اکبر ذوالقرنین شاعر و ترانه سرای نامدار ایرانی ساکن سوند میهمان شهر ما تورنتو بود، برای اجرای شعرخوانی و رونمایی کتاب “تو کوچه های تهرون”. این برنامه یکشنبه ۱۲ نوامبر ۲۰۱۷ در سالن شهرداری نورت یورک برگزار شد.در هنگام شعر و ترانه خوانی استاد ذوالقرنین، مهدی رودسری با نوای خوش تارش او را همراهی کرد. رودسری که خود نیز شعر می سراید و داستان می نویسد، علاوه بر نوازندگی، آهنگسازی نیز می کند.
برنامه ی شعر خوانی با سخنان کوتاه حسن زرهی در مورد ذوالقرنین* و خوش آمدگویی به حضار شروع شد. اکبر ذوالقرنین برنامه اش را با تقدیم شعری به دکتر رضا براهنی شروع کرد و نیمه ی دوم را نیز با تقدیم شعری به بهروز شیدا.
در زیر متنی را که اکبر ذوالقرنین پیش از شعرخوانی اش درباره ترانه و جایگاه آن در نشریات و صفحات ادبی خواند، ملاحظه کنید.
شهروند
متن سخنان اکبر ذوالقرنین در شب شعر و ترانه در تورنتو
با سلام و مهر و بوسه و احترام. به شب ترانه و شعرخوانی ما خوش آمدید. راستش این است که شعر و ترانه خوانی انگیزه ای بوده است برای سیر و سیاحت و زیارت.
زیارت دوست، زیارت عشق، زیارت شما.
با این که نزدیک به بیست و چند سال با گرامی نشریه شهروند به سردبیری دادا حسن جان زرهی و همکارانش گل بانو نسرین الماسی، سحر سیمای جوان هوشیار، خانم فرح طاهری نازنین، بزرگوارانی چون دکتر رضا براهنی، دکتر مجید نفیسی، دکتر عباس شکری، جواد جان طالعی و دیگر یارانی که آوردن نامشان به بلندای قله ی عشق و ایثار خواهد رسید، همکاری داشته ام، اینک با شما عزیزانی که اولین بار حضور مهرآمیزتان را می بینم و احساس می کنم از دل و جان وصل می شوم تا دقایقی با هم به شعر و ترانه خوانی بپردازیم و بودن مان را در این جا و اکنون جشن بگیریم، اما از قدردانی و ارج گزاری به نشریه شهروند برای برگزاری این شب که بگذریم، اجازه می خواهم به نکته ظریفی اشاره داشته باشم تا موجب دلگرمی شاعران پراکنده ی جهان شود که گهگاه و این جا و آن جا با هم نامهربانند. باری اولین شعرخوانی رسمی من در ایران در شهریور ماه ۱۳۴۷ در شب های شعر خوشه که به کوشش زنده نام احمد شاملو برگزار شده بود، سامان گرفت. آن شعرخوانی هم در تهران در باشگاه شهرداری به مدت ۴ شب برگزار شد. و امشب به درستی پس از نیم قرن می بینم در این سوی جهان باز هم مهمان یک شهرداری هستم و این را رویدادی مبارک می دانم که شهرداری های جهان را حامی شاعران زمان می بینم.
از این رو می خواهم به عنوان قدردانی از شهرداری نورت یورک شعاری سر دهم:
شهرداران جهان
برای متحد نمودن شاعران زمان
به پا خیزید.
قرار است امشب، من دو کتابم: “این سکته ی سگ مصب” مجموعه شعر و “تو کوچه های تهرون” را به اصطلاح رونمایی کنم، یا بهتر است بگویم”خودنمایی کنم” آن هم با دست و پایی لغزان، چشمانی کم سو، و ذهنی کم رو.
اما به راستی حساسیت و وسواس من بیشتر پیرامون موجودیت و حقانیت ناشناخته ترانه است که می چرخد؛ زیرا بر این باورم که بر این فرم یا ژانر ادبی ستم ها رفته و چهره ی آشنای دل پذیرش به دست سوداگران بازار، نیز ادیبان و استادان فرهیخته، خراش ها برداشته است.
