ایرانیان باستان برای هر پدیده سودمندی جشن (یعنی نیایش همگانی) برگزار می‌کرده‌اند. از این پدیده‌ها می‌توان رویدادهای طبیعی را نام برد. زمین در گذر خود به گرد خورشید از مداری بیضی شکل می‌گذرد. هرگاه خورشید در هر یک از دو مرکز این بیضی باشد (زمین در دو سر قطر بزرگ جای داشته باشد)، درازای روز و شب برابر می‌شوند که نقطه‌های اعتدال بهاره و پاییزه نامیده شده‌اند.

با گذر از نقطه اعتدال و رسیدن زمین به دو سر قطر کوچک بیضی طول روز یا شب کم‌کم به بلندترین اندازه خود می‌رسد که به ترتیب نقطه‌های انقلاب تابستانه و زمستانه نام دارند.

از سوی دیگر هم زمان با گردش زمین زاویه تابش خورشید به بخش‌های گوناگون زمین نیز دگرگون شده، گرمای آنجا را کم یا زیاد می‌کند. بدین گونه سال خورشیدی، فصل‌، ماه و دیگر پدیده‌های مربوط به گاه شماری پدید می‌آید. در دو نقطه اعتدال بهاره و پاییزه همچنین در نقطه‌های انقلاب تابستانه و زمستانه به ترتیب جشن‌های نوروز، مهرگان، تیرگان و دیگان (یلدا) برگزار می‌شده است.

در گاهشمار زرتشتی سال دوازده ماه سی روزه است به علاوه پنج روز آخر سال که پنجه نامیده می شود که در مجموع ۳۶۵ روز می شود. پس روز ۳۱ام از ماه های فروردین، اردیبهشت، خرداد، تیر، امرداد و شهریور حذف می شود و یک روز به اسفند اضافه می شود. در این گاهشمار، شمارش ماه بر پایه روز است نه هفته به همین دلیل همانند هر دوازده ماه سال، هر سی روز ماه نام ویـژه خود را دارد و آدمی بـا شنیدن این نام ها می فهمدکه روز چندم ماه نیز است. هر روزی که نام ماه و نام روز یکی شود، آن روز جشن ویژه آن ماه است. در همه این جشن‌ها نخست با نیایش همگانی از خداوند سپاسگزاری ‌کرده، پیمان می‌بسته‌اند که به خشنودی اهورامزدا برای نو کردن جهان همه کردارشان را بنابر هنجار هستی انجام دهند و خرد خود را با منش نیک همگام سازند. سپس به شادی برخاسته، داد و دهش (هدیه دادن و پذیرایی) می‌کرده‌اند.

 اکنون به بررسی نام دوازده ماه سال و سی روز ماه می پردازیم. بـه ویژه برای هم میهنانی که به فرهنگ نیاکان خویش علاقمندند چون زیبایی آن فرهنگ به طور کامل در این گاهشمار به چشم می آید .

معرفی دوازده ماه سال:

فروردین (ماه فروهر‌ها)

فروردین نخستین ماه سال در این گاهشمار می باشد که سال با لحظه گذر زمین از نقطه اعتدال بهاره که درازای روز با شب برابر است، آغاز می‌شود.

در اوستا و پارسی باستان «فرورتینام»، در پهلوی «فرورتین» و در فارسی «فروردین» گفته شده که به معنای فروردهای پاکان و فروهرهای ایرانیان است.

واژه ی فروهر (فرورد، فرورتی و فروشی به معنی راهنما) نام ذره‌ای از ذات خداوندی است که برای راهنمایی باشندگان به سوی خداوند درون آنها نهاده شده است. روان راستکاران با فروهرشان یکی می‌شود. به سخنی دیگر انسان قطره‌ای کوچک از دریای خداوند است که پس از پالایش دریایی می‌شود به کوچکی یک قطره.

اردیبهشت (اشا وهیشتا = بهترین هنجار، راه و قانون)

اردیبهشت نام دومین ماه سال است که طبیعت ایران در این هنگام بهترین و زیبا‌ترین حالت خود را دارد و از بهترین هنجار برخوردار است.کتاب مقدس زرتشتیان “گاتها” آموزش می‌دهد که خداوند هنجاری به نام اشا بر جهان استوارکرده‌ است. پیامد شناخت این هنجار «دانش» نام دارد؛ دانشی که انسان را توانا و پیروز می‌کند، ولی خرسندی زمانی به دست می‌آید که انسان همراه با اشا از بهمن نیز برخوردار باشد.

