نمایشگاه کتاب تهران بدون سانسورِ تورنتو
“زندگی از زیر سنگچین دیوارهای بدی
سرود میخواند
شهرمن
رقص کوچههایش را باز مییابد
هیچ کجا
هیچ زمان
فریاد زندگی بیجواب نمانده است
من زندهام،
فریاد من بیجواب نیست
قلب خوب تو جواب فریاد من است” (شاملو)
روز سیزدهم ماه می۲۰۱۷، شهر تورنتو شاهد برگزاری نمایشگاه کتابی با عنوان“تهران، بدون سانسور” بود.
این نمایشگاه، در هماهنگی با دیگر شهرهای جهان: کلن، لندن، آمستردام و لوسآنجلس و …- تقریبا بطور همزمان با برگزاری نمایشگاه کتاب تهران؛ و بر محوریتِ “بدون سانسور” بودن، به همت نشر زاگرس، سرای بامداد و نشریه شهروند، در محیطی گرم و صمیمانه و در یکی از سالنهای «شهرداری نورت یورک» برگزار شد.
نقش تعیین کننده ی سانسور کتاب در به بنبست کشانیدن صنعت چاپ و انتشار آثار فرهنگی و اجتماعی، “ناشران مستقل” ایرانی سراسر جهان را از سال گذشته بر آن داشت تا با برگزاری نمایشگاهی همزمان با نمایشگاه کتاب تهران، ولی – با تکیه بر “بدون سانسور بودنِ آن”، تلاشهای ارزندهای در رساندنِ هرچه بیشتر کتابِ بدون سانسور به دست علاقهمندان، در کشورهای مختلف جهان به اجرا گذاشته شود.
سانسور، هیولای نفرتانگیزی است که همواره سایهی شوم خود را بر ساحتِ هنر و اندیشه و کتاب انداخته است.
یکی از دلایل اصلی بیمیلی به کتاب، همین سانسور و ممیزی و خالیشدن کتابها از محتوای آنها است. به زبان دیگر، کتابی که از زیر تیغ سانسور گذشته باشد، از روح و انرژی خالی شده؛ کالبدی است از ورق های کاغذی که نبودش با بودناش فرقی نمیکند.
داغ و درفش حکومت بهغایت عقبافتادهی ایران، چنان سانسور سیستماتیک و هولناکی را در عرصهی صنعت چاپ کتاب روا داشته است که جامعهی فرهنگی را به طرز بیسابقهای، در هالهای از خودسانسوری و رعایت خطوط قرمز قرار داده است.
سانسور و ممیزی از دیرباز در این سرزمین، قدمتی به درازنای عمرِ نشر و چاپ کتاب داشته است. حکومتها به منزلهی دستی، دهانهایمان را میبندند تا آن “کلام مقدس”، نه در زبانها جاری و نه در نوشتهها آورده شود و آزادی را خود در پستوی خانههامان نهان کنیم.
با این وجود، به همان اندازه که حکومتهای دیکتاتوری برای به مُحاق کشانیدنِ آزادی و عقبانداختن مبارزات حقطلبانهی مردم- همچون یک وظیفهی تمام وقت – از ممیزی و سانسور سود بردهاند، به همان نسبت نیز، همواره عرصههای مردمیی گستردهای برای احیای نام آزادی، در سپهرِ سیاسی-اجتماعی کشور زنده و تلاشگر نگه داشته شدهاند.
در اثبات این ادعا، حضور دوستانه و جستجوگر بازدید کنندگان از نمایشگاه، وشرکت صمیمانه ی اهالی قلم و حمایت از کارِ ناشران مستقل و نمایشگاه کتاب بدون سانسور در برنامهی ما شگفتانگیز بود و حتا بحث و گفت و گوهای فرهنگی و ازدحام جمعیت باعث نشد تا از فروش ۲۰۰۰دلاری کتاب(به صورت نقدی)،در فاصلهی کمتر از دو ساعت جلوگیری شود.
ما به عنوان برگزارکنندگان، بسیار خرسندیم که توانستهایم سهم کوچکی در ارائه ی این نمایشگاه داشته باشیم. همچنین از حضور صمیمانه و دلگرمکنندهی شما قدردانی نموده، تلاش خواهیم کرد که در مسئولیتی که شما برعهده ی ما گذاشتهاید، هرچه پی گیرتر و منسجم تر انجام وظیفه کنیم.
بار دیگر همشهریان عزیزمان با حضورشان، ضرورت حمایت از کتاب، بخصوص کتابِ بدون سانسور را به اثبات رساندند.
دریغا که پُر روشن است در دراز مدت، افقهای فکری جامعه در چنبرِ کوته فکری های حاکم، کوتاه و کوتاهتر شود. هم ازین روست، که اهمیت نگهداری، چاپ و بازچاپ کتابهای بدون سانسور ضرورت پیدا میکند.
همشهریان عزیز، بهخاطر همهی محبتها، حمایتها و دلگرمیهایی که به ما دادید، دست شما را به گرمی میفشاریم و متعهد میشویم که در برگزاری هر چه با شکوهتر “این سبک و سیاق مراسم” کتاب بدون سانسور، از هرآن چه در توان داریم دریغ نکنیم.
بیشک، حمایت شما از این نمایشگاه که در کمال سادگی و بیآلایشی برپا شده بود، روغن چراغی خواهد بود که اگرچه سوسو میزند، ولی قطعن خاموش نخواهدشد!