من تا جایی که در توانم بوده، طی نیم قرن ترانه سرایی کوشیده ام از این ژانر ادبی صورتی مکتوب بسازم و به نشریات و جُنگ های ادبی ایرانی در تبعید و مهاجرت بقبولانم “ترانه” را به رسمیت شناخته و در بخش شعری شان به عنوان نوعی از شعر نشر دهند.
این جا و آن جا، گهگاه برخی نشریات، ترانه هایی را در صفحات شعری شان به چاپ رساندند، از جمله “شهروند” در کانادا به سردبیری آقای حسن زرهی، بررسی کتاب در لوس آنجلس به کوشش آقای مجید روشنگر، اما شوربختانه این آرزو به شکل گسترده متحقق نشد، تا زمانی که جایزه ادبی نوبل در سال ۲۰۱۷ به ترانه سرا و ترانه خوان پرتوانی مانند باب دیلن گرفت.
او در یکی از نوشته هایش آورده است: این خبر شگفت انگیز را زمانی دریافتم که در جاده بودم. چند دقیقه ای طول کشید تا از حیرت درآیم و خبر را هضم کنم، اما برای من که این همه سال پیرامون حقانیت شعری ترانه کوشیده ام، هنوز هم این رخداد به رؤیا می ماند.
از این رو کوشیده ام پاسخ برخی از نامه نگاری هایم را در پیش نوشتار مجموعه ترانه های تازه دم “تو کوچه های تهرون” بیاورم، شاید فردای روزگار به کار کسانی که “ترانه” را جدی می گیرند و آن را به عنوان نوعی کار ادبی می پذیرند، بیاید و آن ها “ترانه” را از حیطه ی مشتی سوداگر ناآگاه به آگاهی خواستاران واقعی این ژانر ادبی درآورند. از میان پاسخ ها، نمونه هایی که برگزیده ام از این قرارند:
نامه آقای عباس صفاری، شاعر
آقای اسفندیار منفردزاده، آهنگساز
آقای دکتر علی حصوری، ادیب، پژوهشگر
آقای مازیار اولیایی نیاف شاعر و پژوهشگر
آقای دکتر محمود فلکی، شاعر، رمان نویس و منتقد ادبی
هر یک از این پاسخ ها به گونه ای متنی همدلانه، روشنگرانه و خلاق است که به روشن شدن جایگاه واقعی “ترانه” به عنوان نوعی اثر ادبی، کمک بزرگی محسوب می شود. سخن را کوتاه می کنم تا از نور و گرمای حضور شما عزیزان قوتی بگیرم و همراه نوای تار و سه تار استاد مهدی رودسری، شاعر و نوازنده ی خلاق و صمیمی برایتان شعر و ترانه بخوانم.
*از جمله کتاب های اکبر ذوالقرنین که تاکنون منتشر شده:
مثل راهوار نسیم، مجموعه شعر ۱۳۵۶ ایران
سحر، مجموعه شعر ۱۳۵۸، ایران
دنیا سرزمین کوچکی ست، مجموعه شعر ۱۹۸۵، سوئد
دنیای کوچک ما، مجموعه شعر(فارسی- سوئدی) ۱۹۸۷، سوئد
با زبان گل ها، مجموعه شعر ۱۹۹۲، سوئد
نان و ترانه، مجموعه ترانه ۱۹۹۶، سوئد
برمی گردیم ایران، مجموعه داستان (فارسی- سوئدی) ۲۰۰۲، سوئد
منظومه های کوچک زندگی، مجموعه شعر ۲۰۰۸، سوئد
این سکته ی سگ مصب، نشر باران، سوئد، ۲۰۱۰
تو کوچه های تهرون، شعرهایی برای ترانه، نشر آفتاب ، نروژ ،۲۰۱۶
ویدئوی برنامه را اینجا ببینید