پاس دارم آتش جاوید را
یادگار فطرت جمشید را
چند روزى مانده بودش تا به عید
آمد آتش در چنین روزى پدید
بهر او آتشگهى آراستند
از پلیدى و سیاهى کاستند
پس ازآن هر روز در روزى چنین
جشن سورى بوده در ایران زمین
تا که آتش را پرستارى کنیم
از اهورا طلب یارى کنیم
سنت زیبای چهارشنبه سوری که هر ساله مردم ایران را به شادمانی دعوت می کند، یکی از مراسمی است که به همان میزان که مردم را شادمان می کند حکومت را می ترساند و همین کافی است که به اهمیت آن پی ببریم، و در این روز هر ساله شکوهمندترین صحنهها در برگزاری مراسم درخشان جشن چهارشنبهسوری آفریده می شود. حکومت سرکوبگر همواره تلاش کرده است تا با تبلیغات و دستگیری تا حد امکان قبل از رسیدن به شب چهارشنبهسوری اوضاع را به کنترل در بیاورد.
امسال هم کمپین موسوم به «مواد منفجره چهارشنبهسوری را تحریم کنیم» را بهصورت گسترده در رسانههای دولتی تبلیغ و ترویج میکند، در حادثه پلاسکو می خواست از آب گل آلود برای خودش ماهی بگیرد و با وارونه گویی این طور وانمود می کرد که عدم شرکت در چهارشنبهسوری نوعی همدردی و همکاری با آتشنشانهاست.
از سوی دیگر فرمانده نیروی انتظامی نیز اعلام کرده است که امسال میخواهد قبل از چهارشنبهسوری جوانانی که جرمشان شادمانی خواستن است را دستگیر و در یک ورزشگاه نگهداری کرده تا چهارشنبهسوری را از سر بگذراند. اما جدیترین بخش سناریو فتواهایی بود که داده می شد و از همه مهمتر فتوای خود ولی فقیه راستی چرا خود ولی فقیه برای یک جشن سنتی وارد می شود و آیا برای یک جشن سنتی لازم است بالاترین مقام مملکت وارد شود! آیا این تامل برانگیز نیست و بیشتر این را به ذهن متبادر نمی کند که اهمیت برگزاری آن خیلی خیلی خیلی زیاد است؟
جالب تر این خبر ایسنا روز ۱۸ اسفند است که نوشته «… این همه تجربه شده و هر سال هم گفته میشود، باز هم این همه خسارت داریم؛ بارها گفتهایم که این کار حرام است، زمانی بود یک فتوا همه را تحت تاثیر قرار میداد، اما الآن گوش شنوایی نیست».
اما واقعیت چیست؟ واقعیت این است که چهارشنبه آخر سال برای حکومت یک آتشفشان محسوب میشود و تاکنون سعی کرده است با تمهیدات گوناگون جلوی فوران آن را بگیرد. اما مگر میشود جلوی فوران آتشفشان را گرفت؟
سالهای قبل همین تجربه را داشته است. شبهایی که بسیاری از خیابانها به کنترل جوانان در می آمد و جوانان کارهایی می کردند که خود حکومت شب چهارشنبهسوری را به «میدان جنگ» تشبیه میکردند.
سال گذشته خبرگزاری فارس روز سهشنبه ۲۵اسفند۹۴ نوشت: ۱۳۴ مورد آتشسوزی و ۳ حادثه انفجار ناشی از ترقه بازی ۴۱ مورد آتشسوزی سطل زباله، ۱۱ مورد آتشسوزی وسیله نقلیه و نیز ۱۰ مورد سایر اماکن بوده است. البته این خبرگزاری به روی خودش نیاورد که آن ۱۱ وسیله نقلیه مربوط به گشت های نیروی انتظامی بود و آن ۱۰ مورد اماکن هم مربوط به مقر بسیج و سپاه بوده است.
همه این نمونهها نشان میدهد که چهارشنبهسوری برای جامعه امروز ایران فرصتی است برای مردم ستمدیده از ظلم ستم ، و وسیله ایست تا خشم و نفرت خود را به حاکمان نشان دهند. اینجا معما حل می شود!
برگرفته از ایران خبر