در اوستا «اشاوهیشتا» و در پهلوی «اشاوهیشت» و در فارسی «اردیبهشت» گفته شده که کلمه ای است مرکب از دو جزء: جزء اول «اشا» از جمله واژه هایی است با معانی بسیار، راستی و درستی، تقدس، قانون و آئین ایزدی، پاکی … و بسیار هم در اوستا به کار برده شده است. جزء دیگر این کلمه که واژه «وهیشت» باشد. صفت عالی است به معنای بهترین، بهشت فارسی به معنی فردوس از همین کلمه است. در مجموع این کلمه به بهترین راستی و درستی است.

خرداد (رسایی و کمال)

خرداد نام سومین ماه سال می باشد و بنابر چرخه‌های بلند مدت آب و هواشناختی ایران در این ماه از سال سیلاب‌های بهاری فرو نشسته‌ و کم آبی‌های تابستانی هنوز فرا نرسیده است؛ بنابراین منابع طبیعی آب در بهترین حالت خود هستند. بچه‌های جانوران دوره حساس نوزادی را پشت سر گذاشته و شکوفه‌ها میوه شده‌اند.

در اوستا و پارسی باستان «هئوروتات»، در پهلوی «خردات» و در فارسی «خورداد» یا «خرداد» گفته شده که کلمه ای است مرکب از دو جزء: جزء «هئوروه» که صفت است به معنای رسا، همه، درست، و کامل؛ دوم «تات» که پسوند است برای اسم مونث، بنابراین هئوروتات به معنای کمال و رسایی است.

تیر (ایزد باران، ستاره تیشتر، شعرای یمانی)

تیر نام چهارمین ماه سال است و در چرخه‌های بلند مدت هواشناسی ایران بیشترین تبخیر و کمترین بارش در این ماه روی می‌دهد، ولی به هر روی نم بارانی می ‌بارد. از سوی دیگر ستاره تیر در این هنگام طلوع می‌کند که ستاره شناسان ایران باستان آن را قرین باران می‌دانستند.

در اوستا «تیشریه»، در پهلوی «تیشتر» و در فارسی صورت تغییر یافته آن یعنی «تیر» گفته شده که یکی از ایزدان است و به ستاره شعرای یمانی اطلاق می شود.

از رویدادهای اسطوره‌ای این ماه پرتاب تیر به وسیله آرش است که برای مشخص کردن مرز ایران و توران و پایان جنگی درازمدت انجام شد. از آنجا که آرش راستکار و ایرانیان خداپرستانی بر حق بودند، ایزد باد تیر آرش را تا کرانه جیحون برده، همراه با آن سختی و غم را از دل و جان ایرانیان دور می‌سازد.

امرداد (بی‌مرگی و جاودانگی)

امرداد نام پنجمین ماه سال است که در اوستا «امرتات»، در پهلوی «امرداد» و در فارسی «امرداد» گفته شده که کلمه ای است مرکب از سه جزء:

اول «ا» ادات نفی به معنی نه، دوم «مرتا» به معنی مردنی، نیست و نابود شدنی و سوم تات که پسوند و دال بر مونث است. بنابر این امرداد یعنی بی مرگی و آسیب ندیدنی یا جاودانی. پس واژه «مرداد» به غلط استعمال می شود؛ و گویش اشتباه «مرداد» به معنی مرگ و نابودی به دو دلیل ناپسند است. نخست آن که امرداد از نام‌ها و جلوه‌های خداوند و اشتباه در گفتن آنها بسیار ناپسندیده است.

دو دیگر آنکه مرگ و نابودی نام زیبایی نیست و با فرهنگ پیشبرنده ایرانی هم‌خوانی ندارد. در ادبیات مزدیسنا امرداد یکی از امشاسپندان است که نگهبانی نباتات با اوست.

شهریور (شهریاری نیک و برگزیدنی، سلطه و قدرت نیک)

شهریور نام ششمین ماه سال می باشد که در اوستا «خشتروئیریه»، در پهلوی «شتریور» و در فارسی «شهریور» می دانند. کلمه ای است مرکب از دو جزء: «خشتر» که در اوستا و پارسی باستان و سانسکریت به معنی کشور و پادشاهی است و جزء دوم صفت است از «ور» به معنی برتری دادن «وئیریه» یعنی برگزیده و آرزو شده و جمعا یعنی کشور منتخب یا پادشاهی برگزیده. این ترکیب بارها در اوستا به معنی بهشت یا کشور آسمانی اهورامزدا آمده است.

خداوند تنها شهریار دو جهان است. اگر انسان آن گونه که شایسته است پرورش یابد، بر همه چیز شهریار بوده، نمی‌گذارد چیزی بر او سلطه داشته باشد. در گاتها نیز رابطه‌ی انسان با خدا رابطه‌ی دلداده و دلدار یا استاد و شاگرد است. شهریور در جهان روحانی نماینده پادشاهی ایزدی و فر و اقتدار خداوندی است و در جهان مادی پاسبان فلزات. چون نگهبانی فلزات با اوست، او را دستگیر فقرا و ایزد رحم و مروت خوانده اند. روایت شده است شهریور آزرده و دلتنگ می شود از کسی که سیم و زر را بد به کار اندازد یا بگذارد که زنگ بزند.

مهر (پیوستن با مهربانی)

 

نگهبانی ماه هفتم به عهده ایزد مهر است. زمین در این هنگام از نقطه اعتدال پاییزه می‌گذرد بنابراین درازای روز با شب برابر می‌شود. گرمای خورشید نه چون تابستان بسیار است و نه چون زمستان اندک. حیوانات و حشرات نیز در این ماه جفت‌گیری می‌کنند. در اسطوره‌های ایرانی گرما و نور خورشید را ایزد مهر می دانستند. در سانسکریت «میترا»، در اوستا و پارسی «میثر»، و در پهلوی «میتر»، و در فارسی «مهر» گفته می شود، که از ریشه سانسکریت آمده به معنی پیوستن.

اغلب خاورشناسان معنی اصلی مهر را واسطه و میانجی ذکر کرده اند. مهر واسطه است میان آفریدگار و آفریدگان. «میثره» در سانسکریت به معنی دوستی و پروردگار و روشنایی و فروغ است و در اوستا فرشته روشنایی و پاسبان راستی و پیمان است. مهر، ایزد هماره بیدار و نیرومند است و برای یاری کردن راستگویان و بر انداختن دروغگویان و پیمان شکنان در تکاپوست. مهر از برای محافظت عهد و پیمان و میثاق مردم گماشته شده است.

آبان (آب‌ها)

نام ماه هشتم از سال خورشیدی آبان می باشد. در اوستا آپ در پارسی باستان آپی و در فارسی آب گفته می شود.

در اوستا بارها «آپ» به معنی فرشته نگهبان آب استعمال شده و همه جا به شکل جمع آمده است. ایزد آبان موکل بر آهن است و تدبیر امور و مصالح ماه به او تعلق دارد. به سبب آن که «زو» که یکی از پادشاهان ایران بود در این روز با افراسیاب جنگ کرده، او را شکست داده، تعقیب نموده و از ملک خویش بیرون کرد، ایرانیان این روز را جشن می گیرند، دیگر آن که چون مدت هشت سال در ایران باران نبارید مردم بسیار تلف گردید و بعضی به ملک دیگر رفتند. عاقبت در همین روز باران شروع به باریدن کرد و بنابراین ایرانیان این روز را جشن کنند.

آفتاب در این ماه در برج عقرب یا کژدم قرار می گیرد. در این ماه از سال به طور معمول باران می‌بارد. آبان در گاه شماری باستانی، آغاز زمستان بزرگ بوده است.

آذر (آتش)

هشتمین ماه از سال آذر نامیده می شود و در اوستا «آتر» و «آثر»، در پارسی باستان و پهلوی «آتر» می گویند. آذر فرشته نگهبان آتش و یکی از بزرگترین ایزدان است.

آریائیان (هندوان و ایزدان) بیش از دیگر اقوام به عنصر آتش اهمیت می دادند. ایزد آذر نزد هندوان، «آگنی» خوانده شده و در «ودا» (کتاب کهن و مقدس هندوان) از خدایان بزرگ به شمار رفته است.

آفتاب در این ماه در برج قوس یا کماندار قرار می گیرد؛ و سرما به اندازه‌ای است که باید آتش روشن کرد.

دی (دادار، دانای آفریننده)

دی دهمین ماه سال می باشد که در اوستا «داثوش» یا «دادها» به معنی آفریننده ، دادار و آفریدگار است و غالباً صفت اهورامزدا است و آن از مصدر «دا» به معنی دادن و آفریدن است.

در خود اوستا صفت دثوش(=دی) برای تعیین دهمین ماه استعمال شده است.

در این هنگام از سال که با انقلاب زمستانه همراه است، کوتاه ترین روزها و بیشترین سرما زندگی مردم و جانوران را آن چنان با خطر روبرو می‌سازد که تنها خداوند می تواند آن ها را در امان نگه‌ دارد. از سوی دیگر همه ی کارهای کشاورزی و بیشتر کارهای دامداری تعطیل است و بهترین راه برای گذراندن این شب‌های بلند و سرد، نیایش به درگاه خداوند است. در این ماه چهار جشن دیگان در روزهای «اورمزد»، «دی به آذر»، «دی به مهر» و «دی به دین» برگزار می‌شود. نخستین روز این ماه یعنی اورمزد و دی ماه (۲۵ آذر ماه در گاه شمار امروزی) برابر با شب یلدا است. این باور وجود داشته‌ است که پس از مهرگان، مهر (گرما و نور خورشید) رو به نابودی می رود تا آن که در اورمزد و دی ماه دوباره متولد می‌شود.

بهمن (منش نیک)

«وهمن» یا «بهمن» یازدهمین ماه سال نام دارد و در اوستا «وهومنه» ، در پهلوی «وهومن» گفته شده که کلمه ای است مرکب از دو جزء: «وهو» به معنی خوب و نیک و «مند» از ریشه من به معنی منش است؛ پس یعنی بهمنش، نیک اندیش و نیک نهاد.

نخستین آفریده اهورامزدا است و یکی از بزرگترین ایزدان مزدیسنا. در عالم روحانی مظهر اندیشه نیک و خرد و توانایی خداوند است. انسان را از عقل و تدبیر بهره بخشید تا او را به آفریدگار نزدیک کند.

یکی از وظایف بهمن این است که به گفتار، نیکی را تعلیم می دهد و از هرزه گویی باز می دارد. خروس که از مرغکان مقدس به شمار می رود و در سپیده دم با بانگ خویش دیو ظلمت را رانده، مردم را به برخاستن و عبادت و کشت و کار می خواند، ویژه بهمن است.همچنین لباس سفید هم از آن وهمن است.

با نگاهی به طبیعت ایران می بینیم که زایش بسیاری از جانوران سودمند اهلی و وحشی پس از جشن سده (جشن سوختن آتش) روی می‌دهد. جشن سده که به نظر می رسد جشن آغاز سال نو کشاورزی بوده باشد در روز مهر ایزد این ماه برگزار می‌شود. درگذشته نخستین کار برای آغاز کشاورزی کندن بوته‌های بیابانی و سوزاندن آنها بود. امروزه نیز بسیاری از کارهای کشاورزی و باغبانی پس از سده آغاز می شود.

اسفند (آرامش افزاینده، پارسایی مقدس)

آخرین ماه سال اسفند است که دراوستا «اسپنتا آرمیتی»، در پهلوی «اسپندر»، در فارسی «سپندار مذ»، «سفندارمذ»، «اسفندارمذ» و گاه به تخفیف «سپندار» و «اسفند» گفته شده است. «اسفند» یا «سپنتا آرمیتی»، آرامشی است که از عشق و ایمان سرچشمه می گیرد.

در ادبیات اوستایی این جلوه اهورایی به صورت مادینه (مونث) به کار برده شده است. بنابراین در اسطوره‌های ایرانی این امشاسپند نگهبان زن و زمین به شمار می رفته است. در بندهشن آمده که زن نیک چون زمین نیک سختی‌ها را می گوارد و بر شیرین می دهد. از این روی جشن اسپندگان (۲۹ بهمن ماه امروزی) ویژه ی زنان بوده است. در این روز مردها با دادن هدیه به زنان از ایشان قدردانی می‌کرده‌اند.

ابوریحان بیرونی از این جشن با نام «مردگیران» یاد کرده می‌آورد که دختران شوی (شوهر) مورد علاقه خود را در این روز برمی‌گزیده‌اند.

سپندارمذ، موظف است که همواره زمین را خرم ، آباد، پاک و بارور نگه دارد، هر که به کشت و کار بپردازد و خاکی را آباد کند، خشنودی اسپندارمذ را فراهم کرده است. آسایش در روی زمین، سپرده به دست اوست و خود زمین نیز نماینده این ایزد بردبار و شکیباست و مخصوصاً مظهر وفا و اطاعت و صلح و سازش است.

بیدمشک گل مخصوص «سپندارمذ» می باشد.

معرفی سی روز ماه:

نخستین روز هر ماه اورمزد یا هرمز نام دارد به معنی اهورامزدا؛ چون هر کار و هر چیزی را باید با نام خداوند آغاز کرد بنابراین زرتشتیان نخستین روز ماه را با نام خداوند آغاز می کنند.

دومین روز ماه بهمن یا وهومن نام دارد به معنی منش نیک و نیز نام یکی از امشاسپندان یا فرشتگان درگاه خداوند است.

سومین روز ماه اردیبهشت است به معنی بهترین راستی و نیز نام یکی از امشاسپندان یا فرشتگان درگاه خداوند است.

چهارمین روز ماه شهریور است به معنی بهترین شهریاری یا مدینه فاضله و نیز نام یکی از امشاسپندان یا فرشتگان درگاه خداوند است.

پنجمین روز ماه سپندارمذ یا اسفند نام دارد به معنی فروتنی و نیز نام یکی از امشاسپندان یا فرشتگان درگاه خداوند است.

ششمین روز ماه خرداد نام دارد به معنی تندرستی و نیز نام یکی از امشاسپندان یا فرشتگان درگاه خداوند است.

هفتمین روز ماه امرداد نام دارد به معنی بی مرگی و جاودانگی که نام آخرین امشاسپند نیز می باشد. درباره این واژه توجه کنید کـه بیشتر به غلط مرداد تلفظ می شود که نادرست است و باید امرداد خوانده شود.

هشتمین روز ماه دی به آذر است به معنی آفریدگار

نهمین روز آذر است به معنی آتش

دهمین روز آبان نام دارد به معنی آب، به طور کلی مظاهر طبیعی سودمند نزد ایرانیان بسیار ارجمند است بنابراین برخی روزهای ماه به نام مظاهر طبیعی نهاده شده است.

یازدهمین روز خورشید یا خور است که باز نام یکی از مظاهر طبیعی و مقدس است.

 دوازدهمین روز ماه، ماه نام دارد. ماه نیز که شباهنگام در آسمان می درخشد نزد ایرانیان مقدس است.

سیزدهم روز ماه، تیر است که نام ستاره ای است در آسمان.

چهاردهمین روز هر ماه گوش نام دارد به معنای جهان و هستی.

پانزدهمین روز دی به مهر است به معنای آفریدگار.

شانزدهم روز هر ماه مهر است که محبت و مهربانی معنی می دهد.

هفدهمین روز ماه سروش است به معنی فرمانبرداری که بعد ها در زبان پارسی معنای فرشته نیز به آن داده شد.

هجدهمین روز ماه رشن نام  دارد که به معنی عدالت و دادگری است.

نوزدهمین روز ماه فروردین است که شکل تغییر یافته واژه فروهر است به معنای نیروی پیشرو.

بیستمین روز ماه بهرام یا وهرام است به معنای پیروزی.

بیست و یکمین روز هر ماه رام است به معنای رامش و شادمانی.

بیست و دوم هر ماه باد است. چنانچه ذکر شد زرتشتیان به پدیده ها و  مظاهر طبیعی مانند خورشید، ماه، آسمان، باد و …احترام زیادی می نهند.

بیست و سومین روز هر ماه دی به دین است به معنای آفریدگار.

بیست و چهارمین روز هر ماه دین است به معنای وجدان که امروزه معنی آیین و مسلک هم می دهد.

 بیست و پنجمین روز ماه ارد است به معنای ثروت و نعمت.

بیست و ششمین روز ماه اشتاد است به معنای راستی.

بیست و هفتمین روز آسمان نام دارد که باز جلوه ای از ارزش مظاهر طبیعی  نزد ایرانیان است.

بیست و هشتم روز  زامیاد نامیده شده به معنی زمین که باز به عنوان یکی از  مظاهر طبیعی و آفریده خداوند نزد ایرانیان مقدس است.

بیست و نهم روز  مهر اسپند است به معنای کلام ایزدی یا گفتار آسمانی.

سی ام روز ماه انارام است که یعنی روشنایی محض و فروغ جاویدان.

جشن های ماهانه :

بنابراین ۳۰ روز ماه به این گونه است که گفته شد و برتری آن این است که مثلا اگر بشنویم امروز روز دی به مهر است خود به خود می فهمیم که روز پانزدهم ماه نیز است.در ضمن اگر دقت کرده باشید متوجه می شوید نام برخی از روزها با نام ماه های سال یکی است. هرگاه نام روز و نام ماه یکی شود در آن روز جشنی برگزار می شود که معروف است به جشن های ماهانه که هم اکنون به بررسی این جشن ها می پردازیم:

– جشن فروردینگان(فرودک): روز نوزدهم فروردین در گاهشمار امروزی و زرتشتی

– جشن اردیبهشتگان: دوم اردیبهشت گاهشمار امروزی و سوم اردیبهشت گاهشمار زرتشتی

– جشن خردادگان: روز چهارم خرداد گاهشمار امروزی و ششم خرداد گاهشمار زرتشتی

– جشن تیرگان: روز دهم تیر گاهشمار امروزی و سیزدهم گاهشمار زرتشتی

– جشن امردادگان: روز سوم امرداد گاهشمار امروزی و هفتم گاهشمار زرتشتی

– جشن شهریورگان: روز سی ام امرداد گاهشمار امروزی و چهارم شهریور گاهشمار زرتشتی

– جشن مهرگان: روز دهم مهر گاهشمار امروزی و شانزدهم مهر گاهشمار زرتشتی

– جشن آبانگان: روز چهارم آبان گاهشمار امروزی و دهم آبان گاهشمار زرتشتی

– جشن آذرگان: روز سوم آذر گاهشمار امروزی و نهم آذر گاهشمار زرتشتی

– جشن دیگان: روزهای بیست و پنجم آذر و دوم، نهم و هفدهم دی گاهشمار امروزی و روزهای اول، هشتم، پانزدهم و بیست و سوم دی گاهشمار زرتشتی

– جشن بهمنگان: روز بیست و ششم دی گاهشمار امروزی و دوم بهمن گاهشمار زرتشتی

– جشن اسفندگان: روز بیست و نهم بهمن گاهشمار امروزی و پنجم اسفند گاهشمار زرتشتی

نکته: این اختلاف در این دو گاهشمار همانطور که در بالا اشاره شد، به این دلیل است که در گاهشمار زرتشتی همه ماه ها سی روزه می باشد و پنج روز آخر سال پنجه نام دارد که هر پنج روز نام ویژه خود را دارد به این ترتیب:

– روز نخست پنجه اهـنودگاه

– روز دوم پنجـه اشتود گاه

– روز سوم پنجه سپنتمدگاه

– روز چهارم پنجه وهوخشترگاه

– روز پنجـم پنجه وهیشتوایشتگاه

– و هر چهار سال یکبار در سال کبیسه یک روز اضافی نیز در نظر گـرفته می شود که نـام این روز اورداد است به مـعنی روز اضـافه

در گاهشمار زرتشتی روزهای اورمزد (روزاول ماه)، روز دی به آذر که روز هشتم ماه است، روز دی به مهر(روز پانزدهم ماه)و روز دی به دین(روز بیست و سوم ماه) روز های تعطیل و استراحت است که آدینه روز نامیده می شود.

بر اساس نظر کارشناسان، گاهشمار زرتشتی کامل ترین و دقیق ترین گاهشماری است که تـا بـه امـروز توسط انسان ساخته شد. از دیگر گاهشمارهای های ساخته دست انسان گاهشمار قمری یا عربی است که بر اساس گردش مـاه عمل می کند. یکی دیگر از گاهشمارهای مورد استفاده گاهشمار میلادی است که شاید امروزه پر کاربردترین گاهشمار دنیا باشد که آن نیز کم و کاستی هایی دارد. بر اساس نظریه انفجار بزرگ هر سال به اندازه چندین ثانیه از سال قبل طولانی تر است که پس از چندین سال پی در پی این ثانیه های اضافی روی هم جمع می شوند و دوباره یک روز کامل به وجود می آید. در تقویم میلادی هر ۲۵۰۰ سال یک روز زیاد می شود و آنان مجبورند هر دوهزاروپانصد سال یک روز از تقویم خود حذف کنند تا روزهای سالشان به هم نخورد که یک بار در سال ۱۵۸۲ میلادی این کار را انجام دادند، ولی گاهشمار زرتشتی به اندازه ای پیشرفته است که بر اساس محاسبات ریاضی هر ده میلیون سال یک روز به آن اضافه می شود. این گاهشمار پیشرفته ترین گاهشمار بشریت است که تاکنون ابداع شده، حق داریم که بگوییم چه کردند این نیاکان ما.