شهروند ـ فرح طاهری: یکصد و بیست و دومین جلسه ی کانون کتاب تورنتو به معرفی کتاب “ایرانیت، ملیت، قومیت” نوشته اصغر شیرازی اختصاص داشت.
در آغاز سعید حریری از کانون کتاب تورنتو سخنران را معرفی کرد.اصغر شیرازی ساکن آلمان، تحصیلات دانشگاهی خود را در دانشگاه های تهران، هایدلبرگ، کلن و برلین در رشته ی جامعه شناسی و اقتصاد به پایان برده است. او رساله ی دکترای خود را با موضوع “مراحل تکوینی عقب ماندگی اقتصادی ـ اجتماعی ایران” در سال ۱۹۷۴ در دانشگاه آزاد برلین گذرانده است.
کارهای دانشگاهی او با تحقیق در موسسه جامعه شناسی دانشگاه برلین شروع شده و با تدریس در دانشکده ی علوم اجتماعی دانشگاه تهران در سال های۱۹۸۱ـ ۱۹۸۰ و تدریس و پژوهش در دانشگاه آزاد برلین ادامه یافت.
بخش دیگری از زندگی شیرازی فعالیت های سیاسی و روزنامه نگاری اوست که از جمله در قالب کنفدراسیون دانشجویی و گروه های سیاسی و فرهنگی انجام شده است.
شیرازی در ۱۵ آوریل۱۹۶۰با ده، دوازده تن دیگر از همفکرانش”کنفدراسیون محصلین و دانشجویان ایرانی در اروپا” را در هایدلبرگ آلمان بنیان گذاردند.
از اصغر شیرازی حدود صد مقاله و تعدادی کتاب به زبان های فارسی، آلمانی، انگلیسی، عربی و اسپانیایی منتشر شده است. از جمله کتاب های او عبارتند از:
ـ “نیروهای تولید ماقبل سرمایه داری از نظر مارکس و انگلس (۱۹۷۴ ـ برلین).
-The Constitution of Iran: Politics and the State in the Islamic Republic (1998).
-Islamic Development Policy: The Agrarian Question in Iran (1993).
ـ مدرنیته، شبهه و دمکراسی (بر مبنای یک بررسی موردی درباره حزب توده ایران از آغاز تا سال ۱۳۷۸)، (نشر اختران، ۱۳۸۶).
ـ “ایرانیت، ملیت، قومیت” که در ۸۲۴ برگ توسط انتشارات جهان کتاب در سال ۱۳۹۵ منتشر شده است.
در مقدمه ی این تازه ترین کتاب اصغر شیرازی آمده است:
هر که گفتمانهای رایج در ایران صد سال اخیر را دنبال کرده باشد، میداند که حساسترین آنها، گفتمان ناظر بر مسائل ایرانیت، ملیت و قومیت است. از ویژگیهای این گفتمان، یکی هم این واقعیت است که به سطح نظری مسئله محدود نمیشود، بلکه گاه به صورت برخوردهایی بین نیروها و جریانهای سیاسی هوادار مواضع مختلف در میآید. یکی دیگر از ویژگیهای این گفتمان، وزن سنگین عاطفی و بهشدت ایدئولوژیک آن است که اغلب مانع از پردازش خردمندانۀ موضوع میشود. ایرانیت، ملیت، قومیت، با رویکردی عاری از پیشداوری، کوششی است برای بررسی و تحلیل وجوه مختلف این مسئله. کتاب با تاریخ پیدایش مفهوم ایران و مدلول سرزمینی، قومی و سیاسی آن، به عنوان پیشزمینۀ شناخت گونههایی از ناسیونالیسم ایرانی آغاز میشود و با بررسی شاخصهای اصلی گرایشهای ایرانگرا، ملّتگرا و قومگرایانه در ایران جدید تا آغاز جنگ دوم جهانی و سقوط دولت رضاشاه ادامه مییابد.
این پژوهش در پنج گام به انجام رسیده و حاصل آن در قالب پنج فصل ارائه شده است.
