۱-    پیامدهای رفراندوم از دیدگاه غرب

وال استریت جورنال:

“دیکتاتوری اسلامی در پی پیروزی با اکثریت بزرگ بود، ولی به زور توانست پیروز شود، اما پیروزی اش بر اثر تقلب، خدشه دار شد.  نتیجه:   قطبی شدن بیشتر جامعه ترکیه و افزایش بی ثباتی خواهد بود”.

نیویورک تایمز:

“ناتو باید در مباحثات مربوط به مشروعیت رفراندوم در ترکیه دخالت کند.  به علاوه، ناتو باید از تظاهرات خیابانی علیه حکومت حمایت کرده و به تظاهرکنندگان طرفدار دموکراسی جسارت دهد.  کشورهای عضو ناتو باید برای کنترل حکومت اتوکراتیک اردوغان هرچه از دست شان بر می آید انجام دهند”.

ایندیپندنت: 

مفسر خاورمیانه و با سابقه روزنامه انگلیسی “پاتریک کاکبورن”(Patrick Cockburn)  با اشاره به تقلب در رفراندوم، و اعتراضات علیه نتایج رفراندوم نوشت:”در ترکیه دموکراسی به پایان رسید.  اردوغان برای تامین ثبات در کشور، دست به برقراری یک رژیم اتوریتر خواهد زد، ولی خطر اصلی از خارج متوجه ترکیه خواهد بود.  بدین دلیل، ترکیه به عنوان طعمه ای برای دشمنان ترکیه درآمده است”.

اکونومیست: روزنامه معروف انگلیسی، اکونومیست، یک روز قبل از رفراندوم در مقاله ای تحت عنوان:”ترکیه به سمت دیکتاتوری می لغزد” نوشت:”دنیای خارج نباید از ترکیه صرف نظر کند، زیرا ترکیه متفق ناتو است، نقش مهمی در بحران سوریه و  پناهندگان به عهده گرفته و شریک تجاری مهم اروپاست”.

۲-  پیامدهای رفراندوم از دیدگاه ترکیه

روزنامه ABC

“نویان اومروک”(NoyanUmruk)مفسر روزنامه ا. بی. سی  در مورد پیامدهای رفراندوم و خطراتی که از خارج ترکیه را تهدید می کنند، می نویسد:

“در تاریخ سیاسی ترکیه، رفراندوم ۱۶ آوریل ۲۰۱۷، بعد از انتخابات شائبه دار ۱۹۴۶ دومین لکه سیاه تاریخ انتخابات ترکیه محسوب می شود.

وقتی اطراف ترکیه با حلقه آتش محاصره شده، روابط بین المللی ترکیه به انزوای ترکیه منتهی گشته، نرخ رشد آن به ۲.۹ کاهش یافته، تولید واقعی (Reel) کاهش یافته، بخش کشاورزی و توریسم ضربات سختی متحمل شده، بیکاری رسمی به ۱۳% رسیده است، سیستم آموزشی آن تحت حکومت آکپ در طبقه بندی جهانی به ردیف های آخر سقوط کرده است، وقتی استقلال قوای سه گانه قانون گذاری، اجرایی، قضایی آن خدشه دار شده است، در این شرایط “حاکمیت ملت” به یک فرد تسلیم می شود.

و این همه، در چه شرایط جهانی اتفاق می افتد؟   قدرت های جهانی از ترکیه می خواهند که به تجزیه ترکیه رضایت دهد.  از قبرس صرف نظر کند، و به کریدوری که به دریای مدیترانه باز می شود رضایت دهد.  همه خواست های فوق از کی خواسته می شود؟  از فردی که “حاکمیت ملت” به  وی تسلیم شده است!

روزنامه آیدینلیک

یونس سونر(Yunus Soner)، معاون روابط خارجی “حزب وطن” در مورد پیامدهای رفراندوم و سیاست های غرب در این خصوص می نویسد:  بعد از ۱۶ آوریل موضع غرب در مورد ترکیه تغییر نکرد، حتی شدت گرفت.  غرب تلاش می کند تا مبارزه ترکیه علیه سازمان ترور فتح الله گولن {FETÖ} و “پکک” {PKK} را که هر دو تحت حمایت غرب اند، متوقف کند.  سیاست کنونی آنها متحد کردن ۴۸% {مخالفان تغییر قانون اساسی} با FETÖ/PKK علیه اردوغان است.” (۱)

رفعت باللی مفسر ترک

رفعت باللی  (Rafet Ballı)مفسر ترک، در مقاله ای تحت عنوان: “دوران جدید در”رقه” آزمایش خواهد شد” نوشت:

“روزنامه های طرفدار حکومت از نتایج رفراندوم با عنوان هایی مانند:  انقلاب خلق، این یک انقلاب است، تولد دوباره ترکیه، خداحافظ ترکیه قدیم، انقلاب آناتولی .. نام بردند.  باید واقع بین بود، با ۱.۵% انقلاب نمی شود.  شورای عالی انتخابات که وظیفه اش انجام انتخابات مطابق با قوانین است، خود قوانین را زیرپا گذاشت.  رفراندوم را به کدام دفتر باید نوشت، مشروع یا غیرمشروع، و یا تعیین نتیجه آن در خیابان ها؟  دولت های غربی، سازمان ها و رسانه های آنها یک تاکید مشترک دارند: به مشروعیت رفراندوم سایه افتاده و اردوغان به سمت دیکتاتوری می رود. (۲)

اردوغان در این دو مسئله زیر فشار خواهد رفت و تا آنجا که امکان دارد امتیاز کسب خواهند کرد.  تا آنجایی که اردوغان به خواست های آنها تمکین کند فشار زیاد نخواهد بود، حتی در مورد تحریک به خیابان ریختن، در غیر اینصورت، طبق وضعیت حرکت خواهند کرد.

مسئله دیگر پکک (PKK) است.  اردوغان اگر در مقابل خواست های غرب تمکین نکند عملیات ترور پکک افزایش خواهد یافت.  مسئله پکک ارتباط لاینفکی با استراتژی آمریکا در سوریه دارد.  یعنی وادار کردن ترکیه به عملیات مشترک با آمریکا و پکک/ پید علیه “رقه” ، پاکسازی آن از داعش و تحویل آن مناطق به پکک/پید (PKK/PYD).  یعنی ایجاد وضعیتی مانند منطقه شمال عراق تحت کنترل بارزانی در شمال سوریه ولی تحت کنترال پکک/پید. اردوغان اگر تسلیم شود، جبهه داخلی ترکیه را نمی تواند کنترل کند و از هم می پاشد.  اگر مقاومت کند، غرب {جبهه خارجی} یکپارچه علیه او به حرکت در می آیند”.

رفعت باللی در مقاله ای دیگر در این خصوص می نویسد:

“برای آمریکا به تسلیم واداشتن ایران کافی نیست، زیرا اساس استراتژی آنها متفاوت است.  آمریکا در منطقه دنبال “برادری” برای اسرائیل است.  در وهله اول در پی ایجاد دولتی است که از عراق {موصل -کرکوک} شروع و از طریق شمال سوریه به دریای مدیترانه امتداد یابد.  و سپس آن دولت را {به سمت ترکیه و ایران} توسعه خواهد داد.  یعنی ایجاد کردستان بزرگ.  کردستان، پروژه ای است که منطقه را در جنگ های بی پایان خفه خواهد کرد.  و باید بدانیم که در وهله اول خود کردها، و تمامی خلق های منطقه را به آتش خواهد کشید.

و مسئله هم درست در اینجاست:  آمریکا از استراتژی خود منصرف نمی شود.  ترکیه نیز تجزیه را قبول نمی کند.  اردوغانها تا می توانند، در مقابل آمریکا سرخم کنند.  نتیجه تغییر نمی کند.  ترکیه تمامی تعهدات سری را پاره و دور می ریزد.  آنهایی که نمی خواهند بفهمند، باید بدانند:  موجی از اعماق {ترکیه در عکس العمل به این وضعیت} با شتابی نیرومند در حال خیزش است.

تنها راه اردوغان، تشکیل یک جبهه وسیع از نیروهای ملی برای مقابله با توطئه غرب، در داخل.  و در وهله اول آشتی با سوریه، و همکاری با کشورهای منطقه در خارج است”.

اسماعیل حقی پکین(Ismail HakkıPekin)

“از اواخر سال ۲۰۱۶ “وظیفه” داعش در خاورمیانه به پایان رسیده است.  داعش به وسیله آمریکا و اروپا به قاره آفریقا، به مناطقی که “دارای مشکل” هستند، برای انجام طرح های آمریکا و اروپا انتقال داده خواهد شد.  بخشی از نیروهای آن برای “شکل دادن” به سوریه و استفاده بعدی{به علت شکست آمریکا – اروپا در سوریه} زیر زمینی خواهند شد، تا روز موعد فرا رسد.  در این شرایط برای غرب، تنها کشوری که اکنون باید تکلیف آن را روشن کرد ترکیه است.  بعضی از نیروهای ملی ترکیه هنوز در مورد اروپا دچار تردید اند، و فکر می کنند اگر اروپا نباشد ترکیه نمی تواند روی پای خود بایستد، زیرا روی شان به سمت غرب، و همه چیز را از دیدگاه غرب می نگرند.

