خدایانی که رویِ صحنه می­رقصند

حتما کشته مرده دارند

خدایانی که دورِ میله می­رقصند، بیشتر

و هستند خدایانی که می­رقصند ناب

بر زانوانِ کشتۀ خویش

و تازگی

خدایی بزرگ می­رقصد در کامیون

همین دیروز در استکهلم*

سابقا نیس یا برلن

کشته، مرده، لت و پار، بسیار

و صدورِ شهیدی به آسمانِ رقصِ ابدی

خدایی تکیه بر تپه ­هایِ شن داده

با چوپانانی چشم به آسمان

آسمانی که می­بارد تشنگی و تشنگی و تشنگی …

می ­انگیزد شمشیر و باروت

بر تشنگیِ بیکرانِ خویش

اما خون

همو ست اکنون می­رقصد در کامیون

بجایِ آبجو، خون

پیکرۀ خدایان می­تراشید آزر*

کسبِ و کار دیگر گرفت پسر:

خدایی از گلِ غیب

که هنوزش نرم زیرِ انگشتان راهبان

نرم که برقصد شمشیر یا توپخانه

موشک یا کامیون

خشک که نخواهد شد

خدایی از گِلِ خون

۸/۴/۲۰۱۷

* در جریان هجوم یک کامیون حمل آبجو به سوی مردم در استکهلم، چهار کشته و ۱۵ تن نیز مجروح شده‌اند و مقام‌های سوئد این حادثه را تروریستی می‌دانند.

* داستان ابراهیم و پدر و پسرش اسماعیل