ـ موضوع فصل اول کوشش برای یافتن پاسخ به مسئلۀ پیشینۀ ایرانیت، قومیت و ملیت در ایران پیشمدرن است. این کار با مروری بر نمونههایی از نظرهای مختلف کارشناسان و مدعیان در این باره آغاز و با سنجش آنها از دید مؤلف به انجام میرسد. گسترۀ زمانی مفهوم پیشمدرن در این کار از ایران دورۀ حکومت ساسانیان شروع میشود و تا تشکیل سلطنت قاجار و جنگهای ایران و روس در دهههای آخر قرن سیزدهم شمسی ادامه مییابد.
ـ فصل دوم پس از مروری بر وضعیت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ایران در سالهای ۱۲۰۰ شمسی به بررسی و سنجش گرایشهای نظری مختلف ایرانگرایی(ملّتگرایی، قومگرایی، ایرانگرایی دولتی و اسلامی) و ایرانگریزی قومی و قبیلهای میپردازد و با نگاهی به فعالیتهای سیاسی و سیاسی ـ فرهنگی در آستانۀ انقلاب مشروطیت خاتمه مییابد. تأثیر وضعیت عقبماندگی و تهدیدهای بیرونی بر گرایشهای مزبور پرسشی است که در مرکز توجه این فصل قرار دارد. یکی از موضوعات این فصل وضعیت زبان فارسی و کارکردهای مختلف آن در آستانۀ پیدایش گرایشهای ناسیونالیستی و قومگرایانه در همسایگی ایران و تأثیر آنها بر ایران است.
ـ فصل سوم به ادامۀ بررسی این گرایشها و فعالیتها در محیط تاریخی انقلاب مشروطیت و فرجام آن اختصاص دارد. یکی از پرسشهای اصلی این فصل به میزان تأثیر انقلاب در گسترش آگاهیهای ملّی و تشکیل ملّت اختصاص دارد. بررسی موانع انقلاب و تأثیر آنها در روند ملّتسازی موضوع اصلی دیگر این فصل است. این بررسی تا آغاز جنگ اول جهانی ادامه مییابد.
ـ موضوع اصلی فصل چهارم بررسی تأثیر عوامل بیرونی (مداخلات دولتهای استعمارگر بریتانیا، روسیه و پانترکیسم)، شورشهای تجزیهطلبانه و مرکزگریزانه و به طور کلّی وضعیت آشفتۀ ایران در جنگ و سالهای منتهی به کودتای ۱۲۹۹ بر تقویت گرایشهای اقتدارطلبی، تمرکزگرایی، یکسانسازی قومی و در نتیجه تضعیف روند ملّتگرایی است. پاسخ موافق کودتا، دیکتاتوری رضاخان و استبداد رضاشاه به دعوت این سه گرایش، سرکوب ظرفیتهای ملّتگرایی و خساراتی که از جانب سیاستهای یکسانسازانه بر روند تشکیل ملّت وارد میشود، مطالبی هستند که در کنار اصلاحات مدرنیستی این دوره محتوای اصلی فصل پنجم را تشکیل میدهند.
اصغر شیرازی با اشاره به مقدمه ی کتاب گفت، در مقدمه من مفاهیم اصلی مورد استفاده در کتاب را تبیین کردم که عبارتند از ملت، قوم، نژاد، قبیله، وطن و نظایر اینها. به این واقعیت اشاره کرده ام که در رویکرد به مسئله ی ملت نه تنها بین کنشگران سیاسی، بلکه در میان دانشوران علوم اجتماعی و جامعه شناسان اختلاف خیلی زیاد است، به طوری که دانشوران مجبور شدند به پژوهشگران توصیه کنند که با روشی کاربردی کارشان را شروع کنند. یعنی این مفاهیم را اول تعریف کنند و براساس آن تعاریف به کار تحقیق بپردازند. من هم در این کار اینگونه رفتار کردم و تعاریفم از اینها، تعاریف کاربردی ست که ممکن است خیلی ها قبول نداشته باشند.
بخش بعدی جلسه که روز ۱۳ اکتبر ۲۰۱۷ برگزار شد، به رسم معمول، بخش پرسش و پاسخ بود.
سخنان کامل اصغر شیرازی را اینجا بشنوید.