در حالی که امروز، مناسب ترین ابزار استفاده علیه ترکیه FETÖ/PKK ، لیبرال های طرفدار غرب، و برخی سازمان های چپ نما مانند THKOC و سازمان های کوچک ترور هستند.

اروپا به عنوان یک کل {به عنوان یک اتحادیه امپریالیستی} به شکل سرپوشیده و غیر مستقیم از پکک حمایت می کند. عوامل این سازمان ترور دست پروده خود و آمریکا را در تمامی نهادهای خود جا داده و برای آنها امکانات تامین می کند،  زیرا برای بازی جدیدی آماده می شود.  برای به راه آوردن ترکیه و عملی کردن خواست های خود راه جدیدی پیدا کرده اند:  زیر فشار گذاشتن ترکیه، راهی که جز به مشروعیت دادن پکک منتهی نخواهد شد. بعد از بلژیک، آنها شروع به کاری کردندکه دهه ها در مورد ادعاهای نسل کشی ارمنی می کنند.  آنها، در دادگاه های خود به تبرئه تروریست ها آغاز کردند و شکی نیست که در نهادهای سیاسی خود نیز همین کار، یعنی مشروع جلوه دادن فعالیت های پکک در اروپا را خواهند کرد.

انتقال برخی از رهبران و منسوبین پکک و سازمان چتر آن KCK به اروپا و ادامه فعالیت پکک از اروپا و تحت حمایت اروپا.  در دادگاه ها، پارلمانها و نهادهای دیگر خود با گرفتن تصمیماتی و تصویب قطعنامه هایی، تروریست های پکک را به عنوان “جنگجویان آزادی” و “منسوبین گروه های مسلحی که برای آزادی مبارزه می کنند” جلوه خواهند داد.

چرا؟

زیرا وقتی ترکیه در مسائلی مانند پناهندگان، مسائل و بحران های منطقه ای در راستای منافع ملی خود شروع به سیاستگذاری و عملی کردن استراتژی های سیاسی خود کرد، بلافاصله با تحریم ها، تهدید ها، و شانتاژها روبرو شد.  هدف از این همه، وادار کردن ترکیه به ایفای نقشی است که برایش در نظر گرفته اند.  یعنی عملی کردن طرح هایی که از طرف اروپا دیکته می شود. یعنی شلیک کردن ترکیه به پای خود! (۳)

در دوران رو در رو، غرب با استفاده از تمامی امکانات، و عناصر تهدید، مانند:  تحریم اقتصادی، تحریم تسلیحاتی، تحریک و دامن زدن به تفاوت های مذهبی – قومی، ترکیه را تحت محاصره قرار خواهد داد. ترکیه برای رودررویی با تهدیدها، فقط و فقط می تواند با یک سیاست بسیج ملی، جبهه داخلی خود را مستحکم کرده، و در خارج، با یک اتفاق منطقه ای به مقابله با تهدیدها برخیزد”.

 

توضیحات:

(۱) اشاره به آلترناتیو و فرمول حکومتی آمریکا در مقابل اردوغان است:  یعنی، یک کاسه کردن جناح عبدالله گول ـ داود اوغلو (AKP) + طرفداران غرب درCHP و طرفداران کردستان بزرگ + HDP و تشکیل حکومتی که بتواند طرح های آمریکا در منطقه را عملی کند و یا حداقل اعتراضی به این طرح ها نداشته باشد.

(۲)  اشاره به روزنامه های طرفدار حکومت Sabah, YeniŞafak, Star, Güneş, Takvim است.

(۳)اشاره به دخالت نیروهای مسلح ترکیه در شمال سوریه، و قطع کریدور آمریکاست.  همچنین، فاصله گرفتن ترکیه از پیمان ناتو و آغاز سمت گیری به سمت روسیه و چین است.  در این رابطه توافق بر روی خط لوله استراتژیک”جریان ترک” TürkAkımıو توافق اصولی برای خرید سیستم ضد هوایی  S400وگسترش روابط امنیتی –  اقتصادی با روسیه و  همچنین گسترش روابط سیاسی – تجاری روز افزون با چین است. تحولات فوق که ناشی از ضرورت های اجتناب ناپذیر منافع ملی ترکیه است، دلیل اصلی خط خوردن اردوغان به وسیله غرب شمرده می شود.  در حالیکه، تقلب در رفراندوم و یا سمت گیری اردوغان به یک حکومت اتوریتر –  که واقعیتی است آشکار-  تنها، بهانه و آتویی جدید برای زدن اروغان است، نه علت آن!