از سال ۱۹۰۶ سفرهای بهائیان آمریکائی به ایران آغاز شد. ابتدا در همان سال خانم لورا کلیفورد بارنی Laura Cliford Barny و همسرشان آقای هیپولیت دریفوس بارنی Hippolyte Dreyfus Barny به ایران سفر کردند. دو سال بعد آقای چارلز میسن ریمی Charles Mison Remey و آقای سیدنی اسپریگ Sidney Sprague که به زبان فارسی مسلط بود وارد ایران شدند. در طی این سفر بعضی از پزشکان بهائی ایرانی اولین بیمارستان بهائی به نام بیمارستان صحّت را پایه گذاری کرده بودند و پزشک زن نداشتند. از بهائیان آمریکائی درخواست کردند که در صورت امکان پزشک زن به ایران بفرستند. این دو نفر در بازگشت از ایران به آمریکا خانم دکتر سوزان مودی Susan Moody را برای خدمت در ایران پیشنهاد کردند. حضرت عبدالبها با دکتر مودی تماس گرفتند و از او خواستند که مقیم ایران شود و به کمک زنان و دختران ایران بشتابد. ایشان در سال ۱۹۰۳ در شهر شیکاگو به آئین بهائی گرویدند. ایشان پس از یک مسافرت طاقت فرسا در سال ۱۹۰۹ از طریق بندر انزلی وارد خاک ایران شد و پس از گذشت سه هفته سفر با کالسکه در ۲۶ نوامبر ۱۹۰۹ وارد تهران شد و اولین زن بهائی آمریکائی بود که مقیم ایران شد و بلافاصله مشغول به کار شد. ایشان در طول راه و سفر سه هفته ای از بندر انزلی به تهران در هر شهری که وارد میشد طبابت می کرد. مثلاً در شهر قزوین از ۶ صبح تا ۱۱ شب بیمار پذیرفت. دکتر مودی از همان روزهای نخست ورود به تهران طبابت خود را آغاز کرد و حدود دو ماه طول کشید تا محل مناسبی در خیابان علاءالدوله (فردوسی امروز) برای ایشان تهیه کردند که هم منزل و هم مطب ایشان باشد. پس از مدت کوتاهی دکتر مودی زبان فارسی را بدون مترجم با مریضانش صحبت می کرد.
در نامه ای به یکی از بهائیان آمریکائی می نویسد:
…. در حال حاضر تهران احتیاج به ۲۰ دکتر زن دارد. ایشان در مجموع ۲۲ سال به زنان و دختران خدمت کردند. از سال ۱۹۰۹ تا سال ۱۹۳۴ یک بار به آمریکا برگشت و مدت ۴ سال در آمریکا مانده دوباره به ایران بازگشت. سه تن از پزشکان ایرانی فارغ التحصیل دارالفنون و کشور فرانسه به همراه دکتر مودی در سال ۱۹۰۹ اولین بیمارستان بهائی در ایران را که به بیمارستان صحّت مشهور بود بنا نهادند. این سه تن عبارت بودند از دکتر عطاالله بخشایش، دکتر ارسطوخان حکیم و محمدخان منجّم. هزینه بیمارستان توسط این سه پزشک ایرانی و کمک های دیگر بهائیان و کمک محفل روحانی بهائیان تهران تأمین میشد. یک سال بعد دکتر یونس خان افروخته نیز به اعضای فعال این بیمارستان پیوست و دکتر مودی به عنوان سرپرست بیمارستان انتخاب شد.
در سال ۱۲۹۳ هنگامی که شیوع بیماری وبا در تهران روزانه صدها قربانی می گرفت دکتر بخشایش به مداوای بیماران بدون ترس و واهمه ادامه داد. دولت ایران برای این اقدام انسان دوستانه به او نشان افتخار اهدا کرد.
نظام نامه بیمارستان صحت بر مبنای لوحی از حضرت عبدالبها تنظیم شد که بدین شرح است:
– خدمت به نوع انسان از جمیع نژادها، ادیان و ملل.
– اهمیت فراوان شأن و حرمت مریض.
– در درجه اول کمک به مستمندان و کسانی که به علت فقر از مراقبت های پزشکی محرومند.
– مساعدت به پزشکان در تهران و نواحی مجاور در حل مشکلات مربوط به تشخیص بیماری ها.
– استفاده از بهترین امکانات پزشکی موجود و مشورت با پزشکان غربی و کسب هدایت از آنها.
چون در آن زمان بیمارستان های دولتی بخش جداگانه ای برای بانوان نداشتند بیمارستان صحت تسهیلات پزشکی و کلینیک تخصصی برای معاینه زنان و حتی بستری شدن آنان فراهم کرد. در ابتدا این امر به عهده دکتر مودی واگذار شده بود که متخصص زایمان و زنان بود ولی از سال بعد یعنی ۱۹۱۱ یک پرستار دوره دیده بهائی آمریکائی به نام الیزابت استوارت Elizabeth Stewart به تهران آمد تا به دکتر مودی کمک کند.
با محبوبیت بیمارستان صحت و کمبود پزشک زن باز هم دکتر مودی درخواست کرد تا دکتر سارا کلاک Dr. Sara Clock برای کمک به او به ایران مهاجرت کرد. با وجود این که برخی از پزشکان یا از روی تعصب یا نجس دانستن بیمارستان تمایلی به بستری کردن بیمارانشان در بیمارستان صحت را نداشتند، ولی با گذشت زمان نگرش عامه مردم تغییر کرد و احتمالاً یکی از دلایل آن نقش مهمی بود که بیمارستان صحت در جلوگیری از گسترش آنفلوانزا پس از خاتمه جنگ جهانی اول داشت. در آن دوران بسیاری از پزشکان تهران از شهر گریختند ولی پزشکان بیمارستان صحت در تهران ماندند و به مداوای بیماران ادامه دادند.
متأسفانه در اوایل دهه بیست قرن گذشته عوامل مختلف دست به دست هم داده تا شرایط را برای باز نگه داشتن بیمارستان صحت مشکل کنند. نخست دکتر منجم که از پایه گذاران اولیه بیمارستان بود درگذشت، دو سال بعد خانم دکتر کلاک در اثر بیماری ذات الریه فوت شد و چون در همان سال معاون کنسول آمریکا آقای رابرت ایمبری Robert Imbrie با ۴۰ ضربه چاقو کشته شد شرایط برای آمریکائی ها علی الخصوص زنان آمریکائی مناسب نبود. خانم دکتر مودی همراه با الیزابت استوارت مجبور به ترک ایران شدند. خانم الیزابت استوارت در اثر مریضی سرطان در آمریکا درگذشت و خانم دکتر مودی بعد از چهار سال دوباره به ایران بازگشت ولی این بار چون بیمارستانی وجود نداشت به خاطر تعلیم و تربیت دختران و زنان ایرانی به ایران آمد.
خانم دکتر مودی که در مجموع ۲۲ سال در ایران بود به جامعه زنان خدمت کرد و در سال ۱۹۳۴ در تهران درگذشت و در همان شهر هم به خاک سپرده شد.
خوانندگان عزیز، در صورتیکه مایل به دریافت نسخه ای از مقاله فوق از طریق ایمیل هستید و یا راجع به تعالیم بهائی سؤالی دارید لطفا با ما تماس بگیرید:
پیامگیر : ۷۴۰۰-۸۸۲-۹۰۵، ایمیل: anyquestionsplease@gmail.com
وب سایت برای برخی از کتابهای فارسی بهائی: www.reference.bahai.org/fa