جانگذارشون با خواهران خود چه می کنند اونوقت از این همه تزویر و دورویی جسد قدیس ها هم در گور می لرزید. چون من به خوبی می دونم که همین اسقف ها و کاردینال ها با زن های بی سرپرستی که پلیدی ردا و قباشونو می شستند، چاشت و شام شونو می پختند، چه کارها می کردند.”
نانا در عین حال به دخترش پند می دهد مراقب گفتارش، از عملکرد خصوصی این نوع آدم ها که به سراغش خواهند آمد باشد. همان هایی که خود را” مردان خدا” می دانند. هر حرفی از رفتار جنسی حقارت بار آنان “اگر جایی از زبان تو گفته بشه، برایت گران تمام خواهد شد”. از آنان بترس. آنانی که وقتی از تو می شنوند:
“… از عقب؟ جدی میگی! جواب می دن:” ما مردان خدا هم نیز مثل سایر بندگان پروردگار جایز الخطاییم. کثافتکاری هاشونو پیش کسی افشاء نکن چون واست گرون تموم میشه. به نفعته که از روی گند و گهی که ببار میارن سرپوش برنداری.” همون هایی که “وقتی آدم دیگه ای رو پیدا می کنن که دارای همون تمایلات هست یقه شو می چسبند… و به اجرای آداب دینی دعوت می کنند.”
پیترو آره تینو، از نگاه و زبان نانا، تعریف دقیقی از ویژگی های رفتاری و خلق و خوی مردان و مردمان آن سال های اروپا به دست می دهد که از منظر روانشناسی اجتماعی، امروزه نیز بعضی از ویژگی هایشان هم چنان پا برجاست. نویسنده با این تمهید که دختر تازه کار در بازار تن فروشی خواه ناخواه در گذر افراد جور واجور با رفتارهای متفاوت قرار خواهد گرفت از زبان مادر پر تجربه اش از مشتری های محتملی سخن می گوید که با رفتارهای متفاوت به شهرهای مختلف ایتالیا و کشورهای دیگر اروپا تعلق خواهند داشت. نکته ی مرکزی معیار او به تناسب شغلش، دست و دلبازی و یا خست مشتریان است:
نانا: اما اسپانیایی ها برعکس مردان فرانسوی اند. فرانسوی پول میده ولی اسپانیایی یه مشت اشغال و زیور آلات بدلی. آلمانی ها رو از جنس دیگه ای ساخته اند و بهتره که با نقشه با اونا طرف شد. من از اون دسته از آلمانی ها حرف می زنم که چشم بسته عاشق زن میشن. – چون خودم با مردای خوبشون رفیق بودم – عشقشون به زن البته نه مثل عشق به شراب بلکه بیشتر شبیه عشق شون به مذهب پروتستان و عقاید مارتین لوتره”.
و یا:
“… باید بگم که بودن با جهود مثل بازی پوکره. اگه می خوای با یهودی باشی مختاری، اما به شرطی که هوشیار باشی. مثلا یه بهونه ای پیدا کن بگو می خوای پرده، ملحفه و امثالهم بخری. سریع بهت میگه برو وام بگیر؛ از بانکی که بعد می فهمی مال خودشه. چون می خواد هم ازش خرید کنی و هم بهش نزول بدی…”.
زبان، ارزش ادبی و هنری
کتاب “دیالوگ” بین نانا و پی یا (هنر روسپیگری) که با بهره گیری از قالب و شگرد گفت وگوی در نمایشنامه پدید آمده را می توان اثری داستانی به شمار آورد. هر چند داستان خواندن این کتاب ممکن است مغایر با نیت نویسنده و درک زمانه اش از داستان باشد. با همین اثر می توان پی برد که آره تینو در زمان خود نمایشنامه نویس برجسته ای بوده و در این اثر چه میزان از شیوه روایت گفت و شنود در تئاتر بهره برده است. استفاده از فرمی نمایش گونه برای یک اثر داستانی، هنوز هم از جذابیت زیبایی شناختی برخوردار است. تکنیک روایی اثر بر پایه گفت وگوی دو شخصیت؛ مادر و دختر شکل یافته، اما روند رویدادهای داستان فاقد هرگونه پیچیدگی و کشش دراماتیک است. عموم گفتار کتاب بی آن که خسته کننده باشد، به مادر تعلق دارد و دختر شنونده است، اما هر جا که پرسشی از مادرش دارد و یا اظهار نظری می کند، سنجیده و موجز و متناسب با شخصیت واقعی او در اثر جا گرفته است. آره تینو با انتخاب این لحن و زبان، به شیوه ای هنرمندانه، فضای داستان را به تمامی متعلق به مناسبات و حالات آدم هایی می سازد که از آنان سخن می گوید. به جز این، گزینش زبان عامیانه در کتاب، انتخاب هوشمندانه ایست که فرهنگ رفتاری مردم لولیده در کف اجتماع را بسیار بهتر از زبان فاخر ادبی بیان می کند. به یقین ایتالیایی هایی که این کتاب را به مثال امروز، چهار صد سال بعد نگارش، و یا قرن ها بعدتر، می خوانند یکی از جذابیت های آن را در زبان محاوره و عامیانه اثر خواهند یافت(۱) . این چیزی است که مترجم فارسی کتاب نیز زبان محاوره اثر را که جزئی برجسته از کیفیت هنری آن محسوب می شود، امانت دارانه حفظ کرده است.
نگاه انتقادی به مراکز قدرت
در خوانشی از “دیالوگ” می توان نگاه انتقادی قلم آره تینو به قدرت را برجسته دید و آن را در درونمایه کتاب در صدر نشاند. نانا در سخنانش از فقر فواحش، گرسنگی و “بد اقبالی”و بیماری های آنان- هر چند گذرا- بارها یاد می کند. در عین حال، از تزویر و ریاکاری و اسراف، و قدرت سرکوب صاحبان دین و سیاست، متناسب با جایگاه کاراکتر خود، به انتقاد، سخن می گوید. اما لایه ای پنهان در گفتار نانا و پی یا وجود دارد که در سفیدی های داستان می توان آن را یافت. “عشق” و معنای آن؛ این آن چیزی است در گفتار نانا ناپیداست. او هیچ گاه از عشق سخن نمی گوید و به دخترش می آموزد که از عاشق شدن بگریزد و هیچ وقت تن به عشق ندهد؛ چرا که می داند در روسپیگری، عشق، خیانت به شغل است. با این همه او به این محرومیت انسانی واقف است و صدای غایب آن را می شنود؛ هنگامی که این شعر را برای دخترش می خواند:” نه برای سلاح، من به حرمت عشق آواز می خوانم”.
—–
۱- در متن های غیر منظوم فارسی، به جز طنزنگاری های عبید زاکانی (سه قرن پیش تر از آره تینو) که از بیان مسایل جنسی پروایی ندارد، در رستم التواریخ (حدود یک قرن و نیم پس از اثر آره تینو) از کردار و علایق جنسی ایرانی ها و دربار آخرین پادشاه صفوی و پس از آن، به زبانی عریان و هرزه نگارانه سخن گفته است. “رستم الحکما” بی پروا، پرده از رازهای جنسی و رفتار حاکمان در “حظ خانه” ها، و تزویر و ریاکاری اهل دین، بر می دارد؛ اما ” دیالوگ”، اثر پیترو آره تینو، ضمن تقدم به آن، به جهت پرداخت داستانی و استفاده از زبان محاوره نیز دارای ارزش هنری است.
ترجمه از نروژی به فارسی: اردشیر اسفندیاری، انتشارات ارزان، سوئد، ۲۰